سیمای شخصیتی امام جواد (علیه السلام)

نويسنده: حسين ايمانی يامچی

امام هشتم شيعيان جهان حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام چهل و ششمين بهار عمر شريف خويش را پشت سر گذاشته بود ليكن هنوز جهان به نور جمال نهمين ستاره تابناك آسمان ولايت و امامت منور نشده بود .
و اين موضوع باعث تشويش خاطر و نگرانى شيعيان شيفته ولايت از يك طرف و گستاخى معاندان امامت از سوى ديگر شده بود كه در طليعه سخن از هر كدام نمونه اى ذكر مى شود.
از كلثم بن عمرن روايت شده است كه گفت من به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم : شما كه فرزند دوست دارى پس دعا كن تا خدا پسرى به تو مرحمت فرمايد.
حضرت رضا عليه السلام فرمود: فقط يك پسر به من نصيب مى شود كه او وارث امامت من خواهد بود(1).
حسن بن بشار واسطى گويد: حسن بن قيام صيرفى از من خواست كه از امام رضا عليه السلام براى او اجازه شرفيابى بگيرم و من اجازه گرفتم ، وقتى به محضر امام رسيد گفت : آيا تو امام هستى ؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: بله
گفت : همانا من شهادت ميدهم كه تو امام نيستى .
امام به او فرمودند: تو از كجا مى دانى كه من امام نيستم ؟!
گفت : من از امام صادق نقل مى كنم كه ايشان فرمودند: امام عقيم نمى شود و تو به اين سن رسيده اى و پسر ندارى .
امام رضا عليه السلام سرش را به سوى آسمان بلند كرد و فرمود: خدايا من ترا شاهد مى گيرم كه چندى نمى گذرد مگر اينكه به من فرزندى روزى فرمايى كه زمين را از عدل و داد پر مى كند همانطورى كه از ظلم و ستم پر شده .
حسين بن بشار گويد: ما وقت را محاسبه كرديم فاصله اين ماجرا و تولد امام نهم عليه السلام ماههاى باردارى بود(2).

حكيمه خاتون دختر حضرت موسى بن جعفر عليه السلام روايت مى كند كه : يك روز برادرم حضرت رضا عليه السلام مرا خواست و فرمود: امشب فرزند مبارك خيزران متولد مى شود و لازم است كه تو در زمان ولادت حاضر باشى .
من در حضور حضرت رضا عليه السلام ماندم زمانيكه شب فرا رسيد آن بزرگوار مرا با خيزران و زنان قابله وارد اطاق و خود آن حضرت پس از آن كه چراغى براى ما روشن كرد از اطاق خارج شد و در را به روى ما بست .
زمانى كه درد زايمان بر سبيكه مادر آن حضرت عارض شد و ما او را در ميان طشت جاى داديم ، چراغ خاموش شد و خاموشى آن باعث اندوه ما گرديد.
در همين زمان بود كه نهمين خورشيد امامت طلوع كرد و در ميان طشت جاى گرفت پرده نازكى كه مثل جامه بود آن بزرگوار را فراگرفته بود، نورى از جمال حضرت جواد ساطع شد كه همه اطاق روشن گرديد و ما از چراغ بى نياز شديم .
من حضرت امام محمد تقى عليه السلام را در بر گرفته و در دامنم جاى دادم و آن پرده نازكى كه آن عزيز را احاطه كرده بود از صورت مبارك ايشان دور كردم ، در اين زمان حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام وارد اطاق گرديد و بعد از آنكه امام محمد تقى عليه السلام را در ميان لباسهاى پاك پيچيده بوديم از ما گرفت و آن برگزيده خدا را در ميان گهواره گذاشت و آن را به من سپرد و فرمود: از اين گهواره جدا مشو.
وقتى روز سوم ولادت آن حضرت فرا رسيد چشمان مبارك خود را به سوى آسمان گشود و پس از آنكه به طرف راست و چپ خود نگاه كرد فرمود:
اشهد ان لااله الالله و ان محمدا رسول الله صلى الله عليه و آله من همينكه اين اعجاز از حضرت جواد عليه السلام مشاهده كردم به حضور امام رضا عليه السلام شتافته جريان را به عرض ايشان رساندم حضرت در جواب من فرمود: آن معجزاتى كه بعد از اين از امام جواد عليه السلام خواهى ديد بيش از اين است كه فعلا ديدى (3).
مسعودى درباره اين موضوع از حكيمه خواهر امام رضا عليه السلام چنين نقل مى كند:
حكيمه مى گويد: زمانيكه مادر ابى جعفر عليه السلام حامله شد به امام رضا عليه السلام نوشتم جاريه تو سبيكه حامله شده پس امام - در جوابم - نوشت او ساعت فلان از روز فلان از ماه فلان حامله شده پس زمانى كه او وضع حمل مى كند هفت روز ملازمش باشد. زمانيكه مادرش او را به دنيا آورد به زمين افتاد و گفت : اشهد ان لااله الالله و ان محمدا رسول الله صلى الله عليه و آله .
و در روز سوم عطسه كرد و فرمود: الحمدلله صلى الله على محمد و على الائمة الراشدين .

وقتيكه حضرت جواد عليه السلام متولد شد امام رضا عليه السلام در تمام شب بالاى گهواره اش با آن حضرت گفتگو مى كرد و آن برگزيده خدا را نوازش مى فرمود.
پس از اين كه چند شب متوالى امام اين عمل را انجام ميداد كلثم بن عمران گويد به امام عرض كردم : فدايت شوم براى مردم قبل از ما نيز فرزندانى متولد مى شد آيا همه مردم فرزندان خود را اينطور عادت ميدادند؟
امام در جوابم فرمود:
واى بر تو، اين عمل عادت دادن نيست ، بلكه من علم و دانش به فرزند خودم مى آموزم .
در آن شبى كه حضرت امام محمد تقى عليه السلام متولد شد. حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام به ياران خود فرمود:
امشب پسرى شبيه حضرت موسى بن عمران كه درياها را شكافت براى من متولد شده ، آن بانويى كه يك چنين پسرى را زائيده پاك و پاكيزه است ، آنگاه فرمود: پدر و مادرم فداى آن شهيدى (يعنى امام جواد عليه السلام ) كه اهل آسمان براى او گريه مى كنند آن بزرگوار، شهيد غيظ و غضب خواهد شد. خدا به قاتل آن حضرت غضب مى كند. قاتل آن برگزيده خدا، در دنيا چندان نمى ماند، خداوند او را به سرعت دچار عذاب دردناك خويش ‍ خواهد كرد(4).
و در نقلى ديگر چنين آمده:
خدا به من فرزندى بخشيد كه شبيه است به موسى و مانند عيسى بن مريم است ، يزدان مادر او را پاك آفريد آنگاه فرمود اين فرزند من به جور و ستم كشته خواهد شد.
قاتل و جفا كننده اش بعد از شهادت فرزندم از زندگانى بهره اى نخواهد برد و به زودى گرفتار مى شود(5).

راجع به روز و ماه تولد حضرت امام محمد تقى عليه السلام حداقل چهار قول هست :
1- مرحوم كلينى در اصول كافى و مرحوم شيخ مفيد در ارشاد فقط رمضان 195 ه‍ق را ذكر كرده اند(6).
2- مرحوم فتال در روضة الواعظين و مرحوم ابن شهر آشوب در مناقب(7) و مرحوم اربلى در كشف الغمه روز ولادت را 19 رمضان 195 ه‍ق ذكر كرده اند.
3- قولى هم وارد شده كه 15 رمضان 195 ه‍ ق روز ولادت آنحضرت است .
4- 10رجب 195 ه‍ ق را مرحوم احمد بن محمد عياش را مقتصب الاثر روز ولادت امام نهم دانسته است .
از ايام هفته شب جمعه و به نقلى مضامين وارده در دعاى ناحيه مقدسه قول چهارم را تاءييد مى كند كه:
اللهم انى اسئلك بالمولودين فى رجب محمد بن على الثانى وابنه على بن محمد المنتجب .

كنيه : ابوجعفر، ابوجعفرالثانى نيز گويند، چون ابوجعفر اول كنيه امام پنجم است و بطور خاص ابوعلى هم به امام نهم گفته مى شود(8).
القاب : جواد تقى ، قانع ، مرتضى ، نجيب ، منتجب ، متقى ، زكى ، متوكل ، مرتضى ، المختار، عالم كه اشهر القاب ايشان جواد و تقى است .
نام پدر: حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام ثامن الائمه
نام مادر: سبيكه امام رضا عليه السلام ايشان را خيزران ناميد
مدت عمر: مشهور 25 سال و سه ماه و 3 يا 12 يا 15 يا 18 روز از روى تحقيق 24 سال و كسرى كه كسرى آن : سه ماه و 24 روز، 4 ماه و 20 يا 25 روز، 2 ماه و 15 يا 16 يا 18 يا 20 روز، 1 ماه و 11 يا13 يا15 روز 12، مى باشد.
مدت امامت : هفده سال كه در زمان خلافت ماءمون عباسى به امامت رسيد و در عصر، معتصم به شهادت رسيد(9)
اولاد: پسران : ابوالحسن امام على نقى عليه السلام - ابواحمد موسى مبرقع - حسين - عمران و دختران آن حضرت : فاطمه ، خديجه ، ام كلثوم و حكيمه (10).
و نسل آن حضرت از دو پسر: امام على نقى عليه السلام و موسى مبرقع هستند.
و شيخ مفيد فرزندان ايشان را چنين معرفى مى كند:
على هادى عليه السلام موسى ، فاطمه ، امامه (11).

چندين نقش بر خاتم حضرت جواد عليه السلام نقل شده : 1- حسب الله حافظى بر نگين نقره و به قولى بر عقيق سرخ و اى براى كفايت مهمات مجرب است .
2- الشكر بدوام النعم يعنى سپاس خدا را بخاطر استمرار نعمتها اين كلمه در نگين براى زياد شدن نعمت و ايجاد وسعت در معيشت نفعى عظيم دارد.
3- المهيمن عضدى يعنى نگهبان بازوى من (قدرت من ) اين نيز براى تقويت يافتن بر همه چيز نافع است .
4- نعم القادر الله
5- العزة لله همانند نقش خاتم پدر بزرگوار امام رضا عليه السلام(12) شاعر امام نهم عليه السلام : حماد.
و دربان ايشان : عمروبن الفرات (13).

تركيبى در نهايت كمال نزاكت و ابروهاى كمانى پيوسته باريك و چون گل محمدى سرخ و سفيد، چشم سياه و درشت ، بينى كشيده باريك ، دندانهاى ريز سفيد چون در خوشاب (درخشنده ) گوشهاى بزرگ ، انگشتان رسا و كشيده ، بين دو كتفه گشاده ، كمر باريك ، سينه و شكم هموار و مساوى يكديگر و خطى از موهاى رعنا از ميان سينه تا به نزديك ناف كشيده ، محاسن سياه و برهم پيچيده (فر) گردن بلند قامت متوسط مايل به بلندى ، مفاصل قوى ، در يكى از دو كتف مقدس نقش مهر امامت ظاهر و نمايان بود(14).

پى‏نوشتها:

1-اثبات الوصيه ، مسعودى ص 210 - عيون المعجزات - اصول كافى ج 1 ص 320 - ارشاد ص ‍ 318.
2-اثبات الوصيه ، ص 210.
3-مناقب ابن شهرآشوب - ج 4، ص377
4-اثبات الوصية ص 210.
5-بحارالانوار ج 50، ص 15.
6-كافى ، ج 1، ص 492.
7-روضة الواعظين مجلس 26، مناقب ج 4، ص 379.
8-مناقب ج 4، ص 379 - تهذيب الاحكام شيخ طوسى - ج 6، ص 90 باب37
9-زندگانى حضرت امام جواد و جلوه هاى ولايت - مدرسى چهاردهى ص 23 و 22.
10-تحفة الازهار فى نسب انبياء الائمه الاطهار- دلائل الامامه ص 209
11-ارشاد مفيد ص 316.
12-دلائل الامامه ص 209.
13-ثلاثة ائمه ، ص 56، نورالابصار، ص 282
14-جنات الخلود، چاپ تهران .

منبع:زندگی امام جواد علیه السلام

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله