اهمیت و آداب تلاوت قرآن کریم
 
نویسنده: حسن نجفی
اگر سخنی برای انسان اهمیت داشته باشد ، با سکوت و دقت فراوان به آن گوش فرا می دهد ، و کدام کلام بالاتر و مهم تر از کلام خالق هستی که جهان را آفرید، تنها کسی که می تواند راهنمای بشر به راه سعادت باشد. هنگامی که قرآن خوانده می شود باید خاضعانه در برابر آن نشست و در کمال سکوت و دقت به آن گوش فرا داد و در آن تدبر کرد. وقتى گفته مى شود که قرآن تلاوت کرد در واقع هر دو معنى مورد نظر است یعنى قرآن را از روى تدبر خواند واز آن پیروى کرد بنابراین در «تلاوت» علاوه بر خواندن یک نوع عمل کردن هم هست واگر هم عمل نباشد لااقل انتظار وتوقع آن موجود است.براى همین است که تلاوت مخصوص متون مذهبى وکتابهاى آسمانى وآیات الهى است وبه خواندن نامه ویا یک کتاب معمولى تلاوت گفته نمى شود.یکى از وظایف مهم انبیاء(علیهم السلام) «تلاوت آیات الهى» بود که مى بایست سخنان خدا را با روشى که مخصوص آنهاست به مردم ابلاغ مى کردند و می خواندند واین وظیفه که همان وظیفه پیام رسانى است موجب مواجهه پیامبران با مردم مى شد وعکس العملهاى مختلفى را سبب مى گردید البته پیش ازاین مرحله، خداوند خود آیاتش را بر پیامبران تلاوت مى کرد وآنگاه آنها مأمور به تلاوت بر مردم مى شدند. تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق وانک لمن المرسلین(بقره 252) ، این آیات خداست که به حق بر تو تلاوت مى کنیم وهمانا تو از فرستادگان هستى. تلاوت مصحف شریف و قرآن مجید که یکی از دو ثقل است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای امت خویش به یادگار گذاشت از اهمیت و حقوق فراوانی بهره مند است که هر کسی به راحتی حق آنرا نمی تواند ادا نماید . درباره حق تلاوت حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند : : إنّ حقّ تلاوتِهِ هو الوُقوفُ عندَ ذِکرالجنةِ والنارِ یسأل فى الاولى ویستعیذ من الاخرى هماناحق تلاوت درنگ کردن هنگام ذکر بهشت وجهنم است که اولى را از خدا طلب کند ودر دومى به خدا پناه ببرد.
همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : والذی نفسی بیده! إن حق تلاوته أن یحل حلاله ویحرم حرامه ویقرأه کما أنزله الله (تفسیر ابن کثیر ج1 ص403) : به کسی که جانم در دست اوست همانا حق تلاوت آن (قرآن) آنست که حلال خدا را حلال بشماری و حرام آن را حرام بدانی و آن را همانطور که خدا نازل کرد بخوانی .
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
ان البیتَ اذا کَثُرَ فیه تلاوة القرآن کَثُرَ خَیره واتّسع أهله و أضاء لأهل السماء کما تضىء نجوم السماء لأهل الدنیا.( الکافى, ج2, ص610) : اگر در خانه قرآن بسیار تلاوت شود خیر و برکت آن خانه فراوان گردد و برای اهل خانه گسترده گردد و برای اهل آسمان آن خانه نور افشانی کند همان گونه که ستارگان برای اهل زمین نور افشانی می نمایند .
در روایتى دیگر, امام صادق(ع) فرمود:
القرآنُ عهد اللّه الى خلقه ینبغى للمرء المسلم أن ینظر فى عهده وأن یقرأ منه فى کلّ یوم خمسین آیة. (من لایحضره الفقیه, ج2, ص628)
قرآن, میثاقى است بین خالق و مخلوق و شایسته است یک مسلمان, هر روز به این عهدنامه نظر کند و [حداقل] پنجاه آیه از آن را بخواند.

آداب تلاوت قرآن کریم

آن‎گاه که قاری در محضر قرآن می نشیند و آیه آیه های آن ، جانش را روشن می کند ، در برابر منشوری حضور یافته که «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ » و با معبودی هم‎کلام شده که «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ذات پروردگار آن‎چنان عظیم است که هیچ قلبی را یارای تصویر آن نیست و ژرفای کلامش را جز دل‎های پاک ، کسی درک نمی کند.
پرنده ای که در آسمان بلند این صحیفه ، به پرواز در می آید ، نیکو است آدابی را رعایت کند و خویشتن را به زیورهایی بیاراید که وجود ناچیزش قابلیت درک آن ژرفا را حاصل کند.
در این مقاله برآنیم که در حد توان ، مختصری از این آداب را بیان نماییم:
1ـ طهارت: « لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ », علامه طباطبایى با بیان چند مقدمه, از این آیه چنین نتیجه مى گیرد که:
1) مراد از «مَس», علم به قرآن است.
2) مصداق «مطهرون», مقرّبون هستند (با توجّه به روایت نبوى ذیل آیه که حضرت, همین گونه تفسیر فرمودند).( المیزان, ج19, ص127)
3) مقرّبون, اعم از فرشتگان اند و شامل اهل بیت(ع) هم مى شود.
4) منظور از طهارت, تنها طهارت از نجاست ظاهرى و باطنى نیست; بلکه مراد, پاک کردن قلوب آنها از تعلّق به غیر خداست.
از آن‎جا که کتاب خدا پاک ترین و منزه ترین کلام است ، تنها پاکان می توانند جرعه های حیات ‎بخش آن زمزم زلال را بنوشند و از فیض آن مستفیض گردند ؛ قرآن ، ظاهری «شگفت انگیز» و باطنی «عمیق» دارد: هم‎چنان‎که قاری و حافظ برای تماس با ظاهر چشم نوازِ قرآن ، لازم است با وضو و دیگر آداب طهارت به محضر آن شرفیاب شوند ، برای ادراک آن باطن روح‎بخش نیز لازم است درون را از آلودگی گناه بزدایند و به صفات نیک بیارایند تا با این طهارت قلب، شایستگی هدایت یافتن از این کتاب هدایتگر را بیابند، که « هُدًى لِلْمُتَّقِینَ »
بزرگ مفسر قرآن کریم،‌ حکیم متأله زمان، حضرت آیت الله جوادی آملی دامت برکاته می فرماید: «اگر کسی اهل پاکی و نزاهت نباشد ، تدبر در قرآن نصیبش نمی شود ؛ چون با قلب بسته نمی‎توان به سراغ قرآن رفت.»

طهارت چشم

از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: اعط العین حقّها حق چشم را ادا کنید.
عرض کردند: حق چشم چیست یا رسول الله؟
فرمود: النظر الى المصحف نگاه کردن به قرآن.
زیرا تلاوت قرآن از روى قرآن, طبق حدیث, عبادت است. اگر چشم پاک نباشد توفیق نظر به قرآن را پیدا نمى کند.
2- استعاذه: «وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنْ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه » فصلت /36
استعاذه، ادب معنوی قرآن است و نازل‎ترین درجه‎ی آن این است که بگوید: «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» که به معنای «پناه بردن» است. البته تلاوت کننده‎ی قرآن باید در دل نیز به این مسأله اعتقاد داشته باشد و در تمام مدت قرائت به خدای سبحان پناه ببرد و خود و قلب خود را به او واگذارد و در حصن حصین او متحصن شود تا مبادا وسوسه های شیطانی او را از یاد و نام خدا غافل سازد و به امور دیگر مشغول نماید.
قال الصادق(علیه السلام) : اغلقوا ابواب المعصیة بالاستعاذه وانتحوا ابواب الطاعة بالتسمیة (بحارالانوار ج 92, ص 216 ) امام صادق فرمود: درب هاى گناه را با «استعاذه» (یعنى گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) ببندید ودرب هاى اطاعت را با «تسمیه» (یعنى گفتن بسم الله الرحمن الرحیم) بگشائید.
3ـ تسمیه: « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ » تسمیه فقط گفتن « بسم الله الرحمن الرحیم» هنگام شروع تلاوت نیست ؛ بلکه به این معناست که قاری و حافظ با نام خدا آغاز و با یاد او ختم نماید و در طول مدت قرائت ، از او غفلت نورزد.
استعاذه ، کار تسمیه را نمی کند ؛ زیرا استعاذه یعنی «پناه بردن به پروردگار از شر وساوس شیطانی» و تسمیه یعنی «با نام خدا و یاد او قرائت کردن» ، بنابراین خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ » یعنی با نام حق قرائت کن و این مخصوص حضرت رسول صلی الله علیه و آله نیست ؛ بلکه هر کس در پرتو این نور می نشیند ، باید به گونه ای با نام پروردگار ‌آغاز کند که یاد او در قلبش جلوه گر باشد.
4ـ تدبر: أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (محمد /24)
از امام على(ع) نقل شده است که قرآن را به سرعت قرائت نکنید و در پى آن نباشید که سوره را به آخر برسانید؛ قلوبتان باید به خشوع درآید. ( نهج البلاغه, خطبه 110)
آن حضرت در بیان دیگرى فرمود: قرآن را یاد بگیرید که بهترین سخن است و در آن اندیشه کنید که چون بهار است.( تحف العقول, ص50)
نکته مهم این فرمایش حضرت, آن است که در مرحله یادگیرى فرموده «بهترین سخن» است; ولى در مرحله تفکّر و اندیشه, آن را به «بهار» تشبیه کرده است; بهارى که فصل رویش و زندگى است.
هنگامی که عاشق ، نامه‎ی معشوق را می گشاید و حلاوت کلام آن را به جان می چشاند، همانا با چشم دل می نگرد و با گوش جان می شنود. تدبر در آن «نورٌ علی نور» ، مسأله ای است که در کلام وحی و هم‎چنین در فرمایشات قرآن‎های ناطق، ائمه‎ی اطهار علیهم السلام، مورد تأکید قرار گرفته است. نیاندیشیدن در این کتاب انسان سازی ، به‎خاطر قفلی است که بر دل زده شده و کلیدی جز معرفت قرآنی ندارد.
این کتاب آسمانی که برای هدایت انسان‎ها نازل شده است ، آن‎گاه هدایتگر خواهد بود که پیام آن را بشنویم و درک کنیم و این درک تنها با تدبر صحیح میسر خواهد بود. اگرچه قرائت قرآن و حتا نگاه کردن به آن خطوط نورانی ، چشم و جان انسان را نورانی می کند و دارای اجر است ؛ اما تدبر در آن و عمل کردن به پیام بلند و جاودانی آن ، مسیری است که انسان را از حضیض خاک به اوج افلاک خواهد رساند.
5ـ خضوع و خشوع : تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم ( زمر /23)
آن‎گاه که انسان در برابر کلام آن عظیم ودود، و آن قدیر غفور قرار می گیرد ، باید آن‎چنان که عبد در برابر مولا سر خم می کند، سر فرود آورد و در قلب خود خشوع و در اعضای خود خضوع را احساس نماید. آن درجات رفیع در آن آیات عمیق را تنها قلب‎های خاشع و جوارح خاضع ادراک می کنند و تنها چنین کسانی می توانند پیام عرفانی و ملکوتی این کتاب آسمانی را به جان بخرند.
6ـ استماع: وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (اعراف /204 )
استماع یعنی گوش دادن با دقت. اگر سخنی برای انسان اهمیت داشته باشد ، با سکوت و دقت فراوان به آن گوش فرا می دهد ، و کدام کلام بالاتر و مهم تر از کلام خالق هستی که جهان را آفرید، تنها کسی که می تواند راهنمای بشر به راه سعادت باشد. هنگامی که قرآن خوانده می شود باید خاضعانه در برابر آن نشست و در کمال سکوت و دقت به آن گوش فرا داد و در آن تدبر کرد. اما این تنها مخصوص شنونده نیست؛ بلکه قاری و حافظ خود نیز باید در هنگام تلاوت ، آیات را استماع نماید و سعی در عمل به آن انوار هدایت کند. چنین استماعی است که شاید موجب شود این انسان حقیر و این مخلوق ضعیف ، مشمول رحمت پروردگار واقع شود و به آن صراط مستقیم راه یابد. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه می فرماید:«انصات»، سکوت توام با استماع است.
من استمع الى آیة من کتاب اللّه تعالى کتب له حسنة مضاعفة, و من تلاها کانت له نوراً یوم القیامة.( مسند أحمد بن حنبل, ج2, ح8502)
هرکس به آیه اى از کتاب خدا گوش فرا دهد, خداوند براى او حسنه مضاعف مى نویسد و هرکس آن را تلاوت کند, [آیات آن] همچون نورى در قیامت برایش جلوه خواهد کرد.
کلینى در «اصول کافى» از امام سجاد و امام صادق(ع) نقل مى کند:
من استمع حرفاً من کتاب اللّه عزوجل من غیر قرائةٍ کتب اللّه له حسنة ومحا عنه سیّئة و رفع له درجة.( الکافى, ج2, ص612; کنزل العمّال, ج1, ص535)
اگر کسى حرفى از کتاب خدا را فقط گوش کند و تلاوت هم نکند, خداوند برایش حسنه مى نویسد و گناهى از او محو نموده, درجه اش را بالا مى برد.

تلاوت کنندگان از منظر امام صادق(ع)

امام صادق(ع) تلاوت کنندگان قرآن را به سه گروه تقسیم فرموده و نتیجه عمل آنان را بیان مى فرمایند:
1ـ عده اى براى نزدیک شدن به سلاطین و زورمندان و براى سلطه یافتن بر مردم (قرآن مى خوانند) این دسته اهل آتش اند.
2ـ قاریانى که الفاظ قرآن را از برکرده خوب مى خوانند ولیکن حدود آن را ضایع نموده اند اینان هم اهل آتش اند.
3- و گروهى قرآن مى خوانند تا زیر پوشش آن قرار گیرند. اینان به محکم و متشابه آن اعتقاد دارند فرایض را بجاى میآورند, حلال آن را حلال و حرام آن را حرام دانسته و در مقام عمل تسلیم قوانین قرآننند.
این دسته همان کسانى هستند که دست رحمت الهى آنان را از هر سقوطى نجات مى دهد و آنان اهل بهشت اند و درباره هر که بخواهند حق شفاعت دارند (الحیاه, ج 2, ص 172)