داستان یک وقف "من یک پزشکم .."

داستان یک وقف "من یک پزشکم .."
من یک پزشکم ..همون روزایی که دانشجو بودم و پدرم بخاطر کمبود امکانات پزشکی توی شهرستانمون از دنیا رفت با خودم یه عهد بستم تا اونجا که بتونم باری از دوش بیمارا بردارم...
الان سالهاست که دو ساعت از زمانمو اختصاص دادم به ویزیت بیماران نیازمند.
_-_-_
کاری از سید محمد علوی عدل -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.