سخن آوا | ارزش خدمت به مردم (استاد رفیعی)
سید نعمت الله جزائری (شاگرد علامه مجلسی) میگوید: من با استادم مجلسی قرار گذاشتم هر کدام زودتر از دنیا برویم به خواب دیگری بیائیم تا بعضی قضایا منکشف شود. بعد از اینکه استادم از دنیا رفت بعد از هفت روز که مراسم فاتحه تمام شد، این معاهده به یادم آمد و رفتم سر قبر علامه مجلسی ، قدری قرآن خواندم و گریه کردم و مرا خواب ربود و در عالم رؤیا استاد را با لباس زیبا دیدم که گویا از میان قبر بیرون شده .! فهمیدم او مرده است و انگشت ابهام او را گرفتم و گفتم : وعده که دادی وفا کن و قضایای قبل از مردن و بعد از مردن را برایم تعریف کن . فرمود: بعد از مردن ناگاه منادی ندا کرد ای بنده من، محمد باقر برای امروز چه مهیا کردی ؟ من آنچه از نماز و روزه و موعظه و کتاب و... را شمردم ، مورد قبول نشد، تا اینکه عملی یادم آمد، که مردی را به خاطر بدهکاری در خیابان می زدند و او مؤمن بود و من بدهکاری او را دادم و از دست مردم او را نجات دادم ، آن را عرض کردم . خداوند به خاطر این عمل خالص همه اعمالم را قبول و مرا به بهشت (برزخ ) داخل نمود... .
-
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.