از پشت خاکریز تا پشت میز وزارت (رحمان دادمان)/ فرزند ایران
از پشت خاکریز تا پشت میز وزارت، او تغییر نکرد، رحمان دادمان
حتما شنیدید که میگن مردان روزگار، از همت بلند به جایی رسیده اند. خدمتتون باید عرض کنیم که واقعا حرف حقیه.
افرادی که صاحب اراده و همت زیادی باشن، مخصوصا در راه خدمت به مردم، فقدانشون باعث حسرت بزرگی میشه. همونطور که رهبر انقلاب درباره رحمان دادمان فرمودن:
«من وقتی در سفر گیلان، به بندر_انزلی رفتم و آن پل قدیمی را -که خود من حدود چهل سال قبل از آن عبور کرده بودم- دیدم، در دل شرمنده شدم... بعد هم که رفتیم، دیدیم مردم و به تبع آن ها آقای امام جمعه، همه از ما ساخت پل را می خواهند.
من وقتی به رشت برگشتم -در خانه ی آقای صوفی، آقایان وزرا جمع شدند؛ آقای عارف و دیگران هم بودند- مسئلهی پل را مطرح کردم و به مرحوم دادمان گفتم شما این پل را میسازید؟ ایشان فکری کرد و گفت بله، ما سه ساله آن را تحویل میدهیم.
من گفتم آن را دوساله تحویل دهید. ایشان سری تکان داد و من فکر کردم که تلقّی به قبول کرده که دوساله تحویل دهد. گفتم من دلم می خواهد دو سال دیگر رئیس جمهور بیاید و در همین موقع این پل را افتتاح کند.
وقتی دادمان از دنیا رفت، کسانی از دوستان ما که با خانوادهی ایشان مرتبطند، گفتند دادمان در خانه گفته بود که فلانی به من گفت دو ساله پل را بسازید؛ اما من آن را یک ساله تمام میکنم! همّت آن مرد، این گونه بود. ببینید انسان از فقدان چنین آدم هایی چقدر میسوزد.» -
حتما شنیدید که میگن مردان روزگار، از همت بلند به جایی رسیده اند. خدمتتون باید عرض کنیم که واقعا حرف حقیه.
افرادی که صاحب اراده و همت زیادی باشن، مخصوصا در راه خدمت به مردم، فقدانشون باعث حسرت بزرگی میشه. همونطور که رهبر انقلاب درباره رحمان دادمان فرمودن:
«من وقتی در سفر گیلان، به بندر_انزلی رفتم و آن پل قدیمی را -که خود من حدود چهل سال قبل از آن عبور کرده بودم- دیدم، در دل شرمنده شدم... بعد هم که رفتیم، دیدیم مردم و به تبع آن ها آقای امام جمعه، همه از ما ساخت پل را می خواهند.
من وقتی به رشت برگشتم -در خانه ی آقای صوفی، آقایان وزرا جمع شدند؛ آقای عارف و دیگران هم بودند- مسئلهی پل را مطرح کردم و به مرحوم دادمان گفتم شما این پل را میسازید؟ ایشان فکری کرد و گفت بله، ما سه ساله آن را تحویل میدهیم.
من گفتم آن را دوساله تحویل دهید. ایشان سری تکان داد و من فکر کردم که تلقّی به قبول کرده که دوساله تحویل دهد. گفتم من دلم می خواهد دو سال دیگر رئیس جمهور بیاید و در همین موقع این پل را افتتاح کند.
وقتی دادمان از دنیا رفت، کسانی از دوستان ما که با خانوادهی ایشان مرتبطند، گفتند دادمان در خانه گفته بود که فلانی به من گفت دو ساله پل را بسازید؛ اما من آن را یک ساله تمام میکنم! همّت آن مرد، این گونه بود. ببینید انسان از فقدان چنین آدم هایی چقدر میسوزد.» -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.