ترانه «گل آرزو »/ محمد زرگری زاده
ترانه گل آرزو
شاعر: سخای اصفهانی
خواننده: محمد زرگری زاده
گلا رنگشون رو باختن
با هجوم باد پاییز
باغ لبریز طراوت
شده دلسرد و غم انگیز
روی شاخ گل قناری
لبو از ترانه بسته
مثل اینکه سنگ پاییز
پر و بالشو شکسته
رو زمین خش خش برگا
گله از باد خزونه
دیگه گلها نمی خندن
دیگه بلبل نمیخونه
اما برگ هر درختی
بریزه خودش یه رازه
واسه اینکه دست خالیش
رو به آسمون درازه
آدما باید بدونن
زندگی یه گیر و داره
گاهی از سردی زمستون
گاهی از گرمی بهاره
مثل سرو سبز گستاخ
باکی از خزون نداره
هرکی تو باغ وجودش
گل آرزو بکاره
ای بهار خوب و رنگین
روزی که سفر می کردی
دل من گواهی میداد
که دوباره برمیگردی -
شاعر: سخای اصفهانی
خواننده: محمد زرگری زاده
گلا رنگشون رو باختن
با هجوم باد پاییز
باغ لبریز طراوت
شده دلسرد و غم انگیز
روی شاخ گل قناری
لبو از ترانه بسته
مثل اینکه سنگ پاییز
پر و بالشو شکسته
رو زمین خش خش برگا
گله از باد خزونه
دیگه گلها نمی خندن
دیگه بلبل نمیخونه
اما برگ هر درختی
بریزه خودش یه رازه
واسه اینکه دست خالیش
رو به آسمون درازه
آدما باید بدونن
زندگی یه گیر و داره
گاهی از سردی زمستون
گاهی از گرمی بهاره
مثل سرو سبز گستاخ
باکی از خزون نداره
هرکی تو باغ وجودش
گل آرزو بکاره
ای بهار خوب و رنگین
روزی که سفر می کردی
دل من گواهی میداد
که دوباره برمیگردی -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.