میخونم با دم طوفانی/محمود کریمی
مداحی میلاد باسعادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام با نوای محمود کریمی
ماییم و تمنّای عشق
برخیز که از راه آمد
دلدار دلآرای عشق
برخیز و بزن با مستان
لاجرعه ز صهبای عشق
برخیز علمدار آمد
شوریدهی رسوای عشق
آمد قمر الاقمار
ذریّهی زهرای عشق
آمد فلک الافلاک
این عالم دنیای عشق
بیپرده تجلّی کرده
در میکده، سقّای عشق
این کیست که از راه آمد
شد لیلهی احیای عشق
این کیست؛ شده لبخند
لبهای مسیحای عشق
بهبه که چه ذوقی دارد
با دیدنش آقای عشق
در چشم علی باید دید
هنگامهی غوغای عشق
در چشم حسن باید دید
شیرینی رویای عشق
در دیدهی زینب میریخت
امّید به فردای عشق
این کیست که تا آمد، شد
آرامش مولای عشق
ساقی عطاشا آمد
یا ساحل دریای عشق
چشمش همهی دلها را
تا عرش معلّا برده
از قعر ثری با سرعت
ما را به ثریّا برده
ای چشم دُرافشان عشق
شادابی بستان عشق
مائیم و تمنّای تو
ای ساقی مستان عشق
من کافر حیران عشق
من تازهمسلمان عشق
من مردهی بیجان عشق
آشفته و عطشان عشق
سایه، سر عالم داری
ای سرو گلستان عشق
من مور پریشانحالم
تو حضرت سلطان عشق
تا سلسلهی گیسویت
شد سلسلهجنبان عشق
عالم به ترقّص آمد
با مرغ خوشالحان عشق
ما خستهی زخمی زخمی
تو مرهم دلها دلها
ما عاشق مجنون مجنون
تو حضرت لیلا لیلا
ای شأن تو بالا بالا
ای قدر تو والا والا
من بنده و سائل سائل
تو حضرت مولا مولا
ما خشکی مطلق امّا
چشمان تو دریا دریا
دنبال تو تشنه تشنه
با نغمهی سقّا سقّا
یک دلبر و یک عالم دل
شوریدهی شیدا شیدا
ای سلسلهی گیسوی
تو لیلهی اسرا اسرا
ای رزق تمام رندان
در دست تو تنها تنها
در پیش حریم ارباب
تنها علم تو بالا
ای شوکت حیدر حیدر
در جاه تو پیدا پیدا
آسایش زینب زینب
گلخندهی زهرا زهرا
روی لب زینب هرشب
گلنغمهی جانا جانا
با لطف نگاهی گاهی
دریاب نگارا مارا
تو جاری رحمت رحمت
ما بندهی رسوا رسوا
در جمع ملائک هردم
رفتی به تلطُّف یارا
جبریل تحکُّم میکرد
از قبل جلوست آقا
خلّاق ادب میآید
از جا همه برپا برپا
در خیمهی اصحاب العشق
هرگاه نهادی پارا
با روی گشاده مشعوف
میگفت «حسین زهرا»
ای راحت روح زینب
سردار بفرما بالا
ای یار اباعبدالله
دلدار اباعبدالله
قربان قد و بالایت
سردار اباعبدالله -
ماییم و تمنّای عشق
برخیز که از راه آمد
دلدار دلآرای عشق
برخیز و بزن با مستان
لاجرعه ز صهبای عشق
برخیز علمدار آمد
شوریدهی رسوای عشق
آمد قمر الاقمار
ذریّهی زهرای عشق
آمد فلک الافلاک
این عالم دنیای عشق
بیپرده تجلّی کرده
در میکده، سقّای عشق
این کیست که از راه آمد
شد لیلهی احیای عشق
این کیست؛ شده لبخند
لبهای مسیحای عشق
بهبه که چه ذوقی دارد
با دیدنش آقای عشق
در چشم علی باید دید
هنگامهی غوغای عشق
در چشم حسن باید دید
شیرینی رویای عشق
در دیدهی زینب میریخت
امّید به فردای عشق
این کیست که تا آمد، شد
آرامش مولای عشق
ساقی عطاشا آمد
یا ساحل دریای عشق
چشمش همهی دلها را
تا عرش معلّا برده
از قعر ثری با سرعت
ما را به ثریّا برده
ای چشم دُرافشان عشق
شادابی بستان عشق
مائیم و تمنّای تو
ای ساقی مستان عشق
من کافر حیران عشق
من تازهمسلمان عشق
من مردهی بیجان عشق
آشفته و عطشان عشق
سایه، سر عالم داری
ای سرو گلستان عشق
من مور پریشانحالم
تو حضرت سلطان عشق
تا سلسلهی گیسویت
شد سلسلهجنبان عشق
عالم به ترقّص آمد
با مرغ خوشالحان عشق
ما خستهی زخمی زخمی
تو مرهم دلها دلها
ما عاشق مجنون مجنون
تو حضرت لیلا لیلا
ای شأن تو بالا بالا
ای قدر تو والا والا
من بنده و سائل سائل
تو حضرت مولا مولا
ما خشکی مطلق امّا
چشمان تو دریا دریا
دنبال تو تشنه تشنه
با نغمهی سقّا سقّا
یک دلبر و یک عالم دل
شوریدهی شیدا شیدا
ای سلسلهی گیسوی
تو لیلهی اسرا اسرا
ای رزق تمام رندان
در دست تو تنها تنها
در پیش حریم ارباب
تنها علم تو بالا
ای شوکت حیدر حیدر
در جاه تو پیدا پیدا
آسایش زینب زینب
گلخندهی زهرا زهرا
روی لب زینب هرشب
گلنغمهی جانا جانا
با لطف نگاهی گاهی
دریاب نگارا مارا
تو جاری رحمت رحمت
ما بندهی رسوا رسوا
در جمع ملائک هردم
رفتی به تلطُّف یارا
جبریل تحکُّم میکرد
از قبل جلوست آقا
خلّاق ادب میآید
از جا همه برپا برپا
در خیمهی اصحاب العشق
هرگاه نهادی پارا
با روی گشاده مشعوف
میگفت «حسین زهرا»
ای راحت روح زینب
سردار بفرما بالا
ای یار اباعبدالله
دلدار اباعبدالله
قربان قد و بالایت
سردار اباعبدالله -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.