سخن آوا | مجلس روضه (استاد دارستانی)
فضل میگوید: در اول محرّم امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: دیشب کجا بودی؟ عرض کردم: یکی از دوستان و محبین شما مجلسی منعقد نموده بود و ما در مجلس او شرکت کردیم ... .
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی جلو در خانه به چیزی برخورد نکردی؟
عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم.
حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم!
گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم در صدر مجلس جدّم پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (صلواتالله علیهم اجمعین) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسینبن علی (علیهالسلام) میگریستند و نوحه و زاری میکردند -
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی جلو در خانه به چیزی برخورد نکردی؟
عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم.
حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم!
گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم در صدر مجلس جدّم پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (صلواتالله علیهم اجمعین) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسینبن علی (علیهالسلام) میگریستند و نوحه و زاری میکردند -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.