حکمت | بابا! خبر داری من کلاس اولم؟ / استاد محرابیان (تصویری)
ما تو مازندران یه شهید داریم جوونا
به نام اسماعیل خانزاده
بعدا برید جست جو کنید اسمشو
همسر شهید میفرمود که:
روز اول مدرسه بچه رو بردم مدرسه
ظهر شد بچه برنگشت؛ رفتم [دنبالش]
یکی صدام زد خانم خانزاده کجا؟
گفتم: بچم برنگشت؛ دخترم نیومد
گفت:من دیدمش
گفتم: کجا؟
گفت: داشت قبرستون میرفت تنهایی
رفتم قبرستون دیدم رو قبر آقا اسماعیل دراز کشیده با همین مانتوی مدرسهش
کیف مدرسشم گذاشته کنار باباش
صداش کردم دخترم! برا چی اینجا اومدی؟
گفت: مادر! اومدم به بابا اسماعیل بگم که «خبر داری من کلاس اولم؟» -
به نام اسماعیل خانزاده
بعدا برید جست جو کنید اسمشو
همسر شهید میفرمود که:
روز اول مدرسه بچه رو بردم مدرسه
ظهر شد بچه برنگشت؛ رفتم [دنبالش]
یکی صدام زد خانم خانزاده کجا؟
گفتم: بچم برنگشت؛ دخترم نیومد
گفت:من دیدمش
گفتم: کجا؟
گفت: داشت قبرستون میرفت تنهایی
رفتم قبرستون دیدم رو قبر آقا اسماعیل دراز کشیده با همین مانتوی مدرسهش
کیف مدرسشم گذاشته کنار باباش
صداش کردم دخترم! برا چی اینجا اومدی؟
گفت: مادر! اومدم به بابا اسماعیل بگم که «خبر داری من کلاس اولم؟» -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.