باران زد و دریا شد/ امیرحسین سمیعی
ترانهی پاپ با مضمون شهادت سردار سلیمانی
شاعر: امید مهدی نژاد
خواننده: امیرحسین سمیعی
در باران بیداری از ایمان سرشاری
با یاد یارانت باران تر می باری
تا در راه جانان از جان دل برداری سرداری
رویارو تن با تن درودررو با دشمن
از اخگر آکندی میدان را
روشن شد با خشمت برقی نو در چشمت
آتش زد سرتا پا دیوان را
ای نفست پیغام شکفتن
در تب طوفان اسم تو جوشن
نغمهی باران عطر بهارانی
در شب ظلمت نور امیدی
شام سیه را صبح سپیدی
شاهد زنده ی شور مسلمانی
باران زد و دریا شد
دروازهی خون وا شد
نبض تو شکوفا شد
غوغا شد
چشم تو چراغ شب
نامت همه شب بر لب
پنهانی و پیدایی با مایی -
شاعر: امید مهدی نژاد
خواننده: امیرحسین سمیعی
در باران بیداری از ایمان سرشاری
با یاد یارانت باران تر می باری
تا در راه جانان از جان دل برداری سرداری
رویارو تن با تن درودررو با دشمن
از اخگر آکندی میدان را
روشن شد با خشمت برقی نو در چشمت
آتش زد سرتا پا دیوان را
ای نفست پیغام شکفتن
در تب طوفان اسم تو جوشن
نغمهی باران عطر بهارانی
در شب ظلمت نور امیدی
شام سیه را صبح سپیدی
شاهد زنده ی شور مسلمانی
باران زد و دریا شد
دروازهی خون وا شد
نبض تو شکوفا شد
غوغا شد
چشم تو چراغ شب
نامت همه شب بر لب
پنهانی و پیدایی با مایی -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.