ویژه نامه روز دوم ضیافت الهی

نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد

دعای روز دوّم

خدايا نزديكم كن در اين ماه بسوى موجبات خوشنوديت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت
و موفقم دار در اين روز بخواندن آيات قرآنيت به رحمت خود اى مهربانترين مهربانان
منبع: مفاتیح الجنان

زلال وحی

ویژگیهای قرآن کریم

با استفاده از آيات نوراني قرآن كريم، مي‌توان برخي از خصوصيات اين كتابِ مقدس را اين گونه بيان نمود:

هدايت به استوارترين راه

در آيه‌ي 9 سوره‌ي اسراء خداوندمتعال، قرآن كريم را به استوارترين راه معرفي كرده و مي‌فرمايد:
«إنَّ هذَا القُرآنَ يَهدي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ؛ قطعاً اين قرآن به «آييني» كه خود پايدارتر است، راه مي‌نمايد».

شفا و رحمت براي مؤمنان

خداوند متعال اين حقيقت تابناك را در آيه‌ي 82، سوره‌ي اسراء، اين‌گونه بيان مي‌فرمايد:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ مَا هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤمِنيِنَ؛ و ما آنچه را براي مؤمنين مايه‌ي شفا و رحمت است، از قرآن نازل كريم».

اندرز به پرهيزگاران

قرآن كريم مسلماً اندرزي براي پرهيزگاران است، براي كساني كه آماده‌اند خود را از گناه پاك كنند و راه حق را بپويند؛ براي كساني كه جستجوگرند و طالب حقيقتند. كساني كه اين حد از تقوا را ندارند؛ مسلماً نمي‌توانند از تعليمات قرآن كريم بهره‌ي لازم را ببرند.
خداوندمتعال اين مطلب را در آيه‌ي48، سوره‌ي حاقّه اين گونه بيان فرموده است:
«وَ إِنَّهُ لَتَذكِرَةٌ لِّلْمُتَّقينَ؛ و در حقيقت قرآن تذكري براي پرهيزگاران است».
علاوه بر آيات نوراني قرآن كريم، اين حقيقت روشن در سلام‌الله‌عليه نيز بيان شده است. حضرت عليسلام‌الله‌عليهمكلام ائمه‌ي اطهار مي‌فرمايند:
«خداوند سبحان، هيچ كس را به چيزي مانند اين قرآن اندرز نداده است؛ زيرا قرآن ريسمان محكم خدا و دستاويز مطمئن است. اين قرآن بهار دل‌هاست و چشم‌هاي دانش. براي صيقل دادن دل، چيزي جز قرآن وجود ندارد».1
حضرت نيز مي‌فرمايند:صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلمرسول‌اكرم
«هرگاه كارها همچون پاره‌هاي شبِ‌تار بر شما مشتبه و مبهم گشت، به قرآن روي آورديد كه آن شفيعي است كه شفاعتش پذيرفته و شاكي است كه شكايتش مقبول مي‌شود. هر كه قرآن را فرا پيش خود قرار دهد، او را به سوي بهشت كشاند، و هر كه پشت سر خود قرارش دهد، او را به دوزخ كشاند. قرآن راهنما به سوي بهترين راه است. جدا كننده‌ي حق و باطل است».2

پی نوشت ها:

1. نهج‌البلاغه، خطبه‌ي 176.
2. ميزان‌الحكمه، ح16408.

کلام نور

فواید روزه

پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : المعدة بيت کل داء ، والحمئة رأس کل دواء
معده مرکز و خانه هر دردى است و اجتناب از غذاهاي نامناسب و زياد خوردن اساس و رأس هر داروى شفا بخش است.
و نيز ايشان در جايى ديگر مى فرمايند : صوموا تصحوا ، و سافروا تستغنوا،
روزه بگيريد تا صحت و سلامتى خويش را تضمين کنيد و سفر نماييد تا مالدار شويد ،(ا)
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روايت ديگرى مى فرمايند : لکل شيء زکاة و زکاة الابدان الصيام
براي هر چيزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است(2)
حضرت على (علیه السلام) دراین باره می فرمایند: و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ، تسکينا لاطرافهم و تخشيعا لابصارهم ، و تذليلا لنفوسهم و تخفيفا لقلوبهم ، و اذهابا للخيلاء عنهم و لما فى ذلک من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصيام تذللا. (3)
با روزه گرفتن هاى دشوار ، در روزهايى که واجب است ، اندامهايشان با اين کار آرام مى گيرد و ديده هايشان خاشع و جانهايشان خوار مى گردد و دلهايشان سبک مى شود و خودبينى از ايشان به وسيله اين عبادتها زدوده مى گردد. و با گزاردن چهره هاى شاداب با تواضع بر خاک و با نهادن مواضع سجده بر زمين خود را در مقابل خدا خرد مى نمايند و اينکه با روزه دارى شکمها به پشت مى رسند.
حضرت (على (علیه السلام) در جای ديگرى مى فرمايند: والصيام ابتلاء لاخلاص الخلق .(4)
روزه براى آزمايش نمودن اخلاص مردم است يکى از دلايل وجوب روزه براى مردم ، آزمايش اخلاص مردم است . چرا که روزه در ايجاد اخلاص عمل بسيار مؤثر است.
حضرت علی(علیه السلام) در قسمتى ديگر از نهج البلاغه مى فرمايند : صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب.(5 ) در اين بحث امام يکي از دلايل وجوب روزه ماه رمضان را ، سپر و مانع در مقابل عقاب الهى دانسته اند. يعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان است.
وقتى از حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره فلسفه روزه مى پرسند ، ایشان مى فرمايند :
همانا مردم مأمور به روزه گرفتن شدند تا درد و ناگواريهاى گرسنگى و تشنگى را دريابند و آنگاه استدلال کنند بر سختيهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت که پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه شعبانيه فرمودند : واذکروا بجوعکم و عطشکم جوع يوم القيمة و عطشة؛ به وسيله گرسنگي و تشنگى از روزه داريتان ، گرسنگيها و تشنگيهاى روز قيامت را به ياد آوريد ، که اين يادآوري انسان را به فکر تدارک براى قيامت مى اندازد تا جد و جهد بيشترى در کسب رضاى خدا بنمايد . (6)
امام رضا (علیه السلام) در جايى ديگر درباره فلسفه روزه اين چنين مى فرمايند : علت روزه براى درک درد گرسنگى و تشنگى است تا بنده ، ذليل ، متضرع و صابر باشد . (7)

پی نوشت ها:

پی نوشت ها :
1ـ ارکان اسلام ، ص 108
2- کافى ، ج 4 ، ص 62
3 ـ نهج البلاغه ، خطبه 192
4- نهج البلاغه ، حکمت 252
5- نهج البلاغه ، خطبه 110
6- وسایل الشیعه ، ص 4
7- علل الشرايع ، شيخ صدوق ، بخش روزه

حکمت های شگرف

حكمت 13 نهج البلاغه : روش استفاده از نعمت ها (اخلاقى ، معنوى)
امام علی(علیه السلام) فرمودند : چون نشانه هاى نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسى نعمت ها را از خود دور نسازيد.
حكمت14 : روش برخورد با خويشاوندان (اخلاقى ، معنوى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : كسى را كه نزديكانش واگذارند ، بيگانه او را پذيرا مى گردد.
حكمت15 : روش برخورد با فريب خوردگان (اخلاقى ، اجتماعى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : هر فريب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد.(1)
حكمت16: شناخت جايگاه جبر و اختيار (اعتقادى ، معنوى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : كارها چنان در سيطره تقدير است كه چاره انديشى به مرگ مى انجامد.(2)
حكمت 17 : ضرورت رنگ كردن موها (بهداشتى ، تجمل و زيبايى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : (از امام پرسيدند كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : موها را رنگ كنيد و خود را شبيه يهود نسازيد يعنى چه ؟ فرمود) پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، اما امروز كه اسلام گسترش يافته ، و نظام اسلامى استوار شده ، هر كس آن چه را دوست دارد انجام دهد.
حكمت18 : ره آورد شوم فرار از جنگ (سياسى ، اخلاقى ، نظامى)
و درود خدا برایشان، فرمودند:(درباره آنان كه از جنگ كناره گرفتند) حق را خواركرده ، باطل را نيزيارى نكردند. (3)
حكمت19 : ره آورد شوم هوا پرستى (اخلاقى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : آن كس كه در پى آرزوى خويش تازد ، مرگ او را از پاى در آورد.
حكمت 20 : روش برخورد با جوانمردان (اخلاقى ، اجتماعى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از لغزش جوانمردان در گذيريد، زيرا جوانمردى نمى لغزد جز آن كه دست خدا او را بلند مرتبه مى سازد.
حكمت 21: ارزش ها و ضد ارزش ها (اخلاقى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند: ترس با نا اميدى ، و شرم با محروميت همراه است ، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد.
حكمت 22: روش گرفتن حق (اخلاقى ، سياسى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : ما را حقّى است اگر به ما داده شود ، و گرنه بر پشت شتران سوار شويم و براى گرفتن آن برانيم هر چند شب رُوى به طول انجامد.(4)
حكمت 23: ضرورت عمل گرايى (اخلاقى ، اجتماعى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند: كسى كه كردارش او را به جايى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.
حكمت 24: روش يارى كردن مردم (اخلاقى ، اجتماعى)
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از كفّاره گناهان بزرگ ، به فرياد مردم رسيدن ، و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
1. به هنگام حركت امام [عليه السلام] جهت سركوب شورشيان بصره، سعد و قّاص و محمد بن مسلمه ، و اسامه بن زيد و عبدالله بن عمر آمادة حركت نشدند. امام پرسيد چرا آمادة جهاد نمى شويد ؟ گفتند : از اينكه مسلمانى را بكشيم ناراحتيم ، امام فرمود: بر بيعت من وفا داريد؟ گفتند: آري، امام فرمود به خانه هاى تان برويد. آن گاه حكمت 15 را زمزمه كرد.ند
2. نقد مكتب ولونتاريسم Voluntarism) مكتب اصالت اراده و اختيار) كه هرگونه جبرى را نفى مى كند، زيرا در اسلام انسان با كمك خدا عمل مى كند.
3. حارث ابن حوط هم مخالف جنگ جُمُل بود و به امام گفت من هم مانند سعد وقّاص و عبدالله عمر شركت نمى كنم.
4. اين كلمات را امام [عليه السلام] در روز شورا مطرح فرمود، كه مردم داشتند با عثمان بيعت مى كردند.
منبع: نهج البلاغه

عزیز آل یاسین

ماه مبارک رمضان و امام زمان (علیه السلام)

حضرت آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (رحمت الله علیه ) در کتاب مکیال المکارم آورده است که :
دعا کردن برای امام زمان ( عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) در تمام ماه مبارک رمضان و به خصوص در شب های آن ماه شریف ، سفارش شده ، زیرا که این ماه بهار دعا کردن است و دعا برای آن حضرت هم ، بهترین دعاها می باشد .
از این رو از آن حضرت امر و اهتمام به دعای « افتتاح » در شب های این ماه رسیده است ، بنابراین از خواندن این دعای شریف غافل مشو که جداً دعایی است نفیس که جامع مطالب دنیا وآخرت می باشد .
همچنین در جایی دیگر نقل می کنند که :
حماد بن عثمان می گوید : شب بیست ویکم ماه مبارک بر حضرت امام صادق (علیه السلام) وارد شدم ، ایشان بعد از شب زنده داری واحیای شب قدر و هم چنین بعد از فراغت از نماز صبح این دعا را در حالت سجده تلاوت کردند :
(.... وَ أَن تأذَنَ یَفرَجُ مَن بِفَرَجِهِ فَرَجُ أؤلِیائِکَ وَ أَصفِیائکَ مِن خَلقِکَ وَ بِهِ تُبیدُ الظّالمینَ وتُهلِکُهُم عَجِّل ذلِکَ یا رَبَّ العالَمین؛و فرج کسی را که به فرج او فرج دوستان و برگزیدگان از خلقت گشایش یابند را اجازه فرمایی ، وبه دست او ستمگران را نابود و هلاک گردانی ، زودتر آن را برسان ای پروردگار عالمیان .
منبع: مکیال المکارم ، آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (رحمت الله علیه ) ، ج1 ، ص 78

مواعظ جاوید

‌ امام‌ خمینی‌ (رحمت الله علیه‌) :

ماه‌ مبارك‌ رمضان ماه‌ عبادت‌ است‌.
ماه‌ مبارك‌ رمضان‌، ماه‌ اجتماع‌ است‌، ماه‌ وحدت‌ است‌، ماه‌ خداست‌.
شما در این‌ ماه‌ شریف‌ به‌ ضیافت‌ حق‌ تعالی‌ دعوت‌ شده‌اید (دعیتم‌ فیه‌ الی‌ ضیافة‌ الله) خود را برای‌ مهمانی‌ با شكوه‌ حضرت‌ حق‌ آماده‌ سازید.
در این‌ ماه‌ شریف‌ كه‌ به‌ مهمانسرای‌ الهی‌ دعوت‌ شده‌اید اگر به‌ حق‌ تعالی‌ معرفت‌ پیدا نكردید یا معرفت‌ شما زیادتر نشده‌، بدانید در ضیافت‌ الله درست‌ وارد نشده‌اید و حق‌ ضیافت‌ را بجا نیاورده‌اید.
منبع: کلمات قصار امام خمینی رحمت الله علیه

در محضر ولایت

...حديث صحيح معتبر از پيامبر اكرم (صلّى‌اللَّه‌عليه‌واله‌وسلّم) اين است: «الصّوم جنّة من النّار»؛ روزه، سپر آتش است. از طرق اهل سنت هم همين مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است؛ از جمله اين لفظ: «الصّيام جنّة العبد المؤمن يوم القيامة كما يقى احدكم سلاحه فى الدّنيا»؛ همچنان‌كه شما در دنيا با سلاح و وسيله‌ى دفاعىِ خودتان از خود دفاع مى‌كنيد، در آخرت هم به‌وسيله‌ى روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع مى‌كنيد.
خصوصيت روزه چيست كه تعبير «جنّة من النّار» درباره‌ى آن بيان شده است؟ خصوصيت روزه عبارت است از كفّ نفس. روزه، مظهر كفّ نفس است؛ «و نهى النّفس عن الهوى». مظهر صبر در مقابل گناه و غلبه‌ى مشتهيات، روزه است. لذا در روايات، ذيل آيه‌ى شريفه‌ى «واستعينوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبير كرده‌اند. روزه، مظهر گذشت از خواسته‌هاست. اگرچه زمانِ روزه محدود است - چند ساعت در روز، آن هم چند روز در سال - ليكن به صورت نمادين، يك حركت اساسى براى انسان است. چرا؟ چون هواهاى نفسانى و هوسها و مشتهيات و خواستهاى نفس، همان مسيرى است كه انسان را به گناه مى‌رساند. اين‌طور نيست كه مشتهيات نفسانى با گناه ملازم و از يكديگر اجتناب‌ناپذير باشند؛ نه، بعضى از مشتهيات نفسانى هم حلال است. اما اين‌كه انسان دهنه‌ى نفس را بردارد، نفس خود را بى‌مهار و بى‌دهنه رها كند و اسير مشتهيات آن شود، همان چيزى است كه اميرالمؤمنين (عليه‌الصّلاةوالسّلام) در نهج‌البلاغه فرمودند: «حمل عليها اهلها»؛ او را روى اسب سركشى انداخته‌اند كه دهنه‌ى آن دست اين شخص نيست و اسب سركش هم او را مى‌برد به پرتگاه پرتاب مى‌كند. هواى نفسانى انسان را به سمت گناهان مى‌كِشد.
گناهان، صورت مُلكى عذاب الهى هستند؛ صورت دنيايىِ عذاب الهى هم همين گناهانند. اين‌كه در آيه‌ى شريفه مى‌فرمايد: «انّ الّذين يأكلون اموال اليتامى ظلما انّما يأكلون فى بطونهم نارا» معنايش همين است؛ يعنى شما وقتى كسى را كه مال يتيم مى‌خورد، نگاه مى‌كنيد، ظاهر قضيه اين است كه مالى را بلعيد و حرامى به كيسه‌ى خود زد؛ اما باطن قضيه اين است كه او دارد در درونِ خودش آتش تعبيه مى‌كند؛ اين همان آتش جهنم است. كسى كه لذت حرامى را در اين‌جا آزمايش مى‌كند، اين لذت، صورت ظاهر قضيه است؛ باطن قضيه در آن حيات واقعى آشكار مى‌شود؛ آن جايى كه پرده‌هاى اوهام از جلوى چشم انسان فرو مى‌افتد و حقايق در مقابل او آشكار مى‌شود؛ «هنالك تبلو كل نفس ما اسلفت». آن روز همين لذتِ اين‌جايى و دنيايى عبارت است از يك عذاب و شكنجه‌ى دوزخى. آن روز، روزى است كه واقعيات و حقايق، خود را آشكار مى‌كنند - «هنالك تبلو كل نفس ما اسلفت» - و آنچه را كه انسان انجام داده است، حقايق و بطون و ملكات آن در آن‌جا آشكار مى‌شود. روح ما، ملكات ما و حقايق وجودى ما هم در آن‌جا خودش را نشان مى‌دهد. مولوى مى‌گويد:
اى دريده پوستين يوسفان
گرگ برخيزى از اين خواب گران
پنجه‌ى درنده اى كه يوسف‌ها را در اين‌جا مى‌درد و انسانهاى مظلوم را زير پا له مى‌كند، باطنش گرگ است؛ انسان نيست. اين باطن در آن‌جا خودش را نشان مى‌دهد و ظاهر مى‌شود. ما نبايد قيامت را فراموش كنيم؛ قيامت واقعه‌ى عظيمى است. ما بايد هميشه ياد قيامت را در ذهن خود داشته باشيم و از قيامت بترسيم.
منبع: برگزیده بيانات مقام معظم رهبری در ديدار مسؤولان نظام 06/08/1383

شمیم هدایت

تزکیه نفس

لحن آیات قرآن این گونه است که گاهی تزکیه را نسبت به انسان، گاهی نسبت به خدا و گاهی نسبت به انبیاء می دهد اگر مزکی ما هستیم، پس باید تلاش کنیم و اگر مزکی خدا و انبیاء هستند، دیگر نیازی به تلاش ما نیست. حال این وظیفه به عهده ی کیست؟
حرکت تزکیه به عهده ی ماست و ایجاد حصول و نتیجه با خداست. اگر ما حرکت نکنیم، خداوند و انبیاء هیچ وقت ما را تزکیه نمی کنند (از ماحرکت از خدابرکت) وقتی ما حرکت کردیم، خداوند متعال به حرکت ما نتیجه می دهد. مثلا کسی به امر واجبی (مانند نماز) اهمیت نمی دهد، اگر قصد کرد به آن واجب اهمیت دهد و نماز را از اول وقت بخواند، خداوند متعال در این کار به او توفیق می دهد حال بگوییم خداوند متعال توفیق می دهد یا انبیاء (علیهم السلام)؟ توفیق را هم خدا می دهد و هم انبیاء و اگر انبیاء به ما توفیق بدهند، در واقع خداوند متعال توفیق داده ؛ زیرا انبیاء واسطه ی خداوند هستند. مثلا: اگر شخصی مریض شد، او را نزد متخصص می بریم.
مردم در این گونه موارد سه دسته اند:
1- عده یی خدا را قبول ندارند و خود و دکتر را مستقل در شفای مریض می دانند.
2- عده یی حرکت نمی کنند و می گویند خداوند مریضی را داده و خود او نیز شفا می دهد.
3- عده ی آخر که کار درست را اینها انجام می دهند، حرکت می کنند اما نتیجه را از خداوند متعال
می خواهند و در حال حرکت می گویند «توکلت علی الله» که ان شاءالله ما نیز از این گونه افراد هستیم.
منبع: برگزیده بیانات حضرت آیت الله سید ابوالحسن مهدوی «دامت برکاته» در تاریخ 16/4/83.

نکته های ناب

سرگرمی های سالم

جوان و نوجوان برای رشد و کمال روحی و جسمی هم به فعالیت های بدنی نیاز دارند و هم به طراوت و شادابی روح. باید تفریحات سالم را به گونه ای برای جوانان فراهم کرد که هم وقت آنها را پر کند، و هم بیکار و سرگردان نمانند، و هم در رشد جسمی و روانی آنان تأثیر داشته باشد.
یکی از لذت های حلال و تفریحات نشاط آور، شنا کردن است و در روایات اسلامی فراوان به یادگیری شنا و آموختن فن شنا گری به فرزندان سفارش شده است.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «علموا اولادکم السباحة و الرمایة؛ به فرزندان خود (کودکان و نوجوانان) شنا گری و تیراندازی بیاموزید.»(1)
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شنا کردن علاقه داشتند، با این که می توانستند روزهای جمعه در منزل غسل کنند، اما به کنار رودخانه می رفتند و در رودخانه غسل جمعه و شنا می کردند.
اشعث بن عبد می گوید: یک روز جمعه حضرت علی (علیه السلام) را دیدم در رودخانه ی فرات، شنا می کردند و غسل جمعه انجام می دادند و در آن روز با پیراهنی نو، نماز جمعه خواندند.

پی نوشت ها:

پی نوشت:
1- فروع کافی، ج 6، ص 47.

منبع: منهاج البرائه، ج2، ص 208.

دل نوشته

سلام، ماه خدا!

سودابه مهیّجی
بر بام‏های این همه فراوان، هلال نو رسیده، سوسو می‏زند و صدای آسمان، در دل‏ها فراگیر می‏شود: ای اهل زمین! ماه خدا فرا رسید.
همه برمی‏خیزند و پیراهن‏ها را از سکوت یک ساله می‏تکانند. سجاده‏ها را از سر می‏گیرند... قرآن‏ها، از نو متولد می‏شوند. سفره‏ها رنگ دیگر می‏گیرند؛ رنگ بزم خداوندی؛ رنگ تبرک بی‏دریغ، رنگ مائده‏های آسمانی.
دل‏های وضو گرفته، نفس‏زنان، به درگاه رحمت می‏آیند:
خداوندا! تمام معبرها را در انتظار رسیدن رمضانِ تو، آب و جارو کرده‏ایم. شاهد باش که با آغوش شوق، در به رویش می‏گشاییم؛ پس سفره‏های دست‏هایمان را خالی نگذار

رخصت بندگی

محبوبه زارع
دری را گشوده‏اند به وسعت دامنه اجابت! سفره‏ای را گسترده‏اند به بی‏کرانگی یک دعوت عاشقانه. سلامی را منتظر نشسته‏اند به نیازمندی یک بنده؛ یک عبد ضعیف؛ یک عاشقِ مسکین؛ یک من و یک توِ محتاج! رخصت داده‏اند به نجیبانه‏ترین نگاه معصومی که پناهی جز این آستان غنی نیافته است!

ماه بلوغ معرفت

رمضان، صفحه لاهوتی ملاقات است؛ صفحه‏ای که در دفتر زندگی بندگان، سالی، یک ماه گشوده می‏ماند. صفحه‏ای که در متن آن، عطش بندگی حاکمیت دارد و اوج پادشاهی را ساجدانه‏ترین استغاثه می‏داند. رمضان، ماه بلوغ انسان در پیکره معرفت است و معرفت، همان کلید مقدسی است که ورود به حریم رمضان را اذن می‏دهد.

لبیک به دعوت محبوب

رزیتا نعمتی
بارالها! عهدی را که با تو از ازل بسته‏ام، به آتش گناه شکسته‏ام. به گذشته که نگاه می‏کنم، از پروانه جانم، خاکستری بیش به جا نمانده است. اکنون که درهای آسمان، رو به باز شدن است، حلاوت روزه را به اعضا و جوارحم بچشان؛ به چشمم که جز تو را نبیند و گوشم که جز تو را نشنود؛ که بوی زخم کهنه گناه، مرا ناامید از استشمام بوی تو کرده است. در بگشای که در میهمانی تو، هر آنچه هستم، باز آورده‏ام که تو خود دعوتم کرده‏ای، یا غفّار الذّنوب!

درخواست توفیق

بارالها! در این ایّام که قرآن را نازل فرموده‏ای، نوری به قلبمان نازل فرما تا روشنی صبح همیشگی حقیقت را دریابیم و ما را در نماز، همچون کسانی قرار ده که مراتب شایسته آن را دریافته و ارکان و جوانب آن را نگه‏دارندگانند؛ آنان که جویای همسایگان و پویای هفت آسمانند. توفیقی عطا فرما تا به آن کس که از ما بریده، بپیوندیم.
بارالها! ما را به کرامتی که برای دوستانت وعده کرده‏ای، سزاوار گردان؛ که تو هر چه را اراده کنی، به‏جا می‏آوری، یا رب العالمین.

امید و جرئت بندگی

یازده ماه را پشت سر نهاده‏ام تا به تو رسیده‏ام و اکنون جز خار و خاشاک، در کوله‏بار ندارم تا سر از خجلت بردارم و اذن دخول به حریم محبتت طلب کنم.
پشت دروازه‏های چشم تو می‏ایستم تا خریدار اشک ندامتم باشی و جرئت بندگی را دیگر باره به من عطا کنی.

یاد ابرار

ارباب معرفت

در سال 1297 هـ.ق در روستاي «چرمهين» اصفهان و در خانه‌ي حاج‌علي پناه پسري به دنيا آمد كه نامش را «رحيم» برگزيدند. اجداد آقارحيم ارباب «از مشاهير نجبا و بزرگ‌زادگانِ روستاي چرمهين از روستاهاي معروف لنجانِ اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدين سبب ايشان به لقب ارباب خوانده مي‌شوند».
حاج‌آقا رحيم ارباب شوق فراواني به فراگيري دانش داشتند. خودشان در اين‌باره گفته‌اند:
«از اول شب آماده‌ي مطالعه‌ي كتاب‌هاي علمي مي‌شدم و مطالعه طول مي‌كشيد تا شام حاضر مي‌شد و لذّتِ مطالعه‌‌ي كتاب، مهلت به صرف شام نمي‌داد و غذا سرد مي‌شد. گاهي مطالعه طول مي‌كشيد تا صبح مي‌شد و بعد از تناول غذاي شب و اداي فريضه‌ي صبح، در مجلس درس حاضر مي‌شدم و با شوقِ علم‌آموزي، اعتنا به كمبود خواب نداشتم».
علامه شهيد مرتضي مطهري)رحمت‌‌الله‌عليه(درباره‌ي استاد گرامي شان مي‌فرمايند:
«آقاي حاج آقا رحيم ارباب اصفهاني از علماي طراز اول ما در فقه، اصول، فلسفه و ادبيات عرب و قسمتي از رياضيات قديم مي‌باشند».
حضرت آيت‌الله ارباب در مسايل جهاني و خارج از كشور نيز اگر صلاح مي‌دانستند، اظهار نظر مي‌فرمودند؛ در موقع استقلال الجزاير، فتوايي جهت كمك به مسلمانان و ملت الجزاير و به نفع آنان و عليه دولت فرانسه صادر نمودند.
در خصوص ويژگي‌هاي اخلاقي حاج آقا رحيم ارباب بايد گفت كه:
ايشان به اساتيد خود، احترام فوق‌العاده مي‌گذاشتند مردي بودند كه جذبه‌ي معنويشان، كوچك و بزرگ را به تكريم و تعظيم وا مي‌داشت. هميشه با طمأنينه راه مي‌رفتند و چشم به سوي زمين داشتند. به اندك غذايي قانع بودند، اگر هم به مهماني مي‌رفتند، ساده‌ترين غذا را مي‌خوردند.
ايشان هر سال در منزل خود مراسم عزاداري براي امام حسين(علیه السلام) برپا مي‌كردند و خود در مقابل درب منزل، شخصاً به شركت‌كنندگان خوش آمد مي‌گفتند و آنها را مورد احترام قرار مي‌دادند.
از خصوصيات ديگر ايشان اين بود كه براي سادات ارزش زيادي قايل بودند و جلوتر از سادات مطلقاً راه نمي‌رفتند.
اين آيت معرفت نزديك به يك قرن زيستند و درباره‌ي راز طولاني بودن عمرشان گفته‌اند:
«من هيچ وقت بد خواه كسي نبودم».
سرانجام در 18 ذي‌الحجه 1396 هـ.ق مصادف با 19 آذرماه 1355 هـ.ش و در روز عيد سعيد غدير به ديار باقي عروج نمودند. و پيكر مطهرايشان در تخت‌فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
منبع: گلشن ابرار، جمعي از پژوهشگران حوزه‌ي علميه‌ي قم، ج2، صفحه‌هاي 347 تا 362

حکایتها و هدایتها

ادای نذر قرآنی

نقل است که شیخ طبرسی(رحمت الله علیه) که قبر شریف ایشان در مشهد مقدس است، سکته کرد، اطرافیان به گمان اینکه ایشان وفات نموده اند، وی را دفن کردند. لکن او در قبر بهوش آمده و راه بیرون آمدن را بر خود مسدود دید. در آن حال نذر کرد که اگر خداوند متعال او را نجات دهد کتابی در تفسیر قرآن بنویسد. اتفاقا یکی از گورکنها به قصد دزدیدن کفن شیخ، قبر ایشان را نبش (باز) کرد. زمانی که خواست کفن را باز کند و ببرد، شیخ دست او را گرفت و گفت: نترس، من نمرده ام. لکن بر شدت ترس و وحشت کفن دزد افزوده شد. شیخ دوباره گفت نترس، من سکته کرده بودم و الان به هوش آمدم. چون قادر به حرکت نبود، از او خواست او را به دوش بگیرد و به منزل ببرد. کفن دزد ایشان را به منزل رسانید. شیخ طبرسی او را لباسی زیبا پوشانید و پول خوبی به او داد. پس از آن کفن دزد توبه کرد و آن کار زشت را «نبش قبر» که در اسلام حرام است ترک نمود. سپس شیخ طوسی به نذر خود وفا نمود و شروع کرد به تألیف مجمع البیان که اکنون یکی از تفاسیر مهم قرآن شیعیان است.
منبع: کتاب فوائد الرضویه ص 351.

معرفی کتاب

کتاب دعاهای قرآن کریم

نويسنده‌ي اين كتاب، پس از سيري در قرآن‌كريم، دعاهاي آن را كه بر زبان پيامبران، صالحان و اولياي خدا جاري شده است، گردآروده و با اندك توضيحي بيان كرده است.به گفته‌ي مؤلف محترم، طرح اين كار از حضرت‌آيت‌الله حسن‌زاده‌آملي(دامت بركاته) بوده است كه ايشان را به آن، تشويق كرده است.
مؤلف، آياتي را كه با تعابير و الفاظي چون: «ربّنا؛‌اي‌پروردگارما!» ،« يا رب ؛پروردگارا!» ويا« اللّهم‌ّ؛بارالها!» و تعابير مشابه آمده، به ترتيب تاريخي بر زبان آورنده‌گان آنها تنظيم كرده است.
نخستين كساني كه دعايشان نقل مي‌شود، حضرت‌آدم و حوا هستند كه پس از نافرماني خدا و پشيماني از آن، او را مخاطب ساخته، مي‌گويند: « ربّنا! ظَلَمنَا أنفُسَنَا، پروردگارا! به‌خودمان ستم‌كرديم».
سپس مؤلف، به ترتيب تاريخي، دعاهاي حضرت نوح، ابراهيم، لوط، سربازان طالوت، سليمان، ايّوب، يوسف، يونس، اصحاب كهف، شعيب، موسي، همسر فرعون، زكريا، عيسي را نقل مي‌كند. آن‌گاه، فصلي را به دعاهايي اختصاص مي‌دهد كه خداوند متعال به رسول اكرم)صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلم( آموخت. مؤلف، پيش از نقل هر دعاي قرآني، بستر آن را مشخص مي‌كند و روشن مي‌سازدكه اين دعاي‌خاص، با چه انگيزه‌اي و در چه فضايي انجام گرفته است.
مؤلف محترم، طي مقدمه‌اي كوتاه، اهميت قرآن كريم و دعاهاي آن را بيان مي‌كند و در پايان كتاب دعاهاي قرآن كريم را بر اساس موضوع، در پنجاه و يك موضوع، همچون: صبر، توكل، مناجات با حق تعالي، طلب روزي و قبولي دعا آورده است. طي دعاهاي‌كتاب، هرجا مؤلف ضروري ديده است، به استناد احاديث معصومان(سلام الله علیهم) و تاريخ اسلام، پاره‌اي نكات را يادآور شده است.خوانندگان محترم اين‌كتاب، از اين طريق، با ادعيه‌ي قرآني و زمينه‌ي آنها به خوبي آشنا مي‌شوند.
مؤلف: حسين واثقي ناشر: مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي‌حوزه علميه قم، 1377

احکام

مبطلات روزه

مبطلات روزه نه چیز است که عبارتند از :
1- خوردن وآشامیدن : اگر روزه دار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد ، روزه اش باطل می شود .
2- دروغ بستن بر خداوند متعال و پیامبر ( صلّی الله علیه وآله وسلم ) : اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره یا به مانند این ها به خداوند متعال و پیامبر ( صلّی الله علیه وآله وسلم ) و امامان معصوم ( علیهم السلا م) نسبت دروغ بدهد ، اگرچه فوراً هم بگوید ، دروغ گفتم و یا توبه کند ، روزه اش باطل است .
3- رساندن غبار غلیظ به حلق : رساندن غبار غلیظ به حلق ، روزه را باطل می کند چه غبار چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد ، یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل گرد وخاک .
4- فروبردن سر در آب : اگر روزه دار عمداً سر را در آب فرو برد ، اگر چه باقی بدن او از آب بیرون باشد ، بنا بر احتیاط واجب باید قضای آن روزه را بگیرد .
5- اماله کردن : اماله کردن با چیز روان اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد ، روزه اش را باطل می کند ، ولی استعمال شیاف هایی که برای معالجه است ، اشکال ندارد .
6- قِی کردن : هرگاه روزه دار عمداً قِی کند ، اگر چه به واسطه ی مرض یا غیر آن باشد ، روزه اش باطل می شود .
7- باقی ماندن بر جنابت وحیض ونفاس تا اذان صبح : اگر عمداً تا اذان صبح غسل نکند ، یا اگر وظیفه اش تیمم است و عمداً تیمم ننماید ، روزه اش باطل است .
8- جماع : جماع روزه را باطل می کند ، اگر چه به اندازه ی ختنه گاه داخل شود ، حتی اگر منی هم بیرون نیاید ، روزه باطل است .
9- استمناء : اگر روزه دار استمناء کند یعنی کاری کند که منی از او خارج گردد ،روزه اش باطل است .
منبع:توضیح المسائل مراجع ، سید محمد حسن بنی هاشمی ، صص 957-925