نویسنده: سید هاشم میرلوحی




انگیزه‌ی اسرائیل برای کشتن جان اف کندی:

یهودیان صهیونیست و اذناب آنها، در مدت تقریباً 45 سال گذشته، داستانهایی را در ارتباط با ترور جان اف کندی ساخته‌اند و به نمایش گذاشته‌اند و از پرداختن به حقیقت امتناع ورزیده‌اند.
به راستی چه انگیزه‌ای باعث شد تا یک سازمان، شخصی مانند جان اف کندی را ترور کند؟
آیا اصرار جان اف کندی بر توقف فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل، باعث شد تا یهودیان صهیونیست، تصمیم به ترور او گیرند؟
آیا اسرائیلی‌ها، جان اف کندی را تنها مانع بر سر راه خود، برای دستیابی به بمب هسته‌ای می‌دیدند؟
آیا اگر جان اف کندی - به عنوان رئیس جمهور آمریکا - زنده می‌ماند، اسرائیل می‌توانست کماکان به فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای خود ادامه دهد؟
چرا بلافاصله بعد از ترور جان اف کندی، نه تنها میزان کمک‌های مالی آمریکا به اسرائیل افزایش یافت، بلکه آمریکا با تمام فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل موافقت نمود و مواضع آمریکا در ارتباط با این موضوع، 180 درجه تغییر جهت داد؟
چرا دیوید بن گورین (1) (2) که از آغاز تأسیس رژیم صهیونیستی اسرائیل - یعنی در سال 1948 میلادی - نخست وزیر اسرائیل بود (3)، بعد از درگیری‌های لفظی که با جان اف کندی بر سر مسایل هسته‌ای اسرائیل پیدا کرده بود، به علت شدت عصبانیتی که از جان اف کندی داشت، در 16 جون (ژوئن) 1963 میلادی استعفاء داد؟
بدون شک، ترور جان اف کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا به دستور دیوید بن گورین - یکی از تروریست‌های با سابقه‌ی صهیونیست که به عنوان اولین نخست وزیر اسرائیل گمارده شد - و توسط عوامل سازمان تروریستی اسرائیل (موساد) صورت گرفت و اسناد، شواهد و قرائن گوناگونی، این موضوع را اثبات می‌کند، ولی بیش از 45 سال است که یهودیان صهیونیست سعی داشته‌اند تا به طرق مختلف، مردم آمریکا را فریب دهند و این‌گونه مطرح سازند که جان اف کندی توسط لی هاروی آزوالد (4) - یکی از کارکنان انبار کتب مدارس تکزاس - کشته شده است. یهودیان تاکنون هیچ اسمی از بن گورین و موساد به میان نیاورده‌اند و متأسفانه درصدی از مردم آمریکا نیز باور کرده‌اند که این قضیه توسط لی هاروی آزوالد صورت گرفته است، در صورتی که حقیقت امر این است که آزوالد ضارب کندی نبوده است. در این بخش به این موضوع پرداخته خواهد شد.
کتب زیادی در ارتباط با ترور جان اف کندی منتشر شده است و نگارنده تصمیم ندارد که آن کتب را ترجمه کند، ولی در این مقاله، به بعضی از این کتب اشاره خواهد نمود. بعضی از این کتب به قلم یهودیان صهیونیست نوشته شده است که در این باره، در حاشیه‌ی موضوع اصلی، به نکات مهم دیگری نیز خواهیم پرداخت.

منحرف ساختن اذهان مردم از حقایق، توسط یهودیان:

در این مقطع، در حاشیه‌ی موضوع ترور کندی، لازم است به چند نکته اشاره شود. و اما آن نکات:
1- یکی از ترفندهای یهودیان صهیونیست برای رسیدن به اهدافشان، ایجاد بحران و آشوب در دنیا است، مخصوصاً در کشورهایی که نفوذ بیشتری دارند و رسانه‌های گروهی نیز در دست آنان می‌باشد. مردم را سرگرم قضایایی می‌نمایند و بعد، به دنبال مستحکم نمودن مواضع خود و سلطه‌ی بیشتر بر مردم و حکومت آن کشور می‌باشند.
2- نکته‌ی دیگری را که باید به آن اشاره نمود، پیرامون منحرف ساختن افکار و خنثی نمودن حرکت‌های مخالف یهودیان صهیونیست می‌باشد. وقتی در دوران مختلف، در ارتباط با مباحث و موضوعات گوناگون، قضیه‌ای در مورد یهودیان مطرح شده و حرکت‌هایی علیه آنان آغاز گردیده است، تعدادی از یهودیان - از قشرها و طیف‌های مختلف - خاخام گرفته تا به اصطلاح استاد دانشگاه و غیره - به طرفداری از آن افکار مخالف و حرکت‌هایی که علیه یهودیان صورت می‌گرفته، مطالبی را مطرح ساخته‌اند. به عبارتی دیگر، بعضی از یهودیان صهیونیست، این‌گونه وانمود کرده‌اند که آنها نیز با آن افکار و حرکت‌های مخالف، هم عقیده می‌باشند و مطالبی را علیه یهودیان صهیونیست ابراز داشته‌اند. در مواردی، این مطالب یک مقدار خفیف‌تر و در مواردی اگر لازم بوده و نیازی احساس می‌شده است، شدیدتر هم بوده است. بعد، که به تدریج، توجه مردم و افراد مخالف را به خود جلب نموده‌اند، سعی داشته‌اند تا عنان آن حرکت‌های مخالف را در دست بگیرند و متعاقب آن، موضوعات بی‌اساس را که هیچ ارتباطی با آن قضایا نداشته است، مطرح سازند و افکار عمومی را منحرف کنند و آن حرکت اصلی را به انحراف کشیده و به تدریج، آن را کاملاً خنثی کرده‌اند. این اقدام، فواید زیادی برای یهودیان صهیونیست داشته است که موارد زیر از آن جمله‌اند:
الف- یکی از آن موارد این بوده است که عموم مردم غیر یهودی، این برداشت را داشته‌اند که:
نگاه کنید، همه‌ی یهودیان، ایده‌های صهیونیستی ندارند و حتی در بین یهودیان صهیونیست، افراد منصفی پیدا می‌شوند که این جنایات و ایده‌های صهیونیستی را محکوم می‌کنند و مطالبی را علیه جنایات صهیونیست‌ها ابراز می‌دارند و مقالات و کتبی را می‌نویسند و...
ب- نکته‌ی دیگر این است که با ظاهر شدن این افراد و سوار شدن آنها بر امواج گروه مخالفین و طبل مخالفین را زدن و به تدریج عنان آن حرکت‌های مخالف را در دست گرفتن و متعاقب آن، مطالب انحرافی و یا آرام‌تری را عنوان کردن، به شدت از میزان و شتاب آن حرکت‌های مخالف کاسته است و بدین‌گونه، به راحتی مردم اغفال شده‌اند و به تدریج، آن حرکت‌ها کاملاً خنثی گردیده‌اند. در این رابطه، نمونه‌های بسیاری را می‌توان نام برد که در کشورهای مختلف روی داده است.
در ارتباط با ترور کندی، یهودیان صهیونیست اسرائیلی نیز سعی داشته‌اند این‌گونه اظهار دارند که جان اف کندی از مسایل هسته‌ای اسرائیل آگاه بوده است و هیچ مناقشه‌ای بین اسرائیل و کندی بر سر مسایل هسته‌ای اسرائیل وجود نداشته است. به عنوان مثال، یهود صهیونیستی به نام اونر کوهن (5) که از دانشگاه تل آویو مدرک کارشناسی خود را در سال 1975 میلادی در رشته‌ی فلسفه دریافت کرده و بین سال‌های 1983 تا 1991 میلادی یکی از مدرسین این دانشگاه بوده است، کتابی را تحت عنوان «اسرائیل و بمب (6)» نوشته است. هر چند این یهود صهیونیست در کتاب خود به حقایقی اشاره داشته است، ولی در مجموع، وی سعی داشته است تا اثبات کند که درگیری اساسی بین کندی و اسرائیل بر سر مسایل هسته‌ای اسرائیل وجود نداشته است تا مردم آمریکا این‌گونه تصور نکنند که کشتن کندی توسط عوامل موساد و به دستور بن گورین صورت گرفته است. البته یهودیان، کتاب او را بسیار پسندیده‌اند و از کتاب او تعریف و تمجید کرده‌اند.
در هر صورت، سؤالات متعددی در ارتباط با ترور کندی مطرح است که یهودیان صهیونیست و اسرائیل، یا از پاسخ دادن آنها طفره می‌روند و یا اذهان را به جهت گمراه کننده‌ای هدایت می‌کنند و یا اینکه مطالب کذبی را عنوان می‌نمایند.

اعتقادات بن گورین در مورد تسلیح هسته‌ای اسرائیل:

دیوید بن گورین معتقد بود که رژیم اشغالگر صهیونیستی برای ادامه‌ی حیات خود، به سلاح هسته‌ای نیاز دارد. در این باره اونر کوهن می‌نویسد: بن گورین هیچ احساس گناهی از نیاز [و یا دستیابی] اسرائیل به سلاح‌های کشتار جمعی نمی‌کرد (7). (8)
ایثن برانر (9) از روزنامه‌ی نیویورک تایمز، تلاش همه جانبه‌ی اسرائیل برای ساختن بمب هسته‌ای را یک موضوع مخفی خشمگینانه می‌خواند (10). (11)
همچنین بن گورین موشک‌های هاک (12) [برای کشتار مردم کشورهای اسلامی] از آمریکا درخواست کرده بود (13). از طرفی دیگر، جان اف کندی نیز سعی داشت تا بیانیه‌ی سه جانبه (14) سال 1950 میلادی را دنبال کند (15). در بیانیه‌ی سه جانبه آمده است که اگر در خاورمیانه، کشوری به کشور دیگری حمله نماید، آمریکا به آن کشور متجاوز حمله خواهد نمود.

جر و بحث‌های جان اف کندی و بن گورین بر سر مسایل هسته‌ای اسرائیل:

متأسفانه جر و بحث‌ها در مناظره‌ی بین جان اف کندی و بن گورین که بر سر فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل صورت گرفت، هنوز در آمریکا محرمانه و سری است و از حالت طبقه‌بندی شده، خارج نشده است.
ایثن برانر (16) در تاریخ 31 اکتبر سال 1998 میلادی در روزنامه‌ی نیویورک تایمز (17) که مشاجره‌ی بین جان اف کندی و بن گورین را بر سر فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل «موضوع مخفی لگام گسیخته» (18) می‌خواند، به این موضوع نیز اشاره می‌کند که متن این گفتگو، هنوز توسط دولت آمریکا طبقه‌بندی شده و محرمانه است.
ضمناً، شایان ذکر است که دیوید بن گورین از جوزف کندی (پدر جان اف کندی) نیز متنفر بود و او را نه تنها یک ضد یهود می‌خواند، بلکه اظهار می‌داشت که پدر جان اف کندی در دهه 30 و 40 میلادی، در طرف هیتلر قرار داشته است. یکی از نویسندگان آمریکایی به نام مایکل کالینز پایپِر (19) در کتاب 760 صفحه‌ای خود به نام «نظر قطعی» (20) که یک کتاب خواندنی است و در سال 2004 میلادی به چاپ رسیده است (21) و در کتاب فروشی‌های مهم آمریکا به فروش نمی‌رسد و یهودیان صهیونیست تبلیغات گسترده‌ای را علیه او و کتابش نموده‌اند و تا به حال فقط 30 هزار جلد از کتابش به فروش رسیده است، می‌نویسد: از دیدگاه بن گورین، جان اف کندی یک هامان (22) عصر امروز، (یعنی) دشمن مردم یهودی و کشور اسرائیل بود (23).
مایکل کالینز پایپر در کتاب خود می‌نویسد که اولاً یک خصومت دیرینه‌ای بین جوزف کندی (پدر جان اف کندی) با مایر لنسکی یهود تروریست صهیونیست - رئیس جانیان تبهکار یهود آمریکا - وجود داشت و این موضوع به دورانی باز می‌گشت که جوزف کندی (پدر جان اف کندی) یک رابطه‌ای با تبهکاران آمریکا داشته است (24). (25) ثانیاً زمانی که جان اف کندی نماینده‌ی مجلس سنای آمریکا بود، در استقلال کشور الجزایر دخالت و پا در میانی کرده بود، و لذا یهودیان صهیونیست و پدرخوانده‌ی اسرائیل - یعنی مایرلنسکی - از جان اف کندی تنفر داشتند (26). از طرفی دیگر، زمانی که جان اف کندی خود را برای پست ریاست جمهوری آمریکا کاندید کرده بود، تعدادی از یهودیان نیویورک با وی تماس گرفتند و به او گفتند که اگر او اجازه دهد تا آنها سیاست خاورمیانه‌ی او را برنامه‌ریزی کنند، آنها هزینه‌ی انتخاباتی وی را خواهند پرداخت که جان اف کندی این درخواست را نپذیرفت (27). جان اف کندی تصمیم گرفته بود تا رابطه‌ی خود را با لابی صهیونیست‌های آمریکا قطع نماید و هزینه‌ی آن را نیز بپردازد. لذا در اواخر عمرش، رابطه‌ی خود را کاملاً با لابی صهیونیست‌ها قطع کرده بود. در مجموع، یهودیان صهیونیست آمریکا و سندیکای تبهکاران یهود صهیونیست آمریکا، از جان اف کندی متنفر بودند (28).
مایکل کالینز پایپر در بخش‌های مختلفی از کتاب خود به جنگ محرمانه جان اف کندی و اسرائیل اشاره می‌کند و اساساً در این باره، به سه کتاب که نویسنده دو تا از آنها یهود صهیونیست می‌باشند (29)، استناد می‌کند (30).
مایکل کالینز پایپر در فصل‌های چهارم و پنجم و همچنین در قسمت‌های دیگر کتاب خود به این نکته اشاره می‌نماید که بن گورین - نخست وزیر اسرائیل - بر این باور بود و اظهار می‌داشت که سیاست‌های کندی، تهدیدی را برای بقاء اسرائیل محسوب می‌شود (31).
قبل از اینکه به ادامه‌ی این موضوع پرداخته شود، مناسب است تا به نکات دیگری که مایکل کالینز پایپر در کتاب خود به آنها اشاره می‌کند نیز اشاره‌ای داشته باشیم. در فصل هیجدهم کتاب کالینز در ارتباط با هم پیمانهای اسرائیل در سازمان تروریستی سیا و موساد و همچنین ساواک محمدرضا (پسر رضا قزاق) و ترور رابرت کندی، برادر جان اف کندی (در تاریخ پنجم ژوئن 1968 میلادی) که دادستان آمریکا در زمان جان اف کندی بوده است، به نکات بسیار مهم و خواندنی اشاره شده است (32). رابرت کندی در زمانی ترور شد که خود را کاندید پست ریاست جمهوری آمریکا کرده بود و برای این منظور به ایالات مختلف سفر می‌کرد و در هتل امباسادور (33) در شهر لوس آنجلس ترور شد و براساس اظهارات فیلیپ ملنسون استاد دانشگاه ماساچوست (34)، ضارب اصلی او دستگیر نشده است. ناگفته نماند که رابرت کندی - برادر جان اف کندی - تصمیم داشت تا در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موضوع ترور برادرش را بازگشایی کند. در ضمن، مورد دیگری که مایکل پایپر به آن اشاره می‌کند، قضیه‌ی لاوان (35) در دهه‌ی 50 میلادی است که اسرائیلی‌ها بمب‌هایی را در تأسیسات آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها در مصر کار گذاشتند تا مقصر، مسلمان‌های اصولگرا (اخوان المسلمین) شناخته شوند و بدین طریق، حکومت جمال عبدالناصر متزلزل شود که این موضوع بعداً برملا گردید (36).

فشار کندی بر اسرائیل - در ارتباط با فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل:

فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل، حتی از جانب انگلیس نیز پنهان نگاه داشته شد و محموله‌های هسته‌ای که از انگلیس به اسرائیل ارسال می‌شد، به آمریکا گزارش نمی‌گردید، زیرا در آن دوران، جان اف کندی با ارسال این اقلام مخالفت می‌کرد. در هر صورت، مخالفت کندی با فعالیت غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل، یک موضوعی روشن و آشکار بود که انگلیسی‌ها نیز از آن آگاه بودند و بر همین اساس، صدها محموله‌ی هسته‌ای را که انگلیسی‌ها به اسرائیل ارسال داشتند، به آمریکا گزارش نکردند، زیرا می‌دانستند اگر کندی از این قضیه آگاه شود، ارسال آن محموله‌های هسته‌ای غیر مجاز به اسرائیل را متوقف می‌سازد.
نکته‌ی دیگر اینکه، آمریکایی‌ها می‌گویند جان مک کُن (37) - رئیس وقت سازمان سیا - فعالیت هسته‌ای اسرائیل را به اطلاع کندی رسانده بود و کندی می‌دانست که شیمون پرز، مدیر کل پروژه‌های هسته‌ای اسرائیل است، لذا در تاریخ دوم اپریل 1963 میلادی که شیمون پرز برای دیدار با مایر فلدمن (38) - مشاور رئیس جمهور آمریکا - به کاخ سفید رفت، جان اف کندی نیز مستقیماً سئوالاتی را از شیمون پرز در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل کرد تا از زبان خودِ پرز، مطالب را بشنود و مخالفت خود را مستقیماً در ارتباط با فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل به آنها بگوید.
به هر جهت، شیمون پرز - به عنوان معاون وزیر دفاع اسرائیل - در تاریخ ذکر شده [یعنی در دوم اپریل سال 1963 میلادی (تقریباً 7 ماه قبل از ترور جان اف کندی)] یک دیدار غیر برنامه‌ریزی شده (39) را با جان اف کندی (در دفتر کار کندی در کاخ سفید (40)) داشت. اسرائیلی‌ها صحبت‌های بین کندی و شیمون پرز را در 7 صفحه نوشته‌اند. این دیدار، نیم ساعت طول کشید. در صفحات 3 و 4 (ترجمه‌ی انگلیسی) این گفتگو آمده است:
کندی: شما می‌دانید که ما به دقت، هرگونه دستاورد گسترش هسته‌ای در منطقه [خاورمیانه] را زیر نظر داریم. این موضوع می‌تواند یک وضعیت بسیار خطرناکی را ایجاد نماید. به این دلیل، ما تلاش هسته‌ای شما را زیر نظر داریم. شما در این مورد چه چیزی می‌توانید به من بگویید؟ (41)
پرز: من می‌توانم خیلی واضح به شما بگویم که ما سلاح هسته‌ای را در منطقه شروع نخواهیم کرد و مطمئناً ما اولین کشور نخواهیم بود. (42)
اونر کوهن - یهود صهیونیست - نویسنده کتاب اسرائیل و بمب - می‌نویسد که موضوع هسته‌ای اسرائیل آن قدر برای بن گورین مهم و عزیز بود که او نمی‌توانست حقیقت را در مورد سایت دیمونا - حتی در خلوت - به دولتمردان آمریکا بگوید (43). (44)
سیمور هرش یهود صهیونیست (45)، روزنامه‌نگار روزنامه‌ی نیویورک تایمز و برنده جایزه‌ی پالیتزر (46)، در کتاب خود به نام «گزینش سامسون: زرادخانه‌های هسته‌ای اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا (47)» به این نکته اشاره دارد که تعهد و اعتقاد شدید جان اف کندی [برای ممانعت از گسترش فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای] باعث شده بود تا او به شدت با برنامه‌های [غیر صلح‌آمیز] هسته‌ای اسرائیل مخالفت نماید و از آغاز، فشار زیادی را بر اسرائیلی‌ها وارد نماید تا اسرائیل به فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای خود پایان دهد.
جان اف کندی راجع به فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل به چارلز بارتلت (48) می‌گوید: این مادر به خطاها [یعنی اسرائیلی‌ها] در ارتباط با قدرت هسته‌ای خود دائماً به من دروغ می‌گویند (49).
مطلبی را که پرز در دیدار با جان اف کندی در کاخ سفید گفت، یک کذب محض بود، زیرا اولاً پرز در آن زمان، سرپرست فعالیت‌های هسته‌ای غیر صلح‌آمیز اسرائیل بود و از تمام فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل خبر داشت و ثانیاً او می‌دانست که اسرائیل تنها کشوری در منطقه است که به دنبال بمب هسته‌ای - برای کشتار مردم دنیا - می‌باشد.
نه تنها اونر کوهن یهود صهیونیست در کتاب خود (به نام اسرائیل و بمب) راجع به فشار کندی بر اسرائیل - پیرامون توقف فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل - سخن می‌گوید، بلکه یهودیان صهیونیست دیگری در ارتباط با این موضوع، مطالبی را اظهار نموده‌اند. به عنوان مثال، جرالد ام استاین بِرگ (50) یک یهود صهیونیست است که به عنوان استاد علوم سیاسی در دانشگاهی در تل آویو (51) تدریس می‌کند. او می‌گوید: بین سال‌های 1961 تا 1963 میلادی، دولت کندی فشار زیادی را بر بن گورین (برای پذیرفتن بازرسی‌های بین‌المللی از سایت دیمونا و همچنین کناره‌گیری اسرائیل از تولید سلاح‌های هسته‌ای) وارد نمود. ظاهراً این فشار باعث نشد تا اسرائیل سیاست خود را تغییر دهد، ولی باعث استعفای بن گورین در سال 1963 میلادی گردید (52). (53)
کندی نامه‌ای را در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل و درخواست بازرسی مرتب از سایت هسته‌ای اسرائیل به بن گورین نوشت. نامه کندی به بن گورین در تاریخ شنبه 15 ژوئن به وال ورث باربر (54) (سفیر آمریکا در اسرائیل) فرستاده شد تا به بن گورین بدهد.
اونر کوهن یهود صهیونیست اسرائیلی در کتاب خود می‌نویسد که نامه‌ی کندی به دست بن گورین نرسید و بن گورین این نامه را نخواند، زیرا او استعفا داد و از نظر اشکول (نخست وزیر اسرائیل بعد از بن گورین)، از نظر سیاسی، درخواست جان اف کندی برای بازدید از سایت هسته‌ای اسرائیل در دیمونا، نامناسب بود و با حاکمیت ملّی اسرائیل ناسازگار بود. کوهن می‌نویسد که نامه‌ی کندی، یک وضعیت نزدیک به بحران را برای دفتر نخست وزیری اسرائیل ایجاد نمود (55). (56)
نامه‌ی جان اف کندی به نخست وزیر اسرائیل - لِوی اشکول (57) - نیز حاکی از آن است که کندی مخالف فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل بوده است و او خواستار این موضوع بوده که آمریکا به طور مرتب، از تأسیسات هسته‌ای دیمونای اسرائیل (که اسرائیل در این مرکز بمب‌های هسته‌ای زیادی را ساخته است) بازرسی نماید.
مایکل کالینز پایپر در کتاب خود می‌نویسد که فشار جان اف کندی بر اسرائیل، با استعفای بن گورین پایان نیافت، بلکه افزایش یافت (58).
به هر صورت، دیوید بن گورین به علت عصبانیتی که در ارتباط با مخالفت جان اف کندی با فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل داشت، از سِمَتِ خود استعفا داد و بعد از او، لِوی اشکول نخست وزیر اسرائیل شد. جان اف کندی این قضیه را دنبال نمود و نامه‌ای را به لِوی اشکول نوشت.
بعد از استعفای بن گورین، کندی به فشارهای خود بر اسرائیل ادامه داد. اونر کوهن یهود صهیونیست در کتاب خود (به نام اسرائیل و بمب) می‌نویسد که بعد از استعفای بن گورین، جان اف کندی به لِوی اشکول نوشت که اگر اسرائیل اجازه ندهد تا آمریکا اطلاعات موثقی را از فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل کسب کند، تعهد و حمایت آمریکا از اسرائیل به خطر خواهد افتاد [یعنی آمریکا به تعهدات خود عمل نخواهد کرد و از اسرائیل حمایت نمی‌کند].

ترور جان اف کندی توسط عوامل موساد:

از دیدگاه بن گورین، جان اف کندی که مانعی بر سر راه فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل بود، باید کشته می‌شد، تا معاون کندی - لیندن جانسون - سیاست همکاری با اسرائیل در تمام زمینه‌ها را دنبال نماید. در این باره، مایکل کالینز پایپر می‌گوید بعد از ترور کندی، سیاست آمریکا در ارتباط با اسرائیل، 180 درجه تغییر نمود و این حقیقتی مسلم، روشن و انکار ناپذیر است (59). لذا جان اف کندی در تاریخ 22 نوامبر سال 1963 میلادی در شهر دَلِس (دالاس) در ایالت تکزاس توسط یکی از عوامل موساد به طرز بسیار ماهرانه‌ای کشته شد. شخص ضارب، که یک فرد بسیار حرفه‌ای بوده است، از فاصله‌ی دور، دقیقاً سر جان اف کندی را نشانه گرفت، به طوری که همسر کندی که در کنارش نشسته بود، هیچ آسیبی ندید.
یک افسر اطلاعاتی فرانسه به نام هرو لمار (60) در ارتباط با ترور جان اف کندی می‌گوید: ترور رئیس جمهور کندی، کار یک سری شعبده باز بود؛ یک تردستی روی صحنه - با تمام آلات و ابزار و آینه‌های گمراه کننده‌اش - بود و وقتی پرده‌ی صحنه پایین انداخته شد، تمام هنرپیشه‌ها، حتی صحنه‌ی نمایش، ناپدید شد؛ ولی این شعبده‌بازان، ساحر نبودند، بلکه آنها یک سری هنرپیشه‌ی ماهر در کار خود بودند [بدین صورت که کندی را در ملاء عام، در روز روشن، به راحتی کشتند، بدون اینکه هیچ ردپایی برجای بگذارند] (61). (62)
هالیوود نیز که در دست یهودیان صهیونیست می‌باشد، در طول 45 سال گذشته سعی داشته است تا فیلم‌هایی را در ارتباط با ترور جان اف کندی تولید نماید. در این فیلم‌ها، ضارب کندی را - لی هاروی آزوالد - معرفی می‌کند و در این فیلم‌ها، هیچ صحبتی از بن گورین و درگیری او با جان اف کندی بر سر فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل و استعفای بن گورین به علت عصبانیت از جان اف کندی و دستور بن گورین برای ترور جان اف کندی نمی‌شود.
بعضی‌ها شاید این‌گونه عنوان کنند که آلیور استون (63) که یک فرد به ظاهر مسیحی است و سازنده‌ی فیلم جان اف کندی می‌باشد، چرا در فیلم خود به این حقیقت که ترور جان اف کندی به دستور بن گورین و توسط عوامل موساد صورت گرفته است، نپرداخته است؟ در جواب به این سئوال باید گفت که سرمایه‌گذار اصلی در فیلم آلیور استون، یک یهود صهیونیست به نام آرنون میلکن (64) بوده است که این فرد نه تنها یک دلال اسلحه برای اسرائیل می‌باشد، بلکه از عوامل باسابقه‌ی موساد است.
والتر کرانکایت (65) که یک خبرنگار با سابقه‌ی شبکه تلویزیونی سی بی اس آمریکا می‌باشد می‌گوید که من فکر نمی‌کنم که هیچ گروهی - به غیر از سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) - توان این را داشته باشد که تا به حال، توطئه‌ی قتل جان اف کندی را سرپوشیده نگاه داشته باشد (و اجازه ندهد تا حقایق برملا شود).
در هر صورت، چون آمریکا در چنگال یهودیان صهیونیست و اسرائیل قرار دارد، نه تنها مردم آمریکا، بلکه بستگان درجه اول جان اف کندی نیز نتوانسته‌اند تا پرده‌ی ابهامات را در ارتباط با ترور جان اف کندی کنار بزنند و حقیقت را آشکار سازند. فرزند جان اف کندی، جان اف کندی (پسر) (66) نام داشت. او نیز اظهار می‌داشت که ترور پدرش یک توطئه بوده است و او اقدامات مؤثری را در ارتباط با آشکار نمودن این موضوع پی‌گیری خواهد کرد. بعد از این اظهارات، طولی نکشید که او در تاریخ 16 جولای 1999 میلادی، به همراه همسرش کرولاین بِسِت کندی (67) و خواهر همسرش لارن بِسِت (68) - در حالی که با هواپیمای شخصی خود در حال پرواز بودند - هواپیمایشان در آسمان منفجر شد (69) و بعد به زمین سقوط کرد و همه‌ی آنها جان باختند و دیگر شخصی نبود تا ترور جان اف کندی را که به دستور بن گورین و توسط عوامل موساد صورت گرفته بود، پیگیری و برملا سازد.
پال فینلی - نماینده‌ی اسبق 11 دوره در کنگره آمریکا مطلبی را در ارتباط با ترور جان اف کندی عنوان نموده است که در نشریه‌ی «گزارش واشنگتن در مورد امور خاورمیانه (70)» در ماه مارچ سال 1992 میلادی نیز به چاپ رسیده است. او می‌گوید: این موضوع جالب است، ولی تعجب‌آور نیست که علی‌رغم این حقیقت آشکار (و واقعیت مشهود) در ارتباط با مشارکت موساد در جنایات، همانند در تئوری دیگری [ترور کندی به دست عوامل موساد]، شدنی [و امکان‌پذیر] است، ولی در تمام مطالبی که راجع به ترور کندی نوشته شده و یا گفته شده است، هرگز نام سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) ذکر نشده است (71).
مایکل کالینز پایپِر نویسنده‌ی کتاب «نظر قطعی» می‌نویسد که ترور کندی توسط عوامل موساد صورت گرفته است. او همچنین می‌نویسد: موسادِ اسرائیل [سازمان تروریستی موساد]، نقش اصلی و مهم را در پشت صحنه‌های توطئه که به زندگی جان اف کندی خاتمه داد، ایفا نمود (72). (73) مایکل کالینز پایپِر می‌افزاید: اسرائیل - با استفاده از منابع عظیم خود و همچنین از طریق ارتباطات (و طرف‌های) بین‌المللی خود در زمینه‌ی اطلاعات و جنایات سازمان یافته - وسیله، موقعیت و انگیزه را برای ارتکاب نقش اصلی در خط مقدم، در [این] جنایت قرن را دارا بود و آن را انجام داد (74). (75)
روزنامه‌ی اسرائیل جوروزلم پست نوشت که موردخای وانونو (76) اظهار می‌دارد که اسرائیل در ترور جان اف کندی دست داشته است (77).
به هر صورت، جان اف کندی کشته شد و چند ساعت بعد از ترور جان اف کندی، مسئولین آمریکا اعلام کردند که لی هاروی آزوالد به تنهایی جان اف کندی را کشته است. آزوالد در ساعت 11:15 صبح روز 24 نوامبر (یعنی دو روز پس از ترور کندی) به سروان ویل فریتز (78) گفت: من به هیچ وجه رئیس جمهور کندی و یا افسر تیپت را نکشته‌ام (79). آزوالد این تهمت را به شدت رد کرد و او می‌دانست که در دادگاه، این موضوع را اثبات خواهد نمود.
اگر در دادگاه اثبات می‌شد که آزوالد بی‌گناه است و این ترور توسط فرد یا افراد دیگری که از عوامل سازمان موساد می‌باشند، صورت گرفته است، آن وقت، خارج شدن از این دردسر، برای یهودیان صهیونیست و اسرائیلی‌ها بسیار مشکل‌تر می‌شد، لذا، در مرحله‌ی بعدی، قبل از اینکه اثبات شود که آزوالد فردی بی‌گناه است و ضارب کندی فرد دیگری می‌باشد، یهودیان صهیونیست باید فرد متهم را می‌کشتند.
در این مقطع باید به یک نکته‌ای اشاره نماییم و آن در مورد سوابق جنایت و تبهکاری یهودیان در آمریکا می‌باشد. در کتاب آمریکا بدون نقاب - در بخش پیکار و عملیات یهودیان در امریکا - قسمت یهودیان تروریست - در ارتباط با این موضوع به نکاتی چند و نیز باندهای جنایتکار یهودیان در آمریکا و همچنین یکی از سران آنها به نام مایر لنسکی (80) اشاره نمودیم که او بعد از ارتکاب جنایات گوناگون در آمریکا، در سال 1970 میلادی پا به فرار گذاشت و به اسرائیل رفت و در هتل دَن - در تل آویو (81) - اقامت گزید (82). یهودیان می‌گویند (83) که مایر لنسکی به همه چیز در زندگی، از فیلتر یهودیان می‌نگریست (84). او از عوامل موساد در آمریکا بشمار می‌رفت. مایکل پایپر در کتاب خود به این نکته اشاره می‌کند که مایر لنسکی رابطه‌ی تنگاتنگی با هم پیمان‌های اسرائیل که در سازمان سیا کار می‌کردند، داشت (85).
در ارتباط با ترور جان اف کندی و همچنین کشتن آزوالد، مایر لنسکی باید این مأموریت را به افراد زیردست خود می‌داد (86). بر این اساس، یهودی که یک سابقه‌ی طولانی را با باند تبهکاران داشت و همچنین گرداننده‌ی یک کاباره بود و نام اصلی او جیکوب روبین استاین (87) بود و از یهودیان مخفی به شمار می‌رفت و نام اصلی خود را تغییر داده و نام جک روبی (88) را انتخاب کرده بود، مأموریت یافت تا آزوالد را بکشد. جک روبی در لیست حقوقی سندیکای تبهکاران وابسته به مایر لنسکی و برانفمن (89) یهود صهیونیست قرار داشت (90). مایکل کالینز پایپر در کتاب خود به این نکته اشاره دارد که دست برانفمن در توطئه قتل کندی بسیار به چشم می‌خورد. ادگار برانفمن (91) در حال حاضر رئیس کنگره‌ی جهانی یهودیان می‌باشد. در کتاب آمریکا بدون نقاب، به برانفمن که مشروبات سیگروم (92) را در آمریکا تولید می‌کند و از سود فروش آن، سلاح به اسرائیل می‌فرستاده است، اشاره داشته‌ایم.
دو روز بعد از کشته شدن کندی و دستگیری آزوالد، جک روبی در ساعت 11:21 صبح روز 24 نوامبر، در ساختمان دادسرای شهر دالاس به طرف لی هاروی آزوالد رفت و در حضور مأمورین پلیس، اف بی آی و سیا، با شلیک گلوله‌هایی، آزوالد را از پای درآورد.
اسناد سازمان اف بی آی آمریکا نشان می‌دهد که جک روبی در سال 1955 میلادی به اسرائیل سفر نموده است. او در همان سال در شهر سانفرانسیسکو به یکی از دوستان خود می‌گوید: بعد از اینکه من از اینجا می‌روم، به ایالت فلوریدا خواهم رفت تا یک محموله‌ای از قاچاق {اسلحه} را بخرم و به اسرائیل بفرستم (93). (94) نکته دیگر اینکه لارنس مییرز (95) یکی از دوستان دیرینه جک روبی می‌باشد و جک روبی شب قبل از کشته شدن جان اف کندی، با لارنس مییرز در مهمانسرای کابانا (96) دیدار داشته است. لارنس مییرز فروشنده‌ی کارخانه‌ی ارو (97) بود که به طور غیر قانونی سلاح به اسرائیل می‌فرستاد (98).
در آغاز، جک روبی یهود، علت کشتن لی هاروی آزوالد را وطن‌پرستی و تقاص برای کشته شدن رئیس جمهور کندی (99) عنوان کرد، ولی بعداً به وکیل خود ویلیام ام کانستلر (100) - به عنوان یک راز - گفته بود که او آزوالد را به خاطر یهودیان کشته است (101). جک روبی در ادامه گفته است که من این کار را کردم که آنها [یعنی دولت و مردم آمریکا] یهودیان را مقصر و متهم در کشتن جان اف کندی ندانند (102). این مطالب را کانستلر در کتاب خود (به نام زندگی من به عنوان یک وکیل افراطی) ذکر می‌کند (103). آخرین باری که وکیل جک روبی از وی دیدن کرد، جک روبی یک یادداشتی را به وکیل خود داد که در آن یادداشت، جک روبی دوباره این مطلب را تکرار و تأکید کرده بود که علت اینکه وی، لی هاروی آزوالد را کشت، این بود که یهودیان آمریکایی را از یک قتل عام - که به علت عصبانیت از ترور [کندی] می‌توانست رخ دهد - حفظ نماید (104). 37 ماه بعد از اینکه جک روبی، لی هاروی آزوالد را به قتل رساند، خودش در زندان مُرد. وقتی جک روبی در رختخواب مرگ به سر می‌برد، یکی از دوستانش از وی سئوال کرده بود که چرا تصمیم به کشتن آزوالد گرفت؟ وی در جواب گفته بود: گوش کن! تو خوب مرا می‌شناسی و تو می‌دانی که من یک کاسب منطقی هستم. من اگر مجبور نبودم، این کار را نمی‌کردم (105).

نقش موساد و عوامل آن و نیز همکاری سیا در قتل جان اف کندی:

مایکل پایپر در بخشی از کتاب خود به این موضوع اشاره می‌کند که جان اف کندی نه تنها با اسرائیل و سندیکای تبهکار مایر لنسکی (یهود) در جنگ بود، بلکه با هم پیمان صمیمی اطلاعاتی بین‌المللی آنها - یعنی سازمان سیا - نیز در جنگ بود (106).
پایپر می‌گوید که شش هفته قبل از ترور جان اف کندی، یکی از اعضاء بلند پایه‌ی دولت آمریکا هشدار می‌دهد که امکان اجرای یک کودتا در آمریکا، از طریق سازمان سیا، به طور وحشت‌انگیزی وجود دارد. پایپر در فصل نهم کتاب خود از دعوای بین جان اف کندی و سازمان سیا می‌نویسد. او در این رابطه می‌گوید که سازمان سیا - همانند هم پیمانان اسرائیلی خود - دلایل خوبی را (با برداشت‌های خود) ارائه داده‌اند که جان اف کندی از کاخ سفید باید برداشته شود و لیندن جانسون جایگزین گردد. از طرفی دیگر جان اف کندی، اَلِن دولز - رئیس سازمان سیا - را اخراج کرده بود و تصمیم داشت بعد از آبروریزی حمله به خلیج خوکها (در کوبا)، سازمان سیا را از میان بردارد و با وجود جان اف کندی به عنوان رئیس جمهور آمریکا، حیات سازمان سیا در خطر بود (107).
سازمان تروریستی سیا نیز در قتل جان اف کندی دست داشته است. روزنامه‌نگاری به نام اندرو کاکبرن (108) می‌نویسد: از همان روزهای اول که اسرائیل تأسیس شد و سازمان سیا بنیان گذاشته شد، اساساً یک پیوند سرّی بین آن دو برقرار شد که سازمان جاسوسی اسرائیل کارهایی را برای سازمان سیا و دیگر سازمان‌های جاسوسی آمریکا انجام می‌داد. شما عملیات سرّی آمریکا و عملیات سرّی اسرائیل را نمی‌توانید درک کنید (بفهمید) تا اینکه توافقات و قرارهای سرّی آنها را بفهمید (درک کنید) (109) [بدین معنی که شما، مادامی که قرارها، توافقات و برنامه‌های سرّی بین موساد و سیا و دیگر سازمان‌های جاسوسی آمریکا را درک نکنید و به آن پی نبرید، نمی‌توانید به عملیات مخفی که بین آمریکا و اسرائیل صورت می‌گیرد، پی ببرید و به آن برسید و آن را درک نمایید] (110).
جیم گَریسن (گَریسون)، دادستان نیواورلئان در کتاب خود به نام «در محاکمه‌ی آدم‌کش‌های حرفه‌ای» توضیحات مفصلی را در ارتباط با کودتا می‌دهد که اساساً یک کودتا چیست و عوامل آن چگونه عمل می‌کنند و بعد از اینکه کودتاچیان کودتا را صورت دادند، چگونه عمل می‌نمایند. او در ادامه می‌نویسد، اگر این قضایا برای شما آشناست، به این علت است که این قضایا دقیقاً در مورد جان اف کندی که به قتل رسید، اتفاق افتاد و ترور جان اف کندی را یک کودتا می‌خواند (111).
بعضی افراد را که جیم گَریسون به جرم شرکت در توطئه‌ی قتل کندی به دادگاه احضار نمود - مانند کلی شاوْ (112) - با سازمان موساد در ارتباط بودند. به عنوان مثال، کلی شاوْ از مأمورین سازمان سیا، و در ضمن، در سال 1963 میلادی، از اعضاء هیئت مدیره شرکت پرم ایندکس بود. شرکت پرم ایندکس شرکتی است که مرکز آن در رُم (ایتالیا)، و تهیه و تدارک سلاح برای موساد را به عهده داشته است و در خط مقدم، برای موساد فعالیت می‌نموده است (113). نکته‌ی قابل توجه اینکه سهام‌دار اصلی شرکت پرم ایندکس، بانک بین‌المللی اعتبار (بنک دُ کردیت اینترناسیونال) (114) در ژنو بود که از آنِ خاخام تیبر روزنبام (115) - یکی از مسئولین برجسته‌ی موساد - بود و این بانک، مرکز پولشویی‌های یهودیان تروریست و تبهکارانی نظیر مایر لنسکی محسوب می‌شد (116).
زمانی که جیم گریسون کلی شاوْ (117) را به عنوان همدستی در ترور جان اف کندی تحت پیگرد قانونی قرار داد، این موضوع، با روابطی که کلی شاوْ با موساد داشت، بدین معنی بود که جیم گریسون موساد را در ترور جان اف کندی همدست دانسته است.
بری خمیش (چمیش) (118) خبرنگار اسرائیلی می‌گوید که همکاری موساد با سازمان سیا در توطئه‌ی قتل کندی، موضوعی بسیار قانع کننده و مستدل است (119). (120)
این موضوع عین واقعیت است که عوامل موساد با همکاری سازمان تروریستی سیا، به صورتی جان اف کندی را کشتند که هیچ رد پایی از خود برجای نگذاشتند و بعد در این سناریو، یک فردی را (به نام لی هاروی آزوالد) که ضارب کندی نبود، کشتند. بعد هم کمیسیونی را لیندن جانسون (که یک یهود پنهانی بشمار می‌رفت و معاون جان اف کندی بود، بعد از ترور کندی رئیس جمهور آمریکا شد و کندی با او اختلافات بسیار زیادی داشت و درصدد بود تا در دوره‌ی بعدی، او را کنار بگذارد و به عنوان معاون خود انتخاب نکند) تشکیل داد که سرپرستی این کمیسیون را ارل وارن (121) به عهده داشت و آن را هیئت وارن نامیدند و اعضاء آن 22 نفر از وکلاء بودند که 9 نفر از آنان یهود بودند و یک نفر از آنها با یک زن یهود ازدواج کرده بود و تعداد دیگری از آنان نیز روابط نزدیکی با لابی اسرائیل در آمریکا داشتند. به عنوان مثال، جرالد فورد (از حزب جمهوری خواه، از ایالت میشیگان که بعداً معاون نیکسون شد و بعد از قضیه‌ی واترگیت و استعفای نیکسون، رئیس جمهور آمریکا گردید) یکی از اعضای کمیته‌ی وارن بود که دست پرورده‌ی مکس فیشر (122) بود. مکس فیشر یک میلیونر یهود صهیونیست است که هم با موساد و هم با سندیکای تبهکاران یهود صهیونیست مایر لنسکی رابطه‌ی تنگاتنگی داشته است. جان مک کلوی (123) یکی دیگر از اعضای کمیته‌ی وارن بود که با خانواده‌ی برانفمن (124) یهود صهیونیست، از تولید کنندگان مشروبات الکلی در آمریکا (125) (و از دار و دسته‌ی موساد و شرکت پرم ایندکس (126) وابسته به موساد و سیستم یانکی واربرگ (127) یهودیان) رابطه‌ی نزدیکی داشته است (128). در هر صورت، بنا شد تا این گونه افراد در مورد ترور جان اف کندی تحقیق و تفحص نمایند. نتیجه‌ی کار نیز از آغاز مشخص بود که دقیقاً چیزی خواهد بود که موساد و امر ترور کندی - یعنی بن گورین - و یهودیان صهیونیست و سیا می‌خواست و همان هم شد!
مایکل کالینز پایپر در کتاب «نظر قطعی» به رابطه‌ی شرکت پرم ایندکس و کلی شاوْ و سازمان سرّی ارتش فرانسه (129) و موساد برای کشتن رئیس جمهور فرانسه - چارلز دوگل (130) - نیز اشاره می‌کند. پایپر در کتاب خود، علت طرح ترور چارلز دوگل توسط موساد را این‌گونه مطرح می‌سازد که دوگل، همانند جان اف کندی، مخالف فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل بود و لذا دستور توقف کمک‌های فرانسه در راستای ساختن سایت هسته‌ای دیمونای اسرائیل را صادر نمود (131). علت دیگر طرح ترور دوگل توسط اسرائیلی‌ها این بود که الجزایر در زمان دوگل، استقلال یافت و اسرائیلی‌ها مخالف این موضوع بودند [زیرا آنها دوست داشتند تا تمام کشورهای اسلامی - از جمله الجزایر - در اسارت غرب باشد، چون خود غرب، در اسارت یهودیان صهیونیست قرار دارد].
نکته‌ی دیگری که مایکل پایپر در این کتاب خود اشاره می‌کند این است که در همان دوران، اسرائیل با چین کمونیستی در زمینه‌ی تحقیقات و تولید سلاح هسته‌ای روابط محرمانه‌ای داشته است که نقش اصلی را از جانب اسرائیل در این زمینه، شائول ایزینبرگ (132) - از شرکت پرم ایندکس - ایفاء می‌نموده است (133).
مایکل پایپر در بخشی از کتاب خود به این نکته اشاره می‌کند که یکی از افسران (اسبق) اطلاعاتی فرانسه به نام پییر نوویل (134) - فرزند کنسول اسبق فرانسه در اورشلیم - به من اقرار نمود که او مطلع شده است که موساد، فردی را برای ترور جان اف کندی استخدام نموده است. پییر نوویل به مایکل پایپر گفته است که این فرد که توسط موساد استخدام شده است، شاید یک آدمکش حرفه‌ای کورسیکایی (135) بوده است که از طریق مسئولین سازمان اطلاعاتی فرانسه که مخالف دوگل بودند، به موساد معرفی شده است تا کندی را ترور نماید (136). پایپر در ادامه، از قول پییر نوویل می‌نویسد اسحاق شامیر [که نام اصلی خانوادگی او جازرنیکی (137) بوده است و در سال 1914 میلادی در یک دهات، در شرق لهستان به نام روزینوی (138) متولد شده است و بعدها در سال 1935 میلادی به فلسطین اشغالی رفته است و در دو سازمان (تروریستی) ایرگون (139) و استرن (140) فعالیت (‌های تروریستی) داشته است و در اواخر دهه‌ی 80 میلادی نخست وزیر اسرائیل شده است (141)] در آن زمان، فرمانده‌ی ترور در سازمان موساد بود و در این قضایا (یعنی در کشتن جان اف کندی) دست داشته است (142).
مایکل پایپر در بخشی دیگر از کتاب خود به فردی به نام جیمز انگلتن (143) اشاره دارد که او رابط بین سازمان سیا و موساد بوده است. جیمز انگلتن فردی است که داستان ساختگی رابطه‌ی لی هاروی آزوالد و کی جی بی (144) (کا گ ب شوروی) را مطرح و منتشر نمود و افکار مردم آمریکا را در پی بردن به حقایق (در زمینه ترور جان اف کندی) منحرف نموده است (145).
مایکل پایپر در بخش دیگری از کتاب خود می‌نویسد شواهد نشان می‌دهد که اسرائیل به عنوان یک کشور، توسط حمایت‌های مالی و سیاسی مایر لنسکی (که در روسیه تولد یافته بود) و همچنین وابستگان آدم‌کش‌های حرفه‌ای مایر لنسکی در سندیکای تبهکاران، پایه‌گذاری شد (146). در ضمن، مایر لنسکی رابطه‌ی نزدیکی با سازمان سیا و اف بی آی آمریکا داشت (147).
پایپر در فصل‌های هشتم و شانزدهم کتاب خود، در ارتباط با همکاری سازمان موساد و سیا می‌نویسد که مدیر ارتباط و تماس سازمان سیا با اسرائیل، فردی به نام جیمز جیزاز انگلتون (148) بوده است که از شوروی تنفر داشته و این فرد، یک نقش کلیدی را در توطئه‌ی پوشاندن ترور جان اف کندی ایفاء کرده است و قضیه ترور کندی را به آزوالد و آزوالد را به کی جی بی (K.G.B) (کا گ ب، سازمان جاسوسی شوروی) شوروی نسبت دادند و این موضوع را از طریق رسانه‌های خبری در آمریکا، به خورد مردم دادند (149).

180 درجه تغییر جهت در سیاست آمریکا بعد از ترور جان اف کندی:

اونر کوهن یهود صهیونیست در کتاب خود به نام اسرائیل و بمب می‌نویسد که 8 روز قبل از ترور جان اف کندی، اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها یک دیدار محرمانه‌ای را در واشنگتن دی سی (در روزهای سیزدهم و چهاردهم نوامبر) داشتند و به علت اینکه موضوع بمب هسته‌ای اسرائیل بسیار حساس بود، لذا در این جلسه، راجع به این موضوع صحبتی نشد و در اثر کشته شدن جان اف کندی، رابطه‌ی آمریکا و اسرائیل به طور شگرفی تغییر یافت (150).
روزنامه‌ی هآرتص اسرائیل در نقد کتاب اونر کوهن، ضمن اینکه این کتاب را شگفت‌آور خواند، نوشت که قتل کندی، به فشار زیادی که دولت آمریکا بر فعالیت هسته‌ای اسرائیل وارد نموده بود، پایان داد. این روزنامه می‌نویسد که اونر کوهن در کتاب خود به نامه‌هایی که بین جان اف کندی و بن گورین رد و بدل شده است، اشاره می‌کند و می‌نویسد که کندی با فشار زیادی که بر اسرائیل وارد نموده بود، این نکته را برای نخست وزیر اسرائیل روشن ساخت که وی - تحت هیچ شرایطی - اجازه نخواهد داد که اسرائیل به یک کشور هسته‌ای تبدیل شود و اگر کندی زنده می‌ماند، معلوم نبود که امروزه اسرائیل، یک انتخاب هسته‌ای می‌داشت (151). در هر صورت، یهودیان صهیونیست اسرائیلی نیز به فشار کندی در ارتباط با توقف فعالیت‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای اسرائیل و نیز تغییر 180 درجه‌ای سیاست آمریکا در ارتباط با این موضوع، بعد از قتل کندی اذعان دارند! به عنوان مثال، اونر کوهن در کتاب خود می‌نویسد: انتقال قدرت از کندی به لیندن جانسون، به نفع برنامه‌های هسته‌ای اسرائیل شد (152). (153)
استفن گرین - یهود صهیونیست، نویسنده‌ی کتاب «جانبداری: روابط محرمانه‌ی آمریکا با اسرائیل متخاصم (یا مبارز)» - می‌نویسد «شاید مهمترین توسعه و پیشرفت اسرائیل در برنامه‌ی تسلیحات هسته‌ای اسرائیل در سال 1963 میلادی، زمانی اتفاق افتاد که در 22 نوامبر سال 1963 میلادی، هواپیمایی از شهر دالاس به واشنگتن دی سی پرواز می‌کرد تا بعد از ترور جان اف کندی، لیندن جانسون را به واشنگتن دی سی ببرد تا به عنوان سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا قسم یاد کند». به عبارت دیگر، دقیقاً بعد از ترور جان اف کندی بود که سیاست آمریکا در مورد اسرائیل 180 درجه توسط لیندن جانسون تغییر جهت داد و اسرائیل به راحتی برنامه‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای خود را دنبال کرد و به سلاح هسته‌ای دست یافت، زیرا در این زمینه، راه برای اسرائیل کاملاً توسط لیندن جانسون هموار گردید و جان اف کندی که مانعی بر سر این راه بود، نابود شده بود (154). استفن گرین همچنین می‌نویسد از آغاز، دولت جانسون، برنامه‌ی سلاح هسته‌ای اسرائیل را یک موضوع ظریف می‌خواند و تا سال 1964 میلادی که سایت دیمونا به مرحله‌ی بحرانی رسید، کاخ سفید جانسون (155)، نه سایت دیمونا رادید و نه شنید و نه درباره‌ی آن صحبت کرد (156).
جان اف کندی اظهار می‌داشت که اگر آمریکا به اسرائیل اجازه دهد تا بمب هسته‌ای داشته باشد، آن وقت نمی‌تواند به چین بگوید که شما نمی‌توانید از داشتن سلاح هسته‌ای برخوردار باشید، لذا به هر صورتی که شده، باید اسرائیل را از داشتن سلاح هسته‌ای بازدارد. پایپر در بخش ضمیمه شماره 9 کتاب خود به این موضوع اشاره می‌کند که در زمان ترور جان اف کندی، سازمان موساد اسرائیل و سرویس جاسوسی چین، در پشت صحنه، به طور مشترک، بر روی توسعه‌ی سلاح هسته‌ای کار می‌کردند. نکته‌ی دیگر اینکه، جان اف کندی چند ماه قبل از کشته شدنش، تصمیم داشت تا به تأسیسات غیر صلح‌آمیز هسته‌ای چین حمله نماید، ولی با ترور او و روی کار آمدن لیندن جانسون، این برنامه لغو شد و جانسون اجازه داد تا چین به سلاح هسته‌ای مجهز شود (157).

پی‌نوشت‌ها

1. بن گورین که نام اصلی او گروئن (Gruen) بوده است در سال 1886 میلادی در پلونسک لهستان (Plonsk, Poland) متولد شد. بعدها که به فلسطین اشغالی آمد، نام خود را تغییر داد و نام بن گورین را - که به زبان عبری به معنای بچه‌ی یک شیر جوان (son of thr yong lion) می‌باشد - بر خود نهاد. یهودیان صهیونیست او را پدر اسرائیل می‌خوانند.
2. Funk and Wagnalls Encyclopedia, 1995, under “Ben-Gurion” entry.
3. بن گورین از سال 1948 تا 1953 و بعد از سال 1955 تا 1963 میلادی، نخست وزیر اسرائیل بود.
4. Lee Harvey Oswald
5. Avner Cohen
6. Israel and the Bomb.
7. "Ben-Gurion had no qualms about Israel"s need for weapons of mass destruction."
8. Avner Cohen, Israel and the Bomb, Columbia University Press, New York, USA, PP. 10-14.
9. Ethan Bronner
10. "a fiercely hidden subject"
11. N.Y. Times, Oct. 31,1998.
12. Hawk missile
13. Stephen Green, Taking Sides: America"s Secret Relations With a Militant Israel, New York: William Morrow and Company, 1984, PP. 181-182. Also Michael Collins Piper, Final Judgment, Sisyphus Press, P. O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 44.
14. Tripartite Declaration
15. Michael Collins Piper, Final Judgment, Sisyphus Press, P. O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 42.
16. Ethan Bronner
17. New York Times, Oct. 31,1998.
18. Fiercely Hidden Subject
19. Michael Collins Piper
20. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 1095, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495.
21. آخرین نسخه‌ی کتاب آقای مایکل کالینز پایپر (به نام Final Judgment)، شامل 760 صفحه می‌باشد که با تیراژ 15000 جلد به چاپ رسیده است.
22. هامان وزیر خشایار شاه بود که توسط یهودی به نام موردخای کشته شد.
23. Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, PP. 56-57.
24. محتوای مطالبی را که مایکل پایپر بیان داشته است حاکی از آن است که جوزف کندی، پدر جان اف کندی (که مدتی سفیر آمریکا در انگلیس بوده است) و خانواده‌ی کندی، یک رابطه‌ی با تبهکاران آمریکا داشته‌اند و زمانی که جان اف کندی در انتخابات مجلس سنا و یا ریاست جمهوری آمریکا پیروز می‌شود، این روابط قطع نمی‌شود و کماکان ادامه می‌یابد.
25. Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, PP. 87.
26. Ibid, P. 114
27. Ibid, P. 64.
28. Ibid, P110.
29. Seymour Hersh and Stephen Green
30. . Seymour Hersh, Samson Option: Israel’s Nuclear Arsenal and American Foreign Policy; 2- Stephen Green, Taking Sides: America’s Secret Relations With a Militant Israel 3- Andrew and Leslie Cockbum, Dangerous Liaison: The Inside Story of the U. S.-Israeli Covert Relationship..
31. Ben-Gurion believed that JFK’s policy was a threat to Israel’s very survival--and said so
32. Ibid, PP. 286-322.
33. Ambassador Hotel
34. Professor Philip Melanson at the University of Massachusetts.
35. Lavon Affair
36. Ibid, PP. 81-82
37. John McCone
38. Myer Feldman
39. Unscheduled meeting
40. Oval Office
41. Kennedy: You know that we follow very closely the discovery of any nuclear Development in the region. This could create a very dangerous situation. For this reason we monitor your nuclear effort. What could you tell me about this?
42. Peres: I can tell you most clearly that we will not cintroduse nuclear weapon to the region and certainly we will not be the first.
43. Ben-Gurion had taken the nuclear issue so closely to heart that he could not tell the truth about Dimona to American leaders, not even in private.
44. Avner Cohen, Israel and the Bomb, Columbia University Press, New York, USA, p. 136.
45. Seymour Hersh
46. Pulitzer prize
47. Seymour Hersh. The Samson Option: Israel’s Nuclear Arsenals and American Foreign Policy, New York, Random House, 1991, PP. 114, 117,124-125.
48. Charles Bartlett
چارلز بارتلت یک روزنامه‌نگار آمریکایی در واشنگتن دی سی بوده است. او باعث آشنایی جکلین با جان اف کندی (در دورانی که کندی یک سناتور در مجلس سنای آمریکا بوده است) می‌شود که این آشنایی به ازدواج جکلین با کندی می‌انجامد.
49. Thesons of bitches lie to me constantly about their nuclear capabilities.
50. Peres: I can tell you most clearly that we will not introduce nuclear weapon to the region and certainly we will not be the first.
51. . Ben-Gurion had taken the nuclear issue so closely to heart that he could not tell the truth about Dimona to American leaders, not even in private.
52. . Seymour Hersh
53. The Middle East Review of International Affairs, Dec. 1998.
54. Pulitzer prize
55. Charles Bartlett
56. Avner Cohen, Israel and the Bomb, Columbia University Press, New York, USA, p. 159.
57. The sons of bitches lie to me constantly about their nuclear capabilities
58. Michael Collins Piper, Final Judgment, The Missing Link in the JFK As¬sassination Conspiracy, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P629.
59. Ibid, P 303.
60. Herve Lemarr, French intelligence officer.
61. "President Kennedy"s assassination was the work of magicians. It was a stage trick, complete with accessories and false mirrors, and when the curtain fell, the ac-tors, and even the scenery, disappeared. But the magicians werenot illusionists but professionals, artists in their way."
62. Ibid, P. 12. And also Farewell America.
63. Oliver Stone
64. Arnon Milchan
65. Walter Cronkite, CBS News
66. John Kennedy Jr.
67. Carolyn Bessette Kennedy
68. Lauren Bessette
69. در ارتباط با انفجار هواپیمای کندی قبل از سقوطش به طرف زمین، نه تنها 4 نفر شاهد این قضیه بوده‌اند، بلکه حتی اسرائیلی‌ها - افرادی نظیر بری خمیش (چمیش) که یک روزنامه‌نگار اسرائیلی می‌باشد (Barry Chamish) - به این موضوع اذعان داشته‌اند. این خبرنگار اسرائیلی می‌گوید که من مطمئنم که جان اف کندی (پسر) به قتل رسیده است.
70. Washington Report on Middle East Affairs, March, 1992.
71. . Gerald M. Steinberg
72. Bar-Ilan University, BESA Center for Strategic Studies, Tel Aviv, Israel
73. Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 305.
74. Between 1961 and 1963, the Kennedy administration placed a great deal of pres¬sure on Ben-Gurion in the effort to pressure for acceptance of international inspec¬tion of Dimona and Israeli abdication of their nuclear weapons. This pressure ap¬parently did not alter Israeli policy, but it was a contributing factor to Ben-Gurion’s resignation in 1963.
75. Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 305.
76. Walworth Barbour
77. Jerusalem Post, July 25,2004.
78. Capt. Will Fritz
79. "I did not kill President Kennedy or officer Tippit"
80. Mayer Lansky
81. Tel Aviv
82. او در سال 1983 میلادی در اسرائیل مُرد.
83. Jewish News of Greater Phoenix, March 5,. 1999.
84. Mayer Lansky saw life entirely through a Jewish filter.
85. Final Judgment, Michael Collins Piper, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, chapter 14, P. 168.
86. آمریکایی‌ها، درآمد مایر لنسکی را از طریق قمار، قاچاق و جنایات دیگر، بیش از درآمد شرکت ماشین‌سازی جنرال موتور ذکر کرده‌اند.
87. Jacob Rubenstein
88. Jack Ruby
89. Bronfman
90. Final Judgment, Michael Collins Piper, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, chapter 14, P.173.
91. Edgar Bronfman
92. Seagram
93. ‘After I leave here I’m gomg>to .Florida to buy a1 load?oLeontraband to send to Israel.’
94. Ibid, chapter 14, P. 171
95. Lawrence Mfyers
96. Cabana Motel
97. Ero Manufacturing
98. Ibid, chapter 14, P. 171.
99. "out of patriotism to avenge PresidentKennedy"
100. William M. Kunstler
101. He confided that he killed Oswald ‘for the Jews.’
102. ‘I did this that they wouldn’t implicate Jews,
103. William M. Kunstler, My Life as a Radical Lawyer, Carol Publishing Group, USA, 1994, p. 158.
104. ‘Protect American Jews from a pogrom that.,could occur because oL anger over the assassination.’
105. ‘Listen, you know me well, and you know that I am a reasonable businessman. I wouldn’t have done it if I did not have to. ’
106. Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 95.
107. Ibid, PP. 110 and 614.
108. Andrew Cockburn
109. Ibid, P. 11.
110. "There has been since almost the waeliest days of the Israeli state and theearliest days of the CIA a secret bond, basically by which Israeli intelligence did jobs for the CIA and for the rest of American intelligence. You can"t understand what"s been going on with American covert operations and the Israeli covert operations until you understand this secret arrangement."
111. Jim Garrison, On the Trial of the Assassins, Warner Books, 1988, p. 325.
112. Clay Shaw
113. Michael Collins Piper, Final Judgment, The Missing Link in the JFK Assassination Conspiracy, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State Col¬lege, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 418 (photo section).
114. Banque De Credit Internationale
115. Tibor Rosenbaum
116. Ibid, P. 656.
117. Clay Shaw
118. Barry Chamish, Israeli Journalist
119. "A pretty cogent case" for Mossad collaboration with the CIA in the assassination conspiracy.
120. Ibid, (photo section).
121. Earl Warren
122. Max Fisher
123. John Mc Cloy
124. Bronfman
125. در کتاب آمریکا بدون نقاب به این خانواده اشاره شده است که با فروش مشروبات الکلی، سلاح به اسرائیل می‌فرستادند و خود آنها در یکی از برنامه‌های تلویزیونی آمریکا، به این موضوع اذعان داشتند.
126. Permindex
127. Warburg
128.Ron Chemow, The warburgs, Vintage Bools, 1994, N.Y. USA, PP. , 575-576,619.
129. French "Secret Army Organization" (the OAS).
130. French President Charles DeGaulle
131. البته دوگل بعداً به علت این که از سوی یهودیان صهیونیست تحت فشار قرار گرفته بود، دستور داد تا فرانسویان، به ساختن سایت هسته‌ای دیمونای اسرائیل ادامه دهند و این قضیه بعد از مدت کوتاهی توقف، مجدداً ادامه یافت.
132. Shaul Eisenberg
133. Michael Collins Piper, Final Judgment, The Missing Link in the JFK Assassination Conspiracy, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State Col¬lege, Pa., U.S.A. 16805-0495, P. 416.
134. Pierre Neuville
135. جزیره‌ی کورسیکا (Corsica) در دریای مدیترانه واقع شده است و از جزایری است که فرانسه آن را اشغال نموده است. سکنه‌ی این جزیره را کورسیکَن (Corsican) کورسیکایی می‌نامند.
136. Ibid, PP. 302-303.
137. Jazernicki
138. Ruzinoy
139. Irgun/Irgun Zvai Leumi
140. Stern/Lohamei Herut Yisrael
141. Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1995, under "Shamir, Yitzhak," entry.
142. Michael Collins Piper, Final Judgment, The Missing Link in the JFK Assassination Conspiracy^Sfsyphus Press, P.O. Box 10495, State Col¬lege, Pa., U.S.A. 16805-0495, PP. 302-303.
143. James Angleton
144. KGB
145. Ibid, P. 385.
146. Ibid, Michael Collins Piper, Final Judgment, The Missing Link in the JFK Assassination Conspiracy, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, PI 33.
147. Ibid, P133.
148. James Jesus Angleton
149. Ibid, P. 95,209, and 607.
150. Avner Cohen, Israel and the Bomb, Columbia University Press, New York, USA, pp. 172-173.
151. Ha"aretz, February 5,1999. Ha"aretz review regarding Avner Cohen"s book, "Israel and the Bomb" by Reuven Pedatzur.
152. "The transition from Kennedy to [Lyndon] Johnson... benefited the Israeli nuclear program."
153. Avner Cohen, Israel and the Bomb, Columbia University Press, 1998, USA, p. 195.
154. Stephen Green, Taking Sides: America’s Secret Relations With a Mili¬tant Israel, New York: William Morrow and Company, PP. 182 - 183.
155. منظور کابینه‌ی جانسون است.
156. Stephen Green, Taking Sides: America"s Secret Relations With a Mili¬tant Israel, New York: William Morrow and Company, PP. 182- 183.
157.Michael Collins Piper. Final Judgment, Sisyphus Press, P.O. Box 10495, State College, Pa., U.S.A. 16805-0495, Appendix 9.

منبع مقاله :
میرلوحی، سید هاشم؛ (1390)، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف، چاپ سوم