سخن آوا | همّت بلند / استاد عالی
امام صادق (علیهالسلام) می فرماید: روزی مردی به محضر پیامبر(صلیاللهوعلیهوآله) مشرف شد و بعد از عرض سلام و اعلام مسلمانی، اظهار داشت:
ـ ای رسول خدا، آیا مرا می شناسی؟
ـ تو کیستی؟
ـ من صاحب همان خانه ای هستم که شما قبل از رسالت در فلان روز آنجا میهمان شدی و در گرامیداشت و میزبانی از شما کم نگذاشتم.
ـ خوش آمدی، حاجت خویش بازگو [تا با برآوردن آن، پاسخ احسانت را به نیکی دهم.]
ـ از محضر شما دویست گوسفند می خواهم با چوپانی که آنان را بچراند.
رسول خدا امر فرمود تقاضایش را برآورده کردند؛ بعد به اصحابش فرمود:
ـ چه می شد این مرد مانند پیرزن بنی اسرائیلی تقاضا می کرد؟! -
ـ ای رسول خدا، آیا مرا می شناسی؟
ـ تو کیستی؟
ـ من صاحب همان خانه ای هستم که شما قبل از رسالت در فلان روز آنجا میهمان شدی و در گرامیداشت و میزبانی از شما کم نگذاشتم.
ـ خوش آمدی، حاجت خویش بازگو [تا با برآوردن آن، پاسخ احسانت را به نیکی دهم.]
ـ از محضر شما دویست گوسفند می خواهم با چوپانی که آنان را بچراند.
رسول خدا امر فرمود تقاضایش را برآورده کردند؛ بعد به اصحابش فرمود:
ـ چه می شد این مرد مانند پیرزن بنی اسرائیلی تقاضا می کرد؟! -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.