تاریخچه پل های اصفهان(1)

بطوریكه گفته شد رودخانه زاینده رود از مغرب به مشرق جارى است و رودخانه ایست قدیمى و از هنگامى كه شهر اصفهان محل سكونت شده و ساكنان نیاز به ارتباط با قسمت هاى دیگر آن داشته‏اند ناگزیر به ساختن پل گردیده‏اند، بدیهى است هر ارتباطى كه بین دو قسمت اصفهان ضرورت یافته پل ارتباطى آن زودتر ساخته شده است.
آنچه مسلم است پل هاى مارنان و شهرستان و الله وردیخان و خواجو از پل هائى هستند كه در مرحله اول احتیاج ساخته شده ‏اند، منتهى در اثر كثرت ایاب و ذهاب فرسوده و خراب شده و تجدید بناء گردیده‏اند از همین نكته كه گفته شد معلوم گردید اینكه مى‏گویند پل شهرستان از احداث سلسله ساسانیان است درست مى‏باشد چه نخستین پلى است كه دو قسمت اصفهان را بیكدیگر ارتباط مى‏داده است. ولى در اثر فرسودگى در زمان دیالمه و دیگران ترمیم و تجدید گردیده است. براى اینكه روشن گردد كه در چه محلهائى نیازمند ارتباط بوده‏اند تمام پل هائى كه در خود شهر و اطراف آن براى ارتباط بین دو قسمت رودخانه ساخته ‏اند ذكر میگردد:

1- پل اورگان:

این پل در روى زاینده رود براى امكان عبور مردم چهارلنگ بختیارى به فریدن احداث گردید آن را پل حاج كاظم نیز مى‏نامند.

2- پل بابا محمود:

پلى است كه در باغ محمود از دهات گركن لنجان ساخته شده و تا پل كله 48 كیلومتر فاصله دارد و قافله رو است. ثبت تاریخى این پل در جریان است.

3- پل زمان خان:

این پل دو دهانه و سه پایه طبیعى سنگ دارد و در آخر بلوك آید غمش لنجان قرار گرفته و واسطه ارتباط راه ماشین رو نجف آباد به سامان و شهركرد مى‏باشد و تا اصفهان 16 فرسخ مسافت دارد.

4- پل ورزنه

این پل در نزدیكى ورزنه رویدشت روى آب زاینده رود ساخته شده است.

5- پل سروش آذران:

این پل كه آن را پل سروشفادران و پل دشتى نیز مى‏خوانند در شش كیلومترى پل چوم واقع ولى اكنون به علت تغییر بستر رودخانه آبى از آن خارج نمى‏گردد.

6- پل چوم:

این پل در شش كیلومترى شرق پل خواجو واقع در محل ایاب و ذهاب قوافل مى‏باشد.

7- پول جویى

این پل كه با عرض كم و طول حدود 147 متر ساخته شده از مستحدثات دوره شاه‏ عباس ثانى در سال 1065 هجرى است، این پل براى عبور و مرور عامه مردم نبوده بلكه صرفاً وسیله ارتباط باغ هاى سلطنتى در ساحل شمالى و جنوبى رودخانه و محل عبور خانواده شاه ‏صفوى و امراء و اشراف و مهمان ‏ها و سفرایى بوده كه (در بناهاى باشكوه این باغ ها كه امروزه چیزى از آنها باقى نمانده) با شاه ‏عباس دوم ملاقات داشته‏ اند.
این پل میان پل هاى الله وردیخان و خواجو بنا شده و وسیله اتصال و ارتباط باغهاى سلطنتى واقع در شمال و جنوب رودخانه زاینده بوده است، و چون جوى كوچك سنگى روى این پل تهیه شده بود كه آب از آن عبود كند با این نام مشهور شده است. آن جوى كوچك ظریفى از سنگ بوده كه در عهد صفویه بر روى پل تعبیه كرده بودند و این جوى، آب را از طرفى به طرف دیگر پل جارى مى ‏كرده است. این پل بیست و یك دهانه دارد كه با سنگ و آجر بنا شده است. ولى در سال هاى اخیر جوى پر و مسطح گردیده است. نسبت به ثبت تاریخى این پل اقدام گردیده است ولى تاكنون به ثبت نرسیده است.

8- پل فلاورجان:

این كلمه معرب از پل ورگان است چه ورگان نام دهى در لنجان مى‏باشد كه الان معروف به فلاورجان است ولى در اصل پل ورگان بوده است. این پل هم محل عبور و مرور قوافل و اتومبیل نیز هست و تا پل باب محمود 12 كیلومتر فاصله دارد.

9- پل نیاصرم:

پل كوچكى است كه در داخل شهر اصفهان بر روى مادى نیاصرم كه به طرف میان مى‏رود ساخته شده و معبر است.

10- پل مارنان

این پل در اصل ماربین نام داشته كه استم تصحیف «مهربین» از فرهنگ اوستایى است و در طى 15 قرن تاریخ اسلامى ایران پیوسته به همین نام شناخته شده و در غربى‏ترین قسمت شهر اصفهان بوده است. این پل در عصر صفوى تغییرى نكرده ولى تعمیرات مكرّر داشته است.
چهارفرسنگ به شهر اصفهان مانده رودخانه زاینده رود به شكل مارپیچى راست خم گشته وارد شهر مى ‏گردد و و گفته‏ اند كه به همین جهت قریه مارنان را مارنان یا ماریانان گفته ‏اند و در همین محل پل مارنان را ساخته و جلفا را بقریه مارنان اتصال مى ‏دهد پل مزبور اكون داراى هفده دهانه است ولى در پیش بیش از هفده دهانه داشته است كه حالا بسته شده است. این پل را پل سرفراز هم نامیده ‏اند و وجه تسمیه ‏اش را چنین بیان كرده ‏اند كه در زمان شاه سلیمان صفوى یكى از ثروتمندان ارامنه آن را ساخت و به قلب سرفراز نائل گردید و مدتى هم به همان نام سرفراز مشهور بود. در هر حال متمول مزبور تعمیرى كرده است چه این پل قبل از آن وجود داشته است منتهى هر چه عبور و مرور به نسبت جمعیت زیادتر مى ‏شده پل فرسوده مى ‏گردیده است و احتیاج به تعمیر و تجدید بناء حاصل مى ‏گردیده است ثبت تاریخى این پل در گردش ادارى است.

11- پل شهرستان

قدیمى‏ترین پل زاینده‏ رود است كه به عقیده بعضى از محققین اساس امروز آن ساسانى است ولى ریشه و پایه هخامنشى دارد و قسمتهاى فوقانى آن الحاقاتى از آثار دوره دیالمه و سلاجقه را در بر مى‏گیرد. این‌ پل‌ قدیمی‌ در ناحیه‌ «جی‌ قدیم‌» ‌ واقع‌ شده‌ و از نظر معماری‌ فوق‌العاده‌ جالب‌ توجه‌ است‌ و یكى از پل هاى باستانى است كه در چهاركیلومترى مشرق اصفهان واقع و از دو طرف از آن پل عبور مى‏كنند. یكى از خیابانهاى مشتاق و سارویه و از دامنه تپه اشرف و دیگر از دالان بهشت؛ در دوطرف این پل بیشه و باغها و آپارتمانهاى تابستانى وجود دارد.
این پل از نظر معمارى بسیار جالب و بعقیده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانیان است و پایه ‏هاى آن بر روى سنگهاى طبیعى كف رودخانه استوار گردیده است عده‏اى هم ساختمان آن را به دوره دیلمیان مربوط مى ‏دانند. این پل در نه كیلومترى مشرق پل خواجو واقع شده است ثبت این پل در گردش ادارى است.
امروزه این پل را پل شهرستان مى‏ نامند، ولى در روزگاران قدیم جسر حسین و پل جى هم نامیده مى‏شده. از نویسندگان قدیم، مفضل بن سعدبن‏حسین مافروخى اصفهانى در كتاب خود بنام محاسن اصفهان، از این پل بنام جسر حسین یاد كرده است و قصرهایى كه نزدیك این پل بنا شده بوده را ستوده است. با توجه به مطالب كتب تاریخى و آثار به دست آمده كه به آن اشاره خواهد شد، پل مذكور از پل‏هاى معروف اصفهان در دوران دیلمیان و سلجوقیان بوده است. بر پایه شباهت پل شهرستان با پل‏هاى ساسانى خوزستان، مانند: پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنیاد این پل را به دوران ساسانى نسبت داده‏اند. زیرا توجه ساسانیان به پل سازى كه یكى از لازمه‏هاى شهرهاى كنار رودخانه یا است شهرت دارد.
اقدامات ساسانیان در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایى، نظیر جاده، پل، سد و كانال‏هاى آبرسانى، نشانه‏اى از توجه آنها به برنامه ریزى عمرانى است و از پیش مى‏توان پذیرفت كه شكوفایى زندگى شهرى با جمعیت رو به افزایش شهرها، بدون وجود تجهیزات فوق، امكان‏پذیر نبوده است. برخى از آثار بجا مانده از تاسیسات ساسانى و همچنین اشارات مورخین اسلامى به جنبه هایى از اقدامات مزبور، بیانگر توجه ساسانیان به هر دو نوع برنامه ریزى فوق الذكر است. افزایش جمعیت و گسترش ابعاد شهرها، بى شبهه مسایل متعدى بر كارگردانان عصر ساسانى مطرح مى‏كرد كه از آن جمله، مشكل تامین آب مردم بود. ساسانیان سدهاى متعدد بدین منظور ایجاد كردند و به توزیع آب، میان شهرنشینان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته ‏هاى اصطخرى و این حوقل در مى‏یابیم كه حتى قرنها پس از اسلام، اداره تقسیم آب در شهرهایى چون سمرقند، به عهده زرتشتیان بود.
سمرقند، منبع آبى مهم و شبكه توزیعى از لوله‏هاى فلزى (قلعى) داشت و نمودارى از ابتكارات ارزنده ساسانیان به شمار مى‏رفت. توزیع آب در محلات نیشابور نمونه دیگرى از اقدامات ساسانیان در زمینه تاسیسات آبرسانى شهر ى است. در زمان قدیم، آب رودخانه‏اى را كه از طرف شمال به شهر نیشابور سرازیر مى‏شد، از زیرزمین به داخل شهر مى‏آوردند و آن را پس از رسیدن به شهر، به وسیله رشته‏هاى متعدد قنوات به محله‏هاى و خانه‏ها تقسیم مى‏كردند. به طورى كه تقریباً بیشتر مناطق، داراى آب جارى بوده است.
تقسیم آب زاینده رود نیز همانطور كه ذكر شد، به اردشیر بابكان نسبت داده شده است. شاید احداث مادى ‏هاى اصفهان نیز از اقدامات دوره ساسانى باشد. این رسته یادآور مى ‏شود كه نامگذارى رودخانه زرین رود (زاینده رود) از اقدامات اردشیر بابكان بوده است.
الف) سنگ
از لاشه سنگ و ملات براى ساختن پل استفاده شده است.

ب) آجر

در ساختمان پل و بناى موسوم به گمرك خانه، از آجر استفاده شده است. ابعاد آجرها به این شرح است 25*25*5 سانتیمتر، قرمز رنگ 26*26*5 سانتیمتر، كرمى مایل به سبز.

پ) خشت

ابعاد خشت‏ها به علت اندودى كه در اثر مرمت‏هاى مكرر بر روى آن انجام شده، نامشخص مى ‏باشد. از خشت، در ساختمان گمرگ خانه پل استفاده شده است.

خصوصیات پل شهرستان

طول پل مزبور از ستون مدور آجرى تا انتهاى سنگفرش قدیمى، در حدود 105 متر و عرض آن از 4/25 تا5 متر متغیر است. جهت پل، شمالى - جنوبى با كمى انحراف است. انحراف آن از فاصله چهل مترى از سمت جنوب آغاز مى‏گردد كف پل هموار نیست، بلكه از مركز پل در دو سمت داراى شیب ملایمى است.
پل شهرستان داراى یازده چشمه و دوازده پایه سنگى بزرگ است دو دهنه كنارى آن، مربوط به نهرهاى منشعب از رودخانه است. بر روى هر كدام از پایه ‏هاى سنگى، یك طاقنما دیده مى‏شود كه از پایه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مى ‏رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنایى از خشت و آجر ساخته شده كه سقف آن فرو ریخته بود. بنا داراى اتاق كوچك و دو طاقنما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتیمتر مى‏باشد. این ساختمان به گمرك خانه شهرت دارد كه مرمت كرده و به صورت چاپخانه سنتى در آورده ‏اند.
در یكى از جرزها، یك ستون مدور آجرى به ارتفاع 1/30 سانتیمتر به دست آمده كه ابعاد آن 25*17/5*5 سانتیمتر و قرمز رنگ مى ‏باشد آجرها، به دلیل اینكه بتوانند ستون دایره‏اى شكل ایجاد كنند، به صورت ذوزنقه‏اى ساخته شده ‏اند.

شیوه ساختمان پل

همانطور كه ذكر شد، پل بر بستر صخره‏اى رودخانه احداث شده است. در زمان‏هاى باستان، براى ایجاد پل‏ها، بستر صخره‏اى رودخانه انتخاب مى‏شد. همچنین محل مورد نظر را در جایى انتخاب مى‏كردند كه رودخانه باریك شده است. این شیوه، براى استحكام و صرفه جویى در مصرف مصالح در ساختمان پل به كار گرفته مى‏شد در این شیوه، ابتدا صخره را تراشیده سپس با سنگ و ساروج پایه‏هاى پل را به وجود مى ‏آوردند. در ساختن پل شهرستان نیز از همین شیوه استفاده شده، و پایه‏ها را از سنگ لاشه و ساروج ساخته ‏اند
به نظر مى ‏رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ویرانى كه بر اثر طغیان‏هاى مكرر زاینده رود صورت گرفته، طاق‏ها را مرمت كرده‏اند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگونى قوس هاى طاق مشخص مى‏باشد . آثار بجامانده از پل و مرمت‏ها را اینگونه مى‏توات تقسیم بندى كرد:
1 - آثار بناى اولیه در پا طاق قوس‏ ها كه از سنگ و ملات استفاده شده، با پایه‏هاى پل از نظر مصالح یكسان مى ‏باشند.
2 - آثار مرمت بعدى كه به شیوه اولیه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. این مصالح اندكى با مصالح اولیه از نظر ابعاد سنگ‏ها متفاوت مى ‏باشد.
3 - قسمت‏هاى بالاى طاق چشمه‏ها كه مرمت شده، در دوران بعدى (احتمالاً سلجوقیان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى این قسمت 25*25*5 و رنگ قرمز ملایم مى‏باشند. آجرهاى مذكور با آجرهاى ستون روى پل، از نظر جنس و ابعاد یكسان مى ‏باشد. بر روى آجرها از اندود مقاومى استفاده شده است.
4 - قسمت‏هاى دیگرى از پل، از جمله حاشیه قوس‏ها و بعضى نقاط دیگر طاق‏ها یا آجرهایى به ابعاد 26*26*5 به رنگ كرمى مایل به سبز مرمت شده است. این مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاً به دوران صفوى مربوط مى‏گردد. نمونه آجرهاى یاد شده در ساختمان پل خواجوى اصفهان نیز به كار گرفته شده و مرمت‏هاى دوران اخیر نیز با آجرى به همین شكل انجام گرفته است.
5 - آجرهاى دیگر در مرمت پل به كار گرفته شده كه ابعاد آن عبارتند از: 20*20*4 23*23*7 سانتیمتر، رنگ این آجرها، كرمى مایل به زرد و كرمى مایل به قرمز است.

نتیجه

از سبك ساختمان پل مى‏توان دریافت كه تاریخ احداثل پل، با ساختمان اولیه كه در تپه اشرف ایجاد شده، مربوط به یك دوره است. به كارگیرى مصالح و بریدن صخره‏ها، همه حاكى از این موضوع مى‏باشد. احتمالاً پل،
در دوران آل بویه، سلجوقى و صفوى، مورد مرمت كلى قرار گرفته است. اهمیت پل كه تا دوران صفوى، راه اصفهان به شیراز از فراز آن مى‏گذشت، محرز مى‏باشد.
اصفهان، داراى دو پل دیگر نیز هست كه به شیوه پل شهرستان، بر روى صخره‏هاى كف رودخانه ایجاد شده‏اند. ساختمان اولیه آنها را نیز به دوران پیش از اسلام نسبت مى‏دهند، مانند پل مارنان . پل مزبور در طغیان‏هاى زاینده رود ویران شده و در سال 1367 به طور كامل بازسازى شد. در عكسى كه زمان ویرانى پل برداشته شده است، مى‏توان استفاده از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده كرد؛ همچنین پل خواجو كه در دوران صفوى به طور كامل بازسازى شد. بنابراین شاید بتوانیم اساس بناى این سه پل را از احداثات زمان ساسانیان بدانیم.
از دیوار خشتى كه به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست آمد، مى‏توان پى برد كه قسمت شمالى پل - كه شهرستان نامیده مى ‏شده - كاملاً محصور بوده و راه دست یافتن به شهر، تنها از طریق بناى گمرك خانه پل بوده و در واقع گمرك خانه، دوازه شهرستان محسوب مى‏ شده است.
یا آثار بجا مانده از پل و پیرامون آن، مى ‏توان نتیجه گرفت كه پل شهرستان در دوره ساسانى ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت. زیرا پل، بنایى است كه براى همگان سودمند است و باید آن را حفظ مى‏كردند. بناى گمرك خانه پل، مربوط به دوران بعدى است. با این نوع بناها از روزگار آل بویه آشنا هستیم. نمونه‏هاى از آن، در بند امیر در جلگه مرودشت باقى مانده است. ولى به احتمال زیاد، این شیوه ماخوذ از دوره پیش از اسلام مى‏باشد و، شاید گمرك خانه بر بنایى كهنتر ساخته شده باشد. بنابراین اگر ساختمان اولیه تپه اشرف را بناى تدافعى قلمداد كنیم، دلیل منطقى خواهیم یافت كه نگهبانى از پل ورود و خروج به شهر را از وظایف ساكنان قلعه بدانیم.
منبع:www.isfahan.us