اخلاق دانشجویی در اسلام
اخلاق دانشجویی در اسلام
انتخاب رشته، نقطه آغاز
گاهی شخصی به رشتهای علاقه ندارد ولی موظف به کسب آن است. پیداست وظیفه، تنها هنگامی معنا پیدا میکند که شخص قادر به انجام آن باشد. به قول دانشمندان علم کلام: اَلامرُ بما لایُطاق محال؛ خداوند هیچگاه به امر نا شدنی فرمان نمیدهد.
باری وظیفه شرعی بر علاقه، چیرگی دارد. چه خوب است که وظیفه را علاقه همراهی نماید، امّا اگر دانشجو صرفا به خاطر علاقه، وظیفه خویش را رها کند و در پی علاقه و خواست خود برود، بیتردید راه کژی را در پیش گرفته است. بدقت در این آیه بنگرید:
«ای بسا چیزی را بد میشمارید و حال آنکه به سود شماست و ای بسا چیزی را خوب و پسندیده میدانید ولی به زیان شماست.»۱
با توجه به محتوای زیبای آیه، درمییابیم که ملاک سنجش، خواست و علاقه شخصی نیست بلکه معیار ارزش، وظیفه است. یکی از عوامل تشکیل دهنده علاقه یا عدم علاقه معرفت و شناخت است. اگر دانشجویی بدون آنکه بدرستی نسبت به یک دانش، شناخت پیدا کند علاقه و یا عدم علاقه خود را واقعی بشمارد، ای بسا پندارش صحیح نباشد و این علاقه و عدم علاقه هم ممکن است کاذب باشد. مهمترین دلیل ما افرادی هستند که بر اثر عدم توانایی در گزینشرشتههای دلخواه و یا به هر دلیل دیگر، رشتهای را انتخاب کردهاند که مورد علاقه آنان نبوده است. بسیاری از این افراد هنگامی که با دلگرمی تمام به کسب دانش در آن رشته پرداختهاند، علاقه واقعی خود را یافتهاند. بنابراین دانشجویان برای تشخیص علاقه واقعی خود باید به تحقیق و بررسی درست بپردازند.
دانشجو باید بدون اجبار و پس از بررسی درست و کسب شناخت واقعی نسبت به مسائل هر رشته، رشته مورد علاقه و توان خود را انتخاب کند.
امروزه بسیار سخن از «انقلاب فرهنگی» میشنویم، ولی چنانکه شایسته است، جوانان پرشور ما به این بخش روی نیاوردهاند. هرگاه سخن از علوم انسانی و اسلامی است، ذهن جوانان به سوی شاگردان نامستعد و تنبل میرود. حال آنکه این دانشها متکفل پرورش روح انسانها و معرفی شناخت صحیح اسلامی به دیگران است، امّا علوم دیگر تنها ضامن رفع احتیاجات مادی انسان است. علوم فرهنگی باید پا به پای علوم تجربی به پیش رود. در اینجا به ذکر چندین پیشنهاد برای اصلاح موقعیت علوم انسانی میپردازیم:
۱) باید سطح درآمدها با مقدار ارزش کار، تلاش شخص و دیگر ملاکها سنجیده شود نه آنکه معیار اصلی تعیین درآمد، نیاز جامعه باشد. امروزه میبینیم که حقوق دکترای پزشکی با دکترای غیر پزشکی تفاوت فراوان دارد. پس باید چنان برنامه ریزی شود که جاذبه در آمد اقتصادی باعث جذب جوانان به رشتهای خاص و رویگردانی آنان از علوم با اهمیت دیگر نشود. امروزه هر کس تلاش میکند با هر وسیله ممکن در رشته پزشکی قبول شود و چه بسا به خاطر سوء انگیزه، تنها به امور مالی میاندیشد و غالبا از درمان آکادمیک و علمی بیماران عاجز است و یا در اندیشه آن نیست.
۲) تلاش در جذب افراد مستعد و توانا در رشتههای انسانی و فرهنگی و جذب اساتید توانا در این رشته و نیز افزایش امکانات و لوازم پیشرفت مراکز علوم اسلامی، انسانی و فرهنگی ـ این امر از طریق اختصاص بودجه بیشتر در برنامههای اقتصادی و بودجه سالانه ممکن است.
۳) بهره جویی از کتب علمی، مطبوعات و رسانههای گروهی در شناساندن علوم انسانی به مردم.
۴) امور رفاهی این قشر همسان و یا بیشتر از دیگر اقشار باشد تا هم کمبودهای اقتصادی، آنان را از صحنه بیرون نکند و هم عامل جذب دیگران به سوی این بخش نشود.
کوتاه سخن اینکه دانشجو در انتخاب رشته نباید تنها به مسائل مادی چشم بدوزد، بلکه باید وظیفه و نیاز اجتماعی، توان و استعداد، علاقه، امکانات، شرایط خانوادگی و اجتماعی و دیگر عناصر را هم مد نظر قرار دهد.
وقت شناسی
این بیان اهمیت و ارزشمندی وقت برای همه است، امّا برای دانشجو بسی ارزشمندتر. امام صادق« علیهالسلام » فرمود: «از جمله پندهای لقمان حکیم به فرزندش این بود که: فرزند دلبندم! برخی از روزها، سالها و لحظههای روزت را به کسب دانش بپرداز، زیرا هیچ ضایع کردنی چون تضییع این امر نیست.»۲
علی « علیهالسلام » فرمود: «مغبون (زیان کار) کسی است که عمر گرانش را به چیزی بخس و بیارزش بفروشد و مغبوط و نیک فرجام کسی است که عمرش را در فرمانبری از خداوندش سپری کند.»۳
امام حسین« علیهالسلام » نیز فرمود:
«مغبون کسی است که به دنیا سرگرم شود و سودهای اخروی از کف او بیرون گردد.»۴
دانشجو باید پیش از آنکه حایز مقام و منصبی والا گردد و قبل از آنکه به علم و فضل مشهور شود، از فرصتهای دوران جوانی برای تحصیل علم، به خوبی بهره جوید زیرا به محض آنکه انسان دارای مقام و منزلتی در جامعه شود و به علم و دانش نامور گردد، نه تنها این امر، میان این شخص و درک کمالات معنوی و علمی او، بزرگترین مانع و فاصله را ایجاد میکند، بلکه چنین وضعی، عاملی پرتوان و انگیزهای نیرومند و کامل خواهد بود که نقصان و رکود علمی و اختلال را در چنین فردی به بار میآورد.»۵
ناگفته نماند، کسب دانش وقت خاصی ندارد و حتّی در پیری هم نباید از طلب علم باز ماند، امیر مؤمنان علی« علیهالسلام » میفرماید: «طلب دانش از کوچکی، چون نقش بر سنگ است.»۶
از این رو، جوانان به خاطر آمادگی پذیرش و شور و استعداد شگفت خود، باید بیش از هر کس دیگر قدر وقت را بدانند و از این دوران عزیز به خوبی بهره ببرند. رسول اکرم « صلیاللهعلیهوآله » میفرماید: هر شب فرشتهای از ساحت قدس الهی فرو میآید و ندا سر میدهد که: ای جوانان بیست ساله، تلاش و کوشش کنید.»۷
ناگفته پیداست که مقصود حدیث، تنها افراد بیست ساله نیست، بلکه منظور، تمام جوانان است. گمان نمیرود حسرتی جانکاه تر از حسرت یک پیر بر عمر از دست رفتهاش باشد. علی« علیهالسلام »میفرماید: سختترین غصهها از دست رفتن فرصتهاست.۸
و نیز فرموده است: «فرصتها چون ابر میگذرند، بکوش که در راه خیر از آنها بهرهگیری وگرنه، پشیمان میشود»۹
در جای دیگر، انسان، فرزند زمان دانسته شده است.۱۰ دانشجوی عزیز! هر نفسی که میکشی دمی از عمر تو میگذرد و یا به عبارت بهتر قدمی به جانب مرگ نزدیک میشوی.۱۱
از پیامبر « صلیاللهعلیهوآله » درباره عمر پرسیدند، فرمود:
در روز قیامت، بنده قدم از قدم بر نمیدارد مگر آنکه از وی میپرسند عمرش را در چه اموری صرف کرده، جوانی را در چه چیز به پیری رسانده، مالش را در کجا صرف نموده و امام و رهبرش چه کسی بوده است؟»۱۲
برخی از علل هدر دادن و تباه کردن وقت، عبارت است از:
۱) غفلت از مرگ
رسول خدا« صلیاللهعلیهوآله » فرمود: چه بسیارند کسانی که روز خود را به پایان نمیبرند و چه بسیارند کسانی که منتظر فردایی هستند که هیچگاه بدان نمیرسند.»۱۳
و علی« علیهالسلام » فرموده است:
«آنکه مراقب اَجَل خود باشد، فرصتها را غنیمت شمارد.»۱۴
۲) بازی و سرگرمی
حضرت علی« علیهالسلام » فرمود: «بازی بدترین چیزی است که عمر را ضایع میکند.»۱۵ و «عمر خود را در لهویات و بازیها مگذران تا در آخرت امیدت قطع نگردد.»۱۶
۳) اشتغال به کارهای غیر مهم
۴) بینظمی و عدم توجه به استعداد
«استعداد» نیز امر مهمی است. دانشجو باید با توجه به استعداد و توانایی خود کاری را انجام دهد. گاه دانشجویی وقت گران خود را بر روی یک رشته، یک کتاب و... صرف میکند امّا به خاطر ناهمگونی استعداد، از عهده آن بر نمیآید و عمرش را ضایع میگرداند.
۵) مراقبت از جسم و جان
دانشجو باید بداند چه وقت درس بخواند و مطالعه کند؟ چه وقت استراحت کند و یا بخوابد؟ چه وقت غذا بخورد؟ چه وقت از استاد بپرسد؟ چه وقت تشکیل خانواده بدهد؟ و چه وقت.... این امور و دهها امور دیگر را باید به موقع انجام دهد تا هیچ فرصتی از دست نرود.۱۸
رفتارهای شخصی دانشجو:
چکیده سخن ما در دو بخش است.
دانشجو باید بداند اگر به بهداشت روحی و روانی و نیز بهداشت جسمی او اندک لطمهای وارد آید خیلی زود اثر و انعکاس آن به درس میرسد و از ادامه تحصیل باز میماند. در اینجا ابتدا درباره، بهداشت روانی و سپس درباره بهداشت جسمی، قدری سخن میگوییم.
روح و روان انسان، همانند بدن به چیزهایی نیاز دارد. دانشجو تنها با روانی سالم، آسوده و آرام و با طراوت قادر به تحصیل است. از این رو باید از هر گونه عملی که سلامت روانی او را تهدید میکند، بپرهیزد. رفتارهای ناهنجار روانی غالبا بر اثر عدم رعایت احکام اسلامی پدید میآید. اگر عواطف انسانی مهار نشوند، بهداشت روانی به خطر میافتد. در دعای هشتم صحیفه سجادیه میخوانیم:
«پروردگارا! پناه میبرم به تو از هیجان حرص و شدت خشم و تسلط غضب و کمی صبر و پیروی از هوای نفس یا تمایلات.»
این صفتها و دیگر عواطف، در روان انسان اثر بسزا دارند. البته به عقیده نگارنده، مهمترین عامل بهداشت روان، تصحیح اعتقاد و انگیزه تحصیل است. اگر دانشجو انگیزه مادی نداشته باشد و هدف او از کسب دانش، تنها جلب خشنودی خداوند و نیز خدمت به خلق او باشد، همیشه آرام است و این آرامش، زاییده اعتقاد صحیح و ذکر خداست.
دانشجویی که به نیازهای روحی خود و فضایل اخلاقی مطابق با فطرت آدمی پاسخ ندهد و در مسیر خودسازی نباشد به خاطر بیایمانی و بیاعتقادی همواره در هیجان و اضطراب و تشویش است. در مقابل، توکل بر خدا و ایمان به او از مهمترین عناصر آرام بخش روان به شمار میروند.
اعتقاد به خدا باعث میشود دانشجو از صفات رذیله چون: حسد، حرص و طمع، غیبت، سخنچینی، بدگویی، شهوت مداری، پرخوری، پرخوابی، پر گویی و... که مهمترین عوامل عدم تعادل روانی شمرده میشوند، بپرهیزد.
افرادی که به احکام اسلام پایبند هستند، غالبا دچار بیماریهای عصبی و روانی نمیشوند چرا که «با یاد خدا دلها آرام میگیرد.»۱۹
در چند جای قرآن کریم، سخن از شرح صدر رفته است. کسی که بر اثر ایمان به خدا، فراخ سینه شود، همه چیز را زیبا میبیند، به همه چیز مهر میورزد، همه را دوست دارد، زیرا آنها را آفریدگان خدا میبیند.
بهداشت جسمی نیز اگر چه به درجه اهمیت سلامت روان نمیرسد، لیکن خود، عامل اساسی و یکی از عوامل بهداشت روانی است. گفتهاند: عقل سالم در بدن سالم است.
این عبارت که مضمون یک روایت است، سخن بجا و استواری است، زیرا کسی که تنی سالم نداشته باشد، نمیتواند از حقوق خود و دیگران دفاع کند و حقوق الهی را ادا کند. چنین شخصی قادر به تحصیل دانش و پرورش عقلی نیز نخواهد بود.
اسلام بیش از هر مکتب دیگر به مسأله بهداشت اهمیت میدهد، با این تفاوت که در دین اسلام همه چیز بر پایه پیشگیری بنیان نهاده شده ولی در مکاتب جدید همه چیز بر پایه درمان است. اسلام معتقد است که شخص باید از خوردن شراب، گوشت خوک و... پرهیز کند. ولی دیگران خود را در این مهلکه میاندازند آنگاه در اندیشه درمان میافتند.
دانشجو باید برای آنکه تنی سالم داشته باشد و بیماری، میان او و درس فاصله نشود، احکام شخصی اسلام را به دقت فراگیرد و عملی سازد. ما از میان رفتارهای شخصی دانشجو که در بهداشت تن او نقش اساسی دارد، به خواب و خوراک اشاره میکنیم:
۱) دانشجو باید در غذای خود به دقت بنگرد، بکوشد که در بهداشت تغذیه چند امر را رعایت کند:
ـ از پرخوری بپرهیزد. امام محمد باقر« علیهالسلام » میفرماید: نزد خداوند هیچ چیز مبغوضتر از شکم پُر نیست.۲۰
مهمترین نتیجه پرخوری، تهدید سلامت جسمی و روانی است. این امر باعث میشود قوه درک شخص بخوبی فعالیت نکند. لقمان حکیم درباره تأثیر پرخوری بر عقل و هوش به فرزندش چنین سفارش میکند: «فرزندم اگر شکم انسان پر شود، اندیشهاش میخوابد.»۲۱
پس اگر دانشجو بخواهد درس را نیک بفهمد باید از پرخوری بشدت پرهیز کند.
ـ دانشجو باید زمان خوردن را به درستی بشناسد و برای لذت، غذا نخورد بلکه برای تقویت جسم بخورد و بیاشامد. به تعبیر قرآن کریم:
«کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا»۲۲؛ از غذاهای حلال بخورید و عمل صالح انجام دهید!
هنگامی که به آیات و روایات مینگریم، در مییابیم که بهترین زمان غذا خوردن، صبح و شام است. گویا سه وعده غذا خوردن، خیلی سودمند نیست، زیرا هنگام صبح، بدن بر اثر خواب، غذای مصرفی را هضم کرده و اینک که آغاز روز است، نیاز به تجدید قوا دارد تا به فعالیت بپردازد. از این لحاظ صبحانه در سلامت جسم نقش مهمی دارد و هنگام عصر هم، بدن بر اثر کار زیاد و تلاش روزانه و مصرف انرژی، غذای خود را مصرف کرده و اینک نیاز به غذا و مواد غذایی دارد.
شخصی از دردها و نارساییهای شکمی به امام صادق« علیهالسلام » شکایت نمود. امام به او فرمود: «تنها صبح و شام غذا بخور و بین آن دو وعده، چیز دیگری نخور که باعث بیماری میشود. نشنیدهای که خداوند میفرماید: روزی آنان در آنجا، صبح و شام عرضه میشود»۲۳
ـ آداب غذا خوردن را رعایت کند. پیش از غذا، دست خود را بشوید و اگر میتواند وضو بگیرد، در آغاز غذا ذکر خدا بگوید، بر زمین بنشیند و با دست راست بخورد، لقمههای کوچک بردارد، تا گرسنه نشده غذا نخورد و پیش از آنکه سیر شود، دست از غذا خوردن بکشد.
ـ بکوشد به کیفیت غذا بیندیشد نه کمیت آن، از این رو سعی کند از غذاهای سنگین، پرچربی و گوشتهای قرمز کمتر مصرف کند، زیرا غذای سنگین مانع درک صحیح دانش میگردد و قدرت حافظه را بشدت ضعیف میگرداند.۲۴
۲) طالب دانش باید خواب خود را متعادل گرداند و آداب اسلامی خواب را به درستی انجام دهد. البته نباید بدون ممارست، آنقدر از خواب خود بکاهد که قوای بدن او تعادل خود را از دست دهند و این امر مانع کسب دانش و درک صحیح او گردد. ولی بکوشد که به حد نیاز اکتفا کند. پیش از خوابیدن، مسواک بزند، وضو بگیرد، با ذکر خدا به بستر برود و از شب زنده داری غفلت نورزد. دانشجو باید بداند که کثرت خواب، باعث سنگدلی، کند هوشی و بیماری جسم میشود.
ادامه از صفحه ۱۱
به وسیله غیبت از خطر قتل نجات مییابد.۲۵
زراره گوید: حضرت صادق« علیهالسلام » فرمود: قائم باید غایب شود. عرض کردم: چرا ؟ فرمود: از کشته شدن میترسد.۲۶
چرا امام زمان (عج) ظهور نمیکنند با اینکه ظلم و فساد عالم را فرا گرفته است ؟
برای تحقق یک انقلاب همه جانبه در سطح جهانی، تنها وجود یک رهبر شایسته کافی نیست بلکه آمادگی عمومی لازم است و متأسفانه هنوز دنیا آماده پذیرش چنان حکومتی نشده است. به علاوه مردم باید به قدر کافی تلخیها و بی عدالتیها و ضعف قوانین را لمس کنند. مردم باید احساس کنند که بحرانهای کنونی، زاییده نظامهای کنونی است و این نظامها از حل بحرانها سرانجام عاجزند. مردم باید تشنه شوند چرا که تا تشنه نشوند، سراغ چشمه آب نمیروند. از سوی دیگر گرد آوردن تمام مردم جهان در زیر یک پرچم گسترده، به تعلیم و تربیت و رشد فرهنگی بالا و نیز به تکامل صنعتی نیاز دارد.
امام منتظر «عج» نیز همچون منتظران خود در انتظار است. ما در انتظار مقدم اوییم و او در انتظار صدور حکم ظهور از جانب حق تعالی.
«اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه»
پی نوشتها:
۱) بقره، آیه ۲۱۶
۲) امالی طوسی، ص ۶۶
۳) غررالحکم، ج۲، ص ۵۲۵
۴) امالی مفید، ص ۱۱۷، مجلس ۲۳
۵) آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص ۳۳۴؛ منیهالمرید، ص ۲۲۵
۶) بحارالانوار، ج۱، ص ۲۲۴
۷) مستدرک الوسائل، ج ۱۲ ص ۱۵۷
۸) غررالحکم، ج ۲، ص ۴۱
۹) همان منبع، ص ۵۷۳
۱۰) همان منبع، ج ۱، ص ۱۲۲
۱۱) همان منبع، ج ۶، ص ۱۷۰
۱۲) تحف العقول، ص ۵۶
۱۳) امالی طوسی، ج ۲، ص ۱۳۹
۱۴) غررالحکم، ج ۵، ص ۲۹۵
۱۵) همان منبع، ج ۴، ص ۱۷۴
۱۶) همان منبع، ج ۶، ص ۳۱۴
۱۷) همان منبع، ج ۴، ص۱۷۴
۱۸) ر. ک : مطلبی ـ سید حسین:گوهر وقت، مرکز چاپ و انتشارات سازمان تبلیغات، چاپ اول
۱۹) رعد، آیه ۲۸
۲۰) الکافی، ج ۶، ص ۲۶۹
۲۱) المحجة البیضاء، ج ۵، ص ۱۵۱
۲۲) مؤمنون، آیه۵۱
۲۳) الکافی، ج ۶، ص ۲۸۸؛ (سوره مریم، آیه ۶۲ برای توضیحات بیشتر درباره آداب غذا خوردن
۲۴) در این باره احادیث فراوانی به ما رسیدهاست برای اطلاع بیشتر به منابع پیشین مراجعه کنید.
۲۵) اثبات الهداة، ج ۶، ص ۴۳۱
۲۶) علت ترس آن حضرت این است که کشته شدن ایشان به صلاح جامعه و دین نیست زیرا هر یک از امامان« علیهمالسلام » پس از شهدت جانشینی داشتند اما امام زمان (عج) جانشینی ندارند و در این صورت زمین خالی از حجت میماند.
و نیز ر ک : فروع کافی، ج ۶ و کتاب «الاطعمه و المحجة البیضاء» ج ۳ و کتاب الاکل، ج ۵، باب شکستن شهوت فرج و شکم.
۲) حکیمی ـ محمدرضا: خورشید مغرب، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۰
۳) سعید ـ حسن: خدا و مهدی، تهران، نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۴، چاپ چهارم
۴) امینی ـ ابراهیم: دادگستر جهان، قم، شفق، ۱۳۶۷، چاپ دهم
۵) جمعی از نویسندگان: معارف اسلامی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها
۶) مکارم شیرازی ـ ناصر: مهدی انقلابی بزرگ: قم، هدف، ۱۳۶۷، چاپ دهم
۷) دوانی ـ علی: مهدی موعود، ( جلد سیزدهم، بحارالانوار، مجلسی )
طوبی
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}