دست نوشته های شهدا

شهادت

خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که با قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.(1)

قصه مجنون

در طول همین جنجگ هشت ساله جوانانی که طبع و طبیعت جوانی می بایست آنان را به سوی تلذذ و تمتع از مواهب زندگی بکشاند، با یک سخن آن خلف صالح انبیاء و ائمه (علیهم-السلام)، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) از همه چیز گذشتند و با یاد «الله اکبر» هزار پای در میدان هایی گذاشتند که در آنها حتی یک احتمال برای زنده ماندن وجود نداشت و به قلب دشمن می زند.
تو را به خدا یک نفر داستان نگهداری جزیره ی مجنون را برای آقایان آسان پرست تعریف کند تا بفهمند که چگونه می شود تا آنجا در برابر فرمان ولی امر عادل و صالح تسلیم بود که روزهای متمادی در محیط کوچکی که از آسمانش باران خمپاره های «شصت» «هشتاد» و «صدوبیست» و انواع «توپ های روسی، فرانسوی، و... و بمب های «ناپالم» می بارد، ماند و تسلیم دشمن نشد و این همه را فقط برای رضای خدا انجام داد.(2)

مناجات

خدایا! همه ی یاران معشوق سوی معشوق خود شتافتند، این بنده ی حقیر و گناهکار تو با کوله باری سنگین، پر از گناه و غم و اندوه و مشتاق دیدار جماعت و مشتاق پیوستن به اولیای تو مانده است.
خدایا! به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بگو که پیروانش حماسه آفریدند. خدایا! به حضرت علی (علیه¬السلام) بگو که شیعیانش قیامت برپا کردند. خدایا! به امام حسین (علیه-السلام) بگو خونش در رگ ها همچنان می جوشد. بگو از آن خون، سروها روییده اند.(3)

منابع:

1- سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی (رحمت الله علیه) مجله¬ی دیدار آشنا (خانواده) شماره ی 118 تیرماه 1384، ص17.
2- سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی (رحمت الله علیه) مجله¬ی دیدار آشنا (خانواده) شماره ی85 تیرماه 1384، ص17.
3- قسمتی از وصیت نامه¬ی شهید حسین یاری¬نسب مجله ی دیدار آشنا (خانواده) شماره¬ی 126 اسفند84، ص 17