مترجم: رزیتا ملکی‌زاده
منبع:راسخون
 

مدرسه، امتحانات، قرارهای عشقی، جدایی ـ آن بیرون دنیای سختی انتظار نوجوانان را می‌کشد. مواردی که در ادامه می‌بینید، نشانه‌های افسردگی در دختران نوجوان است که چنانچه مورد توجه قرار نگیرند، ممکن است حتی به قیمت از دست دادن زندگی‌شان تمام شود. به این موارد نگاهی بیاندازید.
غذا دست نخورده روی میز ناهارخوری باقی مانده است. یک لنگه کفش زیر تخت و دیگری به صورت وارنه در پایینِ در افتاده ‌است. اتاق مثل بازار شام می‌ماند. او عاجزانه به دنبال کمک است اما تنها در فکر و ذهنش. نه، اصلاً به آن صورتی که او می‌خواهد نیست. در گوشه‌ی دنجی از اتاق دراز کشیده و کاملاً از مسیری که جریان زندگی او را وارد آن می‌کند بی‌خبرست. خاطراتی از یک تجربه، یک تجربه‌ی نسبتاً وحشتناک، موجب گشته که او به ساده لوح بینوایی تبدیل شود که یک زندگی توأم با ناله و زاری را در پیش گرفته است. سال‌های نوجوانی، که گویی سمبل دلواپسی و پریشانی‌اند، دقیقاً دورانی هستند که نوجوان شروع می‌کند به باور اینکه تمام بار دنیا بر روی شانه‌های سست او قرار داده شده است. این همان سطوح استرس است، مسائل جزئی به اختلافات مادام‌العمر تبدیل می‌شوند، روابط برهم می‌خورند، و ارزش قائل شدن برای خود رنگ می‌بازد.
آیا اینها نشانه‌های افسردگی‌اند؟ در ظاهر. می‌دانید که درک زندگی و حیات نواجوانان، به راحتیِ مطرح ساختن آن نیست. آنها حول دو فاز یا مرحله در نوسانند؛ کودکی و بزرگسالی. نوسانات خلقی غیر منتظره به صورت مکرر بوده، فراز و نشیب‌های زندگی ثبات نداشته و افسردگی چنانچه درمان نشود، حتی می‌تواند به خودکشی منجر گردد. کاملاً تأثیر برانگیز است، بله همینطور است. با در نظر گرفتن تمام اینها، مندرجاتی که در ادامه می‌آیند، می‌توانند ناجی دختر نوجوان شما شده، به طوریکه اکنون لازم است سکوت او را درک کنید به این دلیل که گیج و سردرگم بوده و نمی‌داند چه بگوید. درک نشانه‌های افسردگی در دختران نوجوان مهم بوده و وضع موجود را عوض می‌کند. این را جداً می‌گویم.
   

دختران نوجوان و افسردگی: علائم

می‌دانید، به عنوان یک پدر و مادر دلسوز، مقابله با افسردگی نوجوانان، گاهی می‌تواند شما را کاملاً آزرده و عصبانی سازد. قصد ندارم منفی بافی کنم، اما هنگامی که دخترتان، کسی که زمانی نمونه‌ی کاملی از سرزندگی بود و شادی از سر تا پای او می‌بارید، به طور ناگهانی علائم غیر قابل توضیح افسردگی که یک نمونه‌ی آن دوست داشتن تنهایی است را از خود نشان می‌دهد، می‌دانید که جای نگرانی دارد. شما، به عنوان والدین نوجوان، ممکن است در وهله‌ی نخست متوجه این مرحله‌ی انزوا نشوید، و او، به عنوان دختر ممکن است به شما چیزی نگوید. اما زمانی که این نشانه‌های اضطراب حاضر به رفتن نیستند، دیگر وقت آن است که پی ببرید او به کمک نیاز دارد. او به مراقبت احتیاج دارد.
داشتن رابطه‌ای ناکارآمد، شکست خوردن در امتحانات، آشفتگی خانواده، داشتن مصاحب بد، داشتن اختلالات شخصیتی. علت‌های زیادی وجود دارند که نشانه‌های افسردگی در دختران نوجوان را نشان می‌دهند. به نظرم پُرگویی در مورد علائم افسردگی روانی باعث می‌شود این طور به نظر نرسم که روانپزشکی با مدرک ممتاز می‌باشم. اما این را بگویم که این مرحله‌ای است که هر دختر نوجوانی وارد آن می‌شود. در حالی که بعضی ممکن است به آن اهمیت نداده و با خنده از آن بگذرند، بعضی دیگر این حالت را جزء لاینفک زندگی می‌سازند. به عنوان مثال، من هم در نوجوانی‌ام با تنگنا و مخمصه‌هایی مهلک و ترسناک روبرو بودم، جایی که با هیچ هدف و آرزویی آشنایی نداشته، هیچ دوست و فامیلی نداشتم و البته اشتیاق به زندگی را از دست داده بودم. به نظرم، این می‌توانست برداشتی از افسردگی باشد. در این صورت است که تمرکز در مطالعه کاهش می‌یابد، عملکرد تحصیلی اندک اندک افت می‌کند، بی‌خوابی به سراغ نوجوان می‌آید و زندگی به یک دشمن بدل می‌شود. اگر اینها علائم و نشانه‌های افسردگی در دختران نوجوان نیستند، نمی‌دانم، پس چه عواملی هستند.
آیا بیشتر اوقات دختر خود را عصبانی، گوشه‌گیر و کاملاً حساس نسبت به عقیده‌ی مخالف با خود می‌بینید؟
از میان بسیاری از علائم و نشانه‌های غیر قابل توضیح، دردی که دخترتان متحمل آن است، احساس حقارت، اختلالات خوردن، و قطع رابطه با تمام دوستان و خانواده را می‌توان برشمرد. دلیل آن چیست؟ گذر از کودکی به بزرگسالی. در حالی که انجام برخی کارها هنوز هم ممنوعند، برخی از آنها به شدت از نوجوانان انتظار می‌رود. و در صورتی‌که انتظارات شما را برآورده نسازند، آرام آرام و به تدریج، تمایل به شرکت در هر گونه فعالیتی در آنها تا حد قابل توجهی از بین می‌رود. از اینرو، بدخلقی، خشم و خشونت در بدترین موارد مشخصه‌ی شیوه زندگی یک نوجوان افسرده به حساب می‌آید. اما در این صورت، آیا بجای آنکه دخترتان را تنها گذاشته تا به تنهایی با درون و روحش بجنگد، عاقلانه‌تر نیست علت نهفته در این فقدان شور و شوق را بیابید؟
برای هم دختر و هم پسر، سال‌های نوجوانی همراه با تغییرات و بلوغ است، اما این حقایق خودکشی نوجوان است که ضربه‌ی شدیدی را بر جامعه وارد ساخته و گوشزد می‌کنند که دختران نوجوان حداقل دو برابر پسران نوجوان تحت تأثیر افسردگی قرار دارند. اعتماد به نفس پایین به دختران لطمه‌ی شدیدتری وارد ساخته، وقت و بی‌وقت اشک از چشمانشان جاری می‌شود، و صحبت در مورد مرگ و خودکشی بیشتر از همه نظر آنها را به خود جلب می‌کند.
 
آیا می‌دانستید که حدود 5 درصد از دختران نوجوان از افسردگی رنج می‌برند و حتی آن را تشخیص نمی‌دهند؟
مهم‌تر آنکه، 15 درصد از نوجوانانی که به افسردگی مبتلا بوده در نهایت، اختلال دو قطبی در آنها بروز کرده، و یا به شکلی ساده، نوسانات خلقی در آنها شکل می‌گیرد. این علائم و نشانه‌های افسردگی بالینی است که موجب می‌شود دختری نسبت به کوچکترین درد و رنج زندگی آسیب‌پذیر و شکننده شود، هنگامی که از این حقیقت ساده بی‌اطلاع است که برای بازیهایی که انجام داده، دست روزگار بازی بزرگتری را برایش رقم می‌زند (او را با چالش بزرگتری روبرو می‌سازد). چه چیزی من را وادار به تصدیق آن می‌کند؟ آنجا بودن، انجام دادن آن. تا آخر خط رفتن.
می‌دانید حتی زمانی که نوجوان دسته گلی به آب می‌دهد و بخش فراموش نشدنی زندگی‌اش را می‌سازد، و هنگامی که شما به عنوان والدین یک دختر نوجوان، به این حقیقت پی می‌برید، هیچیک از دلایل اختلالات افسردگی این توانایی را ندارند که بی‌گناهی و معصومیت را از آنها بگیرند. با احتساب رویدادهایی که او هر روز تجربه می‌کند، نسبت به شیوه‌ی زندگی او مراقب و آگاه باشید. راستش را بخواهید، هیچ نکته‌ی قابل توجه و یا راهنمایی و مشاوره‌ای وجود ندارد که با آن افسردگی نوجوان را درمان کنیم. در واقع، کسی نمی‌داند چگونه یک نوجوان افسرده را با مسائل جاری دنیا ارتباط دهد. فکر نمی‌کنم هیچ دارویی بتواند دخترتان را در مورد چگونگی کسب عزت نفس و یا بالا بردن اعتماد بنفس راهنمایی کند. با این حال اگر از من بپرسید، چه چیزی باعث می‌شود او به زندگی برگردد، خواهم گفت که تنها خاطرات خوبی که دارد می‌تواند خاطرات بد او را به کناری انداخته و دور سازد. کلیشه و تکراری بود؟ نه تا زمانی که اشتیاق و انرژی انجام آن را دارید.