مداحی کربلایی امین قدیم مناجات با امام رضا (ع)
دانلود مداحی نغمه خوانی من همان خردسال معلولم که تو دادی شفا با نوای کربلایی امین قدیم مناجات با امام رضا (ع) با متن نوحه در خرداد ۱۴۰۱ هیئت حسن جانم (ع) طهران
من همان خردسال معلولم که تو دادی شفاء امام رضا
مادرم هم گذاشت بعد از آن اسم من را رضا امام رضا
کاسه های طلایی پر آب
بهترین نسخه مریضی هاست
چند سالی ست روی پا هستم
بی نیاز از دوام امام رضا
تویی غریبی و با غریبان هم
دیده ام که چه خوب تا کردی
بارها دیده ام که دادی تو
بینوا را نوا امام رضا
رو به گنبد نشسته بودم
که یادم افتاد مادر پیرم
چقدر ضجه میزد و میگفت
التماس دعا امام رضا
خواهرم نذر کبوتران حرم
گفت گندم برایشان بخرم
نامه ای داد و گفت با گریه
برسد به شما امام رضا
پدرم که خدا بیامرزد
صبح و شب یاد این حرم میکرد
گفت رفتی حرم بگو حتما
وقت مرگم بیا امام رضا
دوست دارم زیاد عرفه
کربلا زیر قبه باشم من
خارج از نوبتم ولی تو بده
کربلای مرا تو امام رضا
در حرم رو به پنجره فولاد
گفته ام بارها حسین حسین
اربعین در طریق کرببلا
گفته ام بارها امام رضا
بعد از این لال میشوم اما
این دو خط روضه خیر اموات است
با همین بیت شعر را هم میبرم کربلا امام رضا
در شلوغی رفت و آمد ها
در هیاهوی فتل و غارت بود
ناگهان چشم خواهری افتاد
به تنی زیر پا امام رضا
کاش میشد که حرمله نبرد یادگار علی اصغر را
کاش میشد که شمر هم نکشد معجر عمه را امام رضا
قد خم نبود تا که نگارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش ...
اباعبدالله ...
من که چند سال است روی خاک میخوابم
حیف است نگذارم سرم را روی دامنت
کسی چون من اگر دیدی برای دیدنت جان داد
از او بستان تو جانش را در آغوشت بگیر لطفا -
من همان خردسال معلولم که تو دادی شفاء امام رضا
مادرم هم گذاشت بعد از آن اسم من را رضا امام رضا
کاسه های طلایی پر آب
بهترین نسخه مریضی هاست
چند سالی ست روی پا هستم
بی نیاز از دوام امام رضا
تویی غریبی و با غریبان هم
دیده ام که چه خوب تا کردی
بارها دیده ام که دادی تو
بینوا را نوا امام رضا
رو به گنبد نشسته بودم
که یادم افتاد مادر پیرم
چقدر ضجه میزد و میگفت
التماس دعا امام رضا
خواهرم نذر کبوتران حرم
گفت گندم برایشان بخرم
نامه ای داد و گفت با گریه
برسد به شما امام رضا
پدرم که خدا بیامرزد
صبح و شب یاد این حرم میکرد
گفت رفتی حرم بگو حتما
وقت مرگم بیا امام رضا
دوست دارم زیاد عرفه
کربلا زیر قبه باشم من
خارج از نوبتم ولی تو بده
کربلای مرا تو امام رضا
در حرم رو به پنجره فولاد
گفته ام بارها حسین حسین
اربعین در طریق کرببلا
گفته ام بارها امام رضا
بعد از این لال میشوم اما
این دو خط روضه خیر اموات است
با همین بیت شعر را هم میبرم کربلا امام رضا
در شلوغی رفت و آمد ها
در هیاهوی فتل و غارت بود
ناگهان چشم خواهری افتاد
به تنی زیر پا امام رضا
کاش میشد که حرمله نبرد یادگار علی اصغر را
کاش میشد که شمر هم نکشد معجر عمه را امام رضا
قد خم نبود تا که نگارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش ...
اباعبدالله ...
من که چند سال است روی خاک میخوابم
حیف است نگذارم سرم را روی دامنت
کسی چون من اگر دیدی برای دیدنت جان داد
از او بستان تو جانش را در آغوشت بگیر لطفا -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.