ترانه‌ی «تکسوار»/ علیرضا عصار

ترانه‌ی پاپ با مضمون شهید
تکسوار
شاعر: حامد عسگری
خواننده: علیرضا عصار
مبارک است جوانمرد پهوانی که
میان معرکه ها فکر مردمش باشد
وطن به زر نفروشد به عفیت نرود
که خاک حیثیتش عطر گندمش باشد
به دوش باد نشسته است شعله ی غزلم
شبیه نعره ی سیمرم و نعره ی شیران
هزار گرده به تیغ و هزار داغ به دل
فدای یک سر گیسوی مادرم ایران
شب بود و بوی زوزه ی کفتار
گرگ از در و دیوار می بارید
شن باد نخلا رو لگد می کرد
تو قحطی بی برکت خورشید
راهی نبود از آب تا صحرا
اما عطش تو شهر جاری بود
دریا لبالب بود از گندم
چشم انتظار تکسواری بود
وقتی که نون تو سفره ها کم شد
جایی واسه اما و آیا نیست
بیگانه بودن با غم مردم
توی مرام پهلوونا نیست
با جون و دل اسبا رو زین کردن
از هرطرف رقصی خروشان شد
یک یاعلی گفتن زمین لرزید
تو جاده های بسته طوفان شد
دیو از کمر خم شد به خاک افتاد
رگ های آبادی پر از خون شد
کوچه پر از گرمای عطر نون
خونه پر از لبخند و ریحون شد
تو برف و بوران تو شب و شرجی
ناموس و جون مردم ایران
مثل امانت توی دستاشون
مردای مرد کشورم ایران -