آواز آیینی «زندان تو»/ محمدهاشم احمدوند
نغمات آیینی به صورت تکخوانی
خواننده : محمدهاشم احمدوند
این سرا و باغ تو زندان توست
ملک و مال تو بلای جان توست
روح می بردت سوی چرخ برین
سوی آب و گل شدی ، در اسفلین
اسب همت سوی اختر تاختی
آدم مسجود را نشناختی
چند گویی من بگیرم عالمی
این جهان را پر کنم از خود همی
گر جهان پر برف گردد سر به سر
تا به خود بگدازدش با یک نظر
آب در کشتی ، بلای کشتی است
آب در بیرون کشتی ، پشتی است -
خواننده : محمدهاشم احمدوند
این سرا و باغ تو زندان توست
ملک و مال تو بلای جان توست
روح می بردت سوی چرخ برین
سوی آب و گل شدی ، در اسفلین
اسب همت سوی اختر تاختی
آدم مسجود را نشناختی
چند گویی من بگیرم عالمی
این جهان را پر کنم از خود همی
گر جهان پر برف گردد سر به سر
تا به خود بگدازدش با یک نظر
آب در کشتی ، بلای کشتی است
آب در بیرون کشتی ، پشتی است -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.