جلوه‏های خداشناسی

نويسنده: سید حسین اسحاقی




شب و روز

آدمی تا زمانی که غرق نعمت و خوشی است، قدر و ارزش آن را نمی‏داند و تنها هنگامی به گران‏سنگی آن پی می‏برد که نعمتی را از دست بدهد. روز و شب، از نعمت‏های بی نظیری هستند که به سبب تکرارشان، به آسانی از یاد می‏روند. جنبش و حرکت موجودات از نور است و بدون نور، نه گیاهی می‏روید، نه بارانی می‏بارد و نه انسانی زنده می‏ماند. همچنین، بر اثر زیادی و دوام نور نیز گیاهان می‏سوزند، آب دریاها تبخیر می‏شوند و جز مرگ و خزان و خاکسترنشینی چیزی نصیب موجودات زنده نمی‏شود.
خداوند شب را هم آفرید تا مایه آرامش انسان‏ها باشد و توانی تازه برای کار و تلاش بیابند. شب، نشانه رحمت الهی و مایه شادابی جسم و جان است. شب، زمینه تکامل و رشد معنوی انسان را نیز فراهم می‏آورد و آنان‏که ندای «قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً» را به گوش جان شنیده‏اند و با رمز و راز آن آشنایند، قدر و قیمت آن را می‏شناسند، چنان که قرآن کریم نیز روز و شب را از رحمت‏های الهی می‏شمارد و می‏فرماید:
وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (قصص: 73)
از رحمت الهی این است که برای شما شب و روز قرار داد تا از یک سو در آن آرامش پیدا کنید و از سوی دیگر برای بهره‏گیری از فضل خداوند بکوشید و شاید شکر نعمت او را به جا آورید.
آدمی در پرتو خواب و استراحت شبانگاهی نشاط و توان زندگی دوباره می‏یابد و بنابر آنچه در قرآن نیز آمده است، به یقین، خواب از نشانه‏های بزرگ حکمت الهی است:
وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاوءُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ. (روم: 23)
و از نشانه‏های الهی، خواب شما در شب و روز است و تلاش و کوشش‏تان برای بهره‏گیری از فضل پروردگار به درستی که در این امور، نشانه‏هایی است برای آنان که گوش شنوا دارند.
به راستی آیا آفرینش این زیبایی‏ها، نشانه مهر و رحمت الهی نیست؟! آیا آدمی به وجدان خویش آن را درک نمی‏کند، البته نه! اگر ناسپاس نباشد.
پیام متن:
1. شب و روز دو نعمت بی‏نظیر الهی؛
2. نور، مایه حرکت و حیات موجودات؛
3. شب مایه آرامش و تجدید قوا؛
4. خواب، نشانه‏ای الهی و مایه نشاط و شادابی.

آسمان

آسمان، سقفی است که سراسر جهان را پوشانده و به ظاهر، بدون پایه است. از سوی دیگر، در این آسمان ستاره‏های بی‏شماری موجود است که بسیاری از آنها هزاران برابر بزرگ‏تر و سنگین‏تر از زمین هستند. پس چگونه این سقف بی ستون آنها را حفظ می‏کند و بر زمین فرو نمی‏ریزند؟
پاسخ این پرسش‏ها را می‏توان از این کریمه قرآنی دریافت: «وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا؛ ما آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم». (انبیاء: 32)
این سقف محفوظ، همان جو زمین است. به قدری این قشر هوا محکم و مقاوم است که اگر نبود، زمین دائما در معرض سنگ‏های آسمانی قرار می‏گرفت و آرامش از مردم گرفته می‏شد. ولی این لایه هوا پیش از رسیدن سنگ‏ها به زمین آنها را می‏سوزاند و متلاشی می‏سازد. بی‏گمان، ماده از ساختن آسمانی چنین دقیق عاجز است؛ زیرا ماده خود نیاز به آفریننده دارد. نظریه تصادف هم ناممکن است، چون تصادف امری ناگهانی است که جاودانگی و استمرار ندارد. از این رو، نمی‏توان این حساب و کتاب دقیق را ناشی از اتفاق دانست و در حقیقت خلقت، آسمان نشان از قدرت و دانشی بی‏انتها و حکمتی عظیم است.
پیام متن:
آسمان سقفی بی ستون و محافظی برای جلوگیری از فرود آمدن اجرام آسمانی بر زمینیان؛
2. نفی اتفاق و آفرینندگی ماده و توجه دادن به خالق مدبر.

خورشید

حجم خورشید 000/450/1 برابر حجم کره زمین است. دوری خورشید از زمین به طور متوسط 150 میلیون کیلومتر است. حرارتی که از خورشید به زمین می‏رسد،000/000/2351 آن است و بقیه در فضا پخش می‏شود و به کرات دیگر می‏رود.
اگر حجم خورشید دو برابر میزان فعلی بود، روزها بلندتر می‏شد و شب‏ها کوتاه‏تر. در آن صورت، احاطه نوری خورشید به زمین دو برابر می‏شد و استراحت انسان‏ها و جانوران و گیاهان بر هم می‏خورد و نابودی و فنا نصیب جانوران و گیاهان می‏شد.
و بر عکس، اگر حجم خورشید کمتر از این مقدار نیز می‏بود، روزها کوتاه‏تر و شب‏ها بلندتر می‏شد و باز هم جز نیستی چیزی عاید جانداران کره خاکی نمی‏شد.
اگر رنگ خورشید به رنگی دیگر چون: سبز و سرخ و کبود و قهوه‏ای و بنفش و غیره بود، چشم انسان‏ها قادر به دید طبیعی نمی‏شد و تأثیرات ناگوار عصبی و روحی بر جا می‏گذاشت.
آیا تشخیص سودمندی این نور و رنگ برای خورشید از میان نورهای رنگین زیان آور، نشانه کمال حکمت و دانش نامحدود و قدرت بی انتهای خالق آن نیست؟!
و آیا تعیین میزان دقیق حرارت خورشید که حیات جانداران و طراوت گیاهان را سبب می‏شود، نشانه حکمت و قدرت پدید آورنده جهان نیست؟
آیا آفرینش این کره آتشین که از انرژی آن بهره می‏بریم و ابر و باران به برکت آن پدید می‏آیند، با اشعه ماوراء بنفش آن میکروب‏ها از بین می‏روند و با تأثیر آن بر سردی و گرمی هوا بادها تولید می‏شوند. نشان از تدبیر و آینده نگری خالق بی همتای آن ندارد؟ خالق بی مانندی که خود نیز در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد می‏کند و می‏فرماید: «و جعلنا سراجا وهّاجا؛ و چراغی روشن و حرارت بخش آفریدیم».(نبأ: 14)
باشد که چشمان بیدار و بینای ما در پرتو انوار درخشان خورشید هستی، نور خالق آن را نادیده نینگارد که جز این، نهایت نابینایی است!
پیام متن:
1. خلقت خورشید در نهایت دقت و ظرافت از نظر حجم و رنگ و فاصله؛ 2. تأثیر خورشید بر سردی وگرمی هوا، طراوت گیاهان، از بین بردن میکروب‏ها و...

باران

کمتر کسی است که به اهمیت باران پی نبرده باشد، چرا که رشد گیاهان، سرسبزی زمین‏های زراعی، جریان آب در چشمه‏ها، رودخانه‏ها و چاه‏ها، لطیف شدن هوا، پاک شدن زمین از ناپاکی‏ها، تعدیل هوا و از همه مهم‏تر ایجاد نشاط روحی و روانی، همه از آثار و برکات باران است. خداوند نیز این آفریده خود را زنده کننده زمین خشک می‏شمارد و می‏فرماید: وَ اللّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی ذلِکَ َلآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (نحل:65)
و خدا از آسمان باران فرستاد و زمین را پس از مرگ آن [با باران] زنده کرد، در این کار نشانه‏ای است برای آنان که سخن بشنوند.
همه آب‏های شیرین و گوارای زمین از آب شور پیدا می‏شود. یک چهارم کره زمین، خشکی است و سه چهارم آن را دریاهای شور تشکیل می‏دهند و همه باران‏های شیرین از این آب‏های شور است. چه کسی آب دریاها را تقطیر می‏کند و آب شیرین برای مجموعه گیاهان و جانوران و انسان‏ها تأمین می‏کند!
خورشیدی که هزاران بار از کره زمین بزرگ‏تر است، آب دریاها را گرم می‏کند، آب‏ها بخار می‏شوند و به کمک بادها به بالا می‏روند و تبدیل به ابر و از بارش آن، رودها جاری و جوی‏ها روان می‏شوند. زمین زنده می‏شود و دیبای سبز بر تن می‏کند و فرش سبزینه می‏گستراند. بخش دیگری از باران به زمین نفوذ می‏کند و منابع سفره‏های زیرزمینی را سیراب می‏سازد.
آیا ماده ناتوان و ناآگاه، می‏تواند این تقطیر عظیم را بر عهده گیرد و این گردش منظم را تدبیر کند!؟
پیام متن:
1. تأثیر باران در لطافت هوا، از بین بردن ناپاکی‏ها و ایجاد نشاط روحی و روانی در انسان‏ها؛
2. هدایت منظم گردش باران، از تبخیر، ریزش باران، ذخیره سازی و تصعید توسط خالق متعال.

حیات و زندگی

حیات، بزرگ‏ترین موهبت الهی است که نصیب مخلوقات خداوند می‏شود. هر انسانی با نگاه به فطرت خویش در می‏یابد که نعمت حیات را خالقی آگاه و قادر، از روی حکمتی به او ارزانی و از او خواسته است که قدر و قیمت این بهترین تحفه الهی را بداند و آن را به «ثَمَن بَحْسٍ» نفروشد. با درک فلسفه حقیقی حیات، می‏توان نردبان قرب پروردگار را پیمود و در مقابل، با فروش رایگان آن تا بدانجا رفت که «اولئک کالانعام بل هم اضلّ؛ مانند حیوان، بلکه از آن هم پست‏تر شدند». قرآن مجید انسان را با توجه به فطرت خداشناس او به داوری می‏خواند و می‏فرماید:
کَیْف تَکْفُرون باللّه‏ِ وَ کُنتم أمواتاً فَأَحْیاکم. (بقره: 28)
چگونه به خدا کافر می‏شوید، در حالی که شما اجسام بی روحی بودید و او شما را زنده کرد و نعمت حیات بخشید.
به راستی حقیقت حیات چیست؟ که در پاسخ، تنها می‏توان گفت حیات وزن، مقدار و مکان ندارد. مرده و زنده از نظر سنگینی، حجم و مقدار یکسانند، ولی حقیقت هستی، در علم باری تعالی نهان است. زنده زاینده است و پدید آورنده و مرده نه می‏زاید و نه پدید می‏آورد. حیات را حیات آفرینی است که همیشه بوده و هست. و اوست آفریننده دانش، قدرت، حکمت و اراده و مهر و محبت. ناگفته پیداست که تنها چنین موجودی مستقل می‏تواند پدید آورنده حیات باشد و او خود، همان نور مطلق، حیات مطلق و یکتای هستی آفرین است، فتبارک اللّه‏ احسن الخالقین.
پیام متن:
1. پاسداری از نعمت حیات، ارزنده‏ترین نعمت الهی؛
2. جست‏وجوی بخشنده حیات، در آفریده‏ها و نشانه‏های هستی.

همسر

در دستگاه آفرینش الهی، همسر نعمتی است که برای ادامه نسل بشر و آرامش روحی آنان در زندگی، آفریده شده است. در قرآن نیز از نعمت همسر به عنوان نشانه الهی یاد شده و آمده است:
و مِنْ آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ أَزْواجا لِتَسْکُنوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً. (روم: 21)
از نشانه‏های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید و در میان شما، مودت و رحمت قرار دارد.
مرد و زن مکمل یکدیگرند و هیچ‏یک بدون دیگری نمی‏تواند به آرامش و کمال حقیقی برسد. بنابراین، بسیار شایسته است که با ایجاد زمینه مناسب برای ازدواج آسان، هر چه سریع‏تر این وسیله کمال و تعالی برای جوانان فراهم آید؛ زیرا به میزان تأخیر در این امر مقدس، فاصله آنان تا رشد و کمال حقیقی بیشتر می‏شود. در روایت‏های اسلامی، انجام ازدواج نیمی از دین به شمار می‏آید و کسانی که از این سنت پسندیده الهی سرباز می‏زنند، در واقع به طریقی از پرورش استعداد خدادادی خویش جلوگیری می‏کنند.
پیام متن:
1. همسر، مایه آرامش و کمال آدمی؛
2. تلاش برای فرهنگ‏سازی ازدواج آسان.
منبع : سایت حوزه
/الف