آنقدر داغ بود از تب که (روضه)/ سیدمهدی حسینی
مداحی شهادت امام سجاد علیه السلام با نوای سید مهدی حسینی
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود برآتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غم پریشانیش
نیست آبی که دستمال خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورد ندارد جان
قوتی نیست جز تقلّا حیف
یک به یک میروند یارانش
چاره ای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بیجانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهد مقتل همه هر بار
به سر خویش دست خود را زد
دید از خیمه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عَبا میریخت -
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود برآتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غم پریشانیش
نیست آبی که دستمال خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورد ندارد جان
قوتی نیست جز تقلّا حیف
یک به یک میروند یارانش
چاره ای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بیجانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهد مقتل همه هر بار
به سر خویش دست خود را زد
دید از خیمه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عَبا میریخت -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.