نويسنده: علي حسين زاده




 

تعاليم اسلامي اظهار و بيان مهر و محبّت را از يک سو و قهر و بي مهري را از سوي ديگر، به عنوان عاملي مؤثر در تربيت و اصلاح رفتار معرفي مي کند. رفتار همسر نيز گاه به گونه اي است که بايد تغيير کند و بدون اصلاح آن، آرامش و سازگاري از محيط خانواده رخت بر مي بندد؛ از اين رو در اين فراز از بحث، نخست آثار بيان مهر و سپس نتايج اظهار قهر را در روابط همسران پي مي گيريم:

آثار اظهار مهر

آشکار ساختن دوستي و محبّت، نقش فوق العاده اي در تحکيم روابط انساني دارد. برخي بر اين گمانند که موضوع مهمّ در روابط انساني عموماً و روابط همسران به طور ويژه، وجود علاقه ي قلبي است و بر اين اساس، به بيان و آشکار ساختن دوستي وقعي نمي نهند، حال آن که نفس ابراز علاقه اهميّت معجزه آسايي دارد که در اين بخش، اين آثار را از بيان امامان معصوم (عليهم السّلام) دنبال مي کنيم:

أ. اطمينان بخشي

هر چند محبوب از علاقه ي محبّ با خبر باشد، همواره اين دغدغه در او هست که آيا علاقه ي او به من کاسته نشده؟ آيا رفتار او از نوعي بي مهري و دل زدگي نشان ندارد؟ آيا فرد ديگري محبت او را به تصرف خود نياورده است؟ اين پرسش ها و پرسش هاي بي شمار ديگر بيانگر آن است که صرف محبّت قلبي به همسر کافي نيست؛ بلکه لازم است اين عشق ظاهر شود تا با رفع ابهامات احتمالي، به علاقه ي همسر اطمينان حاصل شود؛ از اين رو در روايتي از امام صادق (عليه السّلام) آمده است:
اذا احببت احداً من اخوانک فاعلمه ذلک فان ابراهيم (عليه السّلام) قال: ربّ ارني کيف تحيي الموتي قال اولم تؤمن؟ قال بلي و لکن ليطمئن قلبي؛ (1) هرگاه يکي از برادران خود را دوست داري، پس به او اعلام کن ( تا اطمينان قلبي پيدا کند ) به درستي که ابراهيم (عليه السّلام) گفت: خدايا تو چگونه مردگان را زنده مي کني؟ خداوند فرمود: آيا تو ايمان نداري؟ ابراهيم (عليه السّلام) گفت: چرا، ولي براي اطمينان قلبم چنين درخواستي دارم.
بنابراين اطمينان قلبي، امري دلخواه است که آن را مي توان با اظهار مهر ايجاد کرد.

ب. تسخير دل

تأثير ديگر ابراز علاقه به همسر، تصرّف حريم دل همسر است. ابراز محبّت مرد به همسر باعث مي شود زن به زندگي خود اميدوارتر شود و با انگيزه اي قوي، کانون خانواده را براي زندگي مشترک گرم تر کند. در اين شرايط، زن همه ي سختي ها و ناملايمات را به جان مي خرد و توقعّات خود را به حداقل کاهش مي دهد. امام صادق (عليه السّلام) با نقل حديثي از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در خصوص تأثير شگرف اظهار محبّت به زن مي فرمايند:
قول الرجل للمرأة انّي احبّک لايذهب من قلبها ابداً؛ (2) سخن مرد به همسرش که من تو را دوست دارم، هرگز از دل او بيرون نمي رود.

ج. تثبيت مودّت

آن گاه که محبت قلبي پا از حريم دل بيرون نهد خود را نشان دهد، آفت بي ثباتي را از خود دور مي کند و به زيور ثبات آراسته مي شود؛ چون اظهار محبت، هم محبت قلبي محبّ را تقويت مي کند و هم محبوب را از آن با خبر مي سازد؛ از اين رو محبّت را دو سويه مي سازد و در نتيجه آن را پايدار مي کند. مردي به امام باقر (عليه السّلام) عرض کرد: من اين مرد را دوست دارم. امام (عليه السّلام) به او فرمودند:
فاعلمه فانه ابقي للمودّة و خيرٌ في الالفة؛ (3) پس به او اعلام کن؛ چرا که اين مودّت را پايدارتر مي کند و براي ألفت و دوستي بهتر است.
در حديث ديگري، امام صادق (عليه السّلام) به صورتي کلّي اعلام و اظهار محبّت را مايه ي ثبات مودّت دانسته و فرموده اند:
اذا احببت رجلاً فاخبره بذلک فانه اثبت للمودة بينکما؛ (4) هرگاه کسي را دوست داشتي، به او اعلام کن؛ چرا که اين کار مودّت ميان شما را پايدارتر مي کند.
البته روشن است هنگامي که اظهار محبّت به تقويت و پايداري در روابط برادران ديني بينجامد، به مراتب ثبات روابط همسران را بيشتر تضمين مي کند؛ زيرا شالوده روابط همسران را عاطفه و محبّت تشکيل مي دهد:
و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا اليها و جعل بينکم مودة و رحمةً؛ (5) و از آيات خداوند اين است که براي شما از خودتان همسري خلق کرد تا نزد او آرامش پيدا کنيد و خداوند ميان شما مودّت و رحمت قرار داد.

راه هاي اظهار مهر

در پايان اين قسمت از بحث، لازم است به اين نکته توجه شود که اظهار محبّت راه هاي گوناگوني دارد که براي تأثيرگذاري بيشتر، مناسب است به يک راه بسنده نشود و هر بار از راهي بديع و تازه محبّت خود را به همسر ابراز کنيم. متداول ترين شيوه ي ابراز محبّت، اظهار علاقه ي صريح و مستقيم در قالب جملاتي همچون « دوستت دارم » است؛ ولي اظهار محبت منحصر در اين ترکيب نيست.

آثار اظهار قهر

هم چنان که اظهار مهر لازمه ي زندگي و باعث صفا بخشيدن به آن است، گاه لازم مي شود که ناراحتي نيز به همسر اعلام شود تا او از شيوه نادرست خويش دست بردارد و زندگي مجدداً به مسير درست و آرامش بخش خود باز گردد. البتّه روشن است که اظهار قهر نيز، پرتوي از محبّت و در جهت عشق به همسر است. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) مي فرمايد: « من احبّک نهاک؛ کسي که تو را دوست دارد، تو را از بدي ها باز مي دارد ». اين نيز بديهي است که يکي از راه هاي باز داشتن فرد از بدي ها، اظهار ناخشنودي از اوست. در اين بخش به برخي از آثار اظهار قهر اشاره مي کنيم:

أ. تلاش به منظور جلب رضايت

اظهار قهر، گاهي به صورت خشم و غضب است. نتيجه ي اين خشم اگر به جا و به موقع باشد و در حدّ صحيح اعمال شود، آن است که طرف مقابل را براي جلب رضايت ديگران به تکاپو وا مي دارد؛ البتّه همسري که چنين به تکاپو مي افتد، نمونه اي از بهترين همسران به شمار مي رود:
عن رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): خير نسائکم... التي ان غضبت او غضب زوجها تقول لزوجها يدي في يدک لا اکتحل عيني بغمض حتي ترضي عنّي؛ (6) بهترين زنان شما... زني است که اگر خود يا همسرش غضب کرد، به همسرش بگويد: دست من در دست تو است. خواب به چشمان من نمي رود تا اين که از من راضي شوي.

ب. توجه به تکاليف در قبال همسر

اظهار ناخشنودي به همسري که به وظايف خود بي توجه است، سبب مي شود تا او به خود آيد و با چشيدن ثمره ي تلخ اين بي توجّهي، مسير خود را تغيير دهد و به وظايف خود عمل کند. قرآن کريم مي فرمايد:
و اللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن في المضاجع و اضربوهن فان اطعنکم فلاتبغوا عليهن سبيلاً ان الله کان علياً کبيراً؛ (7) آن دسته از زنان که از سرکشي و مخالفت آنان بيم داريد، پند و اندرز دهيد. ( اگر مؤثر واقع نشد ) در بستر از آنها دوري کنيد و ( اگر مؤثر واقع نشد ) آنان را تنبيه کنيد. پس اگر از شما پيروي کردند راهي براي تعدّي بر آن ها پي نگيريد. به درستي که خداوند بلند مرتبه و بزرگ است.
در اين آيه شريفه، خداوند متعال مردان را موظف مي سازد هنگام مشاهده نافرماني از همسران در زمينه ي وظايفي که خداوند بر عهده ي آنان گذاشته است، احساس کردند، نخست آنان را موعظه کنند و به گونه اي با آنان سخن بگويند که دل آن ها را نرم کنند و در آن تأثير بگذارند. در صورت کارگر نشدن موعظه، نوبت به اظهار قهر مي رسد و در اظهار قهر نيز رعايت مراتب لازم است. چنانچه با پشت کردن به همسر در بستر بتوان او را متوجه خطاي خود ساخت، بايد به همين حدّ اکتفا کرد؛ ولي اگر اين روش نيز مؤثر نبودب، نوبت به ابراز ناخشنودي در مرحله ي بالاتر مي رسد. نبايد فراموش کرد که هدف از اظهار قهر متوجه ساختن همسر به تکاليف خود است و اين که او از مسير نادرست باز گردد و کانون خانواده را سرشار از صفا و محبّت کند. طبيعي است به منظور نيل به اين هدف بايد هم مراتب اظهار قهر رعايت شود و هم به حداقل ممکن اکتفا گردد؛ چون ابراز ناخشنودي بيش از حد نتايجي معکوس به بار خواهد آورد.
پس از آن که حضرت ايوب (عليه السّلام) سختي ها و بلاهاي بسياري را تحمل کرد، خداوند نعمت هاي متعددي را به او عطا کرد، يگانه مشکل ايوبّ سوگندي بود که درباره ي همسرش خورده بود. حضرت در حال بيماري تخلفي از او ديد و در همان حال سوگند ياد کرد که هرگاه قدرت پيدا کند، يک صد ضربه يا کمتر به وي بزند. ايشان پس از بهبودي مي خواست به پاس وفاداري ها و خدمات همسرش او را ببخشد؛ ولي مسئله سوگند و ياد خدا او را آزار مي داد. خداوند اين مشکل را نيز براي او حلّ کرد و فرمود:
و خذ بيدک ضغثاً فاضرب به و لا تحنث؛ (8) بسته اي از ساقه هاي گندم ( يا مانند آن ) را برگير و به او ( همسرت ) بزن و سوگند خود را مشکن. (9)
رهنمود خداوند متعال به حضرت ايّوب درباره ي مواجهه با تخلّف همسر - آن هم پس از سوگند او بر تأديب وي - نشان دهنده ي آن است که در اين کار بايد به حداقل ممکن اکتفا کرد و تنها بايد مسمّاي ضرب تحقّق يابد. اين نکته به خوبي روشن مي سازد که اين عمل، بيشتر بهانه اي براي بي تفاوت نبودن و توجه به همسر است.

مهارت هايي براي ابراز مهر

با آموختن مهارت هاي ابراز محبت مي توانيم زندگي خويش را دگرگون ساخته و آن را سرشار از رضايتمندي کنيم. اين مهارت ها عبارتند از:

أ. دعا

دعاي فرد به همسر - آن هم در حضور وي - مصداق بارز و بلکه از بهترين نمودهاي ابراز محبّت به اوست. چگونه ممکن است شوهر در حضور همسر دست به دعا بردارد و براي او دعا کند و همسرش از مشاهده ي اين صحنه حالت وجد و شعف پيدا نکند؟ يا شوهر از مشاهده ي دعاي همسر خويش پي به عشق و محبّت او نبرد؟ دعا به همسر و خانواده علاوه بر آن که سبب جلب رحمت الاهي است، باعث مي شود تا همسران به محبّت يکديگر آگاهي يابند و بخش زيادي از مشکلات زندگي را به جان بخرند. حضرت ابراهيم (عليه السّلام) آن گاه که همسر و فرزند خويش را در بيابان بي آب و علف حجاز قرار داد، اين گونه دعا کرد:
ربّنا انّي اسکنت من ذريّتي بواد غير ذي زرع عند بيتک المحرّم ربّنا ليقيموا الصلاة فاجعل افتدة من الناس تهوي اليهم؛ (10) پروردگارا، من بعضي از خانواده خود را در سرزميني بي آب و علف، در کنار خانه اي که حرم تو است، ساکن ساختم تا نماز را بر پا دارند. پس تو دل هاي گروهي از مردم را متوجه آنان ساز.
با توجه به غربت هاجر و اسماعيل، دوري آنان از حضرت ابراهيم و شرايط جغرافيايي منطقه، اين دعا عاملي بسيار مؤثر در آرامش آنان بوده است.

ب. هديه

سپاسگزاري از همسر با دادن هديه آن گاه که خدمتي مي کند، ضمن آن که روحيه ي قدرشناسي را به اثبات مي رساند، نوعي اظهار محبّت به همسر به شمار مي آيد. امام صادق (عليه السّلام) در حديثي فرمود:
ويل لمن يبدل نعمة الله کفراً، طوبي للمتحابين في الله؛ (11) واي بر کسي که نعمت خدا را به ناسپاسي تبديل کند و خوشبختي و نيکي باد بر آنان که در راه خدا به يکديگر محبت مي کنند.
از همراه شدن سپاس نعمت با محبّت در اين روايت، مي توان استفاده کرد که تشکر از لطف ديگران که نعمتي الاهي است، نوعي محبّت در راه خدا محسوب مي شود.
تقديم هديه به مناسبت هاي مختلف، - به ويژه خصوصاً در سال روز تولد او و سال روز آغاز زندگي مشترک نيز - از مصداق هاي روشن ابراز عشق و علاقه به شمار مي رود. در خصوص نقش هديه در آرامش و سازگاري همسران، در همين تحقيق بحث مستقلي ارائه شده است. (12)

ج. انجام دادن برخي امور شخصي همسر

در برخي موقعيت ها، انجام دادن امور همسر که قاعدتاً بايد خود او انجام دهد، تأثير معجزه آسايي دارد و حتي از اظهار محبّت زباني بيشتر کار ساز است؛ چون در اين شرايط همسر احساس مي کند که نه تنها به او ابراز محبّت شده، بلکه عملاً نيز همسر قدمي در جهت رفع نيازهاي او و ابراز عشق به وي برداشته است. در اين زمينه، به دو روايت ارزشمند از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) اشاره مي کنيم:
ما من امرأة تسقي زوجها شربة ماء الّا کان خيراً لها من سنةٍ صيام نهارها و قيام ليلها و بني الله لها بکل شربة تسقي زوجها مدينة في الجنة و غفرت لها سّتين خطيئة؛ (13) هيچ زني نيست که شوهرش را يک بار آب دهد مگر اين که اين کار براي او از يک سال که روزهايش روزه باشد و شب هايش به عبادت مشغول باشد، بهتر است و خداوند در برابر هر بار کار او شهري در بهشت براي او بنا مي کند و شصت گناه او را مي بخشد.
حضرت همچنين درباره اين گونه ابراز محبت از سوي مرد به همسر نيز فرموده اند:
« ان الرجل ليؤجر في رفع اللقمة الي فيّ امرأته؛ (14) به درستي که مرد پاداش مي گيرد از اين که لقمه اي را به دهان همسرش بگذارد ».

د. نامه نگاري

گاه تأثير قلم شيواتر و رساتر از زبان است و احساسات و عواطف را به شيوه اي مؤثرتر منتقل مي سازد؛ چرا که انسان در تنهايي خود گاهي عباراتي را سامان مي دهد که در مقام گفت و گو از ارائه آن عاجز است. نبايد پنداشت که نامه نگاري تنها در صورت دوري و هجران دراز مدّت کاربرد دارد؛ بلکه حتي در مسافرت هاي نزديک و کوتاه و حتي در حال حضور نيز مفيد است. بسياري از مطالب را که نمي توان به زبان آورد، مي توان نوشت و بسياري از افراد که در حضور همسر نمي توانند عواطف خود را نسبت به او بيان کنند، مي توانند آن را بنويسند و به دست وي دهند و بدين گونه به همسر خود ابراز محبت کنند.
نمونه ي زيباي اين گونه ابراز محبّت، نامه اي است از حضرت امام خميني (قدس سره) به همسر گرامي خود که با عاشقانه ترين عبارت ها به قلم آن روزگار به رشته ي تحرير درآمده است در اين جا قسمتي از آن را نقل مي کنيم:
تصدّقت شوم، الاهي قربانت بروم، در اين مدّت که مبتلاي به جدايي از نور چشم عزيز و قوّت قلبم گرديدم، متذکّر شما هستم و صورت زيبايت در آينه ي قلبم منقوش است. عزيزم، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. حالِ من با هر شدّتي باشد مي گذرد؛ ولي به حمد الله تاکنون هر چه پيش آمد، خوش بوده و الآن در شهر زيباي بيروت هستم. حقيقتاً جاي شما خالي است. تماشاي شهر و دريا خيلي منظره خوشي دارد. صد حيف محبوب عزيزم همراه نيست که اين منظره عالي به دل بچسبد...
جاي شما خيلي خيلي خالي است. دلم براي پسرت قدري تنگ شده است. اميد است هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزيز و محافظت خداي متعال باشند... ايام عمر و عزّت مستدام، تصدقّت، قربانت، روح الله. (15)

هـ. ارزش قائل شدن با قدرداني (16)

قدرداني، کوششي است از سوي يک شخص تا اين که عزّت نفسي را در شخص ديگر ايجاد کند. اين کوشش از راه احترام، تحسين، تمجيد و علايم ديگرِ پذيرفته شدن به وقوع مي پيوندد.
در زندگي مشترک، شيريني ها و تلخي ها با يکديگر همراه است و راهي براي کنار زدن همه تلخي ها وجود ندارد. تلخي ها بخشي از زندگي است که مي تواند خارج از اراده ي زن و شوهر و گاهي بر اساس رفتارهاي اختياري آنان پديد آيد؛ بنابراين نبايد پنداشت که ابراز محبّت، تنها به زندگي اي ارتباط دارد که يک پارچه خوشي است. هيچ اشکالي ندارد که ما حتّي درباره ي تلخي هاي مبتني بر رفتارهاي اختياري با يکديگر سخن بگوييم، به شرط آن که نخست از شيريني هاي زندگي - به ويژه آن بخش که پيامد رفتارهاي اختياري يکديگر است - سخن بگوييم. منفي نگري و اولويّت دادن به احساس منفي در گفت وگو، با سلامت زندگي در تعارض است. به همين جهت وقتي که عميقاً از همسرتان گلايه منديد يا همسرتان سخني مي گويد که شما را عصباني مي کند، پيش از اشاره به احساس و اعمال منفي بايد به او نشان دهيد که براي رفتارهاي مثبت وي ارزش قائليد و او را خيلي دوست داريد. او نيز پيش از هر نکته اي بايد دوستي خود را به شما ابراز کند. اين نشان مي دهد شما قبل از اين که اشکالات يکديگر را بگوييد، براي يکديگر ارزش قائليد.
شما به عنوان يک زن و شوهر با قدرداني از يکديگر مي توانيد رابطه اي قوي تري به وجود آوريد. اين مهارت باعث مي شود فرد مقابل از شما احساس خوشي داشته باشد و رفتار منفي خود را تغيير دهد تا سازگاري بيشتري فراهم شود. بچّه ها نيز با دريافت نمونه هاي قدرداني شما، عمل صالحي را از شما مي آموزند و ديگران را خوشحال مي کنند.

و. تقويت مثبت (17) با ايجاد هويّت موفّق (18)

هويّت موفق، حالتي است که افراد خود را در چنين حالتي در داد و ستد عشق و محبّت توانا مي يابند و احساس مي کنند که از نگاه ديگران مهم هستند و از حسّ خود ارزشمندي قوي برخوردارند. افراد در اين حالت مي خواهند نيازهايشان برطرف شود؛ امّا حاضر نيستند نيازهاي خود را به قيمت رفع نشدن نيازهاي ديگران برطرف کنند. (19)
وقتي شخصي با تقويت مثبتي رو به رو مي شود، حس مي کند که ديگران کار او را دوست دارند و در نتيجه، احساس خوبي از خود پيدا مي کند. ايجاد چنين احساسي به يک نوع پايداري در تصميم گيري، برنامه و رفتار منتهي مي شود. هر فرد مي خواهد چيزي را برگزيند و به طور منظم آن را انجام دهد. چنين شخصي روز به روز احساس مي کند چه قدر ديگران او را دوست دارند و همواره احساس بهتري نسبت به قبل، از خودش خواهد داشت. اين نوع تقويت باعث مي شود فرد به خود از دريچه ي دل خواه ديگران بنگرد و تقويت را نمادي از دوست داشتن ديگران قلمداد کند.
تأييد، نشان دهنده ي علاقه شما به ويژگي هاي فرد مقابل است؛ بنابراين او در مي يابد که شما چه احساس مثبتي از وي داريد و او را محبوب خود مي دانيد. اين روش در پيدا کردن اعتماد به نفس و دوري از اضطراب و ايجاد سازگاري نقش بسزايي دارد. تبيين خوبي ها و تمرکز بر آن ها در زندگي مشترک، تأثير مثبتي دارد.
« در آزمايشي که از زوج ها در ارتباط با تضاد به عمل آمد، از نيمي از زوج ها سؤال شد بهترين بخش رابطه خود را توصيف کنند و از نيم ديگر خواسته شد بدترين جنبه رابطه خود را توضيح دهند. کساني که جنبه مثبت آن را توضيح دادند، به ميزان 15 درصد از فشار عصبي آنان کاسته شد، در حالي که زوج هايي که جنبه منفي را تعريف کردند، 28 درصد عصبي تر شدند. » (20)

ز. هماهنگي ميان اعضا (21) بر اساس تشريک مساعي (22)

عضو خانواده بودن مانند اين است که عضو يک تيم باشي. ما به عنوان اعضاي يک تيم جملگي طوري رفتار مي کنيم که گويي به الگوهايي از تيم خود پاسخ مي دهيم. اين رفتار تشريک مساعي است و چنانچه برخي اعضاي خانواده همکاري نکنند، ديگران مجبورند خود را با آنان هماهنگ سازند. (23)
احساس مشارکت در کارهايي که ميان چند نفر به وقوع مي پيوندد، نشانه ي ارتباطي است که ميان آنان وجود دارد. با ارتباط مثبت و دل خواه ميان آنان، انگيزه اي به وجود مي آيد تا نمادي از رضايتمندي را نشان دهد. تشريک مساعي به ما کمک مي کند تا محبت به يکديگر را آشکار سازيم؛ بنابراين تشريک مساعي راهي براي نشان دادن دل بستگي و احساس تعهّد به زندگي مشترک است. کسي که نمي خواهد نمادي از دل خواهي را به ديگران نشان دهد تا ديگران احساس نکنند او از زندگي احساس رضايت دارد، هيچ گاه به سمت تشريک مساعي رو نمي آورد؛ چون دليلي ندارد با آنان همراهي کند. چنين افرادي چنانچه موافقتي را با اعضاي ديگر اظهار کنند، بي شک يک موافقت لفظي بي محتواست. آنچه باعث مي شود زندگي مشترک در وضعيتي نابسامان نيز شادابي خود را حفظ کند و رنگ نبازد، تشريک مساعي ديگر اعضاست؛ يعني آن ها به دليل اين که مي خواهند زندگي را محبوب نشان دهند، مسئوليت عضو کم کار را نيز به دوش مي کشند. اين نشان مي دهد آن ها هنوز مي خواهند به ديگران ابراز محبت کنند.

ح. گوش دادن (24)

ما نياز داريم که مهارت گوش دادن را هم به صورت انفرادي و هم در خانواده گسترش دهيم. اين فن را مي توان به صورت فرآيند زير به کار گرفت:
أ. گوش دادن با ذهن باز: اعضاي خانواده بايد پيش از هر گونه تصميم گيري، همه جوانب مسئله را در نظر بگيرند؛
ب. گوش دادن و تمرکز بر موضوع سخن به منظور برانگيختن علاقه که همه ما در اين زمينه مسئوليت داريم؛
ج. گوش دادن براي درک مفاهيم و عقايد اصلي به جاي گوش دادن به واقعيت ها؛
د. گوش دادن به منظور جلوگيري و غلبه بر حواس پرتي؛
هـ. گوش دادن به کلّ پيام. اعضاي خانواده بايد پيش از پاسخ گفتن به هر جزء از پيام ما، کلّ پيام را گوش دهند؛
و. گوش کنيد بدون اين که وانمود به گوش دادن کنيد. وانمود کردن به گوش دادن، براي فريب ديگري است. (25)
همه مي خواهند جايگاهي داشته باشند تا مورد توجه ديگران قرار گيرند. جايگاه، موقعيتي است که شريک زندگي شما احساس مي کند با صميميّت در کنار شماست، شما او را پذيرفته ايد، با نشان دادن علاقه او را تأييد مي کنيد، به او اطمينان مي دهيد و به او اولويّت مي دهيد تا به آسايش برسد و صادقانه و بدون فريب مي کوشي به حرف هاي او گوش دهيد. با داشتن چنين موقعيتي، همسر در خانواده احساس آرامش بيشتري دارد و انواع مختلفي از حمايت را در زندگي مشترک احساس مي کند.

ط. نگاه کردن (26)

زن وشوهر هنگام بحران، اغلب دست از نگاه کردن به يکديگر بر مي دارند و آنچه مي بينند امور روزمرّه، برنامه ريزي شده و آرايش يافته است. از زن و شوهر خواسته نمي شود که به يگديگر خيره شوند؛ امّا آن ها بايد از زواياي مختلف به يکديگر نگاه کنند. (27)
گاهي همسران به سبب وضعيّت نامطلوبي که پيش آمده است، عادت مي کنند که از نگاه کردن به يکديگر بپرهيزند. براي اين که آن ها نشان دهند از رفتار ديگري متأثر شده اند، ولي از يکديگر تنفّر پيدا نکرده و مي خواهند به همديگر محبت بورزند، بايد نگاه به يکديگر را تمرين کنند؛ البته نه نگاهي تند و خيره که پيام منفي ارسال مي کند، بلکه نگاهي که نشان دهد حتّي آن جا که همسر رفتار نامطلوبي بروز داده است، به انگيزه خوب او شک ندارد. ما کمتر از اين فن استفاده مي کنيم. در زندگي پر مشغله اي که براي خود ساخته ايم، به ندرت اتفاق مي افتد وقتي را فقط براي نگاه کردن به شريک زندگي مان، اختصاص دهيم. اين در حالي است که وقتي همسر حس مي کند شريک زندگي اش با توجّه به او نگاه مي کند، احساس تازه اي به او دست مي دهد و متوجه مي شود که همسر به او محبّت دارد، گرچه ممکن است از رفتار او خرسند نباشد.

ي. لمس کردن (28)

کلمه ي لمس در خانواده درماني به تماس بدني اطلاق مي شود. نوازش کردن پشت دست يا دست دادن، نمونه اي از لمس است که مي توان براي نشان دادن حمايت از شخصي که لمس مي شود، از آن استفاده کرد. (29)
در طول زندگيِ زوجين ناکامي هايي را مي توان احساس کرد. اين ناکامي ها مي تواند در روابط مطلوب همسران تأثير منفي بگذارد. براي مهار اين ضايعه، از زن و شوهر مي خواهيم تا در حلقه اي به يکديگر نزديک تر شوند، دست همديگر را بگيرند، دست هاي همديگر را نگه دارند و در کنار يکديگر بمانند تا بدانند که گرچه ناکامي هايشان بسيار است، آن ها تنها نيستند، همديگر را درک مي کنند و ذهنيّت مثبتي به يکديگر دارند. گاهي پيام لمس يکديگر، کمتر از پيام زبان نيست و انرژي و ويتاميني که از راه لمس به ديگري منتقل مي شود، بسيار مؤثرتر از زبان است. دلگرمي و همدلي را مي توان از پيامدهاي لمس دانست.

ک. استفاده از شوخي (30)

خانواده ها هنگامي که با مشکلات زندگي رو به رو مي شوند، اغلب از شوخي کردن مي پرهيزند، در حالي که با شوخي و بيهوده خواندن موقعيت يا بالعکس مبالغه آميز دانستن مي توان در حد بالايي به بينش و خويشتن شناسي رسيد. شما مي توانيد درباره قصه هاي خنده دار و وقايع خانوادگي يا کارهايي که انجام مي دهيد، فکر کنيد و از آن ها شوخي بسازيد تا در موقعيت هاي مختلف زندگي از آنها استفاده کنيد. (31)
زماني که شما وقايع خنده داري را در کتاب طنز خانوادگي خود گرد مي آوريد، فرصت مناسبي پيدا مي کنيد تا هنگام تنش، اضطراب يا تعارض از آن ها استفاده کنيد.
هر چه شما در اين کتاب مطالب بيشتري بنويسيد و در زمينه کتاب طنزتان بيشتر کار کنيد، موقعيت هاي بهتري در زندگي ايجاد خواهيد کرد؛ چرا که با اين روش، شما به شريک زندگي خود اعلام مي کنيد هيچ حادثه يا مسئله اي - هر چه هم نگران کننده يا اضطراب آور باشد - به ديواره ي محکم محبّت حاکم در ميان شما لطمه اي وارد نمي کند. شما حاضريد همه ي آنچه را که به طور طبيعي در زندگي تان پيش مي آيد، بيهوده بخوانيد يا در نقطه مقابل، آن را مبالغه آميز بنگريد و بر همين اساس با آن ها از باب شوخي وارد شويد؛ امّا آنچه براي شما جدّي است و همواره مورد توجه شماست، محبّت و ابراز آن است.
از شوخي در زمينه ي همه رفتارهاي عادي زندگي راهي مي يابيد تا محبّت خود به همسرتان را آشکار سازيد؛ زيرا نشان داده ايد که همه چيز را مي توانيد فداي محبّت به همسر خود سازيد. شوخي نقش مهمّي در خانواده سالم دارد و خانواده به يک کتاب طنز، بسيار نيازمند است.

ل. تخريب خيرخواهانه ( سخاوتمندانه ) (32)

تخريب خيرخواهانه، فنّي است که نوعاً در ميان خانواده هايي از آن استفاده مي شود که برخوردهاي آزار دهنده دارند، امّا مخفيانه همديگر را پذيرفته اند. در اين فن نگرش خانواده از حالت آزارندگي به يکي از عواطف خيرخواهانه تغيير مي کند. (33)
همه ي خانواده ها پس از ازدواج مي کوشند در حدّ امکان زندگي را آن گونه که مي خواهند، بسازند و در اين ميان به گونه اي به يکديگر ابراز محبّت کنند؛ امّا چنانچه تلاش ها در اين جهت به نتيجه نرسيد، به نحوي مي خواهند همديگر را مهار کنند. اين جاست که اظهار قهر شروع مي شود. در اين ميان بعضي از راه هاي ابراز نارضايتي ممکن است در دوره اي کارآمد باشد؛ ولي به مرور زمان اين ابزارها مي تواند فرد مقابل را سَرِ لج بياورد و نارضايتي ها نه تنها در رفتار او تغيير ايجاد نکند، بلکه رفتارهاي نامطلوب وي را افزايش دهد.
براي اين که چنين اتفاقي نيفتد، مناسب است به تخريب خيرخواهانه رو آوريد. به اين سبک که وقتي همسر رفتار بدي از خود نشان مي دهد، شما اظهار بي اطلاعي کنيد، امّا نشان دهيد که او را دوست داريد. براي مثال چنانچه او دير وقت به خانه آمد و از وقت شام گذشته بود، شام را صرف کنيد و منتظر نمانيد. هنگامي او به خانه آمد و شام طلبيد، با لحني عاطفي - نه پرخاشگرانه بگوييد - متأسفم فکر مي کردم تا اين ساعت که بيرون هستي، حتماً چيزي خورده اي. ممکن است اين کار او را عصباني کند و مدّتي با عصبانيت با ديگران رو به رو شود؛ ولي براي برخورد با او به ياد داشته باشيد که فقط رفتار او را آماج حملات قرار دهيد و به خود او حمله نکنيد.

م. بازسازي (34)

بازسازي، اصلاح عملکرد معمولي خانواده است. بازسازي ممکن است متضمّن تغيير دادن نقش هاي اعضاي خانواده باشد و آنچه قبلاً در ميان ما به راحتي پذيرفته شده بود و به آساني با آن رو به رو مي شديم، به امر تازه و چالش انگيزي مبدّل شود. مقصود از اين فن آن است که عملکرد داراي اختلال شناسايي شود. (35)
گاهي اعضاي خانواده چنان در ارتباط برقرار کردن با همديگر به شيوه خاصّي عادت مي کنند و نقش هاي مشخصي را به خود مي گيرند که حتي اگر تشخيص دهند مشکلي وجود دارد و شيوه هاي معمول آن خلاف و نادرست است، باز هم روال معمول را محکم حفظ مي کنند. اين عادت ممکن است بر اساس روحيّه و ويژگي اخلاقي همسران تحقق يابد يا بر اساس سنت هاي اجتماعي حاکم بر زندگي افراد جامعه شکل بگيرد. معمولاً در پيش گرفتن يک شيوه معمول در برقرار کردن ارتباط با همديگر و تعهد به محدوديت ها و نقش هاي آن باعث مي شود زندگي به روال آنچه در نوع خانواده ها در جريان است، ادامه پيدا کند.
با اين حال اين روال عادي چنان خشک و بي انعطاف است که به روابط خانوادگي آسيب مي رساند. ما با بازسازي نقش ها و محدوديّت ها مي کوشيم علامت هاي تازه اي را در زندگي ايجاد کنيم که از آسيب ها دور شويم؛ البته اين کار به پايداري و مقابله با ناملايمات مقطعي نيازمند است که بايد بهاي آن را بپردازيم تا از زندگي مشترک بهره ي بيشتري ببريم. براي مثال در يک جامعه ممکن است اين قاعده پذيرفته شده باشد که مرد نبايد در کارِ خانه به همسرش کمک کند و افراد جامعه کار در خانه را براي مرد زشت تلقي کنند. در اين فضا بايد کوشيد نقش معمول را تغيير داد و با همراه کردن مردان در بخشي از کارها، آنان را با نقش جديدي آشنا کرد.

ن. دعواي منصفانه (36)

دعواي منصفانه به خانواده ها مي آموزد چگونه هنگامي که بحث و جدال در مي گيرد، با وضع مقررات خاصّ و به کار گرفتن آن با همديگر ارتباط بهتري برقرار کنند. (37)
جرّ و بحث افرادي که در روابط خود به سرعت عصباني مي شوند در مقايسه با افرادي که آرامش خود را حفظ مي کنند، 81 درصد بيشتر طول مي کشد. (38)
در زندگي مشترک گاهي رفتارهاي يک شخص به شدّت مورد اعتراض ديگر اعضاي خانواده قرار مي گيرد؛ آنها بر سر يکديگر فرياد مي کشند و بيشتر وقت خود را به جرّ و بحث مي گذرانند. اين حالت به مرور زمان به يک منش خانوادگي تبديل مي شود و آسيب در خانواده نهادينه مي گردد. در اين هنگام است که مبارزه با آن بسيار مشکل مي شود.
براي پيدا کردن روشي در جهت آسيب کمتر، لازم است دست کم منصفانه عمل کنيم؛ يعني نخست بدانيم اين نوع برخوردها مستلزم آن است که بهاي سنگيني را بابت آن بپردازيم که علاقه مند به پرداخت آن نيستيم و از طرفي مواظب باشيم فقط رفتار او را محکوم کنيم و به حريم هاي آسيب پذير ديگران ( مثل موقعيت شغلي، ديني يا وضع فيزيکي و ظاهري او ) وارد نشويم؛ زيرا مشکل موجود ربطي به اين مسائل ندارد. پس پاي آن ها را به ميان نکشيد. حتي به مسائلي که در گذشته پيش آمده است، کاري نداشته باشيد.
ما مي توانيم با به کارگيري قواعداي از قبيل « انگ زدن ممنوع »، « تخطئه شخصيت ممنوع » و « رفتار قيّم مأبانه ممنوع » بحث منصفانه تري داشته باشيم و از اين راه نشان دهيم حامي يکديگر هستيم و مشکلات را منصفانه بررسي مي کنيم.
يک سيستم حمايتي قوي در خانواده بيش از آن که به تعداد افرادي که مهر مي ورزند مربوط باشد، به روابط خاصّ حاکم ميان آنان مربوط است. برخورداري از يک سيستم حمايتي خوب چندان به زياد اجتماعي بودن يا داشتن آشناهاي فراوان ارتباط ندارد و بيش از آن، نحوه ي ارتباط ميان دو نفر است که حسّ خوبي را به وجود مي آورد. گاهي ممکن است فردي يک حامي داشته باشد، امّا به حدّي حمايت از لحاظ کيفي قوي باشد که حاميان متعدد چنين کارآيي را نداشته باشند. (39)
پيامد چنين حمايتي مي تواند به شکل زير نمود پيدا کند:
1. نيازِ به مهر ورزي (40) و دلبستگيِ (41) فرد را ارضا کند، حسّ ارزشمند بودن و اعتماد به خود را در او تقويت کند و جهت زندگي را روشن و او را از پوچي خارج سازد. هرگاه شما به اعتماد به نفس (42) به طور جدّي نيازمنديد، سيستم حمايتي خوب مي تواند اعتماد به نفس را در شما به وجود آورد؛
2. فرد را در به کار بردن تمام تلاش خود براي دستيابي به حلّ مشکلات زندگي کمک مي کند تا براي مقابله با مشکلات موجود، آمادگي بيشتري داشته باشد و از تمام توان براي تعادل زندگي بهره مند و به زندگي دلگرم شود؛
3. ارتباط خوب و دلگرمي به زندگي باعث مي شود روحيه فرد تقويت شود و در نتيجه عزّت نفس او بالا رود. احساس برخورداري از حمايت دوستان و خودي ها انسان را در برابر غريبه ها عزيز مي سازد و روح سازشکاري در برابر بيگانه را از ميان بر مي دارد.

پي‌نوشت‌ها:

1. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 54.
2. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 5، ص 569.
3. محمدبن حسن بن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 54.
4. همان.
5. روم، 21.
6. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 160.
7. نساء، 34.
8. ص، 44.
9. ناصر مکارم، تفسير نمونه، ج 19، ص 298.
10. ابراهيم، 37.
11. محمدن بن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 16، ص 171.
12. ر.ک: به ص 172 همين اثر.
13. حسن ديلمي، ارشاد القلوب، ص 175.
14. ملا محسن فيض کاشاني، محجة البيضاء، ج 3، ص 70.
15. امام خميني، صحيفه امام، ج 2، ص 77. نامه امام به همسرش خانم خديجه ثقفي، فروردين 1312 ذي القعده 1351، لبنان، بيروت.
16. Appreciation
17. positive Reinforcement
18. success identity
19. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 116.
20. ديويد نيون، صد راز موفقيت در زندگي زناشويي، ترجمه نفيسه معتکف، ص 13.
21. Harmony among parts
22. cooperation
23. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 51 و 162.
24. Listening
25. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 240.
26. Looking
27. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 170.
28. touch
29. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 215.
30. Humor Applied
31. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 165.
32. Benevolent sabouage
33. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 39.
34. Restructuring
35. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 196.
36. fair fighting
37. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصّص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 158.
38. ديويد نيون، صد راز موفقيت در زندگي زناشويي، ترجمه نفيسه معتکف، ص 127.
39. کريس، ال. کلينکه، مهارت هاي زندگي، ترجمه شهرام محمدخاني، ص 87.
40. nurturance
41. attachment
42. self - confidence

منبع مقاله :
حسين زاده، علي؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم