صيد ماهي در سواحل شمالي خليج فارس، از آغاز تا سلطه ي پرتغالي ها
چكيده:
از ديرباز دريا يكي از منابع اصلي تأمين موادغذايي بشر بوده و جانوران دريايي پس از گياهان بيشترين سهم را در رژيم غذايي انسان ها داشته اند. ماهيگيري يكي از مهمترين عوامل بقاي جوامع كهن بوده است. همچنين مي توان گفت كه ماهيگيري يكي از اولين و اساسي ترين دلايل زندگي بشر در كنار يكديگر بوده است. ايران نيز به دليل موقعيت جغرافيايي بسيار مناسب و دسترسي به آبهاي آزاد، امكانات بالقوه اي در زمينه ي ماهيگيري دارد.در اين مقاله، ابتدا ويژگي هاي ماهيان خليج فارس بيان شده و تفاوت آنها با ماهيان درياي مازندران مورد بررسي قرار مي گيرد؛ سپس از ارزش غذايي ماهي سخن مي رود؛ آنگاه در بخش اصلي مقاله مباحثي در ارتباط با ماهيگيري، از جمله قدمت ماهيگيري، وسايل صيادي، مهمترين بنادر صيادي، نگاهداري مازاد ماهي صيد شده و تجارت ماهي خشك مورد بررسي قرار مي گيرد.
آبزيان، ماهي، ماهيگيري، ايران، خليج فارس.
درآمد
خليج فارس از هزاران سال قبل يكي از مهمترين مراكز صيد ماهي و يكي از پرارزش ترين ذخاير غذايي ايران و كشورهاي پيرامونش بوده است. بعد از مرواريد، بيشترين درآمد ساكنين سواحل از راه صيد ماهي بوده است.در خليج فارس صيد مرواريد و صدف در سابق رونق بسيار داشت اما به علت صيد بي رويه، از مقدار آنها كاسته شد و صيد ماهي جاي آنها را گرفت. صنعت صيد در ابتدا به عنوان يك حرفه ي مستقل و گسترده نبود. صيد ماهي به شيوه ي سنتي بود و بيشتر صيد و صيادي به آبهاي ساحلي محدود مي شد. بشر نمي توانست از ساحل زياد دور شود، مدت زمان صيد بيش از چند ساعت تا يك روز نبود. ساكنين سواحل خليج فارس ماهي را به صورت خشك شده مصرف مي كردند. به دليل اينكه بنادر و جزاير خليج فارس منبع فراوان ماهي بود، آنها حتي در مبادلات تجاري خود از ماهي براي به دست آوردن مايحتاج ديگر خود استفاده مي كردند.
مهمترين بنادر و جزاير صيادي در كرانه هاي شمالي خليج فارس قرار دارند. با وجود صيد مداوم و هميشگي اما اين سواحل همچنان مملو از دسته هاي ماهي هستند.
ماهي چيست؟
حدود 480 ميليون سال پيش كه اولين ماهي به مخلوقات جهان افزوده شد از عمر منظومه ي شمسي حدود 4 ميليارد سال مي گذشت. در آن زمان نرم تنان و سخت پوستان گستره اي بزرگ داشتند و از عمر خلقت آنها حدود 120 ميليون سال مي گذشت. اولين ماهي خلق شده طولي حدود 5 سانتيمتر داشته و شكل ظاهري آن تا حد زيادي همانند ماهيهاي دهان گرد كنوني بوده است. از آنجا كه مرزي براي جلوگيري از پراكنش آن مخلوق وجود نداشت و نيز با توجه به توان بالا و امكانات و شرايط مناسب و بسيار زياد موجود براي گسترش آن و نيز امكان سازش با عوامل گوناگون زيست محيطي، شامل عوامل فيزيكي، شيميايي، فيزيك و شيمياي و زيستي، اين آبزي و اعقاب حاصل از آن، توانستند پس از گذشت 110 ميليون سال، يعني حدود 370 ميليون سال پيش با گوناگوني و گسترش فراوان، جهان آبي را فراگيرند و همه ي آن را تحت سيطره ي خود قرار دهند و بر هر آبي اعم از شور يا شيرين، روشن يا تاريك، سرد يا گرم، كم فشار يا پرفشار و كم ژرفا يا پر ژرفا استيلا يابند. (3)ماهيان جزو مهره داران خونسرد هستند، هميشه در آب زندگي مي كنند و به وسيله ي آبشش ها ( برانشيها ) تنفس مي نمايند. حركت عادي ماهيان شناوري است و مهمترين عضو شناوري، قسمت هاي دم، باله دم، سپس باله هاي فرد و زوج است كه ضمناً براي سوق دادن بدن و حركت به جانب معين و نگهداري صحيح بدن در آب كاربرد دارد. (4)
ماهي هاي خليج فارس
در هزاره ي پنجم قبل از ميلاد عناصر اوليه ي اقتصاد انساني به وجود آمد كه عبارت بود از شكار و صيد ماهي، باغداري و كشت و زرع، پس از آن تربيت حيوانات و بهره برداري از منابع زميني. (5)جوامعي كه در كنار درياها و آبهاي بزرگ زندگي مي كردند بيشترين بهره برداري را از صيد نرم تنان و برخي از گونه هاي سخت پوستان آغاز كردند. صيد ماهي با وسايل ساده انجام مي شد. (6)
خليج فارس كه در جنوب ايران قرار دارد، از جمله درياهاي است كه بشر از قديم الايام در كنار آن زندگي كرده است. اين دريا از هزاران سال قبل، يكي از مهمترين مراكز صيد ماهي و يكي از پرارزش ترين ذخاير غذايي ايران و كشورهاي پيرامونش بوده است. (7)
كمتر دريايي را روي زمين مي توان يافت كه به فراواني و بسياري و گوناگوني خليج فارس ماهي و جانوران دريايي داشته باشد. كمي عمق، گرمي آب، اعتدال هواي بيرون، جنس خاك، ساحل و صخره هاي اين خليج، محل مناسبي براي پناهگاه ماهيان درياهاي دور و نشو و نماي آنها و كثرت و تنوع و زاد و ولدشان است. (8)
در بنادر و جزاير خليج فارس ماهيان گوناگون با نام هاي متفاوت وجود دارد. اما از اين ميان ماهيان بنادر بوشهر، لنگه، بندرعباس، جزيره ي هرمز و جزيره ي قشم تقريباً ماهيان بومي و اصيل خليج فارس را تشكيل مي دهند. (9)
در خليج فارس انواع ماهي هاي خوراكي و غيرخوراكي وجود دارد. ماهي هاي خوراكي عبارتند از: قباد، راشكو، حلواسفيد ( زبيدي )، شوريده، شهري ( شعري )، حلواسياه، شانك، هاوور ( هوور )، كوشك، سرخو، ميش ماهي، هامور، سنگسر، سبيتي، خاور، دختر ناخدا، گيش، گوازيم، برادر راشكو، مومغ ( ساردين، حشينه ). ماهي هاي غيرخوراكي نيز عبارتند از: اره ماهي، بمبك، ماهي لقمه، اسب ماهي (10).
تفاوت ماهيان خليج فارس با درياي خزر
ماهيان جنوب ايران با ماهياني درياي خزر كاملاً متفاوتند. مثلاً ماهي هاي معروفي چون راشكو، هامور، قباد، حلواي سفيد، كفشگ، سنگسر، سرخو، شوريه، كوازرد،هوور، زرده كه در آبهاي جنوب فراوان هستند، در درياي خزر يافت نمي شوند. برعكس ماهيان باارزشي مانند تاسماهيان (Acipeneriedae) كه خاويار گرانبها يا مرواريد درياي مازندران ( درياي خزر ) از آنها به دست مي آيد، در خليج فارس وجود ندارد. (11)ماهيان جنوبي كشور به استثناي يكي دو نوع كه وارد آب شيرين اروندرود و « بهمن شير » و رود كارون مي شوند، در آب شور دريا زندگي كرده و در همانجا تخم ريزي و توليد مثال مي نمايند. در صورتي كه اكثر ماهي هاي درياي خزر در دريا زندگي مي كنند ولي براي تخم ريزي اجباراً وارد آب شيرين رودخانه ها مي شوند زيرا آب شور، تخم و اسپرم اين ماهي ها را از بين مي برد. (12)
از جمله ويژگي ها و امتيازات ماهي جنوب اين است كه اولاً به حد وفور در دسترس قرار دارند؛ ثانياً نسبت به ماهي شمال تيغ و خار كمتري دارند؛ ثالثاً ارزانتر است؛ رابعاً منطقه ي صيد آن فوق العاده وسيع بوده و در بيشتر ايام سال امكان صيد آنها وجود دارد و از همه مهمتر اينكه ماهي جنوب چون به درياي آزاد راه دارد از نظر غذايي محيط زيستش مناسب تر و متنوع تر است و در نتيجه، هم از نظر پروتئين و هم از جهت ساير مواد مقوي تر است. (13)
ارزش غذايي ماهي
در قديمي ترين كتيبه هاي رسيده به ما اطلاعاتي در مورد خواص درماني ماهيان ذكر شده است. براي مثال در لوحه هايي كه در بين النهرين كشف شده بين ده ها موارد درماني، اسم صندوق ماهي آورده شده است. طبق نظريات پزشكان آشوري و بابلي، امعاء و احشاء اين ماهيان داراي اثر درماني خاصي بوده اند. ماده ي تهيه شده از امعاء و احشاء ماهي براي سخت ترين بيماري ها از قبيل جذام، صرع و بيماري هاي قلبي كاربرد داشته است. (14)براي پي بردن به اهميت ماهي در مداواي بيماران در قديم همين قدر كافي است ذكر شود كه فقط در يك جلد از كتاب معروف تاريخ طبيعي اثر نويسنده ي روم قديم به نام پلي ني ارشد (23-79ق. م) بيش از سيصد مورد استفاده از ماهي و يا مواد حاصله از آن براي مداواي بيماري هاي مختلف ذكر شده است. نسخه هاي قديم گواه بر آن است كه انسان از قديم الايام در تكاپوي به دست آوردن مواد درماني از طريق ماهيان براي مداواي بيماري ها و رفع نقاهت ها بوده است. (15)
پروتئين ماهي يكي از پرارزش ترين انواع پروتئين هاي حيواني است. گوشت ماهي از نظر غذايي در مقايسه با ساير انواع گوشت ها از ارزش بالاتري برخوردار است و در مناطق و جوامعي كه ماهي قسمتي از غذاي آنها را تشكيل مي دهد، مردم از سلامت جسمي و روحي بهتري برخوردار هستند. گوشت ماهي داراي انواع موادمعدني موردنياز بدن است. (16)
گوشت ظريف اين حيوان دريايي بسيار زودهضم و از گوشت گوسفند نيز سهل الهضم تر است. پروتئين ماهي در حدود 15 تا 20 درصد بيش از گوسفند معمولي است. (17)
مصرف ماهي باعث تضمين سلامتي، جلوگيري از پوكي استخوان، كاهش چربي خون، تثبيت كلسيم بدن، كاهش قند خون، تأمين مواد معدني، افزايش ضريب هوشي، جلوگيري پوسيدگي دندان ها، جلوگيري از سكته ي قلبي و طول عمر بيشتر مي شود. (18)
سابقه ي ماهيگيري
ماهيگيري يكي از قديمي ترين فعاليت هاي بشري در جهت رفع نيازهاي اساسي او بوده است. قدمت ماهيگيري به دوران ميان سنگي ( حدود ده هزار سال پيش ) باز مي گردد. كشفيات باستان شناسي با معرفي تكه هاي صدف، استخوان هاي ماهي و نقاشي هاي ديواري حاكي از آن است كه در دوران پيش از تاريخ ماهي منبع غذايي مهم و تأثيرگذاري بوده است. (19)در خليج فارس بعد از آنكه ملل ساكن آن به فايده ي راه آبي پي بردند و قايق و سپس بادبان را اختراع كردند و كمي بعد با شناختن پارو باد را مهار كردند و تحرك روي آب را افزايش دادند، پيشرفت فني مزبور سرانجام به انسان اجازه داد وارد دريا و آب هاي ساكن شود. اين آغاز ماهيگيري و همچنين مراوده و داد و ستد با ساكنان كرانه هاي دريا بود. (20)
آلات و ادوات صيد ماهي
درياها همه بخشنده نيستند؛ اما تقصير هميشه از دريا نيست، ساحل چنين درياهايي بيشتر گناهكارند. وقتي ساحل بريده و سنگلاخ باشد چنانكه نتوان زورق را به خشكي كشيد و پوسته اي هم در كار نيست، به ناچار دريا متهم مي شود. به خاطر همين است كه راه و روش شكار ماهي در هر وجب از ساحل جنوب متفاوت است. (21)صيد ماهي و ميگو در خليج فارس از زمان هاي كهن به روش ابتدايي و سنتي رايج بوده است. (22) آثار به دست آمده از اعصار ديرين نشان مي دهد كه انسان نخستين اولين بار از دست هاي خود براي صيد ماهي استفاده كرده است. (23)
سنگ هايي نيز به دست آمده است كه نحوه ي صيقل و برش هاي آنها نشان مي دهد كه فرسايش و عوامل طبيعي عامل تغيير در آنها نبوده بلكه در زمره ي ابزارهاي شكار قرار مي گرفته اند. (24) در آبهاي داخلي با استفاده از چماق و نيزه مي توانستند ماهي هاي بزرگ را صيد نمايند و بعدها با سد كردن مسير رودخانه و نهرها توسط شاخ و برگ و ساقه ي باريك درختان، توانستند ماهي هاي كوچكتر را صيد كنند. بعد از آن، قلاب ماهيگيري اختراع شد و از طعمه براي به دام انداختن ماهي استفاده گرديد. (25)
يكي از نقوش آشوري، حوضچه ي كوچكي را نشان مي دهد كه آب آن از رگه ي باريكي تأمين مي شود. ماهيگيري معمولاً به وسيله ي يك بند انجام مي گرفت اما بيشتر از تورهاي مختلف استفاده مي كردند. برخلاف آنچه كه گفته مي شود، قلاب ماهيگيري را اولين بار آشوري ها اختراع كردند. از آشوري ها الواحي به دست آمده كه بر روي ان نقش مردي در حال ماهيگيري به وسيله ي قلاب حك شده و ثابت مي كند كه آشوري ها نخستين ملتي بودند كه ماهيگيري با قلاب و همچنين تور را ابداع كردند. (26)
شكل 1 از جمله نقوشي است كه به طور مستقيم اشاره به صيد ماهي دارد. در اين شكل، يك ايلامي پس از صيد ماهي، قايق خود را كه دماغه ي برگشته ي زيبايي دارد، به ساحل مي آورد. (27) تمام افراد به احتمال قوي مرد هستند و هركدام وظيفه اي را برعهده دارند. فردي كه هدايت قايق را برعهده دارد، شيئي شبيه پارو در دست دارد. فردي كه در وسط قرار دارد سبدي بر روي سر دارد كه براي صيد يا جمع آوري آن به كار مي رفته است، فرد سوم ماهي بزرگي در دست دارد. (28)در اين تصوير همانطور كه مشاهده مي شود ايلامي ها از قايق و پارو براي صيد ماهي استفاده مي كردند ( شكل1).
نقوش موجود بروي ظرف ديگري كه متعلق به دوره ي عيلامي- سومري است، علاوه بر نقش ماهي، داراي نقوش شبكه بندي شده اي است كه ممكن است تعبير به تور شود (29) (شكل2).
در بشقابي متعلق به دوره ي ساساني نقوش مختلف جانوران از قبيل انواع ماهي، بز، مرغابي، قوچ و موجودات بالدار ( اسب و شير ) به همراه چهار قايق و چهار فرشته كه دو تا از آنها بالدار هستند، ديده مي شود. بررسي چهار قايق نشان مي دهد هنرمند روش هاي مختلف صيد در آن دوران را به تصوير كشيده است. براي نمونه در قايق اول يكي از سرنشينان در حال ماهيگيري با سبد توري شكل در قايق دوم شكار ماهي با نيزه به همراه ظرفي در پشت صياد براي نگهداري ماهي ها و در قايق ديگر هر دو فرد ماهي در دست دارند. وجود فرشتگان بالدار به احتمال قوي نشان از آناهيتا، ايزد آنها دارد (30) (شكل 3).
صيادي در جنوب ايران به دو دسته ي كلان و خرد تقسيم مي شود كه به سيستم هاي صيد صنعتي و صيد سنتي و يا خرد نيز معروفند. در نظام صيد خرد ( سنتي )، صيادان با ادوات و روش هاي غير صنعتي و بعضاً نيمه صنعتي به صيد ماهيان دريا مي روند. (31)
صيادان ساحل نشين با ابتدايي ترين وسايل ماهيگيري مي كنند. همه در ساحل، رو به دريا و پشت به خشكي، منتظر دسته ي ماهي ها مي نشينند؛ به محض آمدن ماهي ها، به سرعت سوار بر قايق هاي ساده اي مي شوند كه نمي تواند مسافت زيادي از خشكي دور بشود و خود را به شكار مي رسانند. (32) اين روش را صيد انتظاري مي گويند. علت صيد انتظاري دو موضوع است: يكي آنكه ماهيگيران فاقد وسايل صيد از قبيل كشتي هاي موتوري و آلات صيادي شناور و محرك هستند، ديگر آنكه قايق هاي بادباني صيادان تابع وزش باد بودند و اين قايق ها وسيله ي سرد نگاهداشتن ماهي در مسافت طولاني را ندارند. (33) مدت صيد آنها چند ساعت تا يك روز است. (34) قايق هاي اوليه ي بشر از تنه ي درختان كهنسال كه ميان آن را تهي مي كردند درست مي شد. اما بعدها كشتي هاي بزرگ تر و محكم تري ساخته شد. تخته هايي كه تنه ي اين كشتي ها را تشكيل مي داد با طناب هاي تابيده ي محكم علفي، به يكديگر وصل مي شد و با اين وسيله براي ماهيگيري يا صيد صدف و به دست آوردن مرواريد به وسط دريا مي رفتند. (35)
شكل 4 نمايانگر ذخاير شيلاتي و نحوه ي استحصال آنها در دوران قبل از صنعتي شدن صنعت ماهيگيري است. در اين مرحله به دنبال به كارگيري نيروي كار و فناوري نه چندان پيشرفته در قالب عمليات ماهيگيري، انسان به بهره برداري از صيد ذخاير مازاد طبيعي ماهي مبادرت ورزيد. در اين فرايند حجم صيد پايين بود و عمدتاً با هدف تأمين معاش خانواده ي صياد، مصرف خانوادگي و يا تأمين لوازم زندگي صورت مي پذيرفت. (36)
مهمترين وسايل و ابزاري كه ماهيگيران خليج فارس به كار مي برند به شرح زير است:
الف) انواع مختلف قلاب ماهيگيري؛
ب) دام ساحلي يا حِدر يا مُشتا؛
پ) تورهاي مختلف صيادي؛
ت) قفس ماهيگيري به نام گرگور؛
قلاب
قلاب از قديم الايام براي ماهيگيري كاربرد داشته است. قلاب ها انواع مختلفي داشته و برحسب نوع آبزي كه مورد صيد قرار مي گيرد، شكل آن متفاوت است. (37) در ابتدا بشر قلاب را از استخوان حيوانات مي ساخت. (38) (شكل5).صيد با قلاب در همه ي مناطق سواحل جنوبي ايران رواج دارد و در هر منطقه نام خاصي دارد از جمله « زانه » و « ساروخ » (39). بيشترين نوع ماهي كه به وسيله ي قلاب صيد مي گردد، ماهي شير است. هرگاه ماهيگيران در نقطه اي از دريا ببينند دسته اي از مرغان دريايي مرتباً در آب شيرجه مي روند و به صيد مي پردازند و آب دريا شيري رنگ شده است و دسته هاي ماهي ريز به سطح آب آمده اند درمي يابند كه در آنجا گروهي ماهي شير يا هوور وجود دارند كه از زير به ماهي هاي ريز حمله ور شده اند از اين رو ماهيگيران در همانجا ساروخ هاي خود را به دريا مي اندازند و پشت سر هم ماهي هوور يا شير صيد مي كنند. (40)
« خيد » ( خيط ) : نوعي قلاب دستي است كه صيادان بوشهري به آن « خيد » مي گويند. اين قلاب، درواقع چنگكي است كه در انتهاي ريسماني نشانده شده است. طعمه ي اين چنگك ها گوشت، ماهي ريز، كرم، خرما و نظاير آن است و با آنها مي توان همه نوع ماهي صيد كرد. (41)
دام ساحلي يا حدر (Hedr) يا مشتا (Moshta)
« مشتا » يا « حدر » نوعي دام ماهيگيري است كه صيادان سواحل جنوب هنگامي كه آب دريا پايين مي رود و به اصطلاح در حالت جزر است، با استفاده از چوب درخت خرما و طناب در اين اواخر با به كارگيري « تور » در ساحل، ايجاد مي كنند و هنگامي كه آب دريا بالا مي آيد، ماهي ها به داخل آن مي روند و در وقت فروكش كردن مجدد آب دريا در آن باقي مي مانند و صيادان آنها را شكار مي كنند. (42)به اين وسيله ي ماهيگيري در شهرستان لنگه، حدر و در حوزه ي آبهاي جزاير تنگه ي هرمز، مشتا مي گويند. سديدالسلطنه، به مصالحي كه با آن حدر را مي سازند اشاره نموده است: « حدر يك نوع دام ماهيگيري است كه از چوب خرما ترتيب داده و در دريا اندازند و ماهي را صيد كنند. » (43)
در بوشهر، حدر و مشتا به « حمي » معروف است. حمي در بوشهر قديمي ترين وسيله ي صيد است. سابقاً به وسيله ي ني، ديواري از امتداد ساحل به طرف دريا به صورت نيم دايره ي ناقص مي كشيدند و آبزيان همراه با مد دريا به داخل نيم دايره جمع شده و به هنگام جزر آب، درون نيم دايره باقي مي ماندند. از اين روش در مناطق مختلف دنيا به عنوان يك روش ساده و مناسب صيد سنتي استفاده مي شود. ماهياني كه به وسيله ي مشتا ( حدر= حمي ) صيد مي شوند عبارتند از: ماهي گاريز، ساردين، سينگو ( خرچنگ )، بياه ( بياح )، حلوا، موش دندان، كر، سنگسر، گلو (44).
تور
تور يكي از متداول ترين ابزارهاي صيد است (45) كه در قديم از نخ تهيه مي شد. (46) تور را در بندر « كنگ » و جزيره ي قشم و بعضي از نقاط ديگر خليج فارس به زبان محلي « پارو » هم مي گويند. (47) اساس اين نوع صيد آن است كه قسمت معيني از آب دريا به وسيله ي تور احاطه مي شود، سپس تور را به صورت دستي جمع آوري مي نمايند، به اين ترتيب ماهيان محصور و گرفتار را از دريا خارج مي كنند. اين وسيله، شامل تورهاي شناور ساحلي و تورهاي كيسه دار ساحلي مي باشد. (48)تورهاي ساحلي نياز به وجود شناور ندارند و در قديم به علت عدم دسترسي صيادان به شناورهاي موتوري رواج داشته است و امروز كمتر مورد استفاده قرار مي گيرد و ويژه ي صيد ماهيان كرانه اي است و از نوع تورهاي چشمه ريز است كه يا بدون شناور به آب ريخته مي شود يا با قايق بسيار ساده و گاهي بدون موتور نزديك به ساحل به كار صيد مي آيد. (49)
در گذشته، در سواحل بنادر و جزاير خليج فارس، تورهاي مورد نياز را از فرآورده هاي داخلي و در محل تهيه مي كردند. براي صيد هر نوع ماهي، يك تور مخصوص درست مي كنند و بسته به كوچكي و بزرگي تور با ماهي، چشمه هاي تور نيز ريز و درشت مي باشد. (50)
طرز گسترش تورهاي شناور به اين ترتيب است كه دو قايق پاروزني عرشه دار در فاصله ي 100 تا 200 متر دور از ساحل دام را به شكل نيم دايره در آب مي گسترانند، به طوري كه گله ي ماهي نزديك ساحل را محاصره كند. سپس قايق ها، طناب هاي دو سر تور را به ساحل آورده به چوبهاي ساحلي ثابت مي كنند. كشيدن و جمع آوري تور در ساحل توسط 10 تا 20 نفر انجام مي گيرد. تشخيص نزديك شدن گله ي ماهي به ساحل ظاهراً توسط مرغان آبي انجام مي گيرد. (51)
تور كوچك دستي
اين دام از تور كوچك و نازكي از جنس نخ ساخته شده است. دو سر تور به دو چوب متصل است كه هنگام صيد، دو نفر تقريباً به طور نيم دايره آن را در آب نگه مي دارند. به كمك اين نوع دام در سواحل بندرعباس، در موقعي كه دريا آرام است، به فاصله ي 10 تا 15 متري دور از ساحل، به طوري كه عمق آب در اين نواحي از يك و نيم متر بيشتر نباشد، ماهيان كوچكي كه نزديك ساحل شنا مي كنند، مانند ماهي شورت، گوو، بيا، كوآك و غيره را صيد مي كنند. (52)قفس هاي ماهيگيري به نام گرگور (Gargoor)
اين قفس با تكه چوب و شاخه ي نخل ساخته مي شد. « گرگور » از وسايلي است كه به طور وسيعي در صيد آبزيان دريا مخصوصاً در فصل تابستان كه كار ماهيگيري با ديگر وسايل متوقف مي شود، مورد استفاده ي صيادان جنوب قرار مي گيرد (53)، زيرا وقتي هوا گرم مي شود ماهي ها از سطح دريا به عمق آن پناه مي برند، لذا ديگر تور و قلاب به كار نمي آيد. در بندر كنگ، از بنادر شرق بندر لنگه، وسيله ي مذكور را « كلگر » مي نامند. در گذشته در منطقه ي هرمز، گرگور را از چوب درخت خرما و كف آن را از پنگ خرما و دروازه اش را از چوب هاي ديگر درخت خرما و طنابي كه به گرگور بسته مي شد را از « پيش » خرما كه قبلاً كوبيده و بافته مي شد، درست مي كردند. در سواحل بوشهر گرگور را از ني مخصوصي به نام پاچيل كه اكثراً از مناطق استوايي وارد مي شد، مي ساختند. (54)فصل صيد ماهي
صيد ماهي در سواحل جنوب كشور به طور كلي در سه فصل انجام مي گيرد و آن را مي توان به دو دوره تقسيم كرد: دوره ي نخست، از شهريور ماه آغاز تا اواخر دي ماه پايان مي يابد. اين دوره را صيد پاييزه مي گويند. دوره ي دوم، از اوايل بهمن آغاز و تا اواخر ارديبهشت پايان مي يابد. به اين دوره صيد زمستانه گويند.اهميت دوره ي دوم چه از لحاظ مقدار و چه از حيث گونه ي ماهي هاي صيد شده بيش از دوره ي اول است. بعلاوه آب و هواي خليج فارس در اين دوره براي صيد مساعدتر از دوره ي اول است. در فصل تابستان ( خرداد، تير، مرداد ماه ) كه درجه ي گرماي هوا زياد است، معمولاً صيد انجام نمي گيرد و ماهيگيران به كارهاي ديگر اشتغال مي ورزند. (55)، زيرا با گرم شدن هوا، ماهيان از ساحل فاصله مي گيرد و به عمق خنك دريا پناه مي برد. بنابراين ماهيگير ايراني كه وسيله ي دور شدن از خاك و وسيله ي صيد شكار از ته دريا را ندارد به ناچار منتظر روزهايي مي شود كه هوا سرد شده، ماهي به ساحل، به خاك و به خانه ي او نزديك شود. (56)
مهمترين بنادر صيادي
منطقه ي بوشهر: در زمان نادرشاه افشار بوشهر مورد توجه قرار گرفت و « ريشهر » از اهميت افتاد. بندر جديد بوشهر را نادرشاه در محل يك روستاي ماهيگيري ايجاد كرد. (57)منطقه ي بوشهر از لحاظ صيد بسيار اهميت دارد. صيد در استان بوشهر از عسلويه، واقع در جنوب خاوري تا گناوه، واقع در شمال باختري استان، در طول ساحل صورت مي گيرد. اكثر ماهيان خوراكي درجه يك و دو و ماهي هاي غيرخوراكي و همچنين ميگو، لاك پشت، خرچنگ دريايي و غيره به مقدار فراوان در اين منطقه صيد مي شود. (58)
در قرون گذشته، بنادر بوشهر از جمله « سيراف » ( طاهري كنوني)، « جنابه » ( گناوه )، « مهروبان » و « ديّر » از لحاظ صيد ماهي اهميت داشتند.
سيراف:
در اين بندر ماهي فراوان است و مردم آن اغلب از ماهيگيري روزگار مي گذرانند. انواع ماهي در اين بندر صيد مي شود و قسمت عمده ي غذاي گوشتي ساكنين از ماهي تأمين مي شود. (59)جنابه ( گناوه):
جنابه از مراكز مهم ماهيگيري در منطقه محسوب مي شد. در ميان ماهي هاي بسياري كه در آنجا صيد مي شدند نوعي ماهي خاص- احتمالاً اردك ماهي- فراوان تر بود. رونق بازار ماهي فروشان شهر به حدي بود كه برخي نويسندگان بر آن تأكيد نموده اند. (60)ديّر:
شغل اهالي بندر « دير » ( در جنوب بوشهر )، تجارت و ماهيگيري بود. اين بندر از نظر صيد ميگو و ماهي در استان بوشهر از اهميت ويژه اي برخوردار است. (61)منطقه ي خوزستان
مهم ترين بندر تاريخي خوزستان، « مهروبان » بود. اكنون خرابه هايي از آن باقي مانده است.مهروبان:
بعضي از معاصرين حدس زده اند كه نام آن با « ماهي روبيان » ( ميگو ) مرتبط است. اين حدس درست به نظر مي آيد زيرا منابع متقدم از وجود ماهي فراوان در بازار آن ياد كرده اند. (62) ماهي روبان يعني جايي كه هم ماهي و هم « روبيان » يعني « ميگو » در آنجا صيد مي شود. (63) مهروبان توليدات داخلي ناچيزي مانند خرما و ماهي داشت. (64) بخشي از اين توليدات كه مازاد مصرف مردم شهر بود صادر مي شد. (65)منطقه ي هرمزگان:
ماهيگيري از كارهاي اصلي و كهن مردم هرمزگان است. (66) اين استان قسمتي از خليج فارس و بخشي از درياي عمان را تحت پوشش صيادي خود داشته است و اكثر جزاير خليج فارس نيز كه از نظر صيادي و استراتژيك اهميت فراوان دارند در محدوده ي استان هرمزگان واقع گرديده اند. (67)« گمبرون » ( بندرعباس ) : يكي از مهمترين و بهترين مراكز صيد ماهي در طول سواحل جنوب ايران است. نظر به اينكه اين ناحيه در محل اتصال آب هاي خليج فارس و درياي عمان واقع گشته است، تمام ماهياني كه از اقيانوس هند به طرف تنگه ي هرمز مي آيند از نزديكي سواحل بندرعباس عبور مي نمايند، به همين علت آبهاي آنجا و جزاير اطراف آن از حيث انواع و اقسام ماهي و همچنين جانوران دريايي و به ويژه ميگو غني است. (68) ناحيه ي اصلي صيد قسمتي است كه در مجاورت و پناه جزيره ي هرمز و قشم و « لارك » واقع شده است.
جزيره ي لارك:
از زماني كه جزيره ي لارك داراي افراد ساكن شده است اهالي از راه ماهيگيري و فروش انواع ماهي خشك و كوسه، محار يا كالنگ، روغن كوسه، روغن « بام »، - حيواني شبيه لاك پشت- امرار معاش مي كرده اند. حتي ماهي هاي صيد شده را خشك و به جزاير و بنادر ايران و هندوستان مي بردند. بهترين و بيشترين ماهي صيد شده در لارك، ماهي سنگسر است. (69) عمق آب در سواحل لارك كم و از طرفي دريا در اين ناحيه پوشيده از شن و ماسه است، به همين جهت ماهيگيري در اين جزيره از هر جهت مناسب و مساعد مي باشد. (70)« لافت »، « بني كاوان » ( قشم ): آبهاي اطراف جزيره ي قشم، مركز عمده ي صيد ماهي است. از پركارترين بنادر جزيره در كار ماهيگيري، بنادر قشم و « سوزا »، مركز بخش « شهاب »، « درگهان »، « هُلر » و « سلخ » هستند. (71)
هرمز:
جزيره ي هرمز در مدخل تنگه ي هرمز و در سر راه دسته ها و گروه هاي بي شمار انواع و اقسام ماهي كه از درياي عمان به سواحل خليج فارس و آبهاي شيرين اروندرود در حركت هستند، قرار دارد به همين جهت از نظر ماهي هاي گوناگون غني است. (72)بندر لنگه:
در بيشتر بنادر و روستاهاي ساحلي شهرستان بندر لنگه صيد ماهي انجام مي شود. صيدگاه هاي مهم بندر لنگه عبارتند از: بندر « كنگ »، « بندر معلم »، « سايه خوش »، « بندر گشه »، « شناس »، « ملو »، « بستانه »، « ديوان »، « مغويه »، « چارك »، « بندر مقام »، « طاحونه »، « گرزه » (73).روشهاي نگاهداري مازاد ماهي صيد شده
مطالعه ي استخوان هاي ماهي و ساير پستانداران دريايي گواهي بر اين حقيقت است كه در كار صيد مهارت و ذكاوت خاصي وجود داشته است. چنين به نظر مي رسد كه انسان اوليه از همان اوان زندگي به اهميت ذخيره سازي روزانه و فصلي موادغذايي براي ادامه ي حيات پي برده بود ولي همانطور كه مي دانيم نگاهداري ماهي به عنوان ذخيره ي غذايي بدون عمل آوري، به علت فاسد شدن سريع آن امكان پذير نيست. (74)با توجه به نحوه ي زندگي انسان مي توان حدس زد كه روش معمول براي ذخيره سازي ماهي، خشك كردن آن به وسيله ي وزش باد و آفتاب و احتمالاً دودي كردن آن با استفاده از آتش بوده است. احتمال مي رود استفاده از نمك براي نگهداري ماهي قبل از شروع عصر برنز معمول نبوده زيرا توليد و استفاده از نمك متضمن اقتصاد سازمان يافته است. (75)
ماركوپولو ( حدود 1300 ميلادي ) و هاكلوئيت ( 1600ميلادي):
دو جهانگردي هستند كه چگونگي نمك سود كردن ماهي تون در منطقه ي خليج فارس و درياي عرب و تهيه ي خاويار، در سواحل درياي خزر را در آثار خود تشريح كرده اند. (76)خشك كردن ماهي
اغلب در بندرعباس، بوشهر، جاسك، بندر لنگه، بندر كنگ، بندر « خمير »، جزاير « هنگام » و لارك، ماهيگيران مازاد ماهي خود را كه به فروش يا مصرف نرسيده و امكان نگاهداري آنها هم نباشد، خشك مي كنند و سپس به مصارف مختلف رسانيده و يا بعداً مي فروشند.در خليج فارس پس از صيد ماهي آنچه كه موردنياز اهالي است به مصرف مي رسد، مازاد ماهي را از كنار دريا به محل هاي خشك كردن ماهي انتقال مي دهند. در آنجا شكم ماهي را بدون جدا كردن سر، مي شكافند و از عرض چند تكه مي كنند. اگر ماهي بزرگ باشد آن را از وسط مي برند. پس از شكافتن شكم و خالي كردن امعاء و احشاء آن را شستشو داده، به آن نمك مي زنند. پس از آنكه ماهي را خوب نمك سود كردند، در حدود بيست تا بيست و چهار ساعت در محلي روي هم مي چينند. سپس نمك آن را شسته و روي شن و ماسه، روي بام و يا طناب و زير آفتاب گرم و سوزان جنوب ايران مي چينند. سه چهار روز به همين حالت مي ماند تا كاملاً خشك شود. (77)
روش نيمه خشك كردن ماهي
براي نيمه خشك كردن انواع ماهي، بدون جدا كردن سر، شكم آنها را مي شكافند و اضافات ماهيها را خارج مي كنند و بدون آنكه سر ماهي را جدا كنند، آنها را كاملاً نمك مي زنند و زير چند تكه سنگ، روي حصير تميزي مي چينند و حصير را در سايه قرار مي دهند تا كم كم آب آن گرفته شود. يك هفته بعد ماهي هاي نيمه خشك را مي توانند به مصرف برسانند. (78)موارد استفاده از ماهي
ما از قول هرودت مي دانيم كه قسمتي از خراج شاهنشاهي هخامنشي كه كشور مصر مي پرداخت به صورت محصولات صيادي بود. (79) نئارخوس، سردار مشهور اسكندر مقدوني كه سواحل « مكران »، و خليج فارس را از دهنه ي رود سند تا مصب اروندرود در سال 326 قبل از ميلاد مسيح، بنا به فرمان اسكندر، طي نمود، درباره ي صيد ماهي چنين نوشته است: « بعد از چند روز از « كلتا » به « كالپا » رسيديم. ( كالپا امروزه معروف به « سورموت » است). كالپا ده بزرگي است كه در كنار دريا واقع شده و نخلستانش زياد است، اما وقتي به آن ده رسيديم هنوز فصل رسيدن خرما نشده بود. اهالي ده گوسفندان و ماهي زيادي براي ما هديه آوردند. عجيب اين بود كه گوشت گوسفند نيز طعم و بوي گوشت ماهي داشت. دليلش اين بود كه چون سواحل مكران خشك و سوزان است و علف نمي رويد لذا به جاي علف به گاو و گوسفند، ماهي خشك مي دهند ( اين رسم در سواحل خليج فارس كاملاً معمول و متداول است) (80).نئارخوس در جاي ديگر مي نويسد: پس از سه روز به شهر كوچكي كه در سواحل درياي « وري تپه » بود، رسيديم. من تصور كردم كه اراضي حوالي اين شهر مزروع است و در انبارها غله يافت مي شود. در انبارهاي اهالي آرد گندم پيدا نمي شد. بيشتر آردي كه در انبارها داشتند عبارت بود از ماهي خشك كرده كه دستاس كرده بودند و در انبار ريخته، نان از آن مي پختند. » (81)
در روزگار خلافت عباسيان، علاوه بر خمس و زكاه، ماليات به گونه هاي مختلف از مردم گرفته مي شد. يكي از انواع ماليات ها، ماليات ماهيگيري بود. ماليات ماهيگيري را نخستين بار محمد مروان، خليفه ي اموي در سال 70 قمري در ارمنستان بدعت نهاد و عباسيان در جاهاي ديگر از جمله خوزستان آن را تعميم دادند. (82)
بهاءالدين حمد بن حسن بن اسفنديار كاتب كه به ابن اسفنديار شهرت داشت، در تاريخ طبرستان صورتي از خراج و ضياع طبرستان هنگام سلطنت طاهريان را نوشته كه جمع كل آن بالغ بر 630،13،000 درهم است. از اين مبلغ ( منظور درآمد ) مصائد ماهي و مرغ دريا و ادويه به 300،1،000درهم مي رسد. شايد يكي از علل اهميت درآمد حاصل از ماهي در آن زمان اين بوده كه هنوز تاسماهيان ( ماهيان خاوري ) حرام نشده بودند. (83) درگذشته ماهي به عنوان يك نوع غذاي گوشتي مصرف مي شد. برنج و ماهي كه خوردن آن در مناطق مختلف ايران كاملاً متداول بود به احتمال قوي غذاي مورد علاقه مغولان شد. (84) غذاي اصلي مردم هرمز خرما و ماهي بود. (85) مردم هرمز ضرب المثلي دارند كه « ماهي و خرما غذاي پادشاهان است. » (86)
ماركوپولو در سفرنامه ي خود راجع به هرمز مي نويسد: « اهالي هرمز در كشتي سازي براي محافظت ته كشتي ها، قير يا زفت به كار نمي بردند بلكه با يك نوع روغن ماهي، سطح را روغن مالي كرده و سپس با تفاله ي شاهدانه يا كتان و يا كنف درزها را پر مي كنند. » (87)
تجارت ماهي خشك
شكار و مخصوصاً صيد ماهي در عهد باستان نقشي مهم تر از ايام ما داشته است. بخشي بزرگ از جمعيت دنياي قديم، غني و فقير از نان، ماهي، اندكي روغن و شراب تغذيه مي كردند. نقاط ماهيگيري خليج فارس، دجله و فرات، انواع ماهي شور، خشك و يا در آب نمك خيسانده را در خمره ها به نقاط دور صادر مي كردند. (88)خليج فارس در تمام دنيا شايد تنها دريايي باشد كه هنوز در آن كشتيراني با كشتي هاي بادي صورت مي گيرد. بسياري از اين ناوچه هاي بادي كه اقسام آنها فراوان است به كار صيد ماهي مي پردازند. ماهي را خشك كرده به هندوستان صادر مي كنند و گاهي هم براي تغذيه ي چهارپايان مصرف مي نمايند. » (89)
مهروبان علاوه بر موقعيت ارتباطي ممتاز، محصولاتي نيز داشته است كه در بازار آن عرضه مي شد و يا به نقاط ديگر صادر مي شد از قبيل: ماهي، مشك، دام، بذر كتان. (90)
مرحوم حسين نوربخش به نقل از زنده ياد عباس انجم روز نوشته است: « در گذشته ي دور ماهي در خليج فارس كالاي بسيار مهم تجارتي بود. يكي از آن اقلام بازرگاني صيد و توليد ماهي خشك بود زيرا ماهي هاي غير خوردني را كه به علتي حرام تلقي مي شدند در آن روزگار خشك مي كردند و به عنوان يك كالاي تجارتي قابل خريد و فروش و پر بازار به خارج از كشور صادر مي كردند. (91) در كشور ما مركز صدور اين كالا بنادر لنگه و كنگ، چابهار و « گواتر » بود. (92)
در سده ي ششم هجري قمري با توسعه ي شيراز در زمان سلطنت اتابكان سلجوقي، عطر و پرورش ابريشم در فارس براي بازرگانان كيش درآمد فراواني تأمين مي كرد. عاج و ساج آفريقاي شرقي، پوست و عنبر از سواحل سومالي در بازارهاي كيش با مرواريد، قماش، خرما و ماهي خشك خليج فارس مبادله مي شد. (93)
برآمد
درياي مازندران در شمال و خليج فارس و درياي عمان در جنوب كشور دو منبع بسيار مهم موجودات دريايي بوده و مي توانند همانند دو گنجينه ي گران بها در خدمت اقتصاد كشور قرار گيرند.صيد ماهي بعد از تغذيه ي اهالي بنادر و جزاير خليج فارس و تأمين غذاي دام هاي آنها، مهمترين منبع درآمد براي آنها بوده است. اما به دلايلي از جمله ابزار و ادوات سنتي و ابتدايي و غيرصنعتي، عدم وجود سردخانه ها، نبودن نيروي انساني متخصص، ميزان صيد ماهي اندك بوده است.
اميد است كه در آينده، با توسعه ي امكانات صيد بر ميزان محصولات دريايي كشور افزوده شود تا مانند اغلب كشورهاي پيشرفته ي جهان با گسترش صيد براي تأمين مصرف داخلي، مقداري زيادي گوشت ماهي را جايگزين گوشت قرمز نمايد.
پينوشتها:
1. عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد چمران اهواز.
2. دانشجوي كارشناسي ارشد مطالعات خليج فارس.
3. عمادي، حسين: « چندگونه ماهي در دنيا وجود دارد »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره85، بهمن 1386، ص2.
4. بريماني، احمد: ماهي شناسي و شيلات، جلد اول، تهران: دانشگاه تهران: 1352، ص 11.
5. گيرشمن،رومن: تاريخ ايران از آغاز تا اسلام، ترجمه ي محمد معين، تهران: دنياي كتاب، 1386، ص 45.
6. عمادي، حسين: « تاريخچه و نقش آبزيان در تأمين غذاي انسان »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره83، آذر 1386، ص 10 و 11.
7. نوربخش، حسين: آبزيان خليج فارس، تهران: اميركبير، 1370، ص 204.
8. اقتداري، احمد: خليج فارس، چاپ اول، تهران: شركت سهامي كتابهاي حبيبي، 1345، ص 227.
9. همان، ص 234.
10. افشار سيستاني، ايرج: جزيره كيش و درياي پارس، تهران: جهان معاصر، 1370، صص 106، 107، 108، 111، 112.
11. مهرتبار، حسين، صنايع ماهي در خليج فارس، تهران: شركت چاپ ميهن، 1338، صص 30-31.
12. امير ابراهيمي، عبدالرضا: خليج فارس، تهران: پژوهشگاه علوم انساني، بي تا، ص 145.
13. نوربخش، پيشين، ص 218.
14. فريدپاك، فرهاد: « ماهي و نقش آن در درمان بيماري هاي انسان »، ماهنامه آبزيان، شماره4، ارديبهشت 1364، ص 46.
15. همان، صص 46-47.
16. همان، شماره5، ص 28.
17. تازه كام، شعبان؛ شيخي، عليرضا؛ علوم كشاورزي و منابع طبيعي در متون اسلامي شيلات ( آب و آبزيان )، گرگان: دانشگاه كشاورزي و منابع طبيعي گرگان، 1379، ص 168.
18. فهيم دژبان، ياسمن: « ارزش و اهميت غذايي ماهي »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره 86، اسفند 1386، ص 40.
19. همان، ص 28.
20. اميرابراهيمي، پيشين،ص 53.
21. ساعدي، غلامحسين: اهل هوا، تهران: اميركبير، 1355، ص 20.
22. كنفرانس ملي بهره برداري از ذخاير آبزيان خليج فارس و درياي عمان ( نخستين، خرداد 1368، بندرعباس )، بندرعباس: شركت سهامي شيلات ايران، 1369، ص 164.
23. ملنيكوف، ويكتور نيكلايويچ: ادوات صيادي و تكنولوژي صيد ماهي، ترجمه ي علي اصغر خاني پور، تهران: مؤسسه تحقيقات شيلات ايران، 1388، پيشگفتار.
24. پورحجار، علي حسين: « صيادان باستان »، ماهنامه آبزيان، اسفند 1386، ص 29.
25. همان، ص 11.
26. آقاسي، گيورگيس: آشوركهن، 2 جلد در يك مجلد، چاپ دوم، تهران: پيك، بي تا، ص 124.
27. هينتس، والتر: شهرياري ايلام، ترجمه ي پرويز رجبي، تهران: نشر ماهي، 1387، ص 31.
28. پورحجاز، پيشين، ص 30.
29. ماهنامه ابزيان، بهمن 1386، پيشين، ص 32.
30. همان، ص 32.
31. رسولي، محمدرضا: « صيد گرگوري در جنوب ايران »، ماهنامه آبزيان، شماره9، مرداد 1370، ص 38.
32. ساعدي، پيشين، ص 19-20.
33. مهرتبار، پيشين، ص 35.
34. مجموعه مقالات اولين كنفرانس ملي، پيشين، ص 165.
35. رائين، اسماعيل، دريانوردي ايرانيان، جلد اول، تهران: بي نا، 1356، ص 140.
36. عباسيان، غلامرضا: « ماهيگيري قبل و بعد صنعتي شدن »، ماهنامه آبزيان، سال ششم، شماره1، فروردين 1374، صص 54، 55.
37. مجموعه مقالات اولين كنفرانس ملي، پيشين، ص 171.
38. پورحجاز، پيشين، ص 29.
39. باستاني، بهاره: « بررسي روش هاي صيد آبزيان در خليج فارس و درياي عمان »، استاد راهنما دكتر سهراب معيني، تهران: دانشكده علوم و فنون دريايي، 1379، ص 18.
40. همان، ص 20.
41. مهرتبار، پيشين، ص 40.
42. نوربخش، پيشين، ص 233.
43. همان، ص 234.
44. همان، ص 235.
45. نوربخش، حسين: جزيره قشم و خليج فارس، تهران: اميركبير، 1369، ص 391.
46. باستاني، پيشين،ص 22.
47. همان، ص 235.
48. مهرتبار، پيشين، ص 40.
49. باستاني، پيشين، ص 23.
50. نوربخش، آبزيان خليج فارس، پيشين، صص 235، 236.
51. مهرتبار، پيشين، ص 41.
52. همان، ص 45.
53. محمدزاده، پيشين، ص 38.
54. نوربخش، آبزيان خليج فارس، پيشين، ص 241.
55. مهرتبار، پيشين، ص 49.
56. ساعدي، پيشين، ص 21.
57. افشار سيستاني، ايرج: نگاهي به بوشهر، جلد دوم، تهران: نسل دانش، 361، ص 805.
58. مهرتبار، پيشين، ص 50.
59. معصومي، غلامرضا: سيراف « بندر طاهري »، تهران: انجمن آثار ملي، 1352، ص 284.
60. قزويني، زكريا بن محمد: آثار البلاد و اخبارالعباد، تهران: اميركبير، 1372، ص 217.
61. افشار سيستاني، نگاهي به بوشهر، پيشين، ص 889.
62. عبادي، عبدالواحد: « اوضاع بنادر و جزاير ايراني خليج فارس از ورود اسلام تا تشكيل دولت صفوي »، استاد راهنما دكتر عبدالحسين ميلاني، دانشگاه شهيد چمران اهواز، 1388، ص 36.
63. انوري، اميرهوشنگ: خليج فارس در نگاه ايرانيان ( مجموعه مقالات )، تهران: بنياد ايران شناسي، 1386، ص 69.
64. مستوفي، حمدالله: نزهه القلوب، تهران: دنياي كتاب، 1362، ص 178.
65. مقدسي، محمد بن احمد: احسن التقاسيم، بيروت: دارالاحياء التراث الاسلامي، 1932، ص 427.
66. افشار سيستاني، ايرج: شناخت استان هرمزگان، تهران، هيرمند، 1378، ص 377.
67. نوربخش، آبزيان خليج فارس، پيشين، ص 270.
68. مهرتبار، پيشين، ص 51.
69. نوربخش، حسين: خليج فارس و جزاير ايراني، گيلان: كتابخانه سنائي، 1362، ص 129.
70. مهرتبار، پيشين، صص 53-54.
71. بلوك باشي، علي: جزيره قشم صدف ناشكفته ي خليج فارس، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1379، ص 63.
72. نوربخش، آبزيان خليج فارس، پيشين، ص 271.
73. همان، ص 274.
74. كوتينگ، سي. ال: « سير تكامل تكنولوژي عمل آوري و مصرف ماهي »، ترجمه شمشون مقصودپور، ماهنامه آبزيان، شماره1، بهمن 1363، ص 40.
75. همان، صص40-41.
76. همان، شماره2، ص 15.
77. نوربخش، آبزيان خليج فارس، صص 221-222.
78. همان، صص 223، 224.
79. گيرشمن، پيشين، ص 237.
80. بريماني، پيشين، ص 7؛ رائين، پيشين، ص 224.
81. بريماني، همانجا.
82. همانجا؛ ماهنامه آبزيان، ارديبهشت 1364، پيشين، ص 49.
83. همان، ص 49.
84. اشپولر، برتولد: تاريخ مغول در ايران، ترجمه ي محمود ميرآفتاب، تهران: علمي و فرهنگي، 1384، ص 441.
85. وثوقي، محمدباقر: تاريخ خليج فارس و ممالك همجوار، تهران: سمت، 1384، ص 166.
86. رائين، پيشين، ص 122.
87. ماركوپولو: سفرنامه، با مقدمه ي جان ماسفيلد، ترجمه ي حبيب الله صحيحي، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1350، ص 46.
88. گيرشمن، پيشين، صص 236، 237.
89. وادالا، ر: خليج فارس در عصر استعمار، ترجمه ي شفيع جوادي، تهران: كتاب سحاب، 1364، ص 31.
90. عبادي، پيشين، ص 39.
91. نوربخش، آبزيان خليج فارس، پيشين، ص 222.
92. همان، ص 223.
93. رضوان تبار، امير: « نقش جزاير كيش و خارك در تحولات سياسي و اقتصادي خليج فارس از قرن اول هجري تا تشكيل سلسله صفويه »، استاد راهنما دكتر بهادر قيم، دانشگاه شهيد چمران اهواز، 1389، ص 130.
آقاسي، گيورگيس: آشور كهن. دو جلد در يك مجلد، تهران: پيك، بي تا.
اشپولر، برتولد: تاريخ مغول در ايران. [ مترجم ] محمود ميرآفتاب. تهران: علمي و فرهنگي، 1384.
افشارسيستاني، ايرج: جزيره كيش و درياي پارس. تهران: جهان معاصر، 1370.
__: شناخت استان هرمزگان، تهران: هيرمند، 1378.
__:نگاهي به بوشهر، جلد دوم، بوشهر: نسل دانش، 1361.
اقتداري، احمد: خليج فارس. چاپ اول. تهران: شركت سهامي كتابهاي جيبي، 1345.
اميرابراهيمي، عبدالرضا: خليج فارس. تهران: پژوهشگاه علوم انساني، بي تا.
انوري، اميرهوشنگ: خليج فارس در نگاه ايرانيان ( مجموعه مقالات ). تهران: بنياد ايرانشناسي، 1386.
باستاني، بهاره: « بررسي روش هاي صيد آبزيان در خليج فارس و درياي عمان ». تهران: دانشكده علوم و فنون دريايي. استاد راهنما دكتر سهراب معيني.
بريماني، احمد: ماهي شناسي و شيلات. جلد اول. تهران: دانشگاه تهران، 1352.
بلوكباشي، علي: جزيره قشم، صدف ناشكفته خليج فارس. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1379.
پورحجار، علي حسين: « صيادان باستان »، ماهنامه آبزيان، اسفند 1386.
تازه كام، شعبان، شعبان و شيخي، عليرضا: علوم كشاورزي و منابع طبيعي در متون اسلامي؛ شيلات ( آب و آبزيان ). گرگان: دانشگاه كشاورزي و منابع طبيعي گرگان، 1379.
رائين، اسماعيل: دريانوردي ايرانيان، جلد اول. تهران: بي نا، 1356.
رسولي، محمدرضا: « صيد گرگوري در جنوب ايران »، ماهنامه آبزيان، شماره 9، مرداد 1370.
رضوان تبار، امير: نقش جزاير كيش و خارك در تحولات سياسي و اقتصادي خليج فارس از قرن اول هجري تا تشكيل سلسله صفويه. پايان نامه ي كارشناسي ارشد. استاد راهنما دكتر بهادر قيم، اهواز: دانشگاه شهيد چمران، 1389.
ساعدي، غلامحسين: اهل هوا. تهران: اميركبير، 1355.
عبادي، عبدالواحد: اوضاع بنادر و جزاير ايراني خليج فارس از ورود اسلام تا تشكيل دولت صفوي. پايان نامه ي كارشناسي ارشد. استاد راهنما. دكتر عبدالحسين ميلاني، اهواز: دانشگاه شهيد چمران، 1388.
عباسيان، غلامرضا: « ماهيگيري قبل و بعد صنعتي شدن »، ماهنامه آبزيان، سال ششم، شماره1، فروردين 1374.
عمادي، حسين: « تاريخچه و نقش آبزيان در تأمين غذاي انسان »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره83، آذر 1386.
عمادي، حسين: « چندگونه ماهي در دنيا وجود دارد »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره85، بهمن 1386.
فريدپاك، فرهاد: « ماهي و نقش آن در درمان بيماريه اي انسان »، ماهنامه آبزيان، شماره4، ارديبهشت 1364.
فهيم دژبان، ياسمن: « ارزش و اهميت غذايي ماهي »، ماهنامه آبزيان، سال هشتم، شماره86، اسفند 1386.
قزويني، زكريا بن محمد: آثار البلاد و اخبارالعباد. تهران: اميركبير، 1372.
كنفرانس ملي بهره برداري از ذخاير آبزيان خليج فارس و درياي عمان ( نخستين، خرداد 1368، بندرعباس ): بندرعباس: شركت سهامي شيلات ايران، 1369.
كوتينگ، سي. ال: « سير تكامل تكنولوژي عمل آوري و مصرف ماهي »، ترجمه شمشون مقصودپور، ماهنامه آبزيان، شماره1، بهمن 1363.
گيرشمن، رومن: تاريخ ايران از اغاز تا اسلام. [ مترجم ] محمد معين. تهران: دنياي كتاب، 1386.
ماركوپولو: سفرنامه با مقدمه ي جان ماسفيلد، [ مترجم ] حبيب الله صحيحي. تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1350.
مستوفي، حمدالله: نزهه القلوب. تهران: دنياي كتاب، 1362.
معصومي، غلامرضا: سيراف « بندر طاهري ». تهران: انجمن آثار ملي، 1352.
مقدسي، محمد بن احمد: احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم، بيروت: دارالاحيا لتراث الاسلامي، 1932.
ملنيكوف، ويكتور نيكلايويچ: ادوات صيادي و تكنولوژي صيد ماهي. [ مترجم ] علي اصغر خاني پور. تهران: مؤسسه تحقيقات شيلات ايران، 1388.
مهرتبار، حسين: صنايع ماهي در خليج فارس، تهران. شركت چاپ ميهن، 1338.
نوربخش: حسين: آبزيان خليج فارس. تهران: اميركبير، 1370.
__: جزيره قشم و خليج فارس. تهران: اميركبير، 1369.
__: خليج فارس و جزاير ايراني. تهران: سنايي، 1362.
وادالا، ر: خليج فارس در عصر استعمار. [ مترجم ] شفيع جوادي. تهران: كتاب سحاب، 1364.
وثوقي، محمدباقر: تاريخ خليج فارس و ممالك همجوار. تهران: سمت، 1384.
هينتس، والتر: شهرياري ايلام. [ مترجم ] پرويز رجبي، تهران: ماهي، 1387.
** توضيح تصوير
شکل 1 (هينتس پيشين، ص 33)
** توضيح تصوير
شکل 2 (ماهنامه آبزيان، اسفند 1386: 32)
** توضيح تصوير
شکل 3 (ماهنامه آبزيان، بهمن 1386، پيشين، ص 32)
** توضيح تصوير
شکل 4: ماهيگيري قبل از صنعتي شدن (ماهنامه آبزيان، شماره1، 1374، ص 55)
** توضيح تصوير
شکل 5 (ماهنامه آبزيان، اسفند 1386، ص29)
** توضيح تصوير
موقعيت بنادر صيادي در سواحل شمالي خليج فارس (اطلس شيلات، 1387، ص 34)
** توضيح تصوير
برگرفته از اطلاعات اصطخري (گنجي، ص 112)
منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول، تبريزنيا، مجتبي، ( 1392 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر ششم )، تهران: خانه كتاب، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}