نویسنده: غلامرضا گلی زواره

اشاره

ویژگی‏های برجسته اندیشمندان وارسته همچون شهید آیت الله قدوسی که زندگی آنان سرشار از تلاش‏های علمی، فرهنگی، مبارزاتی و همراه با رنج‏های فراوان است، نمونه‏ای از ارزش‏های الهی به شمار می‏رود. این خداجویان خوش‏خو در حیات بابرکت خود، شمع‏گونه در اشتیاق به معبود از جان مایه نهادند و سرانجام به دیدار حق شتافتند. درنگ در زندگی این اسوه‏های فضل و فضیلت، نعمتی است تا با اقتدار به راه این مربیان تقوا و راست‏قامتان جاویدان تاریخ، فضیلت‏های اخلاقی را در جامعه استوار سازیم و در ترویج فرهنگ فرزانگی و پرواپیشگی کوشا باشیم.

خانواده و ولادت

آخوند ملااحمد، عالمی بزرگ و مرجع امور شرعی مردمان نهاوند و نواحی اطراف آن به شمار می‏رفت. این دانشور بزرگ با کار در زمین‏های کشاورزی خود، زندگی را می‏گذراند. مطالعه، عبادت و رسیدگی به امور شرعی و اجتماعی مردم، محور اصلی زندگی او بود. ملااحمد در پنجم ماه رجب، برابر دوازده مرداد 1306، صاحب فرزندی شد که او را علی نامید. مادر این کودک که از پرورش‏های پرمایه خانوادگی و نجابت ذاتی بهره‏ای داشت، با کوله‏باری از فضیلت و عطوفت، در رونق بخشیدن به کانون این خانواده می‏کوشید و علی قدوسی در دامان پرمهر و محبت این بانو، ایام خردسالی را گذراند.

دوران شکوفایی

شهید آیت‏الله قدوسی که آخرین فرزند خانواده بود، مقدمات تحصیل را در مکتب‏خانه و نزد پدر بزرگوارش آموخت و سپس دانش‏اندوزی را در آموزشگاه‏های جدید پی گرفت. در آن زمان، یکی از روحانیان که برای تبلیغ به نهاوند رفته بود، با وجود آنکه شناخت چندانی از خانواده قدوسی نداشت، یک روز پس از اقامه نماز، بر فراز منبر رفت و در سخنرانی‏اش گفت: دیشب در رؤیایی راستین، رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را مشاهده کردم که با دستان مبارک بر سر پسر ملااحمد عمامه گذاشت. اگر ایشان چنین فرزندی دارد و اکنون در مسجد حاضر است، خود را معرفی کند. پس از آنکه حاضران، علی را به او شناساندند، از منبر پایین آمد، علی را در آغوش گرفت و خطاب به وی گفت: مقامی عالی در انتظارت است، قدرش را بدان. پس از این جریان، تحولی شگفت در وجود علی قدوسی پدید آمد و در سال1321 در حالی که پانزده ساله بود، زادگاه و خانواده را به قصد تحصیل و اقامت در قم ترک گفت.

تحصیلات در قم

آیت‏الله قدوسی، درس‏های مقدمات و سطح حوزه علمیه را نزد استادان وقت از جمله شهید آیت‏الله صدوقی آموخت و پس از آن به درس خارج آیت‏الله بروجردی راه یافت. همچنین او این افتخار را به دست آورد که از محضر امام خمینی رحمه‏الله در فقه و اصول استفاده کند و با همتی عالی، در سال1341 به مقام اجتهاد برسد. شهید قدوسی از همان روزهای تحصیل نزد حضرت امام، به ایشان علاقه‏مند شد و تصمیم گرفت در حیات علمی، آموزشی، سیاسی و اجتماعی خود، آن پیر پارسا را اسوه خود قرار دهد و در پیمودن مسیر تقوا و تزکیه از اخلاق و رفتار ایشان پیروی کند.

خوشه‏چینی از خرمن خرد

یکی از شخصیت‏هایی که در شکوفایی بعد اخلاقی و عرفانی شهید قدوسی بسیار مؤثر بود، علامه طباطبایی است. وی همراه شهید مطهری و شهید بهشتی به محضر این عالم ربّانی راه می‏یافت و جرعه‏هایی از حکمت و معنویت این چشمه ملکوتی را به کام ذهن خویش سرازیر می‏ساخت. او پس از سال‏ها شاگردی نزد آن مفسر عالی‏قدر، چنان مورد توجه علامه قرار گرفت که وی را به دامادی خود پذیرفت و دخترش، نجمه سادات طباطبایی را به عقد ازدواجش درآورد. علامه برای شهید قدوسی احترام ویژه‏ای قائل بود و همواره می‏گفت: « خداوند به این مرد درایت شگفتی داده است.» ازاین‏رو، بخشی از کارهای مهم خویش را به شهید قدوسی می‏سپرد و می‏گفت: «هر وقت امری را به وی تفویض می‏کنم، دیگر از بابت آن آسوده‏خاطرم.»

روزهای مقاومت

گام نهادن آیت‏الله قدوسی در عرصه‏های علمی و عرفانی، وی را از تلاش‏های سیاسی باز نداشت و او در مبارزات مردم ایران به رهبری آیت‏الله کاشانی در سال1331و 1332 در صحنه‏های اجتماعی حضور یافت. سپس با فداییان اسلام ارتباط برقرار کرد و از حامیان نواب صفوی شد و در همان سال‏ها، آموزش‏های نظامی را در مناطق کوهستانی گذرانید و در برپایی تظاهرات مردمی نقش برجسته‏ای داشت.
همچنین تنها کسی که در شهر نهاوند در مقابل حزب توده ایستاد و امکان پیشرفت سرطانی آنان را در این شهر گرفت، شهید قدوسی بود و آن‏قدر پایداری‏اش ادامه یافت که به عقب‏نشنی طرفداران این حزب در نهاوند انجامید.

در نهضت امام خمینی رحمت ‏الله علیه

شهید قدوسی به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام خمینی رحمه‏الله در صف پیش‏تازان نهضت مقدس اسلامی قرار گرفت. او در شمار استادان حوزه علمیه قم، فریاد دشمن‏کوب آن رهبر عالی‏قدر را با تمام وجود لبیک گفت و همراه علما و فقیهان حوزه، با افشاگری‏های پی‏درپی، روشنگری‏های مؤثر و اعتراض‏های شدید از راه نشریات، اعلامیه‏ها و سخنرانی‏ها، به خنثی ساختن نقشه‏های استبداد و استکبار پرداخت. در روزهای اختناق، گروهی از یاران امام یک تشکل مخفی را پدید آوردند که بعدها به گروه یازده نفری موسوم شد. این مجموعه برای نبرد با رژیم شاه، اصلاح نظام آموزشی حوزه و ایجاد تحرک در شخصیت‏های مبارز، نقش عمده‏ای را ایفا می‏کرد. البته در فروردین 1345، اساس‏نامه گروه به‏دست ساواک افتاد و افراد آن تحت تعقیب قرار گرفتند. شهید قدوسی هم که مسئولیت اطلاعات و اخبار این سازمان منسجم را عهده‏دار بود، دستگیر و همراه آیت‏الله ربانی شیرازی در زندان قزل‏قلعه زندانی شد. مزدوران رژیم او را بسیار شکنجه کردند، ولی نتوانستند کوچک‏ترین اعترافی از وی بگیرند.

تأسیس مدرسه حقانی

شهید قدوسی پس از رهایی از زندان دژخیمان پهلوی، به قم رفت و اهداف خویش را در مورد اصلاح ساختار آموزشی حوزه پی گرفت. ازاین‏رو، همراه دکتر بهشتی کوشید با حفظ اصالت‏های حوزه و تکیه بر امتیازها و ویژگی‏های برجسته این نظام، برنامه‏های جدیدی طراحی کند. برنامه‏ریزی دقیق آموزشی، استفاده از روش‏های ارزش‏یابی، آزمون‏های منظم، نظارت مستقیم بر متون درسی، از جمله برنامه‏های او در این راستا بود. چنین تفکر اصلاحی، به تأسیس مدرسه حقانی انجامید که برخلاف مشکلات فراوان و کارشکنی نظام ستم‏شاهی توانست موفقیت‏های امیدبخشی به دست آورد. شاگردانی در این مدرسه تربیت شدند که نیروهای پرتوان، ورزیده و قابل اعتمادی برای نهضت اسلامی بودند و پس از استقرار نظام اسلامی نیز مسئولیت‏های حساسی را بر دوش گرفتند.

بنیان‏گذاری مکتب توحید

از گام‏های ارزشمند شهید آیت‏الله قدوسی برای ترویج ارزش‏های دینی و آشناکردن بانوان با اعتقادات و مبانی فکری اسلام، تأسیس «مکتب توحید» برای بانوان بود که با موج استقبال خواهران از سراسر کشور روبه‏رو شد. جاری ساختن چنین چشمه‏ای در آن فضای تیره و آشفته، از نوآوری، صداقت و استواری شهید قدوسی حکایت دارد. طولی نکشید که ده‏ها خواهر متعهد از این مکتب فارغ‏التحصیل شدند و خدمات ارزشمندی به زنان کشور، فرهنگ و اجتماع کردند. آنها در بسیج زنان بر ضد نظام ستم‏شاهی، بسیار مؤثر بودند.

دادستان دل‏سوز

شهید قدوسی در آستانه ورود امام‏خمینی رحمه‏الله به ایران، یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بود و با توجه به سابقه مدیریت و توانی که در این کار داشت، برخی از مسئولیت‏های حساس به وی سپرده شد.
پس از مدتی، امام در حکمی، ایشان را مأمور ستاد انقلاب اسلامی و دیگر مسائل شهرستان قم کرد.
عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، از دیگر مسئولیت‏هایی بود که امام خمینی رحمه‏الله برعهده شهید قدوسی نهاد. در آن زمان، بسیاری از نیروهای نفوذی و حتی عده‏ای از منافقان در نهاد دادستانی بودند که آن شهید برای آفت‏زدایی و اصلاحات بنیادی، تلاش‏های فراوانی کرد و با مشورت شهید دکتر بهشتی، نیروهای مؤمن و انقلابی را جای‏گزین این‏گونه افراد ساخت. او نخستین کسی بود که آیین‏نامه دادگاه‏های انقلاب را نوشت و تغییرات اصولی و زیربنایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیشنهادهای سازنده او صورت گرفت. تلاش آن شهید بر این بود که مقررات طاغوتی و ضداسلامی محو و قوانین ارزشمند اسلامی جای‏گزین آنها شود.

روحی لطیف

شهید قدوسی افزون بر علم گسترده و مدیریت قدرتمند، انسانی خودساخته و عالمی پرواپیشه بود. او اهل دعا و نماز شب بود. در ماه‏های محرم و صفر، زیارت عاشورایش ترک نمی‏شد و به خواندن زیارت جامعه کبیره اهتمام می‏ورزید. او به پیشگاه خاندان عصمت و طهارت از اعماق وجود ارادت داشت و همه ساله در خانه خودش روضه‏خوانی برقرار می‏ساخت. بسیاری از خطبه‏های نهج‏البلاغه را با تسلط کامل به حافظه سپرده بود و در کلاس‏های درس اخلاق او انوار خاندان عترت جریان داشت. شرکت کردن در درس اخلاق و عرفان او، برای حاضران اثراتی سازنده، رشددهنده و بیدارکننده داشت و تعلقات فناپذیر را فرو می‏ریخت.

دقت در مصرف بیت المال و حق الناس

شهید قدوسی درباره بیت المال و حق‏الناس دقت شگفتی داشت. او از چای، نهار و امکانات اداری استفاده نمی‏کرد و تمامی حساب‏های دادستانی را به منزل می‏برد و شخصا به آنها رسیدگی می‏کرد. در امور حق الناس آن‏قدر دقت داشت که وقتی مشروبات الکلی را توقیف می‏کردند و محتوای شیشه‏های مشروب را به دستور ایشان می‏ریختند، توصیه می‏کرد شیشه‏های آنها به صاحبشان برگردانیده شود و می‏گفت مشروب الکلی حرام است و می‏توان آن را از میان برد، ولی شیشه‏ها شامل این حکم نمی‏شود. با احتیاط بسیار، جلو هر نوع راهی را که امکان داشت ناحق باشد، می‏بست و به همین دلیل، از پذیرش هرگونه هدیه‏ای پرهیز داشت. در طول مدت مسئولیت دادستانی، هرگز حقوقی برای خود در نظر نگرفت و از امکانات و مزایایی که حق او بود، استفاده نکرد، با اینکه جواز استفاده مشروع از این وسایل را خود صادر می‏کرد. او همواره می‏کوشید افرادی را بر بیت‏المال بگمارد که کاملاً متوجه باشند آنچه در اختیارشان است، نزد خداوند حساب و کتاب دقیق دارد و مربوط به عموم مردم است، نه گروهی خاص.

پرواز به سوی سرای قدس

شهید قدوسی، شش فرزند داشت که بزرگ‏ترین آنان محمدحسن قدوسی در دفاع مقدس به شهادت رسید. او خود هم به لقای حق و آرمیدن در بارگاه ملکوت اشتیاق ویژه‏ای داشت و از اینکه در جمع شهدای هفتم تیر سال 1360 نبود و آن سعادت بزرگ نصیبش نگردید، اظهار تأسف می‏نمود. تا آنکه در ساعت هشت و چهل دقیق روز شنبه 14 شهریور 1360، بر اثر انفجار بمبی در دادستانی به فیض شهادت رسید. پیکر پاکش در تهران بر دوش امت مسلمان قرار گرفت و پس از آنکه در این شهر تشییعی باشکوه انجام گرفت، به قم حمل و در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دفن شد. امام خمینی رحمه‏الله به مناسبت شهادتش، پیامی صادر فرمود که در بخشی از آن آمده بود: « شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد.»
منبع: ماهنامه گلبرگ