3 سالگی و بیشتر
بدحرف زدن و حرف بد زدن كودك
من از آنچه در حدود پنج سالگیام اتفاق افتاده بود، خاطره بسیار روشنی دارم. روزی در حضور گروهی از دوستان پدر و مادرم، در تلاش برای اثبات مهارتم در جور كردن قافیه كلمات، هنگام قافیهسازی برای كلمه «كامیون» مرتكب
نویسنده: میشل كندی
برگردان: زهرا جعفری
برگردان: زهرا جعفری
من از آنچه در حدود پنج سالگیام اتفاق افتاده بود، خاطره بسیار روشنی دارم. روزی در حضور گروهی از دوستان پدر و مادرم، در تلاش برای اثبات مهارتم در جور كردن قافیه كلمات، هنگام قافیهسازی برای كلمه «كامیون» مرتكب اشتباه فاحشی گردیدم كه حاضران را بسیار ناراحت نمود. البته من، بیخبر از اشتباه خود، به نشستن روی پلهها وادار شدم (محرومسازی كودكی من). گاهی كودكان كلمات واقعاً ناشایستی بر زبان میرانند ولی تشخیص هدف و نیت واقعی و اصلی آنان، مشكل است. راهكارهای این فصل از كتاب، در كنار آمدن و تصحیح حرفهای بامزه ولی نادرستی كه بدون در نظر داشتن هدفی (یا با نیت و هدف!) از دهان كوچولوها خارج میشود، به شما كمك میكند.
حرف بد زدن
خودتان بد و بیراه نگویید. اگر شما مانند یك فرد بیشخصیت فحش بدهید و بد و بیراه بگویید، نباید واقعاً انتظار داشته باشید كودكتان با این كلمهها آشنا نباشد. هنگامی كه این كلمات بخشی از فرهنگ خانواده باشند، ترك عادت فحاشی، بخصوص با بالا رفتن سن كودك، سخت خواهد بود.دشنام خانوادگی
به عنوان «دشنام خانوادگی» كلمههای قابل قبولی اختراع كنید.من همیشه گفتهام اگر انگشت پای كودك به شدت به جایی برخورد كند و حرف بدی از دهان او بپرد، من خیلی عصبانی نمیشوم. ولی از طرف دیگر، عذر موجهی برای «دشنام» دادن به فرد دیگر وجود ندارد - مثلاً كودك اجازه ندارد خواهرش را «احمق كله پوك» بنامد. به منظور اجتناب از شنیدن یك فحش واقعاً نامناسب، چند كلمه مضحك از خود اختراع كنید. «آدم نچسب»، «شیرین زبان»... كلمات مناسبی هستند. اما سعی كنید كلمههای واقعاً ابتكاری بیابید. هنگام برخورد شدید انگشت شست پایتان به محلی، برآوردن فریاد «مارمولك دریایی» به طور حتم لبخندی بر لبها جاری میسازد.
خودداری از خنده
هنگام شنیدن كلمهای زشت ولی خندهدار از زبان كودك، نخندید! میدانم، سخت است. من خود یك بار تلفظ اشتباه یك فحش رایج را از زبان فرزند كوچولویم شنیدم، ولی به سختی توانستم جلوِ خنده انفجاری خود را بگیرم. چون مطمئن بودم او ابتدا آن را از خود من شنیده است، حق نداشتم خیلی عصبانی بشوم. نشان دادن عدم تأیید و قابل قبول نبودن استفاده از كلمات زشت و نامناسب - در هر زمان و مكانی - اهمیت زیادی دارد. اینجاست كه باید یك «دشنام» خانوادگی را جایگزین كرد.نعره و فریاد زدن زننده و ناخوشایند، آزاردهنده است.
برای فرزندانتان روشن كنید كه فریاد زدن، راه گفتگو با شما نیست. البته، این كار به زمان نیاز دارد. باید به كودك بگویید فریاد زدن گوشهایتان را آزار میدهد و داخل خانه امری پذیرفتنی نیست. میتوانید كودك فریادگر را آرام كنید و در صورت عدم موفقیت، از كنار او دور شوید (تا وقتی مطمئن باشید او صدمهای به خود نزده است و تنها برای جلب توجه شما فریاد میزند).كلمههای لازم را به كودكان بیاموزید
واكنش صحیح را به كودك بیاموزید. گاهی كودك به علت ندانستن نحوه ابراز خواستهاش، فریاد میزند و نعره میكشد. اگر فرزندتان جیغ میزند و شما خواسته واقعی او را میدانید، كلمههای لازم را در اختیارش قرار دهید. مثلاً، اگر همراه با گریه و زاری به فنجانی اشاره میكند، شیر را در لیوان به او ندهید و به او خیلی سخت نگیرید. به بطری شیر اشاره كنید و كلمه «شیر» را بر زبان بیاورید و اگر او با صدایی مانند «م م م ...» و تكان دادن سرش به علامت مثبت، واكنشی نشان میدهد، به خاطر تلاشش به او آفرین بگویید و برایش شیر بریزید. او را به یاد گرفتن و از بر كردن تنها یك جمله وادار نكنید، بلكه با چند كلمه ساده به او نشان دهید منظورش را دریافتهاید. روش مؤدبانه گفتن آن را، برای او بازگو كنید. پس از چند بار تكرار، او روش درست خواستن شیر و ... و یا هر چیز دیگر را درك خواهد كرد. این روش را برای تمام موارد ممكن در منزل به كار ببرید.منظورم این نبود...
یكی از جملههای مورد علاقه پسر كوچكم، بعد از انجام كاری نادرست، جمله «نمیخواستم این طور بشود» است، در حالی كه من به خوبی میدانم او این كار ناشایست را مرتكب شده است. كودكان زیر چهار سال، معمولاً به خاطر فریب دادن دیگران دروغ نمیگویند، بلكه دروغگویی آنان به خاطر رهایی از انجام كاری است كه میلی به انجام آن ندارند. اگر شما بپرسید«چه كسی این همه اسباببازی را بیرون ریخته است؟» و در جواب بشنوید، «من نه» بر دروغ كودك متمركز نشوید و تأكید نكنید. به جای آن، مثلاً بگویید «خب، مهم نیست چطور اینجا آمدهاند، لطفاً به من كمك كن آنها را جمع و جور كنم» بدین ترتیب، كودك باز هم مجبور است آنچه را نمیخواسته، انجام دهد.به دام انداختن
اگر كودك را به كاری متهم میكنید تا او را به «اعتراف كردن» وادار سازید، او را به دروغ گفتن وسوسه كردهاید. چنانچه شاهد كار اشتباه او بودهاید، به او بگویید و چنانچه اطمینان كامل ندارید، از متهم كردن او بپرهیزید. او را به اعتراف وادار نكنید - برای فرار از آن ممكن است به دروغگویی تشویق شود.نشانگان پینوكیو
خود شما دروغ نگویید. آیا كودك صدای شما را میشنود كه خطاب به شوهرتان میگویید «به دوستم كه پشت خط است بگو من زیر دوشم؟» تلفن به محل كار و گرفتن مرخصی استعلاجی چطور؟ دروغگویی در ابتدا ممكن است بیضرر به نظر برسد و در نهایت شما از آن چشمپوشی كنید. البته، من شخصاً ادعا نمیكنم هرگز دروغ نگفتهام - بله، به خاطر امنیت و ایمنی فرزندان بزرگترم، به آنها گفتهام هرگاه در منزل تنها هستند و مجبورند به تلفن پاسخ بدهند، بگویند زیر دوش هستم. گاهی چنین دروغهایی را باید به خاطر سپرد.ارواح
آیا در خانه حضور دارند؟ «تو این كار رو نكردی؟ خب، غیر از ما دو نفر كه كسی تو خونه نیست. حالا كه این طوره، لابد چند روح شلخته و نامرتب هم تو خونه هست!» اغلبِ كودكان مضحك بودن این گفته را در مییابند و به كار خطایشان اعتراف میكنند - و با «ارواح» را به عنوان «بلا گردان» به كار میبرند. به هر حال، آنها میفهمند كه با مقصر دانستن ارواح، در حقیقت خود گناه را به گردن گرفتهاند.خونسردی خود را حفظ كنید
شیر شكلات روی تمام سطح میز ریخته و رشتههایی از آن در حال چكیدن بر كف آشپزخانهای است كه همین چند دقیقه پیش آن را تی كشیده و تمیز كردهاید. وقتی از كوچولویتان میپرسید «تو شیرشكلات را ریختی؟» پاسخ شما به احتمال زیاد «نه» است. چرا وقتی در انجام آن توسط فرزندتان شك و تردیدی وجود ندارد، او اعتراف نمیكند؟ خب... او نمیخواهد به دردسر گرفتار شود! در چنین مورادی، سعی كنید واكنش شدید نشان ندهید. بله، دروغگویی زشت است، اما اگر شما به شدت عصبانی شوید، چه در مورد رفتار ناخوشایند كودك و چه در مورد خود دروغگویی، راستگویی را در آینده برای او مشكل میكنید. اگر فرزندتان از گفتن اتفاقهای بد به شما بترسد، به دروغگویی ادامه خواهد داد. سعی كنید فرزندتان در صحبت كردن درباره همه امور با شما راحت باشد. من همیشه به فرزندانم میگویم، اغلب اوقات تنبیهی كه در مورد آنان اعمال میشود نه به خاطر ارتكاب اشتباه، بلكه به خاطر دروغ گفتن درباره آن است.بدگویی و غیبت كردن
اوه، ناراحت كننده است، «مامان، او... من رو برداشت». میدانید كه بین بدگویی و بازگویی، تفاوتی وجود دارد - من همیشه گفتهام بازگویی زمانی است كه فردی از جمله مخاطب شما در معرض خطر صدمه دیدن قرار گرفته است تفاوت این دو را به روشنی برای فرزندتان شرح دهید و به آنها یادآوری كنید كه درست مانند گریه و زاری، بدگویی و غیبت كردن قابل پذیرش نیست. در اینجا، چند روش برای رویارویی با غیبت و بدگویی ذكر میشود. هنگام شنیدن غیبت بگویید، «اووم» و سپس توجه خود را به سمت دیگری معطوف دارید. در مورد كودكی كه عمل نادرست خود را تكرار میكند، بگویید «گوشهای من غیبت و بدگویی را نمیشنوند» و سپس گفتهاش را نشنیده بگیرید. از او بپرسید «برای حل این مشكل، خودت میتونی چكار كنی؟» و یا «این حرف تو بازگویی است یا بدگویی؟» پرسش مورد علاقه من این است، «كسی زخمی شده است؟ چیزی شكسته است؟» اگر پاسخ كودك «نه» باد، از او بخواهید راه حلی برای مشكلش پیدا كند. یك راهكار مناسب دیگر، نگاه مستقیم به كودك و طرح این پرسش است كه «می خواهی من چكار كنم؟» اگر هدف كودك به دردسر گرفتار كردن فرد دیگری باشد، به احتمال زیاد از خواستهاش عقبنشینی خواهد كرد.منبع مقاله :
كندی، میشل؛ (1392)، قشقرقها، برگردان: زهرا جعفری، مشهد، به نشر و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}