تصنیف «لب خاموش»/ محمد علیزاده
تصنیف «لب خاموش»
شاعر: عباس کی منش
خواننده: محمد علیزاده
از تو چه پنهون کنم بی سر و سامون منم دیده به در دوخته
سوخته جان و تنم داغ تو در خرمنم آتشی افروخته
بی تو دل افسرده من خون جگر خورده من لب ز سخن بسته من
از همه دل کنده ام گریه ی در خنده ام در به دری خسته من
هر لحظه داغی دیده ایم در نای نی نالیده ایم
داغ اگه بود ما لاله ایم نی اگه بود ما ناله ایم
گوید لب خاموش من بار غمت بر دوش من
یارب چرا وا مانده ام خون شد دل پر جوش من
من بی تو در خروشم با اشک و خون بجوشم
پر می کنم از خون دل جام غم و با یاد تو می نوشم
تو چشمه زلالی من بغض این کویرم
به سوی من اگه زلال جوی تو جاری نشه می میرم
از تو چه پنهون کنم بی سر و سامون منمدیده به در دوخته
سوخته جان -
شاعر: عباس کی منش
خواننده: محمد علیزاده
از تو چه پنهون کنم بی سر و سامون منم دیده به در دوخته
سوخته جان و تنم داغ تو در خرمنم آتشی افروخته
بی تو دل افسرده من خون جگر خورده من لب ز سخن بسته من
از همه دل کنده ام گریه ی در خنده ام در به دری خسته من
هر لحظه داغی دیده ایم در نای نی نالیده ایم
داغ اگه بود ما لاله ایم نی اگه بود ما ناله ایم
گوید لب خاموش من بار غمت بر دوش من
یارب چرا وا مانده ام خون شد دل پر جوش من
من بی تو در خروشم با اشک و خون بجوشم
پر می کنم از خون دل جام غم و با یاد تو می نوشم
تو چشمه زلالی من بغض این کویرم
به سوی من اگه زلال جوی تو جاری نشه می میرم
از تو چه پنهون کنم بی سر و سامون منمدیده به در دوخته
سوخته جان -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.