1- اطاعت از شوهر:

اطاعت از شوهر و خود داری از نافرمانی او، از وظایف اولیه ی زن است شک نیست که غرض از اطاعت زن، فرمانبرداری او از شوهر است در اموری که مخالف احکام الهی نباشد و هر آنگاه که چنین فرمان و دستوری رسد، وظیفه، تخلف و یا به صورتی فرار از آن است.زیرا در همه حال حکم خداوند متعال بر حکم بشر مقدم است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «اگر سجده کردن برای غیر خدا جایز بود، دستور می دادم تا زن در برابر شوهرش سجده کند.» (1)

و در جای دیگر می فرمایند: «زنی نمی تواند حق خدا را ادا کند مگر این که حق شوهرش را ادا کند.» (2)
 

2- خوب شوهر داری:

خوب شوهر داری یک هنر است و نیاز به ذوق و سلیقه و مهارت های خاص دارد. سعادت یا شقاوت «خانواده» در دست «زن» است.

زن اگر به فن خوب شوهرداری آشنا باشد، می تواند با انجام وظایفی که خداوند بر عهده ی او مقرر فرموده، خانه را به صورت «بهشت برین» درآورد و از شوهر و فرزندان خود، افرادی لایق، پویا، خلّاق و آبرومند بسازد و خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختی قرار دهد.

شوهرداری در اسلام اهمیت بسیار زیادی دارد و در همین رابطه امام علی (ع) می فرمایند: «جهاد زن خوب شوهرداری است.» (3)

ناپلئون درباره ی جایگاه زنان و نقش آنان در فرهنگ و تمدن اجتماع می گوید: «اگر می خواهید تمدن و پیشرفت ملتی را بدانید، به زنان آن ملت بنگرید.» (4)
 

3- خوش اخلاقی:

زن فهیم و نیک اندیش می داند که تمامی انسان ها شیفته ی محبت و دلباخته ی جذابیت های روانی و کشش های نفسانی اند.از این رو هنر او در این است که با درکی درست از ویژگی های اخلاقی، خصیصه های شخصیتی و نیازهای نفسانی شوهر، مهرطلبی ها، محبت جویی ها، تشویق پذیری ها، زیبانگری ها و عاقبت اندیشی ها را با به کارگیری مطلوب ترین روش ها در مناسب ترین موقعیت ها به شوهر پاسخ گوید و او را دور از دغدغه ها و وسوسه های درون، در برابر همه ی کشش ها و محرک های بیرونی مصون نماید.

زن خوش اخلاق، در زندگی مشترک با همسر خود، زیبایی کلام و جذابیت بیان، زبان تشویق و ترغیب و تأیید و تکریم را سرمایه ی ارزشمند زندگی خویش می داند و هیچ فرصتی را برای «ابلاغ پیام» و «ابراز محبت» به شوهر از دست نمی دهد و لذا در تاریکی هم با همسر خویش با زبانی لین و آرام، شیرین و پرمعنا، گیرا و آرام بخش و به دور از اضطراب و تنش سخن می گوید.

زن فهیم و لایق با اخلاق درست و رفتار شایسته ی خود، در برخورد با شوهر و فرزندان، در کانون گرم خانواده همیشه شاد و خندان است و مانند «فرشته ی رحمت»محیط خانه را سرشار از مهر، عشق، عطوفت، دوستی و آرامش می نماید.

پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: «هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد، خداوند هیچ کار واجب و مستحبی را از او نمی پذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمی کند تا وقتی که شوهرش را راضی کند»اگر چه روزها روزه بگیرد و شب ها به عبادت مشغول شود.» (5)

او هرگز در برخورد با شوهر و فرزندان، صدا و کلام گیرای خود را با نقّادی و تهدید و تحقیر و سرزنش و استهزا نمی آمیزد، بلکه زبان حق شناسی و قدرشناسی، شکر و سپاسگزاری از صفات برجسته ی او در حریم خانواده است.  

4- احترام به شوهر:

زن آگاه و مهربان به خوبی می داند که همه ی انسان ها ذاتاً محبت پذیر و قهرستیزند، همه انسان ها تکریم پذیر و تنبیه گریزند. هر کس به شخصیت خویش علاقه مند است و دوست دارد دیگران به او احترام بگذارند و هر کس که شخصیت او را محترم بشمارد محبوبش واقع می شود.

زن فهمیده می داند که شوهرش آرامش خواه و امنیت طلب می باشد و دوست دارد در محیطی سرشار از صمیمیت و صفا زندگی کند.

امام صادق (ع) می فرمایند: «...خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن همسری باد که به شوهرش احترام گذارد و او را آزار نرساند و در تمام مواقع از شوهرش اطاعت کند.» (6)

زن شایسته و برتر همه ی سعی و تلاش خود را در جهت جلب رضایت خاطر و فراهم ساختن آسایش و آرامش روان و نشاط درونی شوهر مبذول می دارد و از این رو جز با زبان محبت و تکریم با همسرش سخن نمی گوید و همواره از خزانه ی دلش، کلام زرین و خوشایند و گفتار شفابخش و درمانگر روح و روان و آرامشگر جان را برگزیده، در فضای سرشار از عشق و شور و شعف و نشاط تقدیم همسر خود می نماید. ورابطه ی او با شوهرش هر چه هست زبان محبت است و بس.
 

5- اظهار عشق و علاقه نسبت به شوهر:

زن خردمند و شایسته می داند که شوهرش تشنه ی محبت و دوستی اوست و دل او به محبت همسرش زنده می باشد. اگر شوهر بداند که محبوب واقعی زنش نیست، احساس بی کسی، تنهایی و غربت می کند و همیشه پژمرده، غمگین و ناراحت و مضطرب است. لیکن زن نیک اندیش و مهربان، محبت و دوستی خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه ی خود را در قالب واژه های طیب و زیبا و پر مفهوم عینیت می بخشد.

و مهمتر از کلمات و واژه ها، در ایجاد محبت نسبت به شوهرش، هنگام سخن گفتن با شوهر، مواظب آهنگ نرم و ملایم صدا، حرکات زیبای چشم و ابرو و خنده های زیرلب و عشوه های پی در پی خود می باشد. و هرگز با آهنگ صدای خشن و حرکات ناموزون دست و صورت و ترشرویی و اخم، معشوق عزیز خود را در کانون گرم و با صفای خانواده دلسرد و افسرده نمی کند.

امام باقر (ع) می فرمایند: برای زن هیچ شفاعتی در پیشگاه پروردگارش به اندازه ی رضایت شوهرش ثمربخش و مفیدتر نیست.» (7)زن خردمند و شایسته می داند که شوهرش تشنه ی محبت و دوستی اوست و دل او به محبت همسرش زنده می باشد. اگر شوهر بداند که محبوب واقعی زنش نیست، احساس بی کسی، تنهایی و غربت می کند و همیشه پژمرده، غمگین و ناراحت و مضطرب است. لیکن زن نیک اندیش و مهربان، محبت و دوستی خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه ی خود را در قالب واژه های طیب و زیبا و پر مفهوم عینیت می بخشد.
زن برتر با ابراز عشق و علاقه نسبت به شوهرش، دل او را همیشه شاداب وخرم نگه می دارد و به کسب و کار و زندگی علاقه مند و دلگرم و امیدوارش می نماید و مانند «سکوی پرتاب»، شوهرش را به عالی ترین مقامات علمی، معنوی، اقتصادی و اجتماعی ارتقاء می دهد، و زمینه رشد و شکوفایی او را در همه ی کارها فراهم می نماید. و شوهر نیز با این رفتار نیکو و شایسته ی همسر، حاضر است برای تأمین سعادت و رفاه خانواده، تا سرحدّ فداکاری کوشش کند و مطمئناً چنین مردی کمتر اتفاق می افتد که به امراض روحی و روانی مبتلا گردد.

بنابراین زن هنرمند و فهیم، نیک می داند که شوهرش شیدای شنیدن صدای آرام و زیبا، جالب و جاذب، گیرا و پرمحبت اوست. و از همین رو، با همه ی وجود به نقش جاذبه های صوتی و گیرایی کلام در ابراز عشق و محبت و ایجاد شور و نشاط و شادابی در شوهر واقف است و در طول حیات مشترک و در همه ی موقعیت ها و شرایط، لحظه ای از زبان دوستی و عشق به شوهر غافل نمی شود، و از جذابیت های بیانی، آنچنان همسر خود را سیراب می نماید که در برابر محرک های صوتی و کلامی نامحرمان مغرض، کاملاً او را مصون می نماید؛ چرا که بعضی وسوسه گران مغرض و ناآگاه و شیطان صفتان گیرا، با بهره گیری از خلاء عاطفی بعضی مردان و محرومیت ایشان از محبت های عاشقانه و صادقانه ی همسرشان، با محرک های کلامی گیرا و پرجاذبه و کرشمه های شیطانی گناه آلود، به او دلربایی کرده و زمینه ی انحراف او را هموار می کنند. (8)

از همین روست که «زن با محبت و لایق» هرگز صدا و کلام گیرای خود را با نقادی، تهدید، سرزنش، تحقیر و استهزای شوهر نمی آمیزد، زیرا می داند که شوهر او از زبان تحقیر و تهدید، انتقاد و اعتراض، پرخاش و نفرین، بدزبانی و ناسزاگویی گریزان است و مهمتر این که خطر متلاشی شدن کانون خانواده و سایر انحرافات در کمین اوست.
 

6- استقبال گرم از شوهر:

یکی از سنت های بسیار نیکوی مسلمانان این است که هرگاه به یکدیگر می رسند، «سلام» می کنند، زیرا سلام کردن ایجاد انس، الفت و محبت می کند، کینه ها و کدورت ها را می زداید. بنابراین دو زوجی که نیاز به صداقت و صمیمیت بیشتری دارند، این دستور الهی را بیشتر باید رعایت نمایند.

چه نیکوست که هرگاه شوهر وارد منزل می شود، زن با چهره ای شاد و خندان و ظاهری آراسته و زیبا به پیشواز همسرش رود، در را به روی او بگشاید، به او سلام کند و بهتر آن است که در سلام کردن، هر یک بر دیگری سبقت بگیرند.

خداوند در قرآن کریم می فرمایند: «هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید.خداوند حساب همه چیز را دارد.» (9)

و در جای دیگر می فرمایند: «اهل بهشت یکدیگر را با سلام کردن خوش آمد گویند.» (10)

بنابراین زن فهیم و مهربان پس از استقبال گرم از شوهر، با نهایت شور و شوق، زمینه ی استراحت و آرامش را برای او فراهم می نماید و تا حدود 90 دقیقه بعد از ورود شوهرش به منزل، هیچ حرف ناخوشایندی به او نمی زند.
 

7- تهیه ی غذای مناسب:

خانم هنرمند و کدبانو سعی می کند جهت رضامندی و خوشایندی شوهر، غذاهایی را که می پزد از یک نوع نباشد و تنوع در آن رعایت شود و غذای مورد علاقه ی شوهر را تا حدود امکان تهیه نماید.

امام صادق (ع) می فرمایند: «بهترین زنان شما (مسلمین) زنی است که خوشبو و خوش دستپخت باشد.» (11)

و چه زیبا و بجاست که شوهر از آشپزی و دستپخت همسرـ خصوصاً در نزد فرزندان ـ تقدیر و تشکر نماید. این کار فایده ی بسیار مهم دارد؛ اولاً: زن احساس خوشحالی و شادمانی می کند که همسرش او و هنرش را دوست دارد و زحمات فراوان او را ارج می نهد و تمام سعی و تلاش خود را جهت رضایت و خشنودی شوهر به کار خواهد بست. دوماً:فرزندان شیوه ی تقدیر و تشکر و احترام به مادر را عملاً از پدر یاد می گیرند.
 

8- زینت و آرایش برای شوهر:

از هنرها و وظایف یک زن شایسته این است که در قلمرو خانواده، با حفظ ارزش ها و توجه به وضعیت شناختی و روانی بچه ها، به خصوص نوجوانان، همواره سعی کند در حد توان و رعایت حدود و حرمتها، از آراسته ترین، زیباترین و جذاب ترین لباسها، زینت ها و آرایش ها برای همسر خود بهره گیرد، چرا که همسر ایشان به این جذابیت ها نیاز دارد.

باید توجه داشته باشیم که هر گونه خود آرایی، خودنمایی و خود عرضه کردن برای نامحرمان، حرام، و آراستگی و آرایش همسر برای همسر مستوجب ثواب است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «... زن باید خودش را برای شوهر به خوشبوترین عطرها معطر کند، و زیباترین لباسهایش را بپوشد، و به نیکوترین آرایش، برای شوهرش آرایش نماید، و پیوسته خودش را بر شوهر عرضه کند و... .» (12)

در اسلام به آرایش و عطر زدن و استفاده از بوهای خوش و وسایل زیبایی برای شوهر و محارم یا در منزل و یا درحالت عبادت و نیایش با پروردگار سفارش شده و نوعی عبادت است. آنچه نهی شده، استفاده از عطر و آرایش برای نامحرمان یا در روابط اجتماعی است که عامل فساد می شود و حرام است.

حضرت زهرا (ع) گرانبهاترین عطری را که در اختیار داشتند، فقط برای شوهر گرامی خود و لحظات مناجات و راز و نیاز با پروردگار حق تعالی استفاده می نمودند. (13)

با کمال تأسف در جامعه ی ما در بسیاری از موارد شاهد هستیم که زنان و مردان، بهترین پوشش و آرایش و زینت ها را برای عروسی ها، میهمانی ها و مجالس خارج از خانه استفاده می کنند و نازل ترین آنها را در کانون خانواده برای همسر!!

ای کاش همه ی زینت ها، آرایش ها و دلربایی های خانمها، مطابق نظر اسلام فقط و فقط برای همسر بود، چرا که آن وقت دیگر شاهد این همه دعواها، کشمکش ها، جدال ها و فتنه ها نبودیم.

در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار نقل شده بود:

«در یکی از شهرستان ها، مردی که به مهمانی رفته بود، بعد از خوردن ناهار، که صاحبخانه برای کاری از منزل خارج شده بود، ضمن عمل منافی عفت با همسر میزبان، او را به قتل می رساند بعد از دستگیری از قاتل می پرسند: چرا این جنایت را انجام دادی؟ در جواب گفت: من شب گذشته در مجلس عروسی، این زن را مشاهده کردم که ـ با وضعیت خاصی آرایش کرده بود و مشغول رقصیدن بودـ و... دیگر نتوانستم خود را کنترل کنم و در نتیجه چنین تصمیمی گرفتم.» (14)

 

8- حفظ حجاب و عفت و پاکدامنی خود:

تا زمانی که سر شیشه «عطر» بسته است، عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولی به محض اینکه چند لحظه ای سر شیشه ی عطر برداشته شود، عطر داخل آن می پرد و تنها شیشه ی خالی بدون عطر می ماند که کسی بدان میلی ندارد.
حجاب همانند سر شیشه ی عطر است که بوی خوش و زیبایی و حلاوت و طراوت زنها را حفظ می کند و با برداشتن حجاب، آن زیبایی و حلاوت از بین می رود.
 
شما چرا به دور خانه هایتان دیوار می کشید و گاهاً بر روی دیوارها سیم خاردار نصب می کنید؟ اگر درهای خانه تان چوبی باشد، چرا آهنی می کنید و اگر دیوارها کوتاه باشد چرا بلند می کنید؟ آیا این همه برای راحتی شماست یا برای ناراحتی؟
حجاب همچون دیوار خانه و همچون سیم خاردار است، حال اگر دیوار خانه هایتان بلند بود و کوتاه کردید، یا سیم خاردار داشت برداشتید، یا در منزل، بسته بود وباز کردید، این موجب راحتی، آرامش و آسایش شما خواهد بود یا موجب ناآرامی؟ اگر درها، دیوارها و... برای راحتی خانه ها باشد، حجاب هم برای راحتی و آسودگی بانوان است.
 
تا میوه ای پوست بر تن دارد، مدت های زیادی دوام خواهد داشت، ولی وقتی پوست میوه ای گرفته شد، بیش از دقایقی دوام نخواهد داشت و حتی بی احترامی به مهمان است که قبلاً میوه ای مثلاً «سیب» را پوست بکنند بعد در مقابل مهمان بگذارند.حجاب همانند پوست میوه است که حافظ تازگی و سلامت میوه است و تا زمانی که زن ها این «حجاب» و «عفت» را دارند، از طراوت و زیبایی و تازگی و سلامت بهره مندند، ولی برداشتن حجاب همان و از بین رفتن سلامت و زیبایی همان.
 
گل تا باز نشده است، معطر و سالم است و کسی هوس چیدن آن را نمی کند اما وقتی که باز شد و غنچه گردید، عطر خود را از دست می دهد و...،زن تا زمانی که در «غنچه حجاب» است، هیچ کس هوس چیدن آن را نمی کند. اما همین که حجاب کنار رفت و این غنچه باز شد، آن را خواهند چید و پس از آن که پژمرده و پرپر شد به کناری خواهند افکند.
 

حجاب، در لغت به معنی پرده، روپوش و روبند می باشد و از نظر اسلام عبارت است از این که:

«زن در معاشرت خود با نامحرم، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.»

حجاب، حریمی میان زنان و مردان نامحرم است و سبب فروکش کردن غریزه ی جنسی می شود.

حجاب، بیانگر وقار و افتخار یک زن است.

حجاب، سند اطاعت از فرمانده ی هستی است.

حجاب، بوی خوش عفاف و پاکدامنی است.

حجاب، تلألو شبنم بر چهره است.

زن، این موجود ظریف، مظهر جمال خلقت است و اسلام می خواهد این «گوهر گرانبها»در «گنجینه ی حجاب»، مستور باشد تا از آفات هوس ها مصون بماند. حجاب نوعی ارزش و احترام برای زنان به دنبال می آورد تا نامحرمان هوسران، آن ها را با دیده ی حیوانی ننگرند.
 

خداوند حکیم در قرآن کریم می فرمایند:

«ای پیامبر!به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه تر است؛ خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود راـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه ی خود افکنند (تا گردن و سر و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پسرانشان، یا پسران پسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسر خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (=کنیزانشان)، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد).و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.» (15)با توجه به اهمیت حجاب در قرآن کریم و کلام نورانی معصومین علیهم السلام به این نتیجه می رسیم که حجاب در اسلام، از یک مسأله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و سمعی و چه نوع دیگر، فقط و فقط به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج شرعی و قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.
و خداوند متعال در جای دیگر می فرمایند:

«ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها (=روسری های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند)خداوند همواره آمرزنده رحیم است.» (16)

و باز خطاب به بانوان می فرمایند: «... پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.» (17)

و پیامبر اسلام (ص)در رابطه پرهیز از نگاه به نامحرم، خطاب به زنان می فرمایند: «هر زن شوهرداری که چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهر و غیر محارمش پر کند، مورد غضب شدید پروردگار واقع می شود. پس اگر این زن چنین کند، خداوند پاداش هر عملی را که انجام داده است از بین می برد و محو می کند.» (18)

و امام رضا (ع) در رابطه با حجاب می فرمایند: «حرام شد نگاه به موهای زنان... برای آن که اگر موهای آن ها در برابر مردان نامحرم آشکار شود، باعث تحریک و جلب خواهد شد. (و این جلب شدن مردان به زنان)فساد و بی بندوباری را به دنبال دارد و سبب می شود که (مردم)در کارهای حرام وارد بشوند.» (19)

با توجه به اهمیت حجاب در قرآن کریم و کلام نورانی معصومین علیهم السلام به این نتیجه می رسیم که حجاب در اسلام، از یک مسأله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و سمعی و چه نوع دیگر، فقط و فقط به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج شرعی و قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.

 

فایده های حجاب

حجاب، دارای فواید بسیاری است که خلاصه ای از آنها بصورت اجمال عبارتند از:
 
الف) آرامشروانی
شهید مطهری می فرمایند:

«نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند وبار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواسته ی اشباع نشدنی درمی آورد.غریزه ی جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش که هر چه بیشتر به آن خوراک بدهند، شعله ورتر می شود.» (20)
 
ب) استحکام پیوند خانوادگی
هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمت رابطه ی زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش شود.
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زناشویی را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می گردد.
 
ج) استواری اجتماع
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کارو فعالیت اجتماع را ضعیف می کند.و حجاب و پوشش اسلامی هیچ گونه محدودیت برای فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، هنری، سیاسی و اقتصادی زن ندارد.
 
د) ارزش و احترام زن
اسلام زن را تشویق کرده که حجاب داشته باشد و زن هر اندازه متین تر، با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نامحرم نگذارد، بر احترامش افزوده می شود. (21)
 

حجاب برتر

بهترین وسیله برای پوشش و مستور بودن زن از نامحرم، «چادر» است. و در همین رابطه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) می فرمایند:

«چادر بهترین نوع حجاب و نشانه ی ملی ماست.» (22)

و نیز فرمودند: «چادر لباس ملی و اسلامی مورد علاقه ی زنان مسلمان ایران است.» (23)

بنابراین کاملترین حجاب برای خانم ها «چادر»است که سراسر حجم بدن را می پوشاند و جلب توجه نامحرمان را به کمترین حد خود می رساند به شرطی که:
1-چادر رنگ مشکی و ساده و بدون نقش و نگار باشد.

2-چادر کاملاً بدن را بپوشاند و نازک نباشد.

3-رنگی نباشد، زیرا چادر رنگی به خاطر تنوع و جذابیت خاصی که دارد، نگاه های نامحرمان هوسران را به خود جذب می کند.

4-باید لباس های زیر چادر مناسب باشد و طوری نباشد که در برابر باد، طوفان و تصادف و... اعضای بدن و زینت های زن را در دید نامحرمان قرار دهد.

5-استفاده از چادر باید همراه متانت، وقار،حیا و عفاف باشد.

لازم به ذکر است که، اگر چه مانتو و مانند آن در صورتی که دوخت، مدل و رنگ آن مناسب باشد و تحریک کننده نباشد، و نمایان بودن صورت زن موجب جلب توجه دیگران نگردد و سیمای او بدون آرایش باشد، اشکال ندارد، با این حال معایبی دارد که پوشیدن «چادر» بر آن ارجحیت دارد.
 

تاج افتخار

بشنو از چادر که در توصیف زن

تار و پودش با تو می گوید سخن

تارو پودم را شرافت تافته

تا شرافت را به عصمت یافته

در کلاس حفظ تقوا و شرف

دختران دُرند و چادر چون صدف

بهترین سرمایه ی زن چادر است

زانکه زن را زینت زن، چادر است

چادر از بهر زنان الزامی است

بهر زن بی چادری ناکامی است

حفظ چادر در سرای اقتدار

دختران را هست تاج افتخار

حفظ چادرحفظ دین و مذهب است

شیوه ی زهرا و درس زینب است

حفظ چادر حافظ ناموس هاست

پاسدار حیله ی جاسوس هاست

حفظ چادر نص قرآن مجید

قفل جنت را بود تنها کلید
حفظ چادر سد فحشا می شود

روسفیدی نزد زهرا می شود

حفظ چادر چاره ساز کارهاست

حافظ گل از هجوم خارهاست

حفظ چادر زخم ها را مرهم است

دست رد بر سینه ی نامحرم است

حفظ چادر التیام دردهاست

سد محکم در بر نامردهاست (24)

بنابراین «حجاب»و «پوشش اسلامی» یک «ارزش» است، ارزشمندترین موجودات «انسان» است، ارزشمندترین سرمایه ی انسان «معنویت» اوست و ارزشمندترین معنویات «آبرو» و «شخصیت» اوست.

برای هر ارزشی «خطری» است و شهوترانان در کمین «آبرومند». آیا یک بانوی مسلمان، عاقل، آگاه، خردمند، عفیف، پاکدامن و شایسته نباید برای حفظ «هستی وجود خود» از «گوهر حجاب»استفاده کند؟


 

 پی نوشت ها:

1-فروع کافی، ج5، ص507، ح6.
2-مستدرک الوسایل، ج2، ص552.
3-بحارالانوار، ج3، ص252.
4-آیین همسرداری، حضرت آیت الله ابراهیم امینی، ص26.
5-بحارالانوار، ج103، ص244، ح15.
6-بحارالانوار، ج103، ص252، ح55.
7-سفینه البحار، ج1، ص561.
8-جهت عبرت گرفتن می توانید به مجموعه ماجراهای واقعی از سرگذشت برخی از زوج های جوان، در کتاب «کرشمه های شیطانی» از همین مؤلف مراجعه نمایید.
9-سوره نساء، آیه 86.
10-سوره ابراهیم، آیه 23.
11-وسایل الشیعه، ج14، ص15.
12-وسایل الشیعه، ج14، ص212، ح2.
13-نهج الحیاه، (فرهنگ سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها)، محمد دشتی، ص 182.
14-نقل از کتاب «کرشمه های شیطانی»، ص127، از همین مؤلف.
15-سوره نور، آیه 30.
16-سوره احزاب، آیه 59.
17-سوره احزاب، آیه 32.
18-وسایل الشیعه، ج14، ص171، ح2.
19-علل الشرایع، ج2، ص287، باب 364.
20-فلسفه ی حجاب، ص84.
21-جهت مطالعه ی بیشتر در این زمینه می توانید به کتاب «فلسفه ی حجاب» شهید مطهری، و کتاب «زن در آیینه ی حلال و جمال» حضرت آیت الله جوادی آملی مراجعه نمایید.
22-روزنامه جمهوری اسلامی، 68/10/28.
23-همان، 73/9/21.
24-شعر از حسن حیاتبخش.


 

منبع:
کتاب راهنمای خانواده