بابایی خوشحالم که تو امشب رو مهمون منی/ محمد ابراهیمی

بابایی خوشحالم که تو امشب رو مهمون منی/ محمد ابراهیمی
مداحی شور و روضه کربلایی محمد ابراهیمی اصل شهادت حضرت رقیه (س) مرداد ۱۳۹۹ همراه با متن نوحه بابایی خوشحالم که تو امشب رو مهمون منی

بابایی خوشحالم که تو امشب رو مهمون منی
توی تشتی اما بدون بازم بابا جون منی
افتاده رو زبون کل شهر حکایتم
افتاده جای دست حرمله رو صورتم
تازه به یاد دخترت، بزم شراب اومده
هرچی سر من نیومد سر رباب اومده

بابایی خوشحالم که تو امشب رو مهمون منی
توی تشتی اما بدون بازم بابا جون منی
افتاده رو زبون کل شهر حکایتم
میسوزه بابایی سوختگیای بدنم میسوزه
میسوزه بس که سیلی خوردم اینجا دهنم
تازه به یاد دخترت، بزم شراب اومده
هرچی سر من نیومد سر رباب اومده

بابایی بستن دستمو
دستای من کرده ورم
دختر تو نیستم اگه
پیش تو از دنیا نرم
میترسم از نگاه شر و از چشای هیز
میترسم یکی به دختر تو گفت کنیز
میترسم ای بابا
خندیدن روی نیزه بودی بابا به سرت خندیدن
دخترای حرمله به دخترت خندیدن
خون روی دست من از زخم طناب اومده
هرچی سر من نیومد سر رباب اومده
کاشوب -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.