آلمان
(به آلماني «دويچه لند» يا «دويچه رايش»)، کشوري در اروپاي مرکزي که مساحت آن 443.952 کيلومترمربع است. در سال 1945م/1324ش، بعد از شکست هيتلر در جنگ جهاني دوم، به چهار منطقهي نفوذ تقسيم
(به آلماني «دويچه لند» يا «دويچه رايش»)، کشوري در اروپاي مرکزي که مساحت آن 443.952 کيلومترمربع است. در سال 1945م/1324ش، بعد از شکست هيتلر در جنگ جهاني دوم، به چهار منطقهي نفوذ تقسيم شد، سه منطقه از اين چهار منطقهي نفوذ که به ترتيب در اختيار امريکا، انگليس و فرانسه (فاتحان غيرکمونيست جنگ جهاني دوم) بود، در سال 1949م/1328ش به جمهوري فدرال آلمان يا آلمان غربي، و منطقه نفوذ چهارم که متعلق به اتحاد جماهير شوروي بود، به جمهوري دموکراتيک آلمان، يا آلمان شرقي، تحويل يافت. پايتخت آلمان غربي شهر بن و پايتخت آلمان شرقي شهر برلين شرقي است.
آلمان غربي در غرب اروپاي مرکزي واقع شده، و از شمال به درياي شمال و دانمارک، از مشرق به آلمان شرقي و چکسلواکي، از جنوب شرقي به اتريش، از جنوب به اتريش و سوئيس، از جنوب غربي به فرانسه و از غرب به لوگزامبورگ، بلژيک و هلند محدود است. مساحت اين جمهوري، با احتساب برلين غربي (که منتزع و منقطع از اين جمهوري و مساحت آن 23.803 کيلومترمربع است) بالغ بر 248.690 کيلومترمربع است و اين جمهوري از 10 ايالت بعلاوهي برلين (يا برلن) غربي که وضعيت عليحدهاي دارد، تشکيل شده است. مهمترين رودهاي اين کشور: راين، دانوب، امس و مهمترين شهرهاي آن: هامبورگ، مونيخ، کلن، اسن، دوسلدورف، فرانکفورت، دورتموند، اشتوتگارت و برمن ميباشد. جمعيت اين کشور بنا بر آخرين سرشماري رسمي در 1970م/1349ش، 60.650.599 نفر و بنابر برآورد رسمي در 1981م/1360ش، 61.713.000 نفر بوده است.
بيش از 96 درصد مردم آلمان غربي را تقريباً به طور متساوي کاتوليکهاي رومي و پروتستانها تشکيل ميدهند. پروتستانها اکثراً در شمال اين کشور و کاتوليکها عموماً در جنوب اين کشور ساکناند. گروههاي از ساير فرق مسيحي، مانند پروتستانهاي پيرو مشرب «کليساي آزاد» که به تعميد اعتقادي ندارند و بجاي تقيد و تابعيت نسبت به يک کليساي جامع به اصالت اراده و سلوک ديني دلخواه باور دارند، نيز در اين کشور زندگي ميکنند؛ دو گروه بزرگترين اين طايفه، يعني متديستها و جماعت انجيلي در سال 1968م/1347ش به يکديگر پيوسته و کليساي انجيلي متديست را در آلمان غربي بوجود آوردهاند.
امروزه بنابر منابع خود آلمانيها، بالغ بر 1/8 ميليون نفر مسلمان در جمهوري فدرال آلمان زندگي ميکنند که بخش اعظم ايشان را کما في السابق کارگران ترک تشکيل ميدهند. تقريباً تمامي مسلمانان مقيم آلمان غربي غيربومياند، عدهي آلمانيهايي که به دين اسلام درآمدهاند خيلي قليل است و ظاهراً در اواخر دههي 1970م/1350ش به حدود 1000 نفر ميرسيده است. مرکز اسلامي متعلق به اينان به «بيت الاسلام» مشهور است. بخش بسيار قابل ملاحظهاي از مسلمانان مقيم آلمان غربي را نيز ايرانيها تشکيل ميدادهاند که در عين حال تنهي اصلي شيعيان مقيم اين کشور به حساب ميآيند. بنابر بيانيهاي که جماعة اسلامي شعبهي برلين انتشار داده، شمار مسلمانان مقيم برلين غربي در سال 1973م/1352ش حدود 100.000 نفر بوده که بعضاً نيز با زنان آلماني ازدواج کرده بودند. بنابر همين بيانيه شمار کودکان مسلمان آلمان غربي در همين سال حدود 20.000 نفر بوده که اکثراً در مدارس مسيحي آلماني تحصيل ميکردهاند. بنا بر بيانيهي مزبور مسألهي حفظ زبان مادري و نيز آموزشهاي ديني اسلامي براي اين کودکان مسلمان از اهم مسائل مسلمانان مقيم آلمان بوده است.
نخستين مسجدي که در آلمان بنا شد مسجد اشويتسينگ بود که در سال 1780م/1297ق در پارک اشويتسينگ برلين ساخته شد. اين مسجد توسط شاهزادهي آلماني که با يک دختر ترک ازدواج کرده و به دين اسلام درآمده بود، احداث گرديده است. در مورد انگيزهي شاهزادهي مزبور به اين کار روايات مختلفي نقل شده است. اين مسجد امروزه عملاً موزهي شهر اشويتسينگ در نزديکي شهرک دانشگاهي هايدلبرگ است و در آن جز نمازهاي عيدين (فطر و قربان) نماز ديگري برپا نميشود.
در طول جنگ جهاني اول مسئوليت رسيدگي به امور ديني اسراي مسلمان به روحاني مسلمان روسي الاصلي بنام عالم ادريس (1887-1959م/1306-1378ق) واگذار گرديده بود، وي خدمات ارزندهاي به اسلام و مسلمانان گرفتار در آلمان نمود. در جنگ جهاني دوم نيز دولت آلمان يکي از اسلامشناسان خود اين کشور، به نام پروفسور گرهارد فن منده (م1963م/1342ش) را مسئول ادارهي امور ديني و سرپرستي اردوي کار اسراي مسلمان در اين کشور نمود. ظاهراً وي با برگزاري مجالس سخنراني مذهبي براي مسلمانان اسير خاطرهي خوبي از خود در اذهان مسلمانان مقيم اين کشور برجاي گذاشته است.
در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم به تقاضاي گروهي از شيعيان ايراني مقيم هامبورگ، مرحوم آيت الله بروجردي در سال 1953م/1332ش با احداث مسجدي در آن شهر موافقت نمود. سنگ بناي اين مسجد بزرگ که بعدها به «مرکز اسلامي هامبورگ» مشهور شد در روز نيمهي شعبان 1379ق (بهمن 1338ش، فوريهي 1960م) در زميني به مساحت 3774/4 مترمربع، در بهترين نقطهي شهر هامبورگ، واقع در کنار درياچهي الستر، توسط مرحوم حجةالاسلام محمد محققي، نمايندهي مرحوم آيت الله بروجردي و با حضور انبوهي از مسلمانان و معاريف شهر و شرق شناسان آلماني، نصب گرديد. کار ساختمان مسجد هامبورگ، که 832/42 مترمربع مساحت زيربناي آن است و امروزه مهمترين مرکز تبليغات و فعاليتهاي شيعي در آلمان غربي محسوب ميشود، پس از درگذشت مرحوم آيت الله بروجردي در فروردين 1340ش، تدريجاً متوقف شد اما در ارديبهشت 1344ش/ آوريل 1965م با ورود مرحوم آيت الله سيدمحمد حسين بهشتي به هامبورگ و افزايش اعضاي «هيئت ساختمان مسجد» کار بناي ناتمام، ادامه يافت تا بالاخره دفتر و سالن کتابخانهي مسجد و مرکز اسلامي هامبورگ در روز مبعث پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، يعني 27 رجب 1387ق/10 آبان 1346ش/ اول نوامبر 1967م رسماً افتتاح شد. ظاهراً تا چندين سال جميع مسلمانان مقيم آلمان، اعم از کارگران ترک و يوگسلاو و دانشجويان عرب و غير آنان نيز در اين مسجد نماز ميگزاردهاند، احتمالاً يکي از دلايل اين امر فزوني عدهي کارگران مسلمان ترک در آلمان در سالهاي نخست دههي 1960م/1340ش بوده است. اقامت مرحوم آيت الله سيدمحمد حسين بهشتي از هامبورگ تا سال 1970م/1349ش ادامه يافت و در اين مدت ايشان در تشکيل اتحاديهها و انجمنهاي اسلامي دانشجويان در آلمان و کلاً اروپا و نشر نشريهي اسلام مکتب مبارز همکاري کرد.
همزمان با احداث مسجد هامبورگ، در شهرهاي مونيخ و آخن و نيز بعدها در فرانکفورت مساجدي به همت گروههايي از مسلمانان مقيم آلمان غربي ساخته شد. مسجد آخن به مسجد «بلال حبشي» موسوم گرديده است، اين مساجد عموماً به «مراکز اسلامي» موسومند. طرفهترين مساجد آلمان غربي که شايد در نوع خود بينظير باشد، مساجدي بوده است که به دستور دولت آلمان فدرال در قطارهاي راهآهن اين کشور که کارگران ترک را از خانههاشان به محل کار و بالعکس ميبرده، دايره گرديده بود. بيشک اين تصميم، که ظاهراً امروزه ديگر بدان عمل نميشود، بعلت افزايش يکبارهي عدهي کارگران مهاجر ترک مسلمان در سالهاي دههي 1960م/1340ش در اين کشور بود است، تا جايي که حتي در اول شوال 1384ق/4 فوريهي 1965م صدها تن از کارگران ترک نماز عيد فطر را در کليساي بزرگ و مشهور کلن به جاي آوردند، که البته اين جريان سر و صداي زيادي در مطبوعات آلمان غربي به راه انداخت. ضمناً دانشگاه کلن آلمان غربي نيز از سال 1965م/1342ش به منظور تشويق و توسعهي تحقيقات شيعي، با پشتيباني مقامات مسئول اين دانشگاه، «مرکز تحقيقات علوم و عقايد شيعي» را تأسيس نمود. اين مرکز تا سال 1351ش/ بالغ بر 8 هزار جلد کتاب شيعي، اعم از فقهي، اصولي، کلامي، رجالي، فلسفي، تاريخي، ادبي و غيره را در مؤسسهاي که قبل از آن حتي يک کتاب شيعي هم در آن وجود نداشت، گرد آورده بود. پس از گزارشي که در سال 1968م/1347ش توسط دکتر محمدجواد فلاطوري در «بيان اهميت تحقيق علوم و عقايد شيعي براي اسلام شناسان» در کنگرهي خاورشناسان آلمان، در شهر ورتسبورگ، ارائه شد، توجه باز هم بيشتري به اين مرکز تحقيقات علوم و عقايد شيعي مبذول گرديد. ظاهراً دکتر فلاطوري حدود يک سال و نيم قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نيز «آکادمي علمي اسلامي» را در شهر کلن آلمان غربي، به منظور تحقيق و تدوين و عرضهي اسلام به زبان فکري اروپا تأسيس کرده بود و تاکنون نيز خود رياست آن را برعهده داشته است.
در سالهاي اخير، يعني بعد از شور و شدتي که در حرکتهاي اسلامي متعاقب پيروزي انقلاب اسلامي در ايران پديد آمد، امنيت زندگي شخصي و اجتماعي مسلمانان مقيم کشورهاي غربي از جمله آلمان، و خصوصاً فعالان سياسي آنان، شديداً در معرض تعرض و تهديد دولتها قرار گرفته است. با همهي اين احوال، آلمان غربي تقريباً بيش از اکثر کشورهاي ديگر اروپائي، مرکز فعاليتهاي اسلامي و مسلمانان خارجي بوده و براي نمونه امروزه عصام العطار، مرشد اخوان المسلمين سوريه، در اين کشور به حال تبعيد بسر ميبرد.
کتابنامه: دائره المعارف الاسلاميه الشيعية، 50-52؛ تحقيق عقايد و علوم شيعي با گزارشي دربارهي بخش تحقيقات «عقايد و علوم شيعي در دانشگاه کلن (آلمان)» جواد فلاطوري؛ يادنامهي علامه اميني، 445-446؛ «اقليت مسلمان در آلمان» عبدالکريم گلشني؛ کيهان فرهنگي، شمارهي 3، سال اول (خرداد 1363) 38؛ کيهان فرهنگي سال دوم؛ شمارهي 8 (آبان 1364) 3-17 و سال دوم، شمارهي 4 (تيرماه 1364) 14.
The Europa Yearbook, 1983: A world Survey. Vol I. London, Europa Publications Ltd, 1983, pp. 683,685,709-710,1173; Facts about Germany: The Federal Republic of Germany. Munich, Bertelsmann L E X I K O T H E K Verlag, 1984, pp. 76,307-311, and ff; Castles. Racism and politics in west Germany, Race and Class, Winter 1984, quoted in Modern Turkey: Development & Crisis. (Khamsin Series), London, 1984, p.125; Memen, Mojan. An Introduction to Shii, Islam. New Haven, Yale University press, 1985, p. 281: Siddiqui, Kalim: (Ed), Issues in the Islamic Movement 1982-83 (1402-403). London, Open press Ltd, 1984, pp. 13.6,173
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
آلمان غربي در غرب اروپاي مرکزي واقع شده، و از شمال به درياي شمال و دانمارک، از مشرق به آلمان شرقي و چکسلواکي، از جنوب شرقي به اتريش، از جنوب به اتريش و سوئيس، از جنوب غربي به فرانسه و از غرب به لوگزامبورگ، بلژيک و هلند محدود است. مساحت اين جمهوري، با احتساب برلين غربي (که منتزع و منقطع از اين جمهوري و مساحت آن 23.803 کيلومترمربع است) بالغ بر 248.690 کيلومترمربع است و اين جمهوري از 10 ايالت بعلاوهي برلين (يا برلن) غربي که وضعيت عليحدهاي دارد، تشکيل شده است. مهمترين رودهاي اين کشور: راين، دانوب، امس و مهمترين شهرهاي آن: هامبورگ، مونيخ، کلن، اسن، دوسلدورف، فرانکفورت، دورتموند، اشتوتگارت و برمن ميباشد. جمعيت اين کشور بنا بر آخرين سرشماري رسمي در 1970م/1349ش، 60.650.599 نفر و بنابر برآورد رسمي در 1981م/1360ش، 61.713.000 نفر بوده است.
بيش از 96 درصد مردم آلمان غربي را تقريباً به طور متساوي کاتوليکهاي رومي و پروتستانها تشکيل ميدهند. پروتستانها اکثراً در شمال اين کشور و کاتوليکها عموماً در جنوب اين کشور ساکناند. گروههاي از ساير فرق مسيحي، مانند پروتستانهاي پيرو مشرب «کليساي آزاد» که به تعميد اعتقادي ندارند و بجاي تقيد و تابعيت نسبت به يک کليساي جامع به اصالت اراده و سلوک ديني دلخواه باور دارند، نيز در اين کشور زندگي ميکنند؛ دو گروه بزرگترين اين طايفه، يعني متديستها و جماعت انجيلي در سال 1968م/1347ش به يکديگر پيوسته و کليساي انجيلي متديست را در آلمان غربي بوجود آوردهاند.
اسلام در آلمان:
شمار پيروان دين اسلام، همچون پيروان کليساي ارتدوکس يوناني در آلمان غربي تا همين اواخر بسيار اندک بود. تا اوايل قرن حاضر اکثريت مسلمانان مقيم اين کشور را بازرگانان و دانشجويان و جهانگردان مسلمان تشکيل ميدادند. پس از جنگ جهاني اول گروهي از سربازان و افسران مسلمان ارتشهاي درگير، به عناوين مختلف، من جمله به عنوان اسير جنگي، در آلمان باقي ماندند. اينان همراه با مهاجريني که بعد از انقلاب اکتبر 1917م/1336ق شوروي از مناطق مسلماننشين روسيه به اين سرزمين آمده بودند، شمار اقليت مسلمان اين کشور را افزايش دادند. بعد از جنگ جهاني دوم نيز حدود 5000 مسلمان از مناطق مسلماننشين شوروي همچون ترکمنستان، آذربايجان قفقاز و ولگاي شمالي، به اين کشور کوچيدند. با افزايش هجوم کارگران خارجي (خصوصاً ترک و بعضاً يوگسلاو) به آلمان غربي تدريجاً بر شمار پيروان دين اسلام در اين کشور به ميزان قابل ملاحظهاي افزوده شد. در اوائل دههي 1960م/1340ش، بر طبق يک برنامهي سياسي- اقتصادي، بيش از صد هزار کارگر ترک مسلمان وارد آلمان غربي شدند. شمار کارگران ترکي که در سالهاي 1979م/1358ش، 1980م/1359ش و 1981م/1360ش، در آلمان غربي زندگي ميکردهاند به ترتيب 540.000؛ 591.000؛ 658.000 نفر بوده است. بنابر جديدترين آمار، شمار کارگران مسلمان ترک مقيم آلمان غربي در سال 1984م/1363ش، 1/6 ميليون نفر بوده است و به لحاظ مشکلات فراواني که حضور آنان براي اقتصاد اين کشور ايجاد ميکرده، دولت آلمان فدرال درصدد بوده تا به نحوي آنان را به کشورشان بازگرداند. علاوه بر اين، گروه نسبتاً زيادي از اعراب مسلمان نيز از کشورهاي افريقاي شمالي براي يافتن شغل به آلمان غربي کوچيدهاند، امروزه دهها هزار نفر مسلمان مراکشي و الجزايري و تونسي در صنايع آلمان غربي مشغول کارند. عدهي دانشجويان مسلمان مقيم آلمان غربي در اواخر دههي 1970م/1350ش به حدود 15000 نفر ميرسيده است. بخش معتنابهي از اقليت مسلمان اين کشور را نيز تجار کشورهاي مسلمان که در اين کشور اقامت گزيدهاند تشکيل ميدهند، اينان اکثراً در شهرهاي بزرگ آلمان غربي، مانند برلين غربي، هامبورگ، فرانکفورت، مونيخ و نظاير آن زندگي ميکنند.امروزه بنابر منابع خود آلمانيها، بالغ بر 1/8 ميليون نفر مسلمان در جمهوري فدرال آلمان زندگي ميکنند که بخش اعظم ايشان را کما في السابق کارگران ترک تشکيل ميدهند. تقريباً تمامي مسلمانان مقيم آلمان غربي غيربومياند، عدهي آلمانيهايي که به دين اسلام درآمدهاند خيلي قليل است و ظاهراً در اواخر دههي 1970م/1350ش به حدود 1000 نفر ميرسيده است. مرکز اسلامي متعلق به اينان به «بيت الاسلام» مشهور است. بخش بسيار قابل ملاحظهاي از مسلمانان مقيم آلمان غربي را نيز ايرانيها تشکيل ميدادهاند که در عين حال تنهي اصلي شيعيان مقيم اين کشور به حساب ميآيند. بنابر بيانيهاي که جماعة اسلامي شعبهي برلين انتشار داده، شمار مسلمانان مقيم برلين غربي در سال 1973م/1352ش حدود 100.000 نفر بوده که بعضاً نيز با زنان آلماني ازدواج کرده بودند. بنابر همين بيانيه شمار کودکان مسلمان آلمان غربي در همين سال حدود 20.000 نفر بوده که اکثراً در مدارس مسيحي آلماني تحصيل ميکردهاند. بنا بر بيانيهي مزبور مسألهي حفظ زبان مادري و نيز آموزشهاي ديني اسلامي براي اين کودکان مسلمان از اهم مسائل مسلمانان مقيم آلمان بوده است.
تشيع در آلمان غربي:
شمار قابل ملاحظهاي از مسلمانان مقيم آلمان غربي شيعه هستند. شيعيان آلمان غربي عموماً در شهرهاي فرانکفورت، مونيخ، آخن و هانوور زندگي ميکنند، اما در اين ميان بزرگترين جامعهي مسلمانان شيعهي آلمان غربي در شهر هامبورگ مقيماند. دانشجويان و بازرگانان ايراني از سالها اپيش مهمترين جامعهي شيعه در ميان مسلمانان مقيم آلمان غربي را تشکيل ميدادهاند، و اين امر با نگاهي اجمالي به تاريخچهي تأسيس مراکز تبليغي اسلامي و مساجد در آلمان غربي به خوبي مشهود ميگردد. در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نيز هجوم عدهي معتنابهي از ايرانيان به طرف کشورهاي آمريکايي و اروپايي به نحو قابل ملاحظهاي بر شمار شيعيان اين کشورها و از جمله بر شمار شيعيان آلمان غربي، افزوده است. تا سال 1979م/1358ش بين 7.000 تا 15.000 نفر ايراني در آلمان غربي (و حدوداً به همين ميزان نيز در هر يک از کشورهاي فرانسه و انگليس) زندگي ميکردهاند، از آن زمان تاکنون (1985م/1364ش) نيز شمار قابل ملاحظهاي از ايرانيان به عناوين مختلف (من جمله به عنوان پناهندهي سياسي) بر اين رقم افزوده شده است.نخستين مسجدي که در آلمان بنا شد مسجد اشويتسينگ بود که در سال 1780م/1297ق در پارک اشويتسينگ برلين ساخته شد. اين مسجد توسط شاهزادهي آلماني که با يک دختر ترک ازدواج کرده و به دين اسلام درآمده بود، احداث گرديده است. در مورد انگيزهي شاهزادهي مزبور به اين کار روايات مختلفي نقل شده است. اين مسجد امروزه عملاً موزهي شهر اشويتسينگ در نزديکي شهرک دانشگاهي هايدلبرگ است و در آن جز نمازهاي عيدين (فطر و قربان) نماز ديگري برپا نميشود.
در طول جنگ جهاني اول مسئوليت رسيدگي به امور ديني اسراي مسلمان به روحاني مسلمان روسي الاصلي بنام عالم ادريس (1887-1959م/1306-1378ق) واگذار گرديده بود، وي خدمات ارزندهاي به اسلام و مسلمانان گرفتار در آلمان نمود. در جنگ جهاني دوم نيز دولت آلمان يکي از اسلامشناسان خود اين کشور، به نام پروفسور گرهارد فن منده (م1963م/1342ش) را مسئول ادارهي امور ديني و سرپرستي اردوي کار اسراي مسلمان در اين کشور نمود. ظاهراً وي با برگزاري مجالس سخنراني مذهبي براي مسلمانان اسير خاطرهي خوبي از خود در اذهان مسلمانان مقيم اين کشور برجاي گذاشته است.
در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم به تقاضاي گروهي از شيعيان ايراني مقيم هامبورگ، مرحوم آيت الله بروجردي در سال 1953م/1332ش با احداث مسجدي در آن شهر موافقت نمود. سنگ بناي اين مسجد بزرگ که بعدها به «مرکز اسلامي هامبورگ» مشهور شد در روز نيمهي شعبان 1379ق (بهمن 1338ش، فوريهي 1960م) در زميني به مساحت 3774/4 مترمربع، در بهترين نقطهي شهر هامبورگ، واقع در کنار درياچهي الستر، توسط مرحوم حجةالاسلام محمد محققي، نمايندهي مرحوم آيت الله بروجردي و با حضور انبوهي از مسلمانان و معاريف شهر و شرق شناسان آلماني، نصب گرديد. کار ساختمان مسجد هامبورگ، که 832/42 مترمربع مساحت زيربناي آن است و امروزه مهمترين مرکز تبليغات و فعاليتهاي شيعي در آلمان غربي محسوب ميشود، پس از درگذشت مرحوم آيت الله بروجردي در فروردين 1340ش، تدريجاً متوقف شد اما در ارديبهشت 1344ش/ آوريل 1965م با ورود مرحوم آيت الله سيدمحمد حسين بهشتي به هامبورگ و افزايش اعضاي «هيئت ساختمان مسجد» کار بناي ناتمام، ادامه يافت تا بالاخره دفتر و سالن کتابخانهي مسجد و مرکز اسلامي هامبورگ در روز مبعث پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، يعني 27 رجب 1387ق/10 آبان 1346ش/ اول نوامبر 1967م رسماً افتتاح شد. ظاهراً تا چندين سال جميع مسلمانان مقيم آلمان، اعم از کارگران ترک و يوگسلاو و دانشجويان عرب و غير آنان نيز در اين مسجد نماز ميگزاردهاند، احتمالاً يکي از دلايل اين امر فزوني عدهي کارگران مسلمان ترک در آلمان در سالهاي نخست دههي 1960م/1340ش بوده است. اقامت مرحوم آيت الله سيدمحمد حسين بهشتي از هامبورگ تا سال 1970م/1349ش ادامه يافت و در اين مدت ايشان در تشکيل اتحاديهها و انجمنهاي اسلامي دانشجويان در آلمان و کلاً اروپا و نشر نشريهي اسلام مکتب مبارز همکاري کرد.
همزمان با احداث مسجد هامبورگ، در شهرهاي مونيخ و آخن و نيز بعدها در فرانکفورت مساجدي به همت گروههايي از مسلمانان مقيم آلمان غربي ساخته شد. مسجد آخن به مسجد «بلال حبشي» موسوم گرديده است، اين مساجد عموماً به «مراکز اسلامي» موسومند. طرفهترين مساجد آلمان غربي که شايد در نوع خود بينظير باشد، مساجدي بوده است که به دستور دولت آلمان فدرال در قطارهاي راهآهن اين کشور که کارگران ترک را از خانههاشان به محل کار و بالعکس ميبرده، دايره گرديده بود. بيشک اين تصميم، که ظاهراً امروزه ديگر بدان عمل نميشود، بعلت افزايش يکبارهي عدهي کارگران مهاجر ترک مسلمان در سالهاي دههي 1960م/1340ش در اين کشور بود است، تا جايي که حتي در اول شوال 1384ق/4 فوريهي 1965م صدها تن از کارگران ترک نماز عيد فطر را در کليساي بزرگ و مشهور کلن به جاي آوردند، که البته اين جريان سر و صداي زيادي در مطبوعات آلمان غربي به راه انداخت. ضمناً دانشگاه کلن آلمان غربي نيز از سال 1965م/1342ش به منظور تشويق و توسعهي تحقيقات شيعي، با پشتيباني مقامات مسئول اين دانشگاه، «مرکز تحقيقات علوم و عقايد شيعي» را تأسيس نمود. اين مرکز تا سال 1351ش/ بالغ بر 8 هزار جلد کتاب شيعي، اعم از فقهي، اصولي، کلامي، رجالي، فلسفي، تاريخي، ادبي و غيره را در مؤسسهاي که قبل از آن حتي يک کتاب شيعي هم در آن وجود نداشت، گرد آورده بود. پس از گزارشي که در سال 1968م/1347ش توسط دکتر محمدجواد فلاطوري در «بيان اهميت تحقيق علوم و عقايد شيعي براي اسلام شناسان» در کنگرهي خاورشناسان آلمان، در شهر ورتسبورگ، ارائه شد، توجه باز هم بيشتري به اين مرکز تحقيقات علوم و عقايد شيعي مبذول گرديد. ظاهراً دکتر فلاطوري حدود يک سال و نيم قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نيز «آکادمي علمي اسلامي» را در شهر کلن آلمان غربي، به منظور تحقيق و تدوين و عرضهي اسلام به زبان فکري اروپا تأسيس کرده بود و تاکنون نيز خود رياست آن را برعهده داشته است.
در سالهاي اخير، يعني بعد از شور و شدتي که در حرکتهاي اسلامي متعاقب پيروزي انقلاب اسلامي در ايران پديد آمد، امنيت زندگي شخصي و اجتماعي مسلمانان مقيم کشورهاي غربي از جمله آلمان، و خصوصاً فعالان سياسي آنان، شديداً در معرض تعرض و تهديد دولتها قرار گرفته است. با همهي اين احوال، آلمان غربي تقريباً بيش از اکثر کشورهاي ديگر اروپائي، مرکز فعاليتهاي اسلامي و مسلمانان خارجي بوده و براي نمونه امروزه عصام العطار، مرشد اخوان المسلمين سوريه، در اين کشور به حال تبعيد بسر ميبرد.
کتابنامه: دائره المعارف الاسلاميه الشيعية، 50-52؛ تحقيق عقايد و علوم شيعي با گزارشي دربارهي بخش تحقيقات «عقايد و علوم شيعي در دانشگاه کلن (آلمان)» جواد فلاطوري؛ يادنامهي علامه اميني، 445-446؛ «اقليت مسلمان در آلمان» عبدالکريم گلشني؛ کيهان فرهنگي، شمارهي 3، سال اول (خرداد 1363) 38؛ کيهان فرهنگي سال دوم؛ شمارهي 8 (آبان 1364) 3-17 و سال دوم، شمارهي 4 (تيرماه 1364) 14.
The Europa Yearbook, 1983: A world Survey. Vol I. London, Europa Publications Ltd, 1983, pp. 683,685,709-710,1173; Facts about Germany: The Federal Republic of Germany. Munich, Bertelsmann L E X I K O T H E K Verlag, 1984, pp. 76,307-311, and ff; Castles. Racism and politics in west Germany, Race and Class, Winter 1984, quoted in Modern Turkey: Development & Crisis. (Khamsin Series), London, 1984, p.125; Memen, Mojan. An Introduction to Shii, Islam. New Haven, Yale University press, 1985, p. 281: Siddiqui, Kalim: (Ed), Issues in the Islamic Movement 1982-83 (1402-403). London, Open press Ltd, 1984, pp. 13.6,173
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}