هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم رقیهاست/ مهدی رسولی
مداحی و مناجات خوانی حاج مهدی رسولی در شب سوم ماه رمضان 1402
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیهاست
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیهاست
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
چقدر روضهی نگفته داری
جان خانوم
سلام خانوم ایَتُهَا الصِدیقَة الشَهیده
ای نوه ی مادر قد خمیده
****
عمه شد حیدر و من شدم فاطمه
تیغ اون خطبههاش، تیغ من اشکمه
ولی دیدند ایندفعه علمدار منم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
نیمهی شب غریب گیر آوردنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
پاهام بی جون میشد ظالم تو سرم میزد
عمه حائل میشد اون نامرد بدترم میزد
زدنم که شکسته شدم
بابایی دیگه خسته شدم
ولی دیدند ایندفعه علمدار منم
آی زدنم، آی زدنم،آی زدنم
ولی توی بازار کشوندنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
شده پر از جراحت بدنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
با بغض میزد ما روتا میگفتیم حیدر
میزد تو پهلوهام زدنم پر از خون چشام -
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیهاست
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیهاست
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
چقدر روضهی نگفته داری
جان خانوم
سلام خانوم ایَتُهَا الصِدیقَة الشَهیده
ای نوه ی مادر قد خمیده
****
عمه شد حیدر و من شدم فاطمه
تیغ اون خطبههاش، تیغ من اشکمه
ولی دیدند ایندفعه علمدار منم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
نیمهی شب غریب گیر آوردنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
پاهام بی جون میشد ظالم تو سرم میزد
عمه حائل میشد اون نامرد بدترم میزد
زدنم که شکسته شدم
بابایی دیگه خسته شدم
ولی دیدند ایندفعه علمدار منم
آی زدنم، آی زدنم،آی زدنم
ولی توی بازار کشوندنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
شده پر از جراحت بدنم
آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم
با بغض میزد ما روتا میگفتیم حیدر
میزد تو پهلوهام زدنم پر از خون چشام -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.