وقف و نقش آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی
این مقاله بخشی از تحقیقی است که با همکاری سرکار خانم نیرة السادات دانشور حسینی،عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است.
وقف تاریخچهای کهن و سابقهای دیرینه دارد و در اسلام نیز به عنوان یک سنت حسنه مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است. اما هنوز ابعاد و زوایای آن مورد عنایات صاحب نظران و به ویژه اقتصاد دانان قرار نگرفته است.
هدف مقالهی حاضر آن است تا نشان دهد که این نهاد اسلامی میتواند برای حل معضلات امروز جوامع اسلامی کارآیی وسیعی داشته باشد. بحث اساسی مقاله، تأکید بر این واقعیت است که نهاد وقف در طول تاریخ گذشتهی جوامع اسلامی خدمات عمومی مورد نیاز جامعه را به رایگان تهیه و تأمین کرده است.
در این مقاله توضیح داده خواهد شد که با کمک نهاد وقف میتوان رهیافتهای مناسبی برای مباحث فعلی اقتصاد جدید از قبیل تولید کالاهای عمومی، تعدیل ساختاری، تقلیل کسر بودجهی دولت، کاهش اثرات دفع ازدحامی سیاستهای بخش عمومی، توزیع عادلانهی ثروت و درآمد ارائه کرد.
این مقاله پس از نگاه اجمالی به تحولات وقف در ایران، نقش وقف در حل مشکلات و معضلات جوامع اسلامی را بررسی نموده، در پایان به جمع بندی و ارائه ی پیشنهاد می پردازد.
نگاهی اجمالی به تحولات وقف در ایران
سابقه ی وقف در ایران به قبل از اسلام بر میگردد، به طوری که نذورات و وقف اموال به آتشگاهها و معابد در ایران باستان متداول بوده است. در این دوران عمدهترین زمینهای فئودالی، املاک خالصهی وقفی بوده و در دورهی هخامنشیان، معابد بر املاک وسیعی تسلط داشتند که این زمینها از طرف پادشاه و یا بزرگان و فئودالهای محلی به منظور جلب پیشوایان مذهبی به پرستشگاهها هدیه می شد.
ایران در سال 651 میلادی به تصرف سپاه اسلام در آمد و بنا به روایتی زمینهای آن که عنوان «المفتوح عنوة» به آن اطلاق میشد، جزو اراضی موقوفه محسوب گردید. در قرون اولیهی اسلامی اوقاف روند معمولی و عمومی خود را داشت، تا اینکه در نیمهی دوم قرن چهارم هجری دیوان اوقاف ایجاد شد. این دیوان نقشی مشابه وزارتخانه در سازمان اداری امروز را داشت. از جمله وظایف دیوان مذکور کنترل و رعایت مفاد وقف نامهها در خصوص چگونگی بهرهبرداری و نحوهی استفادهی اوقاف بود. اگر متولی وقف در این زمینه کوتاهی مینمود دیوان مزبور وقف را از او بازستانده و جبران خسارات را مطالبه میکرد.(2)
در دورهی سلجوقیان اوقاف گسترش نسبتا زیادی یافت و نظارت ویژهای از طرف حکومت مرکزی بر اوقاف اعمال شد. در این دوران، مخصوصا زمانی که خواجه نظام الملک نقش وزارت را به عهده داشت موقوفات زیادی را به ویژه برای احداث، نگهداری و ادارهی نظامیهها به وجود آورد.
در دوره مغولان به ویژه در اوائل تسلط آنان بسیاری از املاک موقوفه مصادره و به صورت املاک خالصهی دولتی درآمد. ولی پس از تشرف به اسلام خود مشوق اوقاف شدند، به ویژه در دوران غازان خان که موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد.
اهمیت و وسعت موقوفات به ویژه در دوران رشیدالدین فضل الله موجب شد تا تشکیلات منظمی برای ادارهی موقوات و تحت نظارت قاضی القضات به وجود آید. شرح و بسط بیشتر اوقاف این دوره را میتوان در کتاب تاریخ مبارک غزانی ملاحظه کرد. بیشترین توسعه ی اوقاف مربوط به دوران صفویه است.
در این دوران شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول همهی اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کرد. به تبعیت از پادشاه بسیاری از حاکمان مناطق نیز املاک فراوانی را در سر تا سر مملکت به صورت وقف در آوردند.
در این دوران بسیاری از املاک، وقف مقاصد خیریه مخصوصا وقف بقاع متبرکه و از همه بالاتر آستانهی امام رضا (ع) در مشهد و حضرت معصومه (س) در قم شد. شاید بتوان گفت در زمان شاه عباس اول بیش از هر دورهی دیگری بر تعداد املاک موقوفه اضافه شد.
همچنین به دلیل توسعهی فراوان اوقاف در زمان صفویه تشکیلات نسبتا وسیعی برای ادارهی اوقاف ایجاد شد.(3)
در دوره نادر شاه، برخلاف گذشته اوقاف محدود شد؛ به گونه ای که در سالهای آخر سلطنت نادر شاه، طی فرمانی همهی اوقاف به صورت املاک خالصه در آمده و تحت عنوان «رقبات نادری» در دفاتر مخصوصی ثبت شد.
با توجه به اوضاع و احوال پیش آمده در این دوران برخی از متولیان نیز از فرصت استفاده کردند و به دلیل فرصت طلبی یا عدم موافقت با فرمان دولت، وقفی بودن املاک تحت تولیت خود را انکار کردند و یا برای جلوگیری از تصرف دولت به نام خود ثبت می کردند.
بنابراین از زمان نادر شاه حرمت و قداست اوقاف و قبح موقوفه خواری از بین رفت و در واقع از آن تاریخ به بعد هیچ گاه اوقاف عظمت و شکوه قبلی خود را باز نیافت.
بعد از برقراری مشروطیت نیز علی رغم ایجاد وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه سیاست خاص و سازندهای دربارهی اوقاف به اجرا در نیامد.
در سال 1330 قانون فروش املاک موقوفه و در جریان اصلاحات ارضی اجارهی طولانی مدت 99 ساله پیش بینی شد که این قوانین به دلیل مخالفت رهبران مذهبی به صورت کامل به اجرا در نیامد و تنها بهانهای برای از بین رفتن تعدادی از اوقاف شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دی ماه 1363 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و نام آن به «سازمان حج و اوقاف و امور خیریه» تغییر یافت ولی نقش، وظایف و تشکیلات آن به گونهای که با نیازها و تحولات جدید سازگار باشد، تغییر چندانی نیافت.
مصارف وقف
در این بخش عمدهی مصارفی که اوقاف از گذشته ی دور به آنها اختصاص یافته است با رعایت اختصار مورد بررسی قرار می گیرد:
اوقاف و تهیه و تأمین سرمایه ی انسانی
نقش سرمایه ی انسانی در توسعه، از مسائلی است که دربارهی آن تقریبا اتفاق نظر وجوددارد. به قول هاربیسون یکی از اقتصاد دانان معروف توسعه، پایهی اصلی ثروت ملتها را منابع انسانی آن تشکیل میدهد.
زیرا سرمایههای فیزیکی، و منابع طبیعی عوامل فرعی تولیدند، در حالی که انسانها عوامل اصلی تولیدند و سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهند و توسعهی ملی را تحقق میبخشند (4)
عموما سرمایهی انسانی را در آموزش متبلور میدانند و آثار اقتصاد دانانی همچون شولتز، دنیسون، و بکر نشان میدهد که نیروی کار تحصیل کرده شرط لازم توسعهی اقتصادی است،
گرچه در کفایت آن بحث و استدلال بسیار است. وقف در امر آموزش کشورهای اسلامی نقش فوق العاده مهمی را ایفا کرده است. وظیفهی وقف ابتدا، آموزش در مساجد بود. مساجد که عموما وقفی هستند علاوه بر محل انجام فرائض مذهبی،
محل تشکیل جلسات متعدد درس و بحث بود. به عنوان نمونه، مقدسی نویسندهی کتاب احسن التقاسیم گفته است: در مسجد جامع قاهره فقط هنگام عشا 120 مجلس از مجالس علم تشکیل میشد (5)
نقش مساجد در امر تعلیم و تربیت اسلامی تا حدی است که مدارس اولیه شکل و فرم ظاهری مسجد را داشتند.
در تاریخ اسلام همهی مدارس متکی بر وقف، و تحصیل در آنها همگانی و رایگان بوده است.
دانش آموزان و دانشجویان برای تحصیلات متوسطه و عالی خود هزینهای پرداخت نمیکردند و تحصیل در آنها مخصوص قشر خاصی از مردم نبود، بلکه امکانات تحصیل برای همهی اقشار جامعه فراهم بود. (6) ابن خلدون، رواج و گسترش علوم در کشورهای اسلامی را مرهون اوقاف و فراهم بودن امکانات ادامه تحصیل برای دانش پژوهان میداند و در این باره میگوید:
گمان میکنم رواج بازار دانش و پیوستگی سند تعلیم در دانشها و دیگر صنایع ضروری و کمالی در آن سرزمین به سبب فراوانی عمران و ترقی حضارت (تمدن و شهرنشینی) و کمک کردن به طالبان دانش از راه وظایف و مقرریهایی است که از اوقاف برای آنان معین میشود و در نتیجه با توسعه یافتن اوقاف، موجبات رفاه طالبان علم فراهم میآید. (7)
غنیمه معتقد است که در ممالک اسلامی اوقاف از نظر درآمد و بهرهی مستمر از بهترین و بیشترین منابع درآمد برای تعلیم اسلامی بوده است:
پایداری و استمرار تعلیم در اسلام طی قرنهای طولانی و نظم و ترتیب فعالیت علمی در دانشگاهها و دانشکدههای اسلامی به این منبع مالی بستگی داشته است (8).
مشهورترین مدارس وقفی گذشته، مدارس نظامیه خواجه نظام الملک در قرن پنجم هجری است. البته قبل از ایجاد این نظامیهها نیز مدارس وقفی دیگری وجود داشت، از جمله در تاریخ بیهقی آمده است که در عصر سامانیان، امام ابوالحسن محمد بن شعیب بیهقی در نیشابور مدرسهای تأسیس کرد و مبالغی هنگفت از اموال خود را برای ادارهی این مدرسه و کمک به دانشجویان شاغل به تحصیل در آن وقف کرد (9).
خواجه نظام الملک با تأسیس مدارس نظامیه به این نکته توجه کرده بود که برای مبارزه با دشمنان علاوه بر اقدامات نظامی، فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و تبلیغاتی نیز لازم است. نظامیههای معروفی که نیروی انسانی مورد نیاز را تأمین میکردند و در تاریخ از آنها نام برده شده، عبارتند از نظامیههای نیشابور، بغداد، اصفهان، آمل، طبرستان، بصره، بلخ، مرو، هرات، موصل و خواف. هر یک از این نظامیهها دارای موقوفات متعددی بود و از درآمد آنها هزینهی این نظامیهها تأمین میشد.
جرجی زیدان دربارهی حقوق و مزایایی که خواجه نظام الملک برای دانشجویان از محل اوقاف تعیین کرده بود مینویسد:
برای کلیه طلاب علوم و غیر آنان مقرری و انعام تعیین کرده بود و از شام و دیار کشمیر و عراق عجم و عراق عرب و خراسان تا سمرقند عدهی کثیری از خوان احسان این وزیر با تدبیر نیکوکار (ایرانی) بهرهمند میگشت و جمع مقرریهای او سالی شش صد هزار دینار میشد.(10)
با دقت در رقم شش صد هزار دینار حقوق و مزایای سالیانهی دانشجویان در قرن چهارم و یا پنجم هجری میتوان توجه به علم و دانش را در دنیای اسلامی آن روز مشاهده کرد؛ ضمن آن که این هزینه از محل بودجهی دولتی تأمین نمیشده، بلکه از محل اوقاف بوده است. با دقت در این موضوع میتوان به نقش و اهمیت فراوان اوقاف در تأمین سرمایه انسانی پی برد. ابنجبیر که در قرن ششم هجری میزیسته، مینویسد:
در روزگار او سی مدرسه در بغداد بود که ساختمان هر کدام از هر کاخی زیباتر مینمود، با همهی اینها نظامیهی بغداد از همه مهمتر بود. همهی این مدارس با زمینها و مستغلات موقوفه پشتیبانی میشدند(11).
از اوائل سدهی چهارم هجری نهادهای علمی دیگری با عنوان دار العلم به وجود آمد. از جمله قدیمیترین دار العلمها، دار العلم ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلی (324 ه. ق) از ادیبان و فقیهان بنام شافعی در موصل است. این فقیه موقوفات متعددی بر این دار العلم وقف کرد که هر دانشجویی میتوانست با استفاده از نوشت افزار و کمک هزینهی نقدی در آنجا مقیم شود و از امکانات آن استفاده کند (12).
از این تاریخ به بعد کتابخانههای وقفی در کشورهای اسلامی رواج فراوان یافت به گونهای که کمتر شهری یافت میشد که خالی از کتابخانههای وقفی باشد. یاقوت حموی دربارهی گنجینههای کتب وقفی یکی از شهرهایی که از آن باز دید
کرده (مرو شاهجان) و مینویسد:
دسترسی به کتب آنها آسان بود و اقامتگاه من هیچ گاه از حدود دویست جلد از این کتب که بیشتر آنها را بدون سپردن وثیقه دریافت کرده بودم، خالی نبود (13).
از قرن چهارم به بعد کمتر شهری یافت میشد که کتابخانههای وقفی نداشته باشد. تعداد این کتابخانهها در اندلس به حدی رسیده بود که ابوحیان نحوی بر خریدار کتاب عیب میگرفت و میگفت:
«خداوند به تو عقل معاش بدهد [چرا کتاب میخری؟!] من هر کتابی را میخواهم از کتابخانههای وقفی به امانت میگیرم»(14)
علاوه بر نظامیهها، دار العلم و کتابخانههای بزرگ و متعددی در کشورهای اسلامی از محل اوقاف به وجود آمده بود که تماما وظیفه نشر و گسترش علوم را به عهده داشتند.
نقش وقف در تأمین بهداشت و درمان
بهداشت یکی دیگر از کالاهای عمومی است که همواره همهی جوامع به آن نیازمندند. از این جهت تأمین مخارج بهداشت و درمان از جمله مواردی است که واقفان به آن توجه میکردهاند. اوقاف از قدیم الایام در ایجاد و ادارهی بیمارستانها و دانشکدههای پزشکی نقشی اساسی داشته است.ناصر خسرو قبادیانی در سفر نامهی خود ضمن دیدار از بیمارستانی در بیت المقدس چنین اظهار نظر میکند:
«بیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد، و شربت دهند و طبیبات باشند که از وقف مرسوم ستانند (15)
از بیمارستانهای وقفی گذشته به عنوان دانشکدهی پزشکی نیز استفاده میشد. دانشجویان مسائل مربوط به پزشکی را در جلسات درسی که در آنجا تشکیل میشد، فرا میگرفتند و بر بالین بیماران به طور عملی مشاهده و آزمایش می کردند.
در وقف نامهی ربع رشیدی که به صورت یک جلد کتاب به چاپ رسیده است، ضمن بیان مراحل و شرایطی که برای تحصیل علم طب در این موقوفه در نظر گرفته شده آمده است که «متعلمان بایدمردمی زیرک بوده و در تحصیل علم طب با هوش و با جدیت و متدین باشند.
دورهی دروس طب 5 سال قرار داده شده بود. در این 5 سال مدرسان باید دانشجویان را بدان مقام برساند که دانشجویان بتوانند بیماران را علاج کنند و حاذقیت و کاردانی متعلمین نیز باید توسط استاد تأیید میشد (16)
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درچهارمین همایش وقف و امور خیریه گفته است:
طی قرن اخیر دهها بیمارستان، و درمانگاه در سراسر مملکت ایجاد شد و به بخش دولتی واگذار شد که امروزه مراکز پزشکی بسیار مهم و آبرومندی هستند و دانشگاههای علوم پزشکی برای آموزش از آنها استفاده می کنند.
نمونهی اینها، بیمارستان مرحوم نمازی و مرحوم خلیلی در شیراز و بیمارستانهای فیروز آبادی و امیرالمؤمنین و نظایر آن در تهران و... در حال حاضر 64 بیمارستان خیریه با حدود 11،000 تخت بیمارستان با مجوز لازم و پروانهی تأسیس احداث و تجهیز گردیده و اکثر آنها سالها به ارائهی خدمات مشغولند.
علاوه بر آن حدود 340 مرکز بهداشتی درمانی سرپایی و مراکز تشخیصی خدمات خود را تقدیم عموم بیماران به ویژه نیازمندان میکنند (17)
نقش وقف در تولید دیگر کالاها و خدمات عمومی
به طوری که قبلا نیز اشاره شد موارد وقف عموما از کالاها و خدمات عمومی (Public Goods) است. مصطفی السباعی 28 مورد از مواردی را که وقف برای آنها صورت گرفته بر میشمرد. مساجد، مدارس، کتابخانههای عمومی، بیمارستانها، نوانخانهها، آب انبارها، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده عابرین، درمان روانی بیماران و... از این قبیلاند (18)در موقوفات غازانی که مربوط به دوران ایلخانان است، موارد متعددی که برای آنها وقف در نظر گرفته شده آمده است که عموما مربوط به تولید کالاها و خدمات عمومی است و حتی مرغان هوا نیز فراموش نشده است
«انواع مرغان که در شش ماه زمستان که سرما و برف باشد گندم و گاورس مناصفه بر بام ریزند تا بخورند و هیچ کس آن مرغان را نگیرد و هر که قصد ایشان کند در لعنت و سخط حق تعالی باشد»(19).
ابراهیم العسل ضمن بر شمردن اعمال خیریه و نیکو کارانه در تحقق توسعه و ضمن توضیح وقف ذری و وقف خیریهای میگوید:
انواع دیگری از وقف نیز وجود دارد که ما در اینجا برخی از آنها را به عنوان نمونه ذکر میکنیم: وقف روان پزشکی، وقف ازدواج، وقف زبادی (مالی که برای هدیه دادن به افراد یا قشرهای خاص وقف شود)، وقف حیوانات بیمار، وقف کفن، وقف صحن،...(20)
نقش اوقاف در حل مشکلات اقتصادی جدید
وقف میتواند به اهداف اقتصادی دولتهای جدید کمک فراوانی کند. وقف میتواند در کم کردن کسر بودجه ی دولت نقش عمدهای داشته باشد. زیرا کسر بودجه یا ناشی از تقلیل درآمد و یا ناشی از افزایش مخارجی است که دولت معمولا در انجام وظایف خود مجبور به تحمل آن است؛ وقف میتواند در هر دو زمینه یاری رسان باشد،زیرا با ایجاد کالاها و خدمات عمومی دولت از هزینه کردن برای این موارد معاف میشود. مثلا وقتی که یک مدرسه و یا یک بیمارستان از طریق وقف تأسیس میشود و به جامعه خدمت میکند، در واقع دولت از هزینههای ایجاد و ادارهی یک مدرسه و یا یک بیمارستان معاف میشود و این هزینهها را در راههای دیگری به مصرف میرساند.
وقف میتواند در تخفیف آثار دفع ازدحامی (Crowding out effect) نیز نقش داشته باشد. دفع ازدحامی عموما ناشی از این است که دولت کسر بودجهی خود را به دلیل نداشتن منابع مالی دیگر از طریق استقراض تأمین میکند و با این عمل موجب بالا رفتن نرخ بهره و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی میشود.
اوقاف با کمک در تأمین خدمات عمومی، هزینههای دولت را تقلیل و نیاز دولت را جهت استفاده از وجوه استقراضی کاهش میدهد. بنابراین میتوان استدلال کرد که حتی در چهار چوب ابزارهای متعارف IS-IM، اوقاف میتواند به عنوان یک وسیلهی کارا در جهت تقلیل اثر دفع ازدحامی و کاهش نرخ بهره عمل کند. به نظر میرسد
یکی از راههای حذف ربا در جوامع اسلامی تعمیم و توسعهی اوقاف است. گرچه متأسفانه اقتصاد دانان اسلامی تا به حال به این نکته توجهی نکردهاند و حتی در سمینارهای بین المللی که دربارهی ویژگیهای وقف تشکیل شده به آن عنایتی مبذول نشده است (21)
در اقتصاد عموما ایجاد توازن متقابل و تعادل بین دو متغیر عرضه و تقاضا را بدون دخالت مستقیم دولت و از طریق نظام بازار، تعدیل ساختاری گویند. در یک نگاه کلی، عمدهی برنامهها و سیاستهای تعدیل ساختاری (22)
را که در دو دههی اخیر توسط صندوق بین المللی پول (23) و بانک جهانی (24) به کشورهای عضو توصیه شده است میتوان در دو بعد آزاد سازی اقتصادی و خصوصی سازی خلاصه کرد.
منظور از آزاد سازی کلیهی اقداماتی است که در جهت برداشتن کنترلهای دولت از قسمتهای مختلف اقتصاد از جمله بازارهای مالی، بازار کالا و خدمات و بازار کار صورت میگیرد. منظور از خصوصی سازی کلیهی اقداماتی است که برای گسترش حوزهی فعالیت بخش خصوصی انجام می
شود.
نتیجهی نهایی آزاد سازی و خصوصی سازی را در کوچک شدن اندازهی دولت میدانند که همواره به عنوان یک هدف در همهی این برنامهها به صورت صریح و یا ضمنی ملاحظه میشود. اوقاف با اهداف یاد شده همسو است و دولت را از درگیر شدن و رقابت با بخش خصوصی در بسیاری از موارد رهایی میبخشد.
به دلایلی که مفصل در قبل توضیح داده شد اندازهی دولت در حداقل نگه داشته خواهد شد.
از جمله اهداف اصلی دولت در اقتصاد، توزیع عادلانهی درآمد و ثروت است و وقف میتواند وسیلهی مناسبی برای توزیع مجدد و حمایت مستقیم و غیر مستقیم از اقشار آسیب پذیر جامعه باشد، بدون آنکه هزینهای بر بودجهی دولت تحمیل کند.
از دیگر اهداف دولت مبارزه با بیکاری و رسیدن به اشتغال کامل است. اوقاف در تحقق این هدف نیز میتواند کمک مؤثری کند. براساس سنت وقف گروه زیادی از طبقات مختلف جامعه به گونهای با اوقاف در ارتباطند یا در امور مربوط به اوقاف به صورت مستقیم و غیر مستقیم نظارت دارند.
البته در گذشته این ارتباط مستقیم کمتر شده است. طبق بررسیهای به عمل آمده تعداد کسانی که در مؤسسات و املاک وقفی به کار اشتغال دارند نسبت به کسانی که مستقیما توسط دولت به کار گرفته شدهاند میتواند بسیاربالا باشد.
این نسبت مثلا در ترکیه در سال 1931 نزدیک به 10 درصد بوده است (25) که در طی زمان این نسبت کاهش یافته است جالب آنکه اخیرا از دههی 1980 دولت لائیک ترکیه به اهمیت اوقاف پی برده و برای تشویق اوقاف تجدید نظرهای اساسی به عمل آورده است (26)
محمد اسلم حنیف معتقد است که همهی کشورهای اسلامی، اهداف اقتصادی متعددی برای دولتهای خود برگزیدهاند، از جمله توزیع مجدد به نفع فقرا، مداخله در مکانیسم بازار به هنگام لزوم، تهیه و تأمین کالاها و خدمات عمومی، حتی انجام اصلاحات ساختاری از جمله اصلاحات ارضی برای تحقق این اهداف هم که شده دولتهای اسلامی باید از اوقاف حمایت کنند آن را مورد تشویق قرار دهند (27).
اوج تمدن اسلامی دوران عثمانی را میتوان زمانی دانست که اوقاف بیش از هر زمان دیگری توسعه یافته بود. بیشتر افراد جامعه در خانههای وقفی متولد می شدند، در مدارس وقفی آموزش میدیدند و کتابهای وقفی از کتابخانههای وقفی به امانت می گرفتند و به هنگام بیماری در بیمارستانهای وقفی مداوا می شدند
و در زمینهای وقفی به کشت و کار پرداخته و نهایتا در پایان عمر در یک قبرستان وقفی دفن میگردیدند و مراسم عبادی و روحانی زمان حیات و پس از مرگ آنها در مساجد و مراکز وقفی انجام میشد. بنابراین نیازی به خدمات دولت نداشتند. تنها در چنین شرایطی است که دولت حداقل مورد نظر اقتصاد دانان جدید میتواند تحقق یابد.
مشکلات عملی اوقاف
برخی از مشکلاتی را که موجب شده است اوقاف در جوامع اسلامی نتواند نقش بالقوه خود را ایفا کند میتوان به این شرح بر شمرد:تعارض بین اهداف واقف و اهداف اجتماعی
در جریان وقف، واقف با وقف مال و ثروت خویش نحوهی استفاده از آن را نیز تعیین میکند. به عبارت دیگر وقف نامه در واقع دستور العملی است که براساس آن خطوط کلی دلخواه ادارهی موقوفه برای متولیان و ناظرین بعدی معلوم میشود. از آنجا که نیت واقف و عمل بر اساس نیت واقف اهمیت فراوانی دارد و عمل بر اساس نیت او الزامی و تخطی از آن جایز نیست از این رو ممکن است در برخی از موارد بین اهدافی که واقف تعیین کرده و اهداف اجتماعی و مصالح عمومی تعارض پیش آید.افت بهره وری و کارایی مؤسسات وقفی
با گذشت زمان و نبودن انگیزهی مناسب برای متولیان و نداشتن صلاحیت لازم، املاک و تأسیسات وقفی کارایی خود را از دست میدهند و در مقایسه با موارد مشابهی که توسط بخش خصوصی اداره میشود بهرهوری آن کاهش می یابد.
عدم امکان تغییر کاربردی به دلیل تغییر شرایط
شیوهی استفاده از املاک و اراضی به ویژه در مناطق شهری ثابت نیست و با گذشت زمان کاربری آنها تغییر مییابد. در برخی از موارد ممکن است موقعیت مکانی مطلوبتر و ارزش بالاتری کسب کند و در موارد دیگری ممکن است مطلوبیت مکانی خود را از دست بدهد، بنابراین ثابت بودن نوع استفاده، با استفادهی بهینه از آنها تعارض می یابد.جمع بندی
- وقف وسیلهای است برای توزیع مجدد و حمایت از اقشار آسیب پذیر بدون آنکه هزینهای بر بودجهی دولت تحمیل کند.- از طریق وقف میتوان انتخاب کالاهای عمومی مورد علاقهی جامعه را تشخیص داد.
- در هر دورهای از ادوار تاریخی با توجه به موقوفات میتوان پی برد که این تمایل به سمت چه چیزهایی از قبیل آموزش، بهداشت، تأسیسات زیر بنایی و یا خدمات مذهبی مانند روضه خوانی و برگزاری مراسمی از این قبیل بوده است.
- سنت وقف همبستگی اجتماعی بین گروههای مختلف جامعه از جمله اغنیا و فقرا را بیشتر میکند و از تضادهای طبقاتی به میزان قابل ملاحظه ای می کاهد.
- وقف نهادی است که مشارکت مردم را در امور اجتماعی افزایش میدهد و واقف با اقدام آزادانه و داوطلبانهی خود با تخصیص بخشی از دارایی، مراکزی عام المنفعه چون مدرسه، بیمارستان، کتابخانه و از این قبیل را به وجود م یآورد.
- اوقاف از طریق فراهم ساختن امکانات مالی برای عالمان و محققان موجبات توسعهی علمی و نهایتا توسعهی اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازد.
پیشنهادها
برای استفاده مؤثرتر و افزایش کارایی وقف لازم است به این موارد توجه شود:- در جهت تطبیق مسائل مربوط به موقوفات با شرایط تحولات سریع جهان امروز، روشها و برنامههای جدیدی سازگار با نیت واقفین و با حفظ اصالت وقف تهیه و اجرا شود.
- استفاده از نیروهای متخصص و آموزش دیده در ادارهی بهتر اوقاف به منظور توسعهی وقف و افزایش هر چه بیشتر درآمدهای حاصله از اوقاف؛
- در جهت اصلاحات تشکیلاتی همانطور که در بسیاری از کشورهای اسلامی وزارت خاصی تحت عنوان وزارت اوقاف امور مربوط به اوقاف را به عهده دارد، در کشور ما نیز به نظر میرسد که باید مسألهی جایگاه مناسب اوقاف در تشکیلات نظام اداری کشور مورد مطالعه و بررسی مجدد قرار گیرد.
با توجه به دامنهی وسیع موقوفات و وجود ابهامات متعدد شرعی و قانونی به خصوص در مواردی که نوع وقف موضوعیت خود را از دست داده مثلا موقوفه تخریب شده و عملا از حیز انتفاع خارج شده است،
باید تدابیر لازم برای احیا و بازسازی این موقوفات اتخاذ شود و شرایط برای تغییر کاربری این قبیل اوقاف فراهم شود.
- برخی از شیوههای نوین برای ادارهی اوقاف که توسط دیگر کشورهای اسلامی و یا نهادهای اسلامی معرفی شده و منافاتی با مقررات شرعی ندارد پس از تعدیلات لازم اجرا شود. مثلا در یک شیوهی جدید بانکداری اسلامی بانک با یک مؤسسهی وقفی در یک طرح مشخص سرمایه گذاری مشارکت میکند.
به این ترتیب که سود خالص به دست آمده از طرح طبق میزان درصد مشارکت هر کدام در سرمایه گذاری میان آنها تقسیم میشود. ضمنا دو طرف در قرار داد جداگانهای توافق میکنند قسمتی از سود خالص جهت پردخت تدریجی سهم بانک اختصاص یابد.
به طوری که سهمیه ی اصلی بانک به تدریج کاهش یافته و سهم طرف دوم (اوقاف) افزایش مییابد تا نهایتا مالکیت کلی طرح به طور کامل به مؤسسهی وقفی باز میگردد (28).
- باید هر چه بیشتر فرهنگ وقف ترویج شود و در این راه تلاش همه جانبه لازم است تا کاربردهای جدیدی برای پدیدهی وقف به وجود آید و عموم افراد در این امر شریک باشند. شاید به ندرت بتوان صاحب سرمایهای پیدا کرد که بتواند یک بیمارستان کامل وقف کند،
ولی اگر تدابیری اندیشیده شود که سرمایه گذاران کوچک نیز حتی در زمینهی خرید یک دستگاه خاص و یا تجهیز یک اتاق خاص در بیمارستان اقدام کنند و نام واقف به نحوی روی وسیله و یا اتاق مزبور ثبت شود، در ترویج فرهنگ وقف مؤثر خواهد بود.
- اختصاص دادن بخشی از مطالب کتابهای درسی اقتصاد به موضوع وقف، شناخت و اهمیت آن و تشویق و حمایت هر چه بیشتر طرحهای تحقیقاتی مربوط به وقف، جای تأسف است که در هیچ یک از کتب درسی اقتصاد و حتی کتب اقتصاد اسلامی که تا به حال تهیه و تدوین شده، توجه لازم به اهمیت اوقاف مبذول نشده است (29).
- معرفی و تجلیل از واقفان گذشته و حال به صورتهای مختلف در قالب برنامههای تلویزیونی، انتشار کتاب، گزارشهای مخصوص در مجلات و مطبوعات به گونهای که مردم بدانند انجام کارهای خیر توسط آنها مورد تقدیر جامعه و مسؤولان قرار می گیرد.
پی نوشت:
1- تاریخ زندگی روستاییان، ج 1، ص 330.
2- راوندی، مرتضی، ص 751.
3- لمبتون ا. ک. س، ص 223.
4- Harbison F.
5- به نقل از احمد بن سلمان (بی تا)، ص 24.
6- ساعاتی، ص 19.
7- ابن خلدون، ص 894.
8- غنیمه، عبدالرحیم، ص 301.
9- بیهقی، ص 158.
10- جرجی زیدان، ص 627.
11- شبلی، احمد، ص 287.
12- به نقل از ساعاتی، ص 38.
13- همان، ص 36.
14- همان، ص 36.
15- به نقل از سلیمی فر (1370)، ص 151.
16- همان، ص 152.
17- به نقل از میراث جاویدان، 1379، صص 8 و 9.
18- السباعی، مصطفی، صص 260 - 261.
19- سلیمی فرد، ص 148.
20- العسل ابراهیم، ص 194.
21- (IRTI (1987) and Cizakca (1998).
22- tructural Adjustment Policies.
23- International Monetary Fund.
24- World Bank.
25- Cizakca، p.46.
26- Ibid p. 47.
27- (Haneef، Mohamad aslam (1995.
28- احمد مهدی، محمود) 1378 (، صص 136 و 137.
29- به عنوان نمونه مراجعه شود به کتابهای اقتصاد ما، مبانی اقتصاد اسلامی درآمدی بر اقتصاد اسلامی و....
میراث جاویدان
نویسنده: صادق بختیاری
* این مقاله در تاریخ 1402/8/6 بروز رسانی شده است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}