این ماه ربیع است که دل برده به یغما/ محمود کریمی
مولودی خوانی شعر خوانی حاج محمود کریمی جشن ولادت حضرت محمد (ص) با متن سرود این ماه ربیع است که دل برده به یغما آبان ۱۳۹۸ هیئت رایة العباس (ع)
این ماه ربیع است که دل برده به یغما
یا مهر وصال است و به جان داده تجلا
روزش همه رخشنده تر از چهره یوسف
شب هاش مُعطّر تر از زلف زلیخا
پیچیده در امواج فضا نغمه مریم
جوشیده ز انفاس جهان معجز عیسی
هر جا نگرم بارقه ها در شجر طور
هر سو شنوم زمزمه ها از لب موسی
با ناز نسیم آید از دامن گلشن
یا بوی بهشت است که پیچیده به دنیا
گیتی همه دم خرّم گویی دل احمد
عالم همه جا روشن چون دیده زهرا
در محفل یکرنگی هر اَبیض و اسود
با رأیت یکتایی هر اصفر و حمرا
گردیده سماوات به گرد کره خاک
یا خاک زند پهلو بر گنبد خضرا
خورشید نماز آرد بر خاک مدینه
زیرا که در آن جلوه گر آمد مه طاها
بگذاشته از صُلب شکافنده دانش
استاد اساتید دو گیتی به جهان پا
توحید مجّسم ولی الله معظم
سرمایه عِترت خلف سید بَطحا
مصداق جمال ازلی حضرت صادق
میزان ترازوی عمل حجت یکتا
پا تا به سر آیینه رخسار محمد (ص)
سر تا به قدم مظهر الله تعالی
هستی همه در دستش چون موم کف دست
عالم همه بر پایش چون خاک کف پا
ناری که بر ابراهیم گردید گلستان
بر شیعه وی آمد برداً و سلاما
آیت ز رخش تافته مشعل مشعل
دانش ز لبش ریخته دریا دریا
در خط تولایش یک ره همه عالَم
در موج تجلّایش یک پارچه عُقبی
افتد به تن مُدعیان لرزه هَماره
یک لحظه هِشام ار بگشاید لب خود را
عیسی که کند زنده تنی را عجبی نیست
بس مرده جان کز نفس او شده احیاء
با لیله ی میلاد پیمبر شده توأم
میلاد همایون امام ششم ما
او منجی انسان ها از جهل مُرکّب
این زنده کن جان ها با نُطق دل آرا
افراشته او در همه جا رایت توحید
افروخته این بر همگان مشعل تقوا
او مَظهرْ الله تعالی و تقدّس
این مُظهِر الله تقدّس و تعالی
از مکتب او فیض الهی شده جاری
با منطق این امر رسالت شده اجرا
او منجی عالم شد و این هادی آدم
او خُلق عظیم آمد و این آیت عظمی
او با لب گویا کلماتش همه مصحف
این آمده سر تا به قدم مصحف گویا
از طَلعت او کشور جان گشته منوّر
در پَرتو این خانه دل گشته مُصَفی -
این ماه ربیع است که دل برده به یغما
یا مهر وصال است و به جان داده تجلا
روزش همه رخشنده تر از چهره یوسف
شب هاش مُعطّر تر از زلف زلیخا
پیچیده در امواج فضا نغمه مریم
جوشیده ز انفاس جهان معجز عیسی
هر جا نگرم بارقه ها در شجر طور
هر سو شنوم زمزمه ها از لب موسی
با ناز نسیم آید از دامن گلشن
یا بوی بهشت است که پیچیده به دنیا
گیتی همه دم خرّم گویی دل احمد
عالم همه جا روشن چون دیده زهرا
در محفل یکرنگی هر اَبیض و اسود
با رأیت یکتایی هر اصفر و حمرا
گردیده سماوات به گرد کره خاک
یا خاک زند پهلو بر گنبد خضرا
خورشید نماز آرد بر خاک مدینه
زیرا که در آن جلوه گر آمد مه طاها
بگذاشته از صُلب شکافنده دانش
استاد اساتید دو گیتی به جهان پا
توحید مجّسم ولی الله معظم
سرمایه عِترت خلف سید بَطحا
مصداق جمال ازلی حضرت صادق
میزان ترازوی عمل حجت یکتا
پا تا به سر آیینه رخسار محمد (ص)
سر تا به قدم مظهر الله تعالی
هستی همه در دستش چون موم کف دست
عالم همه بر پایش چون خاک کف پا
ناری که بر ابراهیم گردید گلستان
بر شیعه وی آمد برداً و سلاما
آیت ز رخش تافته مشعل مشعل
دانش ز لبش ریخته دریا دریا
در خط تولایش یک ره همه عالَم
در موج تجلّایش یک پارچه عُقبی
افتد به تن مُدعیان لرزه هَماره
یک لحظه هِشام ار بگشاید لب خود را
عیسی که کند زنده تنی را عجبی نیست
بس مرده جان کز نفس او شده احیاء
با لیله ی میلاد پیمبر شده توأم
میلاد همایون امام ششم ما
او منجی انسان ها از جهل مُرکّب
این زنده کن جان ها با نُطق دل آرا
افراشته او در همه جا رایت توحید
افروخته این بر همگان مشعل تقوا
او مَظهرْ الله تعالی و تقدّس
این مُظهِر الله تقدّس و تعالی
از مکتب او فیض الهی شده جاری
با منطق این امر رسالت شده اجرا
او منجی عالم شد و این هادی آدم
او خُلق عظیم آمد و این آیت عظمی
او با لب گویا کلماتش همه مصحف
این آمده سر تا به قدم مصحف گویا
از طَلعت او کشور جان گشته منوّر
در پَرتو این خانه دل گشته مُصَفی -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.