حجاب و امنیّت اجتماعى
 
نویسنده: مهدى سلطانى رنانى

مقوله «پوشش و استتار بدن» به عنوان جزء جدایى‏ناپذیر حیات انسانى و مصداق اصلى حجاب، امرى کاملاً مشهود و بى‏نیاز از تعدیل است. براى حجاب کارکردهایى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:

همچون پاسخگویى به نیاز فطرى «خوداستتارى» و تأمین امنیّت در برابر گرما و سرما.

هویّت‏بخشى و ایجاد امنیّت اجتماعى از جمله این کارکردهاست، چراکه نوع پوشش و حجاب، نشان‏دهنده سنّت‏ها، ارزش‏ها و باورهاى یک جامعه است.
اسلام، حجاب را از مصادیق مهمّ تحقق امنیّت اجتماعى در جامعه معرّفى کرده است و چالش‏ها، زمینه‏ها و راهبردهاى بسیار مهمّى را براى شکوفایى ذهن نواندیش افراد جامعه در این مورد تبیین نموده است.
بر این اساس و به منظور آگاهى بیشتر از رابطه حجاب و امنیّت اجتماعى، ما برآنیم که در این نوشتار جنبه‏هاى مختلف این موضوع و اهمّیّت آن راتوضیح داده و تأثیر آن را در حفظ ارزش‏هاى دینى بیان کنیم.
به طور کلّى در این مقاله موارد ذیل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
1. امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب.
2. امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب.
3. پایه‏هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه حجاب بانوان.
4. آثار و فوائد حجاب اسلامى و تحقق امنیّت اجتماعى.
5. آثار سوء بد حجابى و انهدام امنیّت اجتماعى.
6. بیان نتیجه و ارائه راهکارها و پیشنهاداتى جهت تثبیت امنیّت اجتماعى در سیطره حجاب اسلامى.
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمى است و باورهاى دینى، احکام اخلاقى و فقهى در راستاى این غایت مهم نازل شده‏اند. این آموزه‏هاى هستمندانه و بایستى از خالق حکیمى تجلّى مى‏یابد که به نیازهاى روحى و جسمى، مادى و معنوى، فردى و اجتماعى بشریّت، کاملاً آگاه است. احکام الهى مربوط به پوشش زنان نیز با این فلسفه و حکمت مدبّرانه صادر گردیده است.
زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذیب، تزکیه نفس و ملکات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مى‏سازد، بلکه باعث گسترش روزافزون امنیّت اجتماعى و ایجاد زمینه‏اى جهت رشد معنوى مردان مى‏گردد؛ همچنان که خداوند سبحان، خطاب به پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید:
«به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگى جسم و جان ایشان، بهتر است (1)».
همچنین مى‏فرماید:
«به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهاى خود بپوشانند که این کار براى آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنیّت کامل باشند) ؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(2)».
همان‏گونه که ذکر گردید، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از کارکرد فردى برخوردار نیست و فقط براى سامان‏دهى خلقیّات و ملکات نفسانى آدمیان، مؤثر نمى‏باشد، بلکه از کارکرد اجتماعى نیز برخوردار است؛ غرایز، التهاب‏هاى جسمى و معاشرت‏هاى بى‏بند و بار را کنترل نموده، بر تحکیم نظام خانواده مى‏افزاید. همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویى جلوگیرى نموده و امنیّت اجتماعى را فراهم مى‏سازد. حال اگر کسانى با نگرش دینى، اسلامى یا با رویکرد جامعه‏شناختى و روان‏شناسى به چنین کارکردها و تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیّت اجتماعى پى ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگى مى‏کنند، بلکه براى رفتارها و اندیشه‏هایشان دست به گزینش مى‏زنند تا به اهداف متعالى الهى و انسانى دست یازند. از این‏رو به مسأله حجاب نیز به عنوان راهبردى کارساز جهت تأیید و ترویج ارزش‏هاى اجتماعى، تأمین‏کننده سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مى‏نگرند.
بنابراین، پوشش اسلامى به منزله یک حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مى‏شود که مصونیت اخلاقى، خانوادگى و پیوند عمیق میان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّ‏تر امنیّت اجتماعى را فراهم مى‏سازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چراکه پوشش و لباس هر بشرى، پرچم کشور وجود اوست. پرچمى که وى بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام مى‏دارد که از کدام فرهنگ تبعیّت مى‏کند(3).
در سال‏هاى اخیر، روند شبهات درباره حجاب و پوشش اسلامى، شدت یافته است و مطرح شدن شبهات فراوان در زمینه حجاب برتر به همراه عوامل دیگرى مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت کافى از این مسأله و ضرورت آن موجب تهدید امنیّت اجتماعى و اُفت روند استفاده از مصادیق چنین حجابى در جامعه شده است، که نتیجه اتّخاذ روش تخریبى بعضى مطبوعات و رواج پوشش‏هاى نامناسب در مقابل نامحرمان است؛ لذا ما به منظور اینکه اسلام، مشوّق حجاب و پوشش کامل براى زنان و دختران در برابر افراد نامحرم است، به بیان هدف و فلسفه این مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگیر و تنگاتنگ آن با امنیّت اجتماعى از جنبه‏هاى مختلف مى‏پردازیم.
امید است که راهکارهاى بیان شده در این زمینه‏ها براى همه اقشار جامعه اسلامى به ویژه نسل جوان و اندیشمند، مفید باشد و عزمشان را براى عمل و گسترش آن، به نحو مطلوب و احسن، جزم نمایند تا امنیّت اجتماعى، تأمین شود. ثانیا نماد فرهنگى و ملّى بشریّت، درخشش روزافزون خود را حفظ نماید.
امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب
با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبى مشخص و معیّن مى‏گردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب اسلامى دست‏یابى به تزکیه نفس، طهارت، عفّت و پاکدامنى جهت استحکام و گسترش امنیّت اجتماعى است.
«و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ(4)».
چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسى آنان و در نتیجه منجر به فساد و ریشه‏کن نمودن امنیّت اجتماعى مى‏شود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است. چنانکه در این‏باره از امام رضا علیه‏السلام نقل شده است:
«حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الى الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل(5)».
«نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواج‏کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمى‏انگیزد و آنان را به فساد فرامى‏خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته».
از مجموع گفتار فوق روشن مى‏گردد که هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذکور، ایجاد صلاح و پیشگیرى از فساد، جهت تأمین و گسترش امنیّت اجتماعى است.
امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب
یکى از فلسفه‏هاى حقیقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعى با توسعه آن مى‏باشد. زیرا نفس آدمى، دریایى موّاج از تمایلات و خواسته‏هاى اوست که مهم‏ترین آنها به خوراکى‏ها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مى‏شود و بدون شک بالاترین خواسته‏هاى مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است:
«أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء(6)»:
«بزرگ‏ترین خواسته‏هاى مرد، رغبت به زنان است».
ارائه زیبایى‏ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مى‏زند و آنها را به یک کانون جدّى خطر، مبدّل مى‏سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعى منتهى مى‏گردد. آنچه مى‏تواند از این ناامنى پیشگیرى کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامى، عملى خواهد شد.
پوشش دینى، پیام عفت، شخصیّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویى چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویى بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مى‏ستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه‏هاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونى خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.
نکته معنوى و عرفانى قابل ذکر در این باب، پیام الهى آفریدگار هستى، خطاب به زنان است:
«اى زن! آگاه باش، دنیا خراب‏آبادى است که هر نقطه آن به مین‏هاى شیطان و نگاه‏هاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته‏هاى حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتى بى‏نظیر به سر مى‏برند که دیگران از طعم آن بى‏خبرند(7)».
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‏ها
پایه‏هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه‏هاى حجاب بانوان
پوششى که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعى اعلام کرده است، یک عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پایه‏ها نیست، بلکه حجاب، خیمه عفاف بانوانى است که آن را بر پایه‏هاى خود استوار نموده و باعث ترویج ارزش امنیّت اجتماعى مى‏گردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، کمک مى‏نمایند.

1. ایمان به خدا و جهان آخرت
از مهم‏ترین عواملى که بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست یافته و امنیّت اجتماعى جامعه را فراهم مى‏نمایند، این است که وقتى زن به خداى تعالى و علم و حکمت او ایمان آورد و معتقد گردد احکامى که براى بشریّت تشریع کرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حکم الهى حجاب استقبال نموده، امنیّت اجتماعى جامعه را تضمین مى‏کند.
2. تقوا
پرهیزکارى بانوان، ضامن تأمین امنیّت اجتماعى است و تا این پایه محکم معنوى در قلب بانوان شکل نگیرد، حجاب را نوعى محدودیّت براى خود قلمداد نموده و امنیّت اجتماعى انسان‏ها را تهدید مى‏نماید.
خانمى که بداند تقواى الهى پادزهر بیمارى دل‏هاست که حجاب‏هاى تاریک جان را غرق مى‏کند و لانه‏هاى هوس را برمى‏اندازد، آن را به کام جان خود مى‏ریزد تا عالم جانش، گلستان گل‏هاى سلم، طاعت و تسلیم گردد و خیمه حجابش را برمى‏افروزد تا حافظ بوستان ارزش‏هاى خویشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود.
3. آگاهى
شناخت سیماى زن، حقیقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پایه‏هاى مستحکم پوشش دینى و تبلور امنیّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود که چرا باید پوشیده باشم نایل شود، پایه‏هاى حجاب دینى در او شکل گرفته و با آگاهى کامل به امنیّت اجتماعى ارزش مى‏بخشد و دوام آن را تضمین خواهد کرد. به طور کلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهم‏تر از آنها مسأله امنیّت اجتماعى باعث مى‏شود که نه تنها احساس سنگینى از پدیده حجاب ننماید، بلکه از آن به خوبى استقبال نموده، وسوسه‏هاى شیطانى را هیچ انگاشته و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مى‏بخشد.
همچنین این پیام اصیل و عرفانى را همیشه آویزه گوش‏هاى خود مى‏گرداند:
«خواهرم! سرزمین جانت را با خورشید آگاهى روشن کن تا بر زوایاى وجودت بتابد و آن‏چنان که هستى خود را بشناسى، آنگاه دریابى که حجاب باله‏هاى شنا به سوى سرچشمه هستى امنیّت فردى و اجتماعى کامل است و پوشش‏هاى مهیّج وزنه‏هاى سنگینى است که زن را غریق ژرفاى مهیب دنیا نموده، امنیّت خود و جامعه خویش را برهم مى‏زند».

آثار و فواید حجاب اسلامى بر گسترش امنیّت اجتماعى، بسیار است که برخى از آنها عبارتند از:
1. ایجاد آرامش روانى بین افراد جامعه.
2. جلوگیرى از تهییج و تحریک جنسى و خنثى نمودن لذایذ نفسانى.
3. کاهش چشمگیر مفاسد فردى و اجتماعى در جامعه اسلامى.
4. حفظ و استیفاى نیروى کار در سطح جامعه اسلامى.
5. حضور معنوى‏گرایانه زنان و مردان در محیط اجتماعى.
6. کاهش تقاضاى مدپرستى بانوان.
7. حفظ ارزش‏هاى انسانى، مانند عفت، حیا و متانت در جامعه.
8. مصونیّت زنان در همه زمانها و مکانها.
9. سلامت و زیبایى موقعیّت اجتماعى و فرهنگى مردان و زنان جامعه اسلامى.
10. هدایت، کنترل و بهره‏مندى صحیح از امیال و غرایز انسانى.
11. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب.
12. از بین‏بردن فشارهاى اجتماعى نامشروع و نابهنجار(8).
اکنون به توضیح برخى از فواید مذکور مى‏پردازیم تا اثبات گردد حجاب از لوازم جدایى‏ناپذیر و ابزارهاى اولیه و پایه‏اى جهت برقرارى مداوم امنیّت اجتماعى است.

نفس آدمى دریایى از خواستنى‏ها و تمایلات است. زمانى که به چیزى رغبت پیدا کند همانند دریا، توفانى مى‏شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا براى جلوگیرى از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت‏فرسایى، حجاب؛ داروى درمان‏کننده و موجد امنیّت و صفاى روحى است. همانطور که یک بانوى تازه مسلمان آمریکایى مى‏گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد(9)».

اسلام با التفات ویژه به مسأله حجاب و پوشش زنان در محیط کار مى‏خواهد که محیط اجتماع از لذت‏هاى ناهنجار جنسى، پاک شده و راه را جهت حفظ نیروى قدرتمند روحى و جسمى با حضورى معنوى در محل کار، بگشاید. در مقابل، بى‏حجابى و بدحجابى باعث سوق دادن لذت‏هاى جنسى از محیط کار و کادر خانواده به اجتماع و در نتیجه، تضعیف نیروى کار افراد جامعه و برهم زدن امنیّت اجتماعى آنان مى‏گردد(10).

مبارزه با تهاجم فرهنگى، پدیده جدیدى نیست. در طول تاریخ بشر، جنگ فرهنگى، همیشه وجود داشته است. به عنوان نمونه، فرعون در برابر موسى علیه‏السلام به جنگ فرهنگى متوسل شده گفت: »مى‏ترسم آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد برپا نماید!»(11). یکى از جنبه‏هاى مهم تهاجم فرهنگى غربى‏ها مبارزه با حجاب و از بین‏بردن امنیّت اجتماعى بوده و هست و این امر، مشخصا از زمان رضاخان شروع شد. به این صورت که تحت عنوان متحدالشکل شدن، با حجاب به مبارزه برخاستند و پوشیدن لباس روحانیّت را قدغن، و مجالس عزادارى امام حسین علیه‏السلام را نیز ممنوع کردند(12).
آنها همچنین به عنوان آزادى و هنر، انواع فساد و فحشا و ابتذال را ترویج دادند و حجاب را مانع اصلى این آزادى حقیقى معرفى کردند و امنیّت اجتماعى افراد جامعه را به خطر انداختند.
حفظ حجاب و امنیّت اجتماعى و درک رابطه مستقیم و عمیق این دو مقوله، راهکارها و فواید بسیار ارزشمندى را جهت مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب ارائه مى‏دهند:
1. باعث تبلیغ فرهنگ ناب اسلامى و تشویق جوانان به ازدواجِ موفقِ اسلامى مى‏گردند.
2. جوانان را جهت تقویت روحیه و حفظ آرامش درونى به جاى سوق‏دادن به محیط فحشا و اعمال مبتذل، به شرکت در فعالیت‏هاى هنرى، ورزشى، فرهنگى و مذهبى رهنمون مى‏شوند.
3. حفظ حجاب، نه تنها باعث ایجاد امنیّت اجتماعى فراگیر مى‏شود، بلکه جهت مبارزه با تهاجم فرهنگى، مسؤولان را از واردات کالاى تجملاتى، لوازم بهداشتى و آرایشى مبتذل نهى مى‏نماید(13).

بى‏حجابى یا حضور تحریک کننده زنان در جامعه، از آثار زیانبار اخلاقى، سیاسى، آخرتى و اجتماعى مختلفى برخوردار است که یکى از مهم‏ترین آن‏ها زوال امنیّت اجتماعى است. بى‏حجابى با اثرات مهلک خود که در ذیل آمده و شرح داده مى‏شود، باعث از بین رفتن بنیه اعتقادى و امنیّت اجتماعى بشریّت مى‏گردد.
1. سقوط شخصیّت
حجاب، قانون فطرت است و سرپیچى از قوانین فطرى، زن را از هویت او خارج مى‏سازد و خروج از هویت انسانى همان و سقوط از جایگاه بلند ارزشى شخصیتى همان. با افول شخصیّت زن، بى‏بندوبارى در جامعه رایج و نظام خانوادگى مختل مى‏گردد و در نتیجه امنیّت اجتماعى از افراد جامعه، سلب مى‏شود(14). سقوط شخصیت زن به دلایل زیر باعث اضمحلال امنیّت اجتماعى مى‏شود:
الف. زن با از دست‏دادن شخصیت خویش، ارزشهایش منهدم شده و هوسرانى را در جامعه رواج مى‏دهد، در نتیجه سلامت اخلاقى و به دنبال آن امنیت اجتماعى نیز کاهش مى‏یابد.
ب. زنان، با غفلت از اصول اخلاقى اسلام، مسایل جنسى را به محیط جامعه کشانده و زمینه گسترش گناه و از هم‏پاشیدگى نظم اجتماع را به وجود مى‏آورند.
ج. زنان، با بى‏حجابى به معصیت کبیره خودنمایى گرفتار آمده و بى‏حیایى را در جامعه ترویج مى‏دهند، در نتیجه امنیّت اجتماعى، نابسامان گشته، از بین مى‏رود.
2. تزلزل خانواده‏ها
یکى از آثار زیانبار بى‏حجابى بانوان، تزلزل خانواده‏هاست، زیرا آنان با گسترش و رواج مسایل جنسى از خانواده به جامعه، مرتکب ظلمى فاحش و غیرقابل جبران اجتماعى مى‏گردند و روابط زناشویى در خانواده‏ها را متزلزل مى‏کنند، در نتیجه امنیّت خانوادگى با خطرات جدى از قبیل از هم‏پاشیدگى بنیان خانواده و عقده‏مند شدن مردان، روبرو مى‏شود و این مشکلات زیانبار به محیط جامعه کشیده شده، امنیّت اجتماعى را در نظام اسلامى با آشفتگى جدى مواجه مى‏سازد.
از دیگر آثار سوء بى‏حجابى و تأثیر آن در زوال امنیّت اجتماعى مى‏توان به فقدان تعادل فکرى، روانى و اجتماعى افراد جامعه، ایجاد احساس بى‏مسؤولیتى در نسل جوان جامعه، از بین‏بردن انگیزه‏هاى ازدواج مشروع در جوانان و تقویت احساس بى‏ارزشى و پوچى انسان‏ها اشاره نمود، که به دلیل گستردگى بحث، از توضیح آنها خوددارى مى‏شود (ر.ک: مسأله حجاب، شهید مرتضى مطهرى، صص 95 - 80. حجاب و جامعه، زهرا حسینى موسوى، صص 70 - 9 و حجاب‏شناسى، چالش‏ها و کاوش‏هاى جدید، حسین مهدى‏زاده، بخش شبهه‏هاى وارده در حجاب و پاسخ‏هاى نغز آن از سوى دانشمندان اسلامى).

از مباحث بیان شده در این مقاله، به خوبى رابطه حجاب و امنیّت اجتماعى، آشکار مى‏گردد و نمایان مى‏شود که اسلام، جهت حفظ امنیت اجتماعى، طرفدار حجاب بیشتر و حداکثر بانوان، به ویژه زنان و دختران جوان در بیرون از منزل و در مواجهه با نامحرم است. از دیرباز، بعضى از مصادیق حجاب برتر، مانند لباس‏هاى بلند، مقنعه و چادر مشکى، ضامن امنیت بوده و داراى اصل و ریشه قرآنى مى‏باشند. از این مقاله به خوبى این نکته فهمیده مى‏شود و به دست مى‏آید که مسأله حجاب، یکى از مهم‏ترین چارچوب‏هاى احکام الهى جهت تضمین سعادت فردى و اجتماعى بشریّت است و اینکه عده‏اى با استفاده از شبهات و روش‏هاى القایى تبلیغ منفى، به جاى ارائه‏دادن طرح مشخص و جالبى براى ترویج الگوهاى مطلوب از حجاب اصیل و برتر، به جنگ روحى و روانى بر علیه زنان متدیّن و عفیف جامعه و اضمحلال امنیت اجتماعى اقدام مى‏نمایند، به سختى در اشتباه و گمراهى آشکارند و باید بدانند که از اقدامات نابهنجار خویش سودى جز تخریب شخصیت درونى خود نخواهندبرد.
با توجه به واقعیّتهاى موجود از حجاب در جامعه، باید تمام ابزارهاى فرهنگ‏ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوى ارزش‏هاى اسلامى که یکى از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعى فراگیر است، هدایت شوند و همه افراد را به مهم‏ترین وجهى رهنمون گردند.

________________________________________
1. نور، 30.
2. احزاب، 59.
3. فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، غلامعلى حداد عادل، ص 40.
4. احزاب، 53.
5. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 104، ص 34.
6. محجة البیضاء، ج 5، ص 177.
7. تحلیلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اکبرى، ص 14 - 16.
8. براى آگاهى بیشتر درباره آثار و فواید پوشش و حجاب و امنیّت اجتماعى، ر.ک: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومین نمایشگاه تشخیص منزلت زن در نظام اسلامى.
9.ر.ک: آیین بهزیستى، ج 3، ص 219.
10.مسأله حجاب: استاد شهید مرتضى مطهرى، ص 94 - 84.
11. «..انّى أَخافُ أنْ یُبَدِّلَ دِینَکُم أو أن یُظْهِر فى الارض الفساد»، سوره مؤمن، آیه 26.
12.ر.ک: انقلاب یا بعثت جدید، حجة‏الاسلام هاشمى رفسنجانى، ص 17.
13.ر.ک: پژوهشى نو پیرامون انقلاب اسلامى، حمید دهقان، ص 182 - 180.
14.تحلیلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اکبرى، ص 190 - 193.

منبع: ماهنامه ‏درسهایى از مکتب اسلام الف