مشهد ، شهری که بود
مشهد ، شهری که بود
مشهد ، شهری که بود
نويسنده: محسن موسوی زاده
ولی اکنون از آن شهر زیبا دیگر هیچ خبری نیست. شهر زیبا، آشنا و مهربان با همه ، به شهر نازیبا، نا آشنا و نامهربان تبدیل شده است. مشهد بدست مدیران و متولیانی افتاد که دانسته یا ندانسته ، تیشه به ریشه آن زدند.در بسیاری از پست های دولتی و مدیریتی این شهر افراد خوبی هم وجود دارند ، ولی یا وارد به کار نیستند و یا فضای حاکم به آنها اجازه ی انجام کار درست را نمی دهد.از بابت فرهنگی نیز به علت تسلط مذهبیون افراتی به این شهر ، شهر حالت غم زده ای دارد. کنسرت های مجازی که در بسیاری از شهر های دیگر برگزار می شود ، در اینجا اجازه ی اجرا نمی یابند. حتی به پیشنهاد برخی از همین کاسه های از آتش داغ تر ، حساب میراث فرهنگی و حدود حجاب نیز از قوانین دیگر شهر های ایران جدا شد. مثل اینکه اسلام در هر شهری یک قانون خاصی دارد.
به عنوان نمونه یکی از عکس های اینجانب در اولین جشنواره جوانان که در ارومیه زیر نظر ارشاد اسلامی برگزار گردید ، از برگزیدگان جشنواره شد و در کاتالوگ آن چاپ گردید ، ولی همان عکس در مشهد توسط اداره ی ارشاد اینجا، با بی مهری و نگاه مغضوب مواجه شد.سلیقه ای برخورد کردن متولیان مشهدی با دین ، موجب گریز بیشتر جوانان خوب و خونگرم این شهر از مذهب شده است . این زنگ خطر مدت هاست که به صدا در آمده است ولی کو گوش شنوا.امکانات تفریحی برای جوانان و مردم این دیار بسیار نادر است و این موجب بالا رفتن درصد معتادان گردیده و جرائم نیز افزایش یافته است. حیف این شهر که عده ای کوتاه نگر تیشه به ریشه ی آن زدند .گناه بیراهه رفتن بسیاری از جوانان و مردم به گردن آنهاست. مردم نیاز به علم ، هنر، تفریحات سالم و ... دارند. در اینجا نود درصد هنر به مراسم مذهبی خلاصه می شود.
از دین بد دفاع کردن ، ظلم بیشتری است تا حمله ی مستقیم به آن. امیدواریم مردم و متولیان به خود آیند و از ویرانی بیشتر این شهر جلو گیری شود. مشهد از تمام جهات پتانسیل و استعداد آن را دارد که یکی از بهترین شهر های دنیا باشد ولی این امر نیاز به مردمی اگاه تر و مدیرانی کارآمد تر دارد.
همان گونه که در عکسهای وبلاگ شهروند اینجانب مشاهده می کنید در روز دوشنبه دوم فروردین هشتاد و هفت، انتهای پیروزی بیست و چهار ، پشت شهرک لویزان ، و به عبارتی محله ی نجفی ، محله ای که در جوار نخاله های بنایی، هزاران نفر زندگی می کنند. بسیاری از مردم برای تفرج به آنجا می آیند.
چند بار نیز برای از بین بردن سگهای ولگرد منطقه به سازمان بهداشت گذارش شده ولی اقدام کامل و مقتضی انجام نداده اند. همانگونه که در عکس ها مشاهده می نمایید ، یک کامیون حمل نخاله بنایی در این روز( که از قضا هفته زمین هم هست ) در حال تخلیه این نخاله ها در این منطقه ی شهری است.مسئولین محترم و مأمورین گرامی نیز در حال نصب پلاکارد در خیابان های شهر در ارتباط با هفته زمین هستند. لذا هم وجود این نخاله ها ی بنایی و هم سگهای ولگرد ، سلامت مردم منطقه و کودکان آنها را به شدت تهدید می کند. کار تصرف اراضی و تغییر منابع طبیعی به مسکونی نیز با یاری ساخت و پاخت ها و پارتی بازی های اداری، همچنان در این منطقه و دیگر مناطق مشهد و اطراف آن ادامه دارد. بحران مدیریت ناکارآمد در مشهد نیز به این قضایا دامن می زند.بسیاری از زمین های کشاورزی نیز بی رویه تبدیل به ساختمان و ویلا گردیده تا این فاجعه کامل شود. زمین هایی که برای آماده شدن خاک آنها دویست و پنجا سال زحمت و برآوری لازم است، اینگونه نابود شدند. بدیهی است از کشاورزی در این مشهد و روستا های اطراف آن ، نیز اثر قابل توجهی نمانده ونخواهد ماند .شش میلیون مسافری که در سال (سال ۱۳۸۷) به مشهد آمدند و چند میلیون مشهدی که از شهر های دیگری چون اصفهان و شیراز بازدید نموده اند ، مفهوم مدیریت نا کارآمد در مشهد را بهتر درک می کنند و گواه هستد به این مورد. مشهد به یک تونل وحشت و پردود و پر ترافیک بیشتر شباهت دارد تا یک شهر زیبا و تمیز و دوست داشتنی . در آمدن از این بحران یک تلاش گسترده و ملی را طلب می کند.
بیشتر مناطق حاشیه مشهد پر از نخاله های بنایی است. این نخاله ها با آلودگی زیست محیطی خود و تهدید بهداشت بزرگ شهر مشهد، ضمن زشت کردن چهره ی شهر، به شدت به سلامت شهروندان به ویژه کودکان صدمه می زند.
در کشور های متمدن امروزی، آلوده نمودن محیط شهر که بماند ،حتی یک نفر جسارت نمی کند یک زباله بسیار کوچک در بیابان رها کند . زیرا هم نظارت قوی دولت هست و هم مردم بسیار به امور مملکت خود حساس هستند و احساس مسئولیت بسیار زیادی دارند. لذا از مردم عزیز انتظار می رود اجازه ندهند که عده ی قلیلی با سرنوشت شهر و سلامت کودکانشان بازی کنند و زندگی انها را به تباهی بکشند. یک گذارش ساده و پی گیری ان به حل بسیاری از مشکلات کمک می کند. از شهرداری نیز انتظار می رود مأوران کار آمدتری را به نظارت بگمارند. مسئول مستقیم آلودگی شهر و تهدید بهداشت جامعه ، سازمان حفظ محیط زیست ، سازمان بهداشت ، شهرداری و ... هستند. مردم هم باید همکاری لازم را داشته باشند. بدون زحمت نمی توان شهر و کشور سالمی داشت.
به عنوان نمونه یکی از عکس های اینجانب در اولین جشنواره جوانان که در ارومیه زیر نظر ارشاد اسلامی برگزار گردید ، از برگزیدگان جشنواره شد و در کاتالوگ آن چاپ گردید ، ولی همان عکس در مشهد توسط اداره ی ارشاد اینجا، با بی مهری و نگاه مغضوب مواجه شد.سلیقه ای برخورد کردن متولیان مشهدی با دین ، موجب گریز بیشتر جوانان خوب و خونگرم این شهر از مذهب شده است . این زنگ خطر مدت هاست که به صدا در آمده است ولی کو گوش شنوا.امکانات تفریحی برای جوانان و مردم این دیار بسیار نادر است و این موجب بالا رفتن درصد معتادان گردیده و جرائم نیز افزایش یافته است. حیف این شهر که عده ای کوتاه نگر تیشه به ریشه ی آن زدند .گناه بیراهه رفتن بسیاری از جوانان و مردم به گردن آنهاست. مردم نیاز به علم ، هنر، تفریحات سالم و ... دارند. در اینجا نود درصد هنر به مراسم مذهبی خلاصه می شود.
از دین بد دفاع کردن ، ظلم بیشتری است تا حمله ی مستقیم به آن. امیدواریم مردم و متولیان به خود آیند و از ویرانی بیشتر این شهر جلو گیری شود. مشهد از تمام جهات پتانسیل و استعداد آن را دارد که یکی از بهترین شهر های دنیا باشد ولی این امر نیاز به مردمی اگاه تر و مدیرانی کارآمد تر دارد.
همان گونه که در عکسهای وبلاگ شهروند اینجانب مشاهده می کنید در روز دوشنبه دوم فروردین هشتاد و هفت، انتهای پیروزی بیست و چهار ، پشت شهرک لویزان ، و به عبارتی محله ی نجفی ، محله ای که در جوار نخاله های بنایی، هزاران نفر زندگی می کنند. بسیاری از مردم برای تفرج به آنجا می آیند.
چند بار نیز برای از بین بردن سگهای ولگرد منطقه به سازمان بهداشت گذارش شده ولی اقدام کامل و مقتضی انجام نداده اند. همانگونه که در عکس ها مشاهده می نمایید ، یک کامیون حمل نخاله بنایی در این روز( که از قضا هفته زمین هم هست ) در حال تخلیه این نخاله ها در این منطقه ی شهری است.مسئولین محترم و مأمورین گرامی نیز در حال نصب پلاکارد در خیابان های شهر در ارتباط با هفته زمین هستند. لذا هم وجود این نخاله ها ی بنایی و هم سگهای ولگرد ، سلامت مردم منطقه و کودکان آنها را به شدت تهدید می کند. کار تصرف اراضی و تغییر منابع طبیعی به مسکونی نیز با یاری ساخت و پاخت ها و پارتی بازی های اداری، همچنان در این منطقه و دیگر مناطق مشهد و اطراف آن ادامه دارد. بحران مدیریت ناکارآمد در مشهد نیز به این قضایا دامن می زند.بسیاری از زمین های کشاورزی نیز بی رویه تبدیل به ساختمان و ویلا گردیده تا این فاجعه کامل شود. زمین هایی که برای آماده شدن خاک آنها دویست و پنجا سال زحمت و برآوری لازم است، اینگونه نابود شدند. بدیهی است از کشاورزی در این مشهد و روستا های اطراف آن ، نیز اثر قابل توجهی نمانده ونخواهد ماند .شش میلیون مسافری که در سال (سال ۱۳۸۷) به مشهد آمدند و چند میلیون مشهدی که از شهر های دیگری چون اصفهان و شیراز بازدید نموده اند ، مفهوم مدیریت نا کارآمد در مشهد را بهتر درک می کنند و گواه هستد به این مورد. مشهد به یک تونل وحشت و پردود و پر ترافیک بیشتر شباهت دارد تا یک شهر زیبا و تمیز و دوست داشتنی . در آمدن از این بحران یک تلاش گسترده و ملی را طلب می کند.
بیشتر مناطق حاشیه مشهد پر از نخاله های بنایی است. این نخاله ها با آلودگی زیست محیطی خود و تهدید بهداشت بزرگ شهر مشهد، ضمن زشت کردن چهره ی شهر، به شدت به سلامت شهروندان به ویژه کودکان صدمه می زند.
در کشور های متمدن امروزی، آلوده نمودن محیط شهر که بماند ،حتی یک نفر جسارت نمی کند یک زباله بسیار کوچک در بیابان رها کند . زیرا هم نظارت قوی دولت هست و هم مردم بسیار به امور مملکت خود حساس هستند و احساس مسئولیت بسیار زیادی دارند. لذا از مردم عزیز انتظار می رود اجازه ندهند که عده ی قلیلی با سرنوشت شهر و سلامت کودکانشان بازی کنند و زندگی انها را به تباهی بکشند. یک گذارش ساده و پی گیری ان به حل بسیاری از مشکلات کمک می کند. از شهرداری نیز انتظار می رود مأوران کار آمدتری را به نظارت بگمارند. مسئول مستقیم آلودگی شهر و تهدید بهداشت جامعه ، سازمان حفظ محیط زیست ، سازمان بهداشت ، شهرداری و ... هستند. مردم هم باید همکاری لازم را داشته باشند. بدون زحمت نمی توان شهر و کشور سالمی داشت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}