خوش خلقي، عامل تحکيم خانواده
خلق نيکو در منابع اسلامي، عامل بسيار مؤثر در سازگاري و تحکيم بنياد خانواده معرفي شده است. در روايتي، شخصي به نام حسين بن بشار واسطي مي گويد: نامه اي به امام رضا (عليه السّلام) نوشتم و در آن به حضرت عرضه داشتم: يکي از بستگانم براي خواستگاري نزد من آمده، ولي بداخلاق است؛ چه کنم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: اگر بداخلاق است، به او زن ندهيد. (1) اين فرمايش، بيان کننده نقش مهم حسن خلق در زندگي زناشويي است.
در اين جا، پس از روشن ساختن مفهوم حسن خلق و بيان برخي از مصداق هاي آن، آثار آن را در سازگاري همسران پي مي گيريم.
مفهوم حسن خلق
خلق در لغت، به معناي کيفيتي نفساني است که افعال به آساني از آن صادر مي شود. (2) بعضي حسن را ضد قبح دانسته اند؛ (3) بنابراين، حسن خلق، به معناي کيفيت نيکوي نفساني است که رفتارهاي پسنديده بر اساس آن به سهولت صورت مي گيرد.حضرت امام خميني (قدس سره) در کتاب چهل حديث ضمن تعريف خلق، به بيان تأثير حسن خلق در انجام دادن آسان رفتار نيکو مي پردازند و مي گويند:
بدان که خلق، عبارت از حالتي است در نفس که انسان را دعوت به عمل مي کند، بدون رويه و فکر، مثلاً کسي که داراي خلق سخاوت است، آن خلق او را وادار به جود و انفاق مي کند، بدون آن که مقدماتي تشکيل دهد و مرحجاتي فکر کند. گويي يکي از افعال طبيعيه از مثل ديدن و شنيدن است و همين طور است که نفس عفيف که اين صفت خلق آن شده است، به طوري حفظ نفس مي کند که گويي يکي از افعال طبيعيه اوست. (4)
بنابراين آن قسم خلق و خويي که در شرع مقدس ممدوح شناخته شده و با غرايز حيواني و تمايلات نفساني هماهنگ است. يا حدّاقل با آنها تضادي ندارد، « حسن خلق » است. (5)
حد و مرز حسن خلق
از تعريف بالا روشن شد که حسن خلق، مفهومي کلي است و مصداق هاي متعددي را در بر مي گيرد؛ ولي در منابع اسلامي به نمونه هايي از حسن خلق اشاره شده است. در زير به سه مورد از رواياتي که مصداق هاي حسن خلق را بيان مي کند، نظر مي اندازيم:- پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پس از آن که محبوب ترين مردم در پيشگاه خداوند متعال را خوش اخلاق ترين آنان معرفي مي کنند، به بيان ويژگي آنان مي پردازند و مي فرمايند:
احبّکم الي الله احسنکم اخلاقاً، الموطؤن اکنافاً، الذين يألفون و يؤلفون (6)؛ کساني از شما که بهترين اخلاق را دارند، متواضعند، با ديگران الفت مي گيرند و مردم نيز با آنها الفت مي گيرند، محبوب ترين شما نزد خدايند.
- و نيز امام رضا (عليه السّلام) در پاسخ مردي که از ايشان درباره ي محدوده ي حسن خلق پرسيده بود، فرمودند:
ان تعطي الناس من نفسک ما تحب ان يعطوک مثله؛ (7) حسن خلق اين است که آنچه دوست داري ديگران به تو دهند، تو نيز مثل آن را به ديگران بدهي.
- از امام صادق (عليه السّلام) درباره ي حسن خلق پرسيده شد، حضرت فرمودند:
تلين جانبک و تطيب کلامک و تلقي اخاک ببشر حسن؛ (8) با مردم به نرمي برخورد کني و به آن ها جا بدهي، پاک و منزه و در کمال ادب سخن بگويي و در مواجه با برادرانت متبسم و گشاده رو باشي.
شرافت خانوادگي عاملي براي خلق نيکو
يکي از عوامل حسن خلق، نسب پاک و طهارت باطني خانواده است که آثار آن را مي توان در فرزندان و رفتار آنان مشاهده کرد. قرآن کريم مي فرمايد:وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِدًا؛ (9) سرزمين پاکيزه گياهش به فرمان پروردگار مي رويد؛ امّا سرزمين بد طينت و شوره زار جز گياه ناچيز و بي ارزش از آن نمي رويد.
اساساً فرزند، نمادي از خانواده ي خود است. در روايت آمده است: « الولد سرُّ ابيه؛ (10) فرزند وجود محض و خالص پدر است ».
آينه اي است که مي تواند پدر را در خود نشان دهد. نه تنها پدر و مادر در ويژگي هاي فرزند نقش دارند، بلکه دايي نيز نقش اساسي دارد. در روايتي پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد:
اختاروا لنطفکم فانّ الخال احد الضجيعين؛ (11) براي نطفه هاي خود گزينش کنيد؛ چرا که دايي، در حکم يکي از دو نفري است که همبستر مي شوند.
شخصيت و ويژگي هاي دايي، در فرزند بسيار تأثيرگذار است. پس بايد با گزينشي دقيق با فردي مثبت در بعد خانوادگي ازدواج کرد. چنانچه انسان در اين جهت بي مبالاتي کند، با مشکلاتي رو به رو مي شود. به همين جهت، پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اياکم و خضراء الدّمن فقيل يا رسول الله، و ما خضراء الدّمن فقال المرأة الحسناء في منبت السوء؛ (12) از گياه سبزي که بر زباله ها روييده است، بپرهيزيد. سؤال شد: اي رسول خدا، مقصود از گياه سبزي که بر زباله روييده است، چيست؟ حضرت فرمودند: زن زيبايي که در خانواده اي ناشايسته رشد کرده باشد.
اين يک قاعده ي عمومي است که براي انتخاب آسان تر فرد مطلوب، راهنماي خوبي است؛ ولي گاهي افرادي را مي توان يافت که هر چند شرافت خانوادگي والايي ندارد، خود انسان شريف و پاکي اند؛ امّا اوّلاً چنين کساني در اقلّيّت هستند و ثانياً شناسايي آن ها کار ساده اي نيست. پس براي اطمينان بيشتر، بايد به قاعده ي عمومي توسل جست تا از آرامش بيشتري برخوردار بود.
انسان هاي شريف به طور کلّي، رأفت و آرامش خاصّي دارند و بر خلاف انسان هاي خبيث که تندخو و عصبي اند، متين برخورد مي کنند. امام صادق (عليه السّلام) مي فرمايد:
من کَرُمَ اصله لانَ قلبه و من خَشُن عنصره غَلُظَ کبده؛ (13) کسي که کريم الاصل است و از شرافت خانوادگي برخوردار است، قلبي ليّن و آرام دارد وکسي که اصل پسنديده اي ندارد، قساوت قلب دارد.
رفتارهاي انسان، برخاسته از حالت هاي دروني اوست. چنان چه انسان از نرمش و عطوفت بهره داشته باشد، در مواجهه با ديگران پرجاذبه و کم تنش ظاهر مي شود؛ ولي اگر از درون انساني خشن و عصبي باشد، در برابر ديگران دافعه اي قوي دارد و از جاذبه ي ضعيف برخوردار است. به همين جهت امير مؤمنان علي (عليه السّلام) مي فرمايد:
من خبث عنصره ساء محضره؛ (14) کسي که عنصر وجودي او خبيث باشد، نشستن با او رضايتمندي نمي آورد و چنين کسي باعث نارضايتي ديگران مي شود.
خمير مايه عنصر وجودي هر کس، همان چيزي است که از خانواده گرفته است. رفتار انسان نماد بيروني شخصيت اوست و شخصيت او، عمدتاً برخاسته از ويژگي هايي است که از خانواده به دست آورده؛ از اين رو طهارت و شرافت جايگاه تولد او، نقش چشمگيري در رفتار نيک وي دارد. معروف است که « از کوزه همان برون طراود که در اوست » و اين نکته در متون ديني ما ريشه دارد. علي (عليه السّلام) مي فرمايد:
من کرم اصله حسن فعله؛ (15) کسي که کريم الاصل است و از شرافت خانوادگي برخوردار است، رفتارش نيکوست.
اهميت ازدواج با فرد خوش اخلاق
اخلاق نيکو گاهي به صورت طبيعي و فطري و گاه با عادت دادن خود به انجام دادن کارهاي زيبا و در مواردي با مشاهده، مصاحبت و هم نشيني با نيکان به دست مي آيد؛ از اين رو (16) تغيير دادن اخلاق گرچه محال نيست، تا حدودي دشوار به نظر مي رسد. بر اين اساس، فردي که مايل است زندگي گوارا، آسيب ناپذير، سرشار از لطف و محبت و ... داشته باشد، در مرحله ي اول تشکيل خانواده بايد در پي همسري باشد که از اخلاق خوش و خوي پسنديده برخوردار باشد. با توجه به اين اصل، سفارش اکيد اسلام در ميان همه ي ويژگي هايي که درباره ي انتخاب همسر مطرح است، بر موضوع صفات اخلاقي وي متمرکز شده است. در روايتي، رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: هرگاه کسي به خواستگاري نزد شما آمد که اخلاق و دين او را پسنديديد، شرايط ازدواج او را فراهم آوريد. راوي مي پرسد: اي رسول خدا، هر چند از نظر نسب پست باشد؟ حضرت مي فرمايند: هنگامي که کسي نزد شما آمد و اخلاق و دين او را پسنديديد، براي ازدواج زمينه سازي کنيد که اگر چنين نکنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين رخ خواهد داد. (17)روايات متعددي به اين مضمون وارد شده است که نشان مي دهد خوش اخلاقي، بسياري از کاستي هاي فرد را جبران مي کند و پرهيز از ازدواج با چنين فردي، آسيب هاي اجتماعي فراواني را به دنبال مي آورد. از سوي ديگر، فرد بداخلاق هر چند امتيازات ديگري داشته باشد، صلاحيت لازم براي ازدواج را ندارد و معصومان (عليهم السّلام) اصحاب خود را از ازدواج و وصلت با چنين افرادي بر حذر داشته اند.
بنابراين از مهم ترين عوامل سازگاري همسران در بعد اخلاقي آن است که هنگام ازدواج، خوش اخلاقي را يکي از اصلي ترين ملاک هاي گزينش قرار دهند و با فرد خوش اخلاق ازدواج کنند.
حال چنان که دقت لازم هنگام ازدواج مراعات نشد و با فرد بداخلاق ازدواج صورت گرفت يا موقعيت هاي خاصي بعد از دوران ازدواج زمينه ي سوء خلق همسر را فراهم کند. چه بايد کرد؟ آيا بايد از او جدا شد؟ آيا بايد مقابله به مثل کرد و با او به تندي رفتار کرد؟ در چنين شرايطي وظيفه ي طرف مقابل چيست؟ در اين قسمت به پاسخ اين پرسش ها مي پردازيم.
اهميت معاشرت پسنديده با همسر بدخلق
از تعاليم قرآن کريم استفاده مي شود در چنين وضعيتي بايد کوشيد که پيوند ازدواج از هم نپاشد و وحدت خانواده از بين نرود، هر چند لازم باشد که يک طرف، براي حفظ خانواده و بقاي زندگي زناشويي، در برابر طرف ديگر انعطاف بيش از حد نشان دهد و حتي از حق مسلّم خود بگذرد. خداوند متعال در قرآن به مردان مؤمن دستور مي دهد که با همسران خود به شيوه هاي پسنديده معاشرت کنند و سپس خطاب به آنان مي فرمايد:فان کرهتموهن فعسي ان تکرهوا شيئاً و يجعل الله فيه خيراً کثيراً؛ (18) اگر از آن ها دلخوش نبوديد ( فوراً تصميم به جدايي نگيريد ) چه بسا چيزي خوشايند شما نباشد و خداوند براي شما خير فراواني در آن قرار داده باشد.
معاشرت نيکو با همسر بدخلق، نوعي تحميل بر نفس به شمار مي رود که در عين سختي، نتايج بسيار ارزشمند معنوي براي فرد به دنبال مي آورد. نقل شده است که بوعلي سينا آوازه ي شيخ ابوالحسن خرقاني را شنيده بود و به قصد ديدار با او عازم خرقان (19) شد، چون به منزل شيخ رسيد، شيخ براي جمع آوري هيزم به صحرا رفته بود. او پرسيد: شيخ کجاست؟ زنش گفت: با آن زنديق کذّاب چه کار داري و زبان به بدگويي او گشود! بوعلي عزم صحرا کرد تا شيخ را ديد که هيزم بر شيري نهاده است و مي برد. بوعلي پرسيد: اين چه حالت است؟ شيخ گفت: آري، تا ما بار چنان گرگي ( همسر ) نکشيم، چنين شيري بار ما را نکشد! (20) پس در رهگذر صبر بر سوء اخلاق همسر و معاشرت پسنديده با وي- علاوه بر آسيب ناپذيري بنياد خانواده - برکات معنوي متعددي نيز نصيب همسر مي شود. درمان رذايل اخلاقي بسياري از قبيل کبر، غرور، عجب و ... از راه تعامل صحيح با همسر کج خلق حاصل مي شود. به همين دليل است که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) صبر مرد بر بدي خلق همسر را بسيار با ارزش دانستند و فرمودند:
من صبر علي سوء خلق امرأته و احتسبه اعطاه الله ( بکل مرة ) يصبر عليها من الثواب مثل ما اعطي ايوب علي بلائه؛ (21) کسي که بر بد اخلاقي همسرش صبر پيشه سازد و آن را به حساب خداوند بگذارد، خداوند ( هر بار ) صبر کردن او را با اجري همچون اجر ايوب در مقابل بلاهايش جبران مي کند. »
آثار حسن خلق در سازگاري همسران
خلق نيکو مي تواند نتايج ذل را در سازگاري همسران به بار آورد:أ. ايجاد و تثبيت محبت
از مهم ترين نتايج خوش خلقي، ايجاد محبت در ميان همسران و تثبيت و تقويت آن است. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در روايتي کسب محبت را پيامد حسن خلق بر شمرده اند. (22) حضرت در روايت ديگري حسن خلق را باعث محبت و تأکيد کننده ي مودت دانسته و فرموده اند: « حسن الخق يورث المحبة و يؤکد المودة ». (23)در بيان تفاوت ميان محبت و مودّت اهل لغت تا حدودي اختلاف نظر دارند، به گونه اي که صاحب کتاب معجم مقائيس اللّغه « ودّ » را کلمه اي مي داند که بر محبت دلالت مي کند. بر اين اساس، مودت همان اظهار محبت است؛ ولي الفروق اللغويه محبت را ناشي از ميل طبيعي و حکمت، اما مودت را تنها ناشي از ميل طبيعي دانسته است. (24) تأثير حسن خلق آن چنان است که علاوه بر ايجاد دوستي ميان همسران، زمينه اظهار اين محبت را نيز فراهم مي سازد. هنگامي که دوستي ابراز شود، تأثير شگرفي بر تداوم زندگي زناشويي دارد؛ (25) از اين رو اسباب سازگاري هر چه بيشتر آنان را فراهم مي کند. از سوي ديگر، پيامدهاي مبتني بر حکمت و طبيعت دارد که بر استقرار فضاي صلح و سازش ميان زن و شوهر بسيار مؤثر خواهد بود.
ب. افزايش روزي
بسياري از مشکلاتي که در خانواده ميان همسران بروز مي کند، از مشکلات و تنگناهاي اقتصادي سرچشمه مي گيرد. آن گاه که نيازهاي ضروري خانواده در بعد مالي بي پاسخ بماند و همسران نيز از بينش توحيدي کم بهره و يا بي بهره باشند، به مرور زمينه ي ابراز نارضايتي از وضع موجود و به تبع آن ناسازگاري آنان فراهم مي شود. در منابع اسلامي، علاوه بر کار و فعاليت، حسن خلق نيز به عنوان عاملي تأثيرگذار در رشد اقتصادي معرفي شده است. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) جايگاه گنج هاي روزي را در اخلاق نيکو دانسته اند. (26) همچنان که امام صادق (عليه السّلام) حسن خلق را عامل افزايش رزق بر شمرده اند. (27)روشن است که اقبال عمومي به افراد متواضعي که با مردم اُنس مي گيرند ( ويژگي افراد خوش خلق ) قابل مقايسه با ديگران نيست. مردم ترجيح مي دهند افراد خوش خلق را به کار گيرند، به استخدام آنان در آيند، با آنان معامله کنند و خلاصه طوري ميان خود و آن ها پيوند برقرار کنند و اين شايد خود يکي از عوامل جلب روزي به شمار رود. بر همين اساس اميرالمؤمنين (عليه السّلام) حسن خلق را سبب رفعت و ارتقاي سطح زندگي دانسته اند. (28) علاوه بر حسن خلق در معاشرت اجتماعي که زمينه ساز افزايش روزي است، نيکوکاري و خوش اخلاقي با خانواده نيز تأثير ويژه اي در اين جهت دارد، چنانچه امام صادق (عليه السّلام) فرموده اند: هر که با خانواده خود نيکوکار باشد، روزي اش زياد شود. (29)
3. گوارا ساختن زندگي
آثاري که بر شمرده شد، زمينه ساز زندگي طيّب و گوارا براي همسران خواهد شد که اين همه در پرتو حسن خلق حاصل مي شود.امام علي (عليه السّلام) خوش خويي را موجب طهارت و پاکيزگي زندگي دانسته اند (30) و امام صادق (عليه السّلام) نيز فرموده اند: هيچ شيوه ي زندگاني گواراتر از زندگاني آميخته با حسن خلق نيست. (31)
مسلماً زندگاني همراه با مسرّت، شادابي و طهارت جايي براي ناسازگاري باقي نخواهد گذاشت. حال آن که بداخلاقي نتيجه ي همه ي اعمال نيک را بر باد مي دهد و باعث مي شود تا فرد چشم خود را بر تمام خوبي هاي همسرش ببندد و تنها نگاه خود را به سوء خلق او بدوزد. همسر بداخلاق اگر وجودش به مثابه عسل باشد، بايد بداند که بد خُلقي آن گونه وجود او را به فساد مي کشاند که سرکه عسل را. (32)
زنش گفت بازي کنان شوي را *** عسل تلخ باشد تُرُش روي را (33)
از روايتي که گذشت، روشن مي شود که خوش خويي از عواملي است که زندگي همسران را آسيب ناپذير مي سازد. در روايات آثار ديگري همچون آساني راه، (34) عمران و آبادي (35) و سعادت مندي (36) براي خوش خلقي ذکر شده است. تأثير اين آثار بر استحکام بنياد خانواده آن قدر روشن است که هيچ نيازي به توضيح ندارد.
از آنچه در خصوص اهميت و آثار حسن خلق در زندگي گفته شد، روشن مي شود که خوش خلقي امري غير ضروري و تشريفاتي در خانواده نيست؛ بلکه زندگي سعادت مندانه را تأمين مي کند. رسول خدا (صلي الله و عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو يعلم العبد ما في حسن الخلق لعلم انه محتاج اين يکون له خلق حسن؛ (37) اگر انسان به پيامدهاي خوش اخلاقي آگاه باشد، به خلق خوش احساس نياز مي کند.
اين بخش را با ذکر روايتي ارزشمند درباره اهميت خوش خويي در زندگي خانواده از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به پايان مي بريم.
وقتي خبر فوت سعد بن معاذ به حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيد، دستور داد او را غسل دهند و کفن کنند. آن گاه با پاي برهنه در تشييع جنازه ي سعد شرکت کردند، گاهي قسمت راست تابوت و گاهي قسمت چپ آن را مي گرفتند. وقتي جنازه به قبر رسيد، حضرت وارد قبر شدند و سعد را در قبر گذاشتند و لحد را چيدند. مادر سعد چون چنين ديد، گفت: اي سعد، گوارا باد تو را بهشت. حضرت فرمود: مادر سعد، ساکت باش. سعد دچار فشار قبر شد. هنگام بازگشت، اصحاب به حضرت گفتند: يا رسول الله، در تشييع جنازه سعد کاري کردي که براي ديگران نکرده بودي؛ پس چگونه او دچار فشار قبر شد؟ حضرت فرمود: او با خانواده اش بد اخلاق بود! (38)
مهارت هايي براي ايجاد و تقويت خلق نيکو
مي توان با آموختن و به کار بستن مهارت هاي ذيل، به خلقي نيکو دست يافت:أ. گوش دادن (39)
در تعاملات ميان فردي، گوش دادن اهميت زيادي دارد. ما براي پاسخ دهي مناسب به ديگران، بايد به پيام هاي آنان توجه کنيم و پاسخ هاي بعدي شان را نيز به اين پيام ها مرتبط سازيم. وقتي کسي به صحبت کردن و درک شدن از سوي ما نياز دارد، با او همراه شده و به سخنانش گوش مي دهيم. در اين گونه مواقع نسبت به شنيدن و درک افکار، اعتقادات و احساسات طرف مقابل ابراز تمايل مي کنيم. گوش دادن همدلانه، اثر بيروني دارد و به نفع گوينده است و بيشتر ميان دوستان صميمي، زن و شوهرها و مشاوران و مراجعان پديد مي آيد. (40) بنابراين گوش دادن در صورتي که از روي همدلي باشد، از مهارت هاي مؤثر در حاکميت حسن خلق بر روابط همسران است و آنان بايد از اين مهارت برخوردار باشند.ما مي توانيم بدون ابراز هرگونه نشانه اي دالّ بر گوش دادن، به حرف هاي همسر خود گوش دهيم؛ امّا بهتر است اين موضوع را به او نشان دهيم. برخي علايم غيرکلامي که نشان دهنده ي توجه ما به سخنان همسر است، عبارت است از:
1. لبخندهاي مناسب که نشانه ي تمايل ما به ادامه گفت و گو يا لذت بردن از سخنان طرف مقابل است؛
2. تماس چشمي مستقيم که نشانه گوش دادن به گفته هاي طرف مقابل است؛
3. منعکس کردن ابرازهاي چهره اي سخن گو به منظور بازگرداني پيام هاي هيجاني او و همدلي با وي.
4. اتخاذ وضعيت بدني که نشانگر توجه ما است ( مثلاً خم شدن به جلو يا تکيه دادن به دو طرف صندلي ). (41)
هنگام گوش دادن به سخن همسر، بايد با تمام وجود به او توجه کنيم و ضمناً از استفاده نامطلوب از گوش دادن همچون مچ گيري، خرده گيري و ... نيز بپرهيزيم.
ب. تغافل (42)
تغافل مهارتي است که زمينه ي خوش خلقي در ميان همسران را ايجاد مي کند. تغافل آن است که آدمي چيزي را بداند؛ ولي با اراده و عمد، خود را غافل نشان دهد. اين يکي از مهارت ها مهم خوش خلقي با همسر است که رفتارهاي نامطلوب همسر را که چندان چشمگير نبوده و در خفا صورت گرفته است، به رخ او نکشيم و خود را از آن غافل نشان دهيم. کساني که مدام رفتار همسر خود را زير نظر دارند و وانمود مي کنند که به شدت مراقب اويند، علاوه بر آن که چهره اي بداخلاق از خود به نمايش مي گذارند، به کج رفتاري هر چه بيشتر همسر خود نيز دامن مي زنند. متخصصان در اين خصوص سفارش مي کنند:هر موضوعي را که موجب اوقات تلخي شما مي شود، روي يک تکه کاغذ يادداشت کنيد. در موقع ناراحتي، گله خود را اظهار نکنيد. وقتي که شما و همسرتان در آرامش روحي هستيد، آن وقت شکايات را بيرون بياوريد و پيش خود بخوانيد. بيشتر گله ها و شکايات به قدري در نظر شما کوچک و ناچيز جلوه خواهد کرد که از مطرح کردن آن خجالت مي کشيد و يادداشت را پاره کرده و به دور مي اندازيد؛ امّا وقتي درباره ي گله هاي عمده با همسرتان صحبت مي کنيد، سعي نماييد که عاقل، متين و منطقي باشيد. بدون شک شکايات شما با همکاري و علاقه دو جانبه از بين خواهد رفت. (43)
اميرالمومنين (عليه السّلام) با اشاره به نقش مهم تغافل در آرامش زندگي مي فرمايند:
من لم يتغافل و لا يغض عن کثير من الامور تنغّصت عيشته؛ (44) کسي که تغافل نکند و چشم خود را از بسياري از امور نبندد، زندگاني تلخي خواهد داشت.
ج. آشتي کردن (45)
آشتي کردن در پي تلاش يک عضو خانواده براي بهبود رابطه با عضو ديگر خانواده صورت مي گيرد. اين فرآيند به قيمت به جان خريدن خطر، فروريختن ديوارهاي بي اعتمادي ميان اعضاي خانواده و برقراري ارتباط باز و آزاد با يکديگر است. آشتي کردن همچنين شامل کنار زدن سرگذشت ( سناريو ) کهنه خانوادگي است. (46)پس آشتي کردن، عامل مهم خوش خلقي و پس زدن اختلافات بي ارزش گذشته است و باعث مي شود تا سردي در روابط همسران به درازا نکشد و مودت و محبت مجدداً در روابط حاکم شود. به همين منظور، در روايات اولياي دين قهر و هجران بيش از سه روز مذمت گرديده و باعث عقوبت هاي دنيايي و آخرتي به شمار آمده است. (47)
د. سخاوت مندي (48)
در موارد زيادي، خودداري از بذل و بخشش به همسر، عامل تندخويي و بداخلاقي طرف مقابل مي شود. از سوي ديگر، بذل و بخشش به همسر آن هم بدون درخواست قبلي وي، از مصداق هاي خوش اخلاقي همسر شمرده شده است که به رفتار و اخلاق پسنديده طرف مقابل نيز مي انجامد. اميرالمومنين (عليه السّلام) مي فرمايد:حسن الخلق في ثلاث اجتناب المحارم و طلب الحلال و التوسع علي العيال؛ (49) خوش خلقي در سه چيز است: دوري کردن از حرام، کسب حلال و توسعه ي اقتصادي بر خانواده.
هـ. شوخ طبعي (50)
شوخ طبعي، يکي از بهترين سازوکارهاي دفاعي است. شوخ طبعي، احساس کارآمدي ما را بالا مي برد و باعث مي شود به جاي اين که ترس و عجله مسير ما را در مقابل تنش روشن سازد، به آساني و بدون ناراحتي با رويدادها مقابله کنيم، خويشتن را تأييد کنيم، از مشکل فاصله بگيريم و با اين برخورد فرصتي پيدا کنيم تا راه حل هايي را بيابيم و براي مقابله عميق تر با مشکل از آن استفاده کنيم. سرانجام ما در هر موقعيتي که باشيم، به حمايت ديگران نيازمنديم و اساساً حمايت ديگران هر چه عميق تر باشد، احساس رضايتمندي ما نيز بيشتر است. مردمي که ما مي خواهيم با آن ها باشيم و هنگام خطر از حمايت آنان برخوردار شويم، دوست دارند در کنار افرادي باشند که شاد، سرحال و شوخ طبع هستند. يک شخص نمي تواند دو حالت واقعي غم و شادي را با هم داشته باشد؛ بله، مي تواند به ظاهر غم را آشکار نسازد و با رفتار خود فرصتي پيدا کند تا از عوارض منفي تنش دور بماند.البته اين نکته حائز اهميت است که خوش خلقي در صورتي محصول شوخ طبعي است که شوخي عاري از طعن و تمسخر بوده و آسيب هاي جانبي به همراه نداشته باشد.
و. تغذيه مناسب
انتخاب غذا نقش ويژه اي در خوش خلقي يا بدخلقي ايفا مي کند. از منابع ديني استفاده مي شود که برخي غذاها در خوش خلقي تأثير گذارند. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:من مضي به اربعون صباحاً لم يأکل اللحم ساء خلقه و من ساء خلقه فاطعموه اللحم؛ (51) کسي که چهل روز بر او بگذرد و گوشت نخورد، بد اخلاق مي شود و کسي را که بد اخلاق شد، گوشت به وي بخورانيد.
از اين حديث و امثال آن استفاده مي شود که در گوشت مادّه اي است که اگر براي مدت طولاني از بدن قطع شود، در روحيات و اخلاق فرد اثر مي گذارد و کج خلقي به بار مي آورد. (52) حضرت در روايتي ديگر فرمود: « عليکم بالزّيت فانه ... يحسن الخلق؛ از روغن زيتون استفاده کنيد؛ چرا که اخلاق را نيکو مي سازد. (53) همين تعبير از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره کشمش نيز به کار رفته است. (54) بر اين اساس، توجه دقيق به وعده هاي غذايي - به ويژه صبحانه - و مواد غذايي مناسب، زمينه ساز خوش خلقي همسران را فراهم مي سازد.
ز. ايفاي نقش مقابل (55)
ايفاي نقش مقابل با اجازه دادن خانواده براي درک نظر ديگران، از چشم انداز مساعد ديگري به آن ها کمک مي کند تا ديد تازه اي پيدا کنند. در اين مهارت، فرد نقش همسرش را مي پذيرد و آن گاه مشکل خاصي را در اين رابطه از چشم انداز شخصي ديگر به بحث مي گذارد. افراد غالباً از اين که همسرشان چه قدر مي تواند ديد مقابل را با دقت ارائه کند، شگفت زده مي شوند. همچنين آن ها از اين که چه طور نداي منطقي و تظلم خواهي از زبان همسرشان بيرون مي آيد، متعجب مي مانند. (56) در اين مهارت، فرد با بيان مشکل همسر از ديد او درک تازه اي از مشکلات او پيدا مي کند و مي تواند توجيه و تبيين ديگري درباره ي اعمال و رفتار همسر ارائه کند.در منابع اسلامي نيز اين مهارت با عنوان هايي همچون ميزان قرار دادن خود و جايگزين ساختن خود به جاي ديگران و ... مطرح شده که در اين جا به يک نمونه اشاره مي کنيم: در وصاياي اميرالمومنين (عليه السّلام) به امام حسن (عليهم السّلام) آمده است:
يا بنّي اجعل نفسک ميزانا فيما بينک و بين غيرک فاحبب لغيرک ما تحبّ لنفسک و اکره له ما تکره لها و لا تظلم کما لا تحب ان تظلم و احسن کما تحبّ ان يحسن اليک؛ (57) پسرم! خويشتن را مقياس قضاوت ميان خود و ديگران بگير. پس آنچه را براي خود دوست مي داري، براي ديگران دوست بدار و آنچه براي خود نمي پسندي، بر ديگران نيز مپسند. ستم مکن، همان گونه که دوست نداري به تو ستم شود و نيکي کن، همان طور که دوست داري بر تو نيکي کنند.
بديهي است درک تازه از موقعيت ها و رفتارهاي همسر که محصول مهارت ايفاي نقش مقابل است، راه را براي کج خلقي در برابر بسياري از رفتارهاي به ظاهر نامطلوب همسر خواهد بست.
ج. تقويت مثبت (58)
تقويت مثبت، يک شيوه ي بده و بستان رفتاري است که زن و شوهر را به مشاهده دقيق يکديگر مقيد مي کند. آن گاه موقعي که يکديگر را به گفتن چيزي يا انجام کاري وا مي دارند که احساس خوبي در آنها پديد مي آورد، آشکارا به صورت لفظي يا غير لفظي از يکديگر قدرداني مي کنند. (59) تقويت همسر هنگامي که او رفتار حاکي از خوش خلقي را ظاهر مي سازد، در نهادينه شدن اين گونه رفتارها در او نقش بسزايي دارد. براي کاربرد مطلوب مهارت تقويت توجه به نکات ذيل لازم است:1 . تناسب تقويت با موقعيت همسر:
در نظر گرفتن ويژگي هاي همسر؛ از جمله سن، امور مورد علاقه او و ... بايد در انتخاب نوع تقويت درنظر گرفته شود؛ زيرا ممکن است چيزي نسبت به يک فرد در موقعيتي معين تقويت کننده و نسبت به فرد يا موقعيتي ديگر، غير تقويت کننده به شمار رود؛2. خالص بودن تقويت:
تقويت بايد نشانگر اخلاص تقويت کننده باشد. در غير اين صورت ممکن است حمل بر ريشخند، انتقاد ناموجه يا گاهي يک عادت خسته کننده شود. در اين جا مکمل بودن رفتار کلامي و غيرکلامي بسيار اهميت پيدا مي کند؛3. وابستگي تقويت:
براي مؤثر ساختن تقويت کننده ها، بايد آن ها را به عمل خاصي وابسته مي کنيم که قصد اصلاح آن را داريم؛ مثلاً اگر همسر ما معمولاً به درخواست هاي ما با لحن پرخاشگرانه پاسخ مي دهد، آن گاه که برخلاف معمول با لحني ملايم و محبت آميز پاسخ مي دهد، به او بگوييم: « اين لحن شما، گوش نوازترين لحني است که در گفت و گو با ديگران شنيده ام »؛4. فراواني تقويت:
لازم نيست براي افزايش هر پاسخ، آن را مدام تقويت کرد. شواهد نشان مي دهند که پس از يک دوره تقويت مستمر مي توان از فراواني تقويت کاست، بي آن که رفتار مورد نظر کاهش يابد. به اين عمل، « تقويت ناپياپي » مي گويند که مقاومت در برابر خاموشي را افزايش مي دهد؛5. تنوع تقويت:
استفاده ي مداوم و بي استثنا از تقويت کننده اي خاص، باعث خواهد شد تا آن تقويت کننده خاصيت خود را از دست بدهد. اگر ما به تمام جملات همسر با کلمه ي « خوبه » پاسخ دهيم، اين کلمه به تدريج بي ارزش خواهد شد و آثار تقويتي خود را از دست خواهد داد؛ بنابراين بايد بکوشيم از ابزارها و رفتارهاي تقويت کننده گوناگوني بهره برده و در عين حال اطمينان پيدا کنيم که تقويت هاي ما مناسب بوده اند. (60)پينوشتها:
1. « عن الحسين بن بشار قال کتبت الّي ابي الحسن الرضا (عليه السّلام) ان لي قرابة قد خطب الي و في خلقه سوء، قال: لا تزوجه ان کان سّيء الخلق ». محمدبن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 81.
2. فخرالدين طريحي، مجمع البحرين، ج 5، ص 157.
3. ابي الفضل جمال الدين، لسان العرب، ج 13، ص 114.
4. امام خميني، چهل حديث، ص 434.
5. امام خميني، همان، ص 435.
6. حسن طبرسي، مجمع البيان، ج 10، ص 333.
7. حسن ديلمي، ارشاد القلوب، ج 1، ص 135.
8. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 412.
9. اعراف، 58.
10. علي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 65.
11. فضل الله راوندي، نوادر، ص 12.
12. شيخ مفيد، مقنعه، ص 512.
13. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 1، ص 27.
14. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 409.
15. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 91.
16. ملا محسن فيض کاشاني، محجة البيضاء، ج 5، ص 108.
17. « اذا جائکم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه قلت: يا رسول الله و ان کان دنيّاً في نسبه؟ قال: اذا جائکم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه و الا تفعلوه تکن فتنة في الارض و فساد کبير ». محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 78.
18. نساء، 19.
19. نام قريه اي از قراء بسطام در راه استرآباد است. علي اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ماده ي « خرق ».
20. فريد الدين عطار نيشابوري، تذکرة الاولياء، ص 578.
21. محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 164.
22. « عليک بحسن الخلق فانه يکسبک المحبة ». عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 254.
23. همان.
24. ابن هلال العسکري، الفروق اللغويّه، ص 63.
25. رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم- فرمودند: گفتن اين جمله از طرف مرد به همسرش که « دوستت دارم »، هرگز از قلبش نمي رود. محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 23.
26. « في سعة الاخلاق کنوز الارزاق ». محمد بن يعقوب کليني، الکافي، ج 8، ص 22.
27. « حسن الخلق يزيد في الرزق »، همان.
28. « کم من وضيع رفعه حسن خلقه ». عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 254.
29. « من حسن بره اهل بيته زيد في رزقه ». محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 66، ص 407.
30. « بحسن الاخلاق يطيب العيش ». عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 254.
31. « لا عيش اهنأ من حسن الخلق ». محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 8، ص 244.
32. قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): « الخلق السّيّيء ليفسد العمل کما يفسد الخل العسل ». محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 152.
33. علي اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج 2، ص 105.
34. « من حسن خلقه سهلت له طريقه ». عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 254.
35. « عن ابي عبدالله (عليه السّلام) قال: البر و حسن الخلق يعمران الديار و يزيدان في الاعمار ». محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 100.
36. « عن ابي عبدالله (عليه السّلام) قال: من سعادة الرجل حسن الخلق »، ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 446.
37. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 10، ص 369.
38. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 1، ص 269.
39. Listening
40. اون، هارجي، مهارت هاي اجتماعي در ارتباطات ميان فردي، ترجمه خشايار بيگي، و ... ص 220.
41. همان، ص 237.
42. Negligenec
43. دورتي کارنگي، آيين همسرداري، ترجمه مهستي شهلايي، ص 155.
44. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 451.
45. Reconciliation
46. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصص باوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 195.
47. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 260.
48. Generosity
49. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 68، ص 394.
50. humor scale
51. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 25، ص 41.
52. ناصر مکارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 211.
53. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 6، ص 365.
54. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 25، ص 152.
55. Play Reverse Role
56. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 197.
57. نهج البلاغه، نامه 31.
58. Positive Reinforcement
59. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 189.
60. اون هاوجي، مهارت هاي اجتماعي در ارتباطات ميان فردي، ترجمه خشايار بيگي و ... ص 105.
حسين زاده، علي؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}