پنجره فولاد بود و زائرانی دردمند/ جواد مقدم

پنجره فولاد بود و زائرانی دردمند/ جواد مقدم
مداحی کربلایی جواد مقدم سالروز شهادت امام رضا علیه السلام
سرکشیدم جرعه ای از باده جانم مست شد
همنشین بی کسی های دلم غم مست شد

آخر اردیبهشت و صحن مولایم رضا
آب سقاخانه از باران نم نم مست شد

در بهشت مشهدش می‌خواندم از مدح رضا
از خلوص مستی ام در دم جهنم مست شد

با سر افتادم زمین از هوش رفتم لحظه‌ای
هر کسی آن دور و بر می‌کرد درکم مست شد

خادمی آمد به سویم تا که بیرونم برد
دست او در دست من او نیز کم کم مست شد

پنجره فولاد بود و زائرانی دردمند
از شفای کودکی دیدم که پرچم مست شد

بر خلاف عادت از آب حرم برده اند حج
حاجیان برگشتنی گفتند زمزم مست شد

بر نخواهد گشت از مستی دگر تا روز مرگ
هر که با چایی روضه در محرم مست شد -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.