مشكلات دختران دانشجو (1)
مشكلات دختران دانشجو (1)
مشكلات دختران دانشجو (1)
نويسنده:ناهيد طيبى
اولويتها و رويكردها
الف) شناخت مشكلات زنان به صورت عام يا در يك گروه خاص؛
ب) طبقهبندى مشكلات جهت ارائه راهحلهاى مناسب و كارشناسانه؛
ج) اولويتبندى مسائل و مشكلات موجود و ايجاد تقدّم و تأخّر در برنامههاى اجرايى؛
د) ايجاد بستر مناسب براى رفع مشكلات و موانع موجود؛ ه) برنامهريزى صحيح و اصولى براى رسيدن به وضعيت مطلوب جامعه بانوان پس از رفع مشكلات. بنابر آنچه ذكر شد اولين گام براى برنامهريزى فرهنگى، علمى و اجتماعى در خصوص بانوان شناخت و بررسى مشكلات آنان است و اين امر ميسّر نخواهد شد مگر با حضور در جمع آنان و نمونهگيرى و آمارگيرى به دور از هرگونه تعصب و پيشفرض. تحقيقى كه پيش رو داريد با توجه به مطالعات ميدانى و بدون هرگونه ملاحظهاى از سوى آزمودنىها صورت گرفته است؛ با توجه به تجربهاى كه در طى سالها تبليغ در دانشگاهها و جلسات مشاوره خصوصى داشتهام برخى از موارد مطرحشده در مشاورهها را نيز جزء زيرمجموعههاى موضوع قرار دادهام تا دامنه تحقيق از كلىگويى فراتر رود و به جزئيات ملموس و محسوس نزديكتر شود. روش تحقيق و مشكلات آن پس از انتخاب موضوع تحقيق (بررسى مسائل و مشكلات دختران دانشجو و اولويتها) اقدام به تنظيم پرسشنامههايى در اين زمينه كرديم. با توجه به اينكه پرسشنامههاى تستى براى دانشجويان ذهنيّتى مشابه ذهنيت پرسشگر ايجاد مىكرد تصميم گرفتيم سؤالها را به صورت تشريحى و كلّى مطرح كنيم تا پاسخها به واقعيت نزديكتر گردد و از باورها و اعتقادات دانشجويان سرچشمه گرفته باشد. البته در حين بررسى پرسشنامهها به صحت انتخاب خود بيش از پيش واقف شديم. سؤالات پرسشنامهها عبارت بود از:
الف) فرض كنيد شما مسئول امور بانوان كشور هستيد، اساسىترين مسائل و مشكلاتى را كه مورد توجه قرار مىدهيد چه خواهد بود (با توجه به اولويتها)؟
ب) اگر شما مسئول امور بانوان كشور بوديد، چه راهكارهايى را براى حل مسائل زنان پيشنهاد مىكرديد؟
ج) مهمترين مسائلى را كه دختران دانشجو با آن روبهرو هستند چيست؟
د) چه راهكارهايى را براى حل مسائل و مشكلات دختران دانشجو پيشنهاد مىكنيد؟
ه) روند حل مسائل و مشكلات زنان را در جامعه كنونى ايران چگونه ارزيابى مىكنيد؟ پرسشنامهها بين دانشجويان توزيع شد و پس از چند روز پاسخهاى تفصيلى و گاه نيمه تفصيلى آنها را دريافتيم و سپس به طبقهبندى پاسخها و اولويت بندى آنها پرداختيم. مشكلاتى كه بر سر راه تحقيق داشتيم عبارت بود از:
1. چون سؤالات كلى بود برخى از دانشجويان كه در نوشتن مشكل دارند و سخت مىنويسند يا پاسخ نداده يا بسيار مجمل نوشته بودند.
2. برخى مىگفتند سؤالات سخت است لذا پاسخ ندادند.
3. پارهاى ديگر مىگفتند ما هيچ مشكلى نداريم همين كه دانشگاه آمدهايم برايمان بس است!
در مجموع پرسشنامههايى كه دانشجويان آنها را تكميل كرده بودند(پاورقي 1 . علاوه بر روش پرسش و پاسخ كه از طريق پرسشنامهها بود، با استفاده از بيش از هزار مورد مشاوره خصوصى كه در طول يك ماه مبارك رمضان با دانشجويان دانشگاه اهواز داشتم و پيش از آن در ديگر دانشگاهها، به تنظيم طرح اصلى پرداختم.) حاوى مطالب بسيار ارزندهاى است كه اينك به تنظيم چارچوب و طرح اصلى آن مىپردازيم. مشكلات دختران دانشجو در يك نگاه اگر بخواهيم به اجمال به مشكلات دختران دانشجو كه در پرسشنامهها ذكر شده است بنگريم، نكات جالب و قابل توجهى مىيابيم. در اين بخش از مقاله مشكلات به صورت كلى مطرح مىشود و سپس در مورد هريك و زيرمجموعههاى آنها بحث خواهد شد. به نظر مىرسد اولين و مهمترين مسئله در مورد دختران دانشجو كه دغدغه فكرى آنها است، مسئله تحصيل و مشكلات مربوط به درس خواندن است. مشكلاتى همچون كم بودن آگاهى و اطلاعات، ندانستن روشهاى صحيح مطالعه، داشتن اضطراب هنگام امتحانات و... و پس از اين مشكل، مسئله اشتغال مطرح است و سپس ازدواج. گفتنى است كه تفاوت آمار اشتغال و ازدواج خيلى زياد نيست و نمىتوان اولويت خاصى بين آن دو در نظر گرفت. مسائل اعتقادى و ناآگاهىهاى خانوادهها نسبت به دين و مسائل مذهبى، مسائل روانى همانند عدم امنيّت و خودناباورى و... و نبود امكانات رفاهى و اقتصادى نيز از ديگر مسائل مورد ابتلاى دانشجويان دختر است. نكته قابل توجه اين است كه زمان و مكان در بيان نظرگاهها و نگرشها و اولويتبندىها بسيار مؤثر است؛ براى مثال، با توجه به اينكه پرسشنامهها دقيقاً در ايام ويژه امتحانى و قبل از فرجهها بين خواهران توزيع شده، بديهى است كه دغدغه ذهن آنها در چنين شرايطى به صورت مقطعى، درس خواندن، گذراندن امتحانات به بهترين وجه، مشروط نشدن و... است و اگر اين پرسشنامهها در ابتداى ترم توزيع مىشد به يقين اولويت با مسائل ديگر بود. از اين رو مشكلات تحصيلى و علمى دانشجويان را نمىتوان به عنوان مشكل اول آنها مطرح كرد؛ چنان كه در برخى از پاسخها در اين مورد خاص، واژه «فعلاً» به چشم مىخورد و اين نمايانگر عدم اولويت بالاصاله است. به هر حال گذشته از مورد اول، مشكلات دختران دانشجو را مىتوان به صورت زير اولويتبندى كرد:
1. مسائل اجتماعى مانند اشتغال، ازدواج، ارتباط با استادان و ديگر دانشجويان و نبودن پستهاى مهم براى زنان و...؛
2. مشكلات اعتقادى مانند ناآگاهى از فلسفه عبادات و حجاب، مبهم بودن نقش زن در دين اسلام و بىاهميت بودن امر به معروف و نهى از منكر در دانشگاه، ارتباطهاى نامشروع، وجود منكرات به صورت عَلَنى و...؛
3. مشكلات مربوط به دوره تحصيل مانند دور بودن از خانواده، مسائل اقتصادى در دانشگاهها و رفت و آمدهاى زياد بين شهر براى تحصيل و وطن و...؛
4. مشكلات روانى مانند عدم امنيّت در شهر و در دانشگاه، احساس كمبود و فشار روانى، خودناباورى، عدم اعتماد به نفس، مسائل روانى ناشى از انحرافات جنسى همچون استمنا، سُحق و ارتباطهاى نامشروع؛
5 . مشكلات طبيعى در دانشگاه و خوابگاهها همچون نبودن امكانات رفاهى، سالنهاى ورزشى، نور نامناسب اتاقها، غذاهاى نامطلوب و... . نكته مهم و قابل توجه اين است كه مشكل ازدواج را - به عنوان اصلىترين مشكل دختران دانشجو - مىتوان هم در زمره مشكلات روانى دانست و هم اجتماعى و هم جزء مشكلات اقتصادى. در مجموع ازدواج و اشتغال مهمترين دغدغه فكرى دانشجويان است كه اگر مسئولان امور بانوان و طراحان برنامههاى ويژه بانوان به اين دو نكته مهم توجه نداشته باشند برنامهريزىهاى آنان سطحى و روبنايى خواهد بود و نتيجه مورد انتظار را نخواهد داشت. حاصل تحقيقهاى گوناگون با روشهاى متفاوت اين است كه دختران پيش از ازدواج دچار نوعى تحيّر و سردرگمى و در نتيجه آن افسردگى مىشوند. آنها براىآينده خويش نمىتوانند افق روشن و قابل اتكايى را تصور كنند و ديدن موارد متعددى در اجتماع كه در زندگى خانوادگى دچار شكست شدهاند، به تيرهتر ديدن آينده از سوى دختران كمك مىكند. براى ايجاد آرامش روحى - روانى و برقرارى ثبات فكرى و عملى در دختران دانشجو بايد تسهيلات ازدواج فراهم گردد. تجربه فردى نشان مىدهد كه دختران و پسرانى كه ازدواج كردهاند در امر تحصيل موفقتر از مجردها هستند، اگرچه استثناهايى نيز در اين زمينه وجود دارد ولى غالباً آنان كه ازدواج كردهاند انگيزهمندترند و تلاشى مضاعف براى خروج از دانشگاه و ورود به صحنه زندگى مىكنند. اكنون با توجه به اولويتهاى ذكرشده از سوى دانشجويان به تفصيل و توضيح مسائل و مشكلات دختران دانشجو و ارائه راهكارها مىپردازيم و اميد آن داريم كه ياريگر مسئولان فرهنگى جامعه باشد. الف) مشكلات اجتماعى دانشجويى كه با تلاش پىگير و مداوم خود طلسم ورود به دانشگاه را شكسته است و به سرزمين آرزوهاى جوانان پاى نهاده، به يقين در سر سوداى استفاده از تخصص و علم خود را مىپروراند. او از بدو ورود به دانشگاه براى خويش كاخ بلندى از آرزوها را مىسازد و با اهدافى چون خدمت به جامعه انسانى، پيشرفت علم و دانش در كشور اسلامى ايران، داشتن وجهه اجتماعى مناسب و ايجاد رضايت و خشنودى براى والدينى كه بيش از دو دهه خون دل خوردند تا او را به دانشگاه بفرستند تا به قول آنها «براى خود كسى شود» و يا «دستش به دهانش برسد» و... به آيندهاى روشن چشم مىدوزد. برخى رشته مورد تحصيل خود را اولين انتخاب مىدانند و به آن عشق مىورزند و پارهاى ديگر تنها و تنها به عشق ورود به دانشگاه رشته پايين را برگزيدهاند، لذا با بىميلى نسبت به رشته خود، براى اتمام دوره تحصيل و خداحافظى با درسهايى كهدوست ندارند لحظهشمارى مىكنند. در ميان دسته دوم برخى مىمانند و تا آخر مىسوزند و مىسازند و برخى ديگر از ميانه راه با همت بلند بر مىگردند و تغيير رشته داده، تحصيل را براى خود زيبا و دوستداشتنى مىكنند. همه اين تلاشها و تحمل رنجها و مشقتها به اميد آيندهاى بهتر است كه بايد از سوى مسئولان براى جوانان فراهم گردد؛ آيندهاى كه از طريق ايجاد زمينههاى مناسب اشتغال تضمين مىشود و اكنون با توجه به بالا بودن رشد بيكارى در جامعه ما و زياد بودن نيروهاى متخصص بيكار، به افسانه بيشتر شبيه است تا واقعيت! - اشتغال و دانشجو در رأس مشكلات اجتماعى، بحث اشتغال است.
در اين باره مسائل زير جالب توجه است:
1. استادان دانشگاه با توجه به آشنايى بيشتر با فضاى بيرون از دانشگاه و داشتن اطلاعات آمارى در مورد بيكارى و كيفيت بازار كار و گاه به علت بىمهرى به نظام و به قصد ايجاد نوعى بدبينى در بين جوانان، بذر دلهره و اضطراب ناشى از مبهم بودن آينده كارى و شغلى آنان را در دلها مىافشانند و موجب دلمردگى و افسردگى مىشوند.
2. پارهاى از رشتههاى انتخابشده از طريق دختران با معيارهاى فرهنگى جامعه سازگارى ندارد و براى اشتغال آنان مشكلساز است؛ مثلاً رشتههاى فنّى و مهندسى نه با روحيّه و روان طبيعى زنان ملايمت دارد و نه تضمين شغلى مناسب براى دختران مهندس وجود دارد و در واقع جامعه ما پذيراى اين نيست كه زنان مهندس در رأس كارها قرار گيرند و مردان زيرمجموعه آنها باشند و اين دغدغه فكرى دختران مشغول به تحصيل در رشتههاى مهندسى است.
3. عدم تساوى حقوق زن و مرد در شغلهاى يكسان، نگرانى ديگرى است كه از سوى دختران مطرح شده است.
4. ناتوانى در جمع بين دو مهم يعنى تربيت نسل آينده يا ايجاد محيط سالمخانوادگى براى همسر و فرزندان و حضور اجتماعى و ورود به صحنه اشتغال و توليد و خدمات از ديگر مسائلى است كه بسيارى از دختران در انتخاب يكى از اين دو مورد يا جمع بين آنها دچار مشكل هستند و خواستار تشكيل كلاسهاى آموزشى مناسب براى انتخاب بهتر مىباشند.
5 . نكته ديگر درباره اشتغال، تجديد و كنترل ارتباط با نامحرمها و حفظ حدود شرعى و اجتماعى به گونهاى متعادل است. به گفته آنها مقيد بودن به برخى از شئون اجتماعى موجب خروج از دايره شريعت و احكام و حدود الهى مىشود و مقيد بودن به احكام الهى مانع پايبندى به شئون اجتماعى است و براى حفظ و شناخت حدود و مرزها بايد مؤلّفههاى دينى و اجتماعى بيش از پيش تبيين و تفسير شوند.
6. مشكل ديگر در زمينه اشتغال، تعارض مبحث اشتغال با درخواست همسران است. به عبارت ديگر، بسيارى از مردان اجتماع ما با شغل خارج از منزل براى زنان و استمرار ارتباطهايى كه لازمه اشتغال است مخالفاند؛ به ويژه آنگاه كه زنان آنها باردار يا صاحب نوزادى مىشوند كه نياز شديد به حضور فيزيكى و عاطفى مادر دارد، اين مخالفت چهره جدّىترى مىيابد و موجب ايجاد تنش و اختلاف خانوادگى مىشود.
7. زنان در كشور ما قادر به داشتن مشاغل مهم نيستند و اين مسئله روح برخى از دختران را آزار مىدهد، به گونهاى كه تحصيل و مدرك را براى خالى نبودن عريضه، محترم مىشمارند و خود را بازندههاى ميدان اجتماع و سياست مىدانند و براى مبارزه با اين تقدير پيشساخته در پى راهحل مىگردند. گفتنى است اشتغال آن گونه كه تاكنون از آن بحث شده است تنها جنبه اجتماعى و اقتصادى ندارد. به عبارت ديگر، بُعد اجتماعى اشتغال و حضور در مجامع گوناگون و كسب وجهه اجتماعى را نمىتوان به عنوان تنها اثر اشتغال زنان دانست و اگرچه محصول و نتيجه اشتغال بهينه شدن وضعيت اقتصادى است امّا يكى از مهمترين مسائل مربوط به اشتغال، مسئله آرامش روانى است. بنابر آمارگيرى در كشورهاىبزرگ دنيا، زنان شاغل كمتر از زنان غيرشاغل به افسردگى مبتلا مىشوند.
(پاورقي 1 . جوآن بوريس آنكو، جلوههاى زندگى يك زن.) و آنگاه كه به دوران يائسگى مىرسند به علت اينكه نوعى رضايت از گذشته شغلى خود دارند دچار يأس و نوميدى نمىشوند و با افتخارات و خاطرات دوره جوانى و اشتغال خويش به زندگى خود رنگ رضايت و اميدوارى مىبخشند. بنابراين بُعد روانى اشتغال را نيز بايد در نظر گرفت و آن احساس رضايت و خشنودى از خدمت به جامعه بشرى است و نيز افزايش اعتماد به نفس كه ناشى از مفيد واقع شدن دانشجويان دختر براى اجتماع است. راهكارهايى كه از سوى دانشجويان دختر براى رفع مشكل اشتغال مطرح شده است عبارتاند از:
الف) ايجاد بستر مناسب براى اشتغال زنان با توجه به رشتههاى موردتحصيل آنان و متناسب با توانايىهاى زنان. نكته قابل توجه در اين زمينه اين است كه در حاصل تحقيق 25 ساله در صد دانشگاه كه در چهل كشور دنيا صورت گرفته آمده است: اگر هدف و كار افراد بيش از توانايىهاى آنها باشد دچار اضطراب مىشوند و اگر هدف و كارشان پايينتر از استعداد و توانايىهاى آنها باشد دچار افسردگى مىگردند.(پاورقي 2 . برگرفته از سخنرانى دكتر هلاكويى در سمينار روانشناسى كمال.) بنابراين اگر كسى با رشته تخصصى بالا و توانايىهاى زياد به علت نابهسامانى در سيستم اشتغالسازى كشور مجبور به انجام دادن كارهايى كمتر از حدّ توانايىاش باشد دچار افسردگى و دلمردگى مىشود و اين اختلال روانى در نگاه كلان موجب ايجاد بحرانهاى روانى در جامعه مىشود.
ب) ايجاد مراكز و كارخانههايى كه پرسنل آن زنان باشند تا دختران دانشجو در رشتههاى فنّى و مهندسى در محيط سالم و به دور از ارتباطات غيرصحيح وغيرشرعى جذب بازار كار شوند.
ج) در مرحله قانونگذارى براى زنان شاغل حتماً وظايف اصلى آنان كه تربيت نسل آينده و همسردارى است لحاظ شود تا اشتغال مانع انجام وظيفه آنها نشود.
د) ارتباط تنگاتنگ و نزديك بانوان نماينده مجلس با دختران دانشجو و آشنايى با مشكلات فعلى و نيز مسائل و مشكلاتى كه احتمالاً در آينده گريبانگير آنها مىشود و ايجاد اميدوارى از سوى آنان براى اشتغال زنان در آينده.
ه) ترويج فرهنگ صحيح اشتغال بانوان از طريق رسانههاى گروهى به ويژه صدا و سيما. بايد براى مردم اين باور را ايجاد كرد كه اشتغال زنان به معناى مبارزه با مردان يا در دست گرفتن نبض اقتصاد جامعه و برتر جلوه دادن جنس زن به مرد نيست. بايد با شعارهاى فمينيستى از هر نِحله و تركيبى جلوگيرى كرد تا بستر مناسب و طبيعى براى اشتغال زنان فراهم شود. اقتصاد و فرهنگ ما سفرهاى گسترده است كه نياز به تعاون دو جنس مرد و زن دارد تا موانع از سر راه برداشته و رشد و پوياى در آن يافت شود. به زنان جامعه تعليم دهيم كه زندگى ميدان مبارزه زن و مرد نيست و در قرن بيست و يكم بايد اين دو پيكره اجتماع با تعاون و همكارى راه زندگى را هموار كنند و در كنار يكديگر آيندهاى سعادتمندانه را بسازند.
و) چنانكه اخبار نگرانكننده در مورد كمبود فرصتهاى شغلى براى زنان در سطح وسيع و گسترده پخش مىشود، اخبار اميدواركننده در اين زمينه را نيز از طريق شبكههاى خبرى و اطلاعرسانى به سمع و نظر دانشجويان برسانند تا از نگرانى و اضطراب آنها كاسته شود و درصدد حلّ اين معضل برآيند؛ براى مثال كارشناسان در اين زمينه مىنويسند: زنان در مقايسه با مردان از فرصتهاى شغلى بالقوه كمترى برخوردار هستند كه اين مشكل مىتواند از طريق افزايش سطح تحصيلات و مهارت، تغيير نگرشهاىحاكم بر جامعه و تغيير قانون كار تخفيف يابد. اين عوامل باعث شده است كه ايران در مقايسه با كشورهاى ديگر فقط 12 درصد سهم اشتغال براى زنان داشته باشد.
پاورقي (1 . پيام زن،سال نهم، ش 10، دى ماه 1379، ص 32.)
– ارتباطها و مشكلات دختران مشكل مهم ديگر در دوران تحصيل براى دختران دانشجو، ارتباط و كيفيت آن است و اين مقوله از زير مجموعههاى مشكلات اجتماعى است. بحث ارتباطهاى دانشجويان دختر را در دو بستر مىتوان بررسى كرد: الف) ارتباطهاى مشروع كه برخى در ارتباط با استاد و برخى ديگر در رابطه با همكلاسىهاى مذكر و برخى ديگر مربوط به همكاسىهاى مؤنث و دوستان خوابگاهى است. خاستگاه اين مشكل نيز گاهى روانى است يعنى دختران به علت كمرويى و ضعف نفس يا عدم تربيت صحيح خانوادگى و گاه به علت ندانستن حدود ارتباطها دچار مشكل مىشوند. اَشكال مختلف اين مسئله عبارتاند از:
- سخن نگفتن در مورد مسئلهاى كه مىدانند، به علت احتمال مسخره شدن از سوى ديگران؛
- نوعى حيا و حُجب منفى و احترام افراط گرايانه به استاد و در نتيجه ترس از بيان عقيده؛
- ترس و اضطراب ناشى از عدم اعتماد به نفس هنگام ارائه درس به استاد يا كنفرانسهاى كلاسى؛
- ندانستن حدود و ميزان ارتباط صحيح با ديگران به گونهاى كه زمينه سوء استفاده ايجاد نشود؛
- شماتت از سوى دوستان همكلاسى به سبب عدم ارتباط با ديگران؛
- ترس از سوء ظنهاى ديگران يا در مظان تهمت قرار گرفتن و در نتيجه انزوا گزينى؛
- آشنا نبودن با اصول ارتباط و در نتيجه عدم برقرارى ارتباط صحيح با دوستان هم اتاقى و همكلاسى.
ب) ارتباطهاى نامشروع - راهكارهاى پيشنهادى از سوى دختران دانشجو در زمينه رفع مشكل ازدواج از سوى دختران راه حلهايى ذكر شده است كه برخى نياز به برنامه ريزى كلان در سطح كشور دارد و برخى ديگر با اندك تدبير مسئولان دانشگاه و مسئولان امور بانوان قابل حل است. با توجه به اينكه «انگيزش» از نظر روانى در رفتارهاى افراد نقش اساسى دارد و حتى برخى از انديشمندان تربيتى و روانشناسى تاريخچه پيدايش علم روانشناسى را به پيدايش انگيزش متصل مىكنند و چون انگيزش از هنگام خلقت اولين انسان وجود داشته و موجب بروز رفتارهاى مثبت و منفى او مىشده است تاريخ علم روانشناسى را همزمان با تولّد اولين انسان مىدانند، بايد به انگيزش ارتباطها توجه كرد. شايد يكى از انگيزهها نمايش فيلمهايى است كه ارتباطهاى غير متعارف را تبليغ مىكند و آن را به عنوان نيازى اساسى در درون افراد در مىآورد. استفاده از فيلمهايى چون «دخترى با كفشهاى كتانى»، «شوكران»، «مرد عوضى» و... كه هر يك به نوعى تيشه به ريشه باورهاى دينى زده و باعث ازدياد فرار دختران و افزايش ارتباطهاى ناصحيح و شكستن قداستها است، پردههاى حيا را در ميان دختران دريده و آنها را به سوى روابط عاشقانه غير منطقى و نامشروع مىكشاند. دخترانى كه پيش از ورود به دانشگاه در هالهاى از قداست و حجب و حيا بودند امروز براى اينكه از قافله تمدن و كاروان تجدّد! عقب نمانند با الهام از الگوهاى غربى، به ارزشها و باورهاى دينى پشت مىكنند و اين حاصل تسامح و تساهل در مقولههاى فرهنگى و دينى است. بنابراين تغيير روش و منش فرهنگى، اولين راهكار براى مهار و معنادار كردن ارتباطهاى دختران و پسران است. نكته ديگر تبيين و تغيير حدود و مرزهاى ارتباطها و روشنگرى است كه بايد توسط متوليان دين، اعم از مبلغان، نويسندگان، هنرمندان و... صورت گيرد. در واقع ارتباطهاى تعريف نشده بايد بررسى شود. توجه به نيازِ «تعلّق» كه از نظر انديشمندان تربيتى يك نياز مهم اجتماعى است و ارائه راه حلهاى مناسب براى برآوردن اين نياز نيز راهگشاى اين قضيه خواهد بود. در اين زمينه بايد به خانوادهها نيز آموزش داد كه عشق و محبت خود را بدون تبعيض و با تساوى بين فرزندان تقسيم كنند و چتر عاطفه خود رابر سر فرزندان جوان بگسترانند تا آنها براى ارضاى «نياز به محبت و داشتن تكيه گاه معنوى» به ديگران روى نياورند.
منبع: دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
womenrc.com
/خ
طليعه سخن...
الف) شناخت مشكلات زنان به صورت عام يا در يك گروه خاص؛
ب) طبقهبندى مشكلات جهت ارائه راهحلهاى مناسب و كارشناسانه؛
ج) اولويتبندى مسائل و مشكلات موجود و ايجاد تقدّم و تأخّر در برنامههاى اجرايى؛
د) ايجاد بستر مناسب براى رفع مشكلات و موانع موجود؛ ه) برنامهريزى صحيح و اصولى براى رسيدن به وضعيت مطلوب جامعه بانوان پس از رفع مشكلات. بنابر آنچه ذكر شد اولين گام براى برنامهريزى فرهنگى، علمى و اجتماعى در خصوص بانوان شناخت و بررسى مشكلات آنان است و اين امر ميسّر نخواهد شد مگر با حضور در جمع آنان و نمونهگيرى و آمارگيرى به دور از هرگونه تعصب و پيشفرض. تحقيقى كه پيش رو داريد با توجه به مطالعات ميدانى و بدون هرگونه ملاحظهاى از سوى آزمودنىها صورت گرفته است؛ با توجه به تجربهاى كه در طى سالها تبليغ در دانشگاهها و جلسات مشاوره خصوصى داشتهام برخى از موارد مطرحشده در مشاورهها را نيز جزء زيرمجموعههاى موضوع قرار دادهام تا دامنه تحقيق از كلىگويى فراتر رود و به جزئيات ملموس و محسوس نزديكتر شود. روش تحقيق و مشكلات آن پس از انتخاب موضوع تحقيق (بررسى مسائل و مشكلات دختران دانشجو و اولويتها) اقدام به تنظيم پرسشنامههايى در اين زمينه كرديم. با توجه به اينكه پرسشنامههاى تستى براى دانشجويان ذهنيّتى مشابه ذهنيت پرسشگر ايجاد مىكرد تصميم گرفتيم سؤالها را به صورت تشريحى و كلّى مطرح كنيم تا پاسخها به واقعيت نزديكتر گردد و از باورها و اعتقادات دانشجويان سرچشمه گرفته باشد. البته در حين بررسى پرسشنامهها به صحت انتخاب خود بيش از پيش واقف شديم. سؤالات پرسشنامهها عبارت بود از:
الف) فرض كنيد شما مسئول امور بانوان كشور هستيد، اساسىترين مسائل و مشكلاتى را كه مورد توجه قرار مىدهيد چه خواهد بود (با توجه به اولويتها)؟
ب) اگر شما مسئول امور بانوان كشور بوديد، چه راهكارهايى را براى حل مسائل زنان پيشنهاد مىكرديد؟
ج) مهمترين مسائلى را كه دختران دانشجو با آن روبهرو هستند چيست؟
د) چه راهكارهايى را براى حل مسائل و مشكلات دختران دانشجو پيشنهاد مىكنيد؟
ه) روند حل مسائل و مشكلات زنان را در جامعه كنونى ايران چگونه ارزيابى مىكنيد؟ پرسشنامهها بين دانشجويان توزيع شد و پس از چند روز پاسخهاى تفصيلى و گاه نيمه تفصيلى آنها را دريافتيم و سپس به طبقهبندى پاسخها و اولويت بندى آنها پرداختيم. مشكلاتى كه بر سر راه تحقيق داشتيم عبارت بود از:
1. چون سؤالات كلى بود برخى از دانشجويان كه در نوشتن مشكل دارند و سخت مىنويسند يا پاسخ نداده يا بسيار مجمل نوشته بودند.
2. برخى مىگفتند سؤالات سخت است لذا پاسخ ندادند.
3. پارهاى ديگر مىگفتند ما هيچ مشكلى نداريم همين كه دانشگاه آمدهايم برايمان بس است!
در مجموع پرسشنامههايى كه دانشجويان آنها را تكميل كرده بودند(پاورقي 1 . علاوه بر روش پرسش و پاسخ كه از طريق پرسشنامهها بود، با استفاده از بيش از هزار مورد مشاوره خصوصى كه در طول يك ماه مبارك رمضان با دانشجويان دانشگاه اهواز داشتم و پيش از آن در ديگر دانشگاهها، به تنظيم طرح اصلى پرداختم.) حاوى مطالب بسيار ارزندهاى است كه اينك به تنظيم چارچوب و طرح اصلى آن مىپردازيم. مشكلات دختران دانشجو در يك نگاه اگر بخواهيم به اجمال به مشكلات دختران دانشجو كه در پرسشنامهها ذكر شده است بنگريم، نكات جالب و قابل توجهى مىيابيم. در اين بخش از مقاله مشكلات به صورت كلى مطرح مىشود و سپس در مورد هريك و زيرمجموعههاى آنها بحث خواهد شد. به نظر مىرسد اولين و مهمترين مسئله در مورد دختران دانشجو كه دغدغه فكرى آنها است، مسئله تحصيل و مشكلات مربوط به درس خواندن است. مشكلاتى همچون كم بودن آگاهى و اطلاعات، ندانستن روشهاى صحيح مطالعه، داشتن اضطراب هنگام امتحانات و... و پس از اين مشكل، مسئله اشتغال مطرح است و سپس ازدواج. گفتنى است كه تفاوت آمار اشتغال و ازدواج خيلى زياد نيست و نمىتوان اولويت خاصى بين آن دو در نظر گرفت. مسائل اعتقادى و ناآگاهىهاى خانوادهها نسبت به دين و مسائل مذهبى، مسائل روانى همانند عدم امنيّت و خودناباورى و... و نبود امكانات رفاهى و اقتصادى نيز از ديگر مسائل مورد ابتلاى دانشجويان دختر است. نكته قابل توجه اين است كه زمان و مكان در بيان نظرگاهها و نگرشها و اولويتبندىها بسيار مؤثر است؛ براى مثال، با توجه به اينكه پرسشنامهها دقيقاً در ايام ويژه امتحانى و قبل از فرجهها بين خواهران توزيع شده، بديهى است كه دغدغه ذهن آنها در چنين شرايطى به صورت مقطعى، درس خواندن، گذراندن امتحانات به بهترين وجه، مشروط نشدن و... است و اگر اين پرسشنامهها در ابتداى ترم توزيع مىشد به يقين اولويت با مسائل ديگر بود. از اين رو مشكلات تحصيلى و علمى دانشجويان را نمىتوان به عنوان مشكل اول آنها مطرح كرد؛ چنان كه در برخى از پاسخها در اين مورد خاص، واژه «فعلاً» به چشم مىخورد و اين نمايانگر عدم اولويت بالاصاله است. به هر حال گذشته از مورد اول، مشكلات دختران دانشجو را مىتوان به صورت زير اولويتبندى كرد:
1. مسائل اجتماعى مانند اشتغال، ازدواج، ارتباط با استادان و ديگر دانشجويان و نبودن پستهاى مهم براى زنان و...؛
2. مشكلات اعتقادى مانند ناآگاهى از فلسفه عبادات و حجاب، مبهم بودن نقش زن در دين اسلام و بىاهميت بودن امر به معروف و نهى از منكر در دانشگاه، ارتباطهاى نامشروع، وجود منكرات به صورت عَلَنى و...؛
3. مشكلات مربوط به دوره تحصيل مانند دور بودن از خانواده، مسائل اقتصادى در دانشگاهها و رفت و آمدهاى زياد بين شهر براى تحصيل و وطن و...؛
4. مشكلات روانى مانند عدم امنيّت در شهر و در دانشگاه، احساس كمبود و فشار روانى، خودناباورى، عدم اعتماد به نفس، مسائل روانى ناشى از انحرافات جنسى همچون استمنا، سُحق و ارتباطهاى نامشروع؛
5 . مشكلات طبيعى در دانشگاه و خوابگاهها همچون نبودن امكانات رفاهى، سالنهاى ورزشى، نور نامناسب اتاقها، غذاهاى نامطلوب و... . نكته مهم و قابل توجه اين است كه مشكل ازدواج را - به عنوان اصلىترين مشكل دختران دانشجو - مىتوان هم در زمره مشكلات روانى دانست و هم اجتماعى و هم جزء مشكلات اقتصادى. در مجموع ازدواج و اشتغال مهمترين دغدغه فكرى دانشجويان است كه اگر مسئولان امور بانوان و طراحان برنامههاى ويژه بانوان به اين دو نكته مهم توجه نداشته باشند برنامهريزىهاى آنان سطحى و روبنايى خواهد بود و نتيجه مورد انتظار را نخواهد داشت. حاصل تحقيقهاى گوناگون با روشهاى متفاوت اين است كه دختران پيش از ازدواج دچار نوعى تحيّر و سردرگمى و در نتيجه آن افسردگى مىشوند. آنها براىآينده خويش نمىتوانند افق روشن و قابل اتكايى را تصور كنند و ديدن موارد متعددى در اجتماع كه در زندگى خانوادگى دچار شكست شدهاند، به تيرهتر ديدن آينده از سوى دختران كمك مىكند. براى ايجاد آرامش روحى - روانى و برقرارى ثبات فكرى و عملى در دختران دانشجو بايد تسهيلات ازدواج فراهم گردد. تجربه فردى نشان مىدهد كه دختران و پسرانى كه ازدواج كردهاند در امر تحصيل موفقتر از مجردها هستند، اگرچه استثناهايى نيز در اين زمينه وجود دارد ولى غالباً آنان كه ازدواج كردهاند انگيزهمندترند و تلاشى مضاعف براى خروج از دانشگاه و ورود به صحنه زندگى مىكنند. اكنون با توجه به اولويتهاى ذكرشده از سوى دانشجويان به تفصيل و توضيح مسائل و مشكلات دختران دانشجو و ارائه راهكارها مىپردازيم و اميد آن داريم كه ياريگر مسئولان فرهنگى جامعه باشد. الف) مشكلات اجتماعى دانشجويى كه با تلاش پىگير و مداوم خود طلسم ورود به دانشگاه را شكسته است و به سرزمين آرزوهاى جوانان پاى نهاده، به يقين در سر سوداى استفاده از تخصص و علم خود را مىپروراند. او از بدو ورود به دانشگاه براى خويش كاخ بلندى از آرزوها را مىسازد و با اهدافى چون خدمت به جامعه انسانى، پيشرفت علم و دانش در كشور اسلامى ايران، داشتن وجهه اجتماعى مناسب و ايجاد رضايت و خشنودى براى والدينى كه بيش از دو دهه خون دل خوردند تا او را به دانشگاه بفرستند تا به قول آنها «براى خود كسى شود» و يا «دستش به دهانش برسد» و... به آيندهاى روشن چشم مىدوزد. برخى رشته مورد تحصيل خود را اولين انتخاب مىدانند و به آن عشق مىورزند و پارهاى ديگر تنها و تنها به عشق ورود به دانشگاه رشته پايين را برگزيدهاند، لذا با بىميلى نسبت به رشته خود، براى اتمام دوره تحصيل و خداحافظى با درسهايى كهدوست ندارند لحظهشمارى مىكنند. در ميان دسته دوم برخى مىمانند و تا آخر مىسوزند و مىسازند و برخى ديگر از ميانه راه با همت بلند بر مىگردند و تغيير رشته داده، تحصيل را براى خود زيبا و دوستداشتنى مىكنند. همه اين تلاشها و تحمل رنجها و مشقتها به اميد آيندهاى بهتر است كه بايد از سوى مسئولان براى جوانان فراهم گردد؛ آيندهاى كه از طريق ايجاد زمينههاى مناسب اشتغال تضمين مىشود و اكنون با توجه به بالا بودن رشد بيكارى در جامعه ما و زياد بودن نيروهاى متخصص بيكار، به افسانه بيشتر شبيه است تا واقعيت! - اشتغال و دانشجو در رأس مشكلات اجتماعى، بحث اشتغال است.
در اين باره مسائل زير جالب توجه است:
1. استادان دانشگاه با توجه به آشنايى بيشتر با فضاى بيرون از دانشگاه و داشتن اطلاعات آمارى در مورد بيكارى و كيفيت بازار كار و گاه به علت بىمهرى به نظام و به قصد ايجاد نوعى بدبينى در بين جوانان، بذر دلهره و اضطراب ناشى از مبهم بودن آينده كارى و شغلى آنان را در دلها مىافشانند و موجب دلمردگى و افسردگى مىشوند.
2. پارهاى از رشتههاى انتخابشده از طريق دختران با معيارهاى فرهنگى جامعه سازگارى ندارد و براى اشتغال آنان مشكلساز است؛ مثلاً رشتههاى فنّى و مهندسى نه با روحيّه و روان طبيعى زنان ملايمت دارد و نه تضمين شغلى مناسب براى دختران مهندس وجود دارد و در واقع جامعه ما پذيراى اين نيست كه زنان مهندس در رأس كارها قرار گيرند و مردان زيرمجموعه آنها باشند و اين دغدغه فكرى دختران مشغول به تحصيل در رشتههاى مهندسى است.
3. عدم تساوى حقوق زن و مرد در شغلهاى يكسان، نگرانى ديگرى است كه از سوى دختران مطرح شده است.
4. ناتوانى در جمع بين دو مهم يعنى تربيت نسل آينده يا ايجاد محيط سالمخانوادگى براى همسر و فرزندان و حضور اجتماعى و ورود به صحنه اشتغال و توليد و خدمات از ديگر مسائلى است كه بسيارى از دختران در انتخاب يكى از اين دو مورد يا جمع بين آنها دچار مشكل هستند و خواستار تشكيل كلاسهاى آموزشى مناسب براى انتخاب بهتر مىباشند.
5 . نكته ديگر درباره اشتغال، تجديد و كنترل ارتباط با نامحرمها و حفظ حدود شرعى و اجتماعى به گونهاى متعادل است. به گفته آنها مقيد بودن به برخى از شئون اجتماعى موجب خروج از دايره شريعت و احكام و حدود الهى مىشود و مقيد بودن به احكام الهى مانع پايبندى به شئون اجتماعى است و براى حفظ و شناخت حدود و مرزها بايد مؤلّفههاى دينى و اجتماعى بيش از پيش تبيين و تفسير شوند.
6. مشكل ديگر در زمينه اشتغال، تعارض مبحث اشتغال با درخواست همسران است. به عبارت ديگر، بسيارى از مردان اجتماع ما با شغل خارج از منزل براى زنان و استمرار ارتباطهايى كه لازمه اشتغال است مخالفاند؛ به ويژه آنگاه كه زنان آنها باردار يا صاحب نوزادى مىشوند كه نياز شديد به حضور فيزيكى و عاطفى مادر دارد، اين مخالفت چهره جدّىترى مىيابد و موجب ايجاد تنش و اختلاف خانوادگى مىشود.
7. زنان در كشور ما قادر به داشتن مشاغل مهم نيستند و اين مسئله روح برخى از دختران را آزار مىدهد، به گونهاى كه تحصيل و مدرك را براى خالى نبودن عريضه، محترم مىشمارند و خود را بازندههاى ميدان اجتماع و سياست مىدانند و براى مبارزه با اين تقدير پيشساخته در پى راهحل مىگردند. گفتنى است اشتغال آن گونه كه تاكنون از آن بحث شده است تنها جنبه اجتماعى و اقتصادى ندارد. به عبارت ديگر، بُعد اجتماعى اشتغال و حضور در مجامع گوناگون و كسب وجهه اجتماعى را نمىتوان به عنوان تنها اثر اشتغال زنان دانست و اگرچه محصول و نتيجه اشتغال بهينه شدن وضعيت اقتصادى است امّا يكى از مهمترين مسائل مربوط به اشتغال، مسئله آرامش روانى است. بنابر آمارگيرى در كشورهاىبزرگ دنيا، زنان شاغل كمتر از زنان غيرشاغل به افسردگى مبتلا مىشوند.
(پاورقي 1 . جوآن بوريس آنكو، جلوههاى زندگى يك زن.) و آنگاه كه به دوران يائسگى مىرسند به علت اينكه نوعى رضايت از گذشته شغلى خود دارند دچار يأس و نوميدى نمىشوند و با افتخارات و خاطرات دوره جوانى و اشتغال خويش به زندگى خود رنگ رضايت و اميدوارى مىبخشند. بنابراين بُعد روانى اشتغال را نيز بايد در نظر گرفت و آن احساس رضايت و خشنودى از خدمت به جامعه بشرى است و نيز افزايش اعتماد به نفس كه ناشى از مفيد واقع شدن دانشجويان دختر براى اجتماع است. راهكارهايى كه از سوى دانشجويان دختر براى رفع مشكل اشتغال مطرح شده است عبارتاند از:
الف) ايجاد بستر مناسب براى اشتغال زنان با توجه به رشتههاى موردتحصيل آنان و متناسب با توانايىهاى زنان. نكته قابل توجه در اين زمينه اين است كه در حاصل تحقيق 25 ساله در صد دانشگاه كه در چهل كشور دنيا صورت گرفته آمده است: اگر هدف و كار افراد بيش از توانايىهاى آنها باشد دچار اضطراب مىشوند و اگر هدف و كارشان پايينتر از استعداد و توانايىهاى آنها باشد دچار افسردگى مىگردند.(پاورقي 2 . برگرفته از سخنرانى دكتر هلاكويى در سمينار روانشناسى كمال.) بنابراين اگر كسى با رشته تخصصى بالا و توانايىهاى زياد به علت نابهسامانى در سيستم اشتغالسازى كشور مجبور به انجام دادن كارهايى كمتر از حدّ توانايىاش باشد دچار افسردگى و دلمردگى مىشود و اين اختلال روانى در نگاه كلان موجب ايجاد بحرانهاى روانى در جامعه مىشود.
ب) ايجاد مراكز و كارخانههايى كه پرسنل آن زنان باشند تا دختران دانشجو در رشتههاى فنّى و مهندسى در محيط سالم و به دور از ارتباطات غيرصحيح وغيرشرعى جذب بازار كار شوند.
ج) در مرحله قانونگذارى براى زنان شاغل حتماً وظايف اصلى آنان كه تربيت نسل آينده و همسردارى است لحاظ شود تا اشتغال مانع انجام وظيفه آنها نشود.
د) ارتباط تنگاتنگ و نزديك بانوان نماينده مجلس با دختران دانشجو و آشنايى با مشكلات فعلى و نيز مسائل و مشكلاتى كه احتمالاً در آينده گريبانگير آنها مىشود و ايجاد اميدوارى از سوى آنان براى اشتغال زنان در آينده.
ه) ترويج فرهنگ صحيح اشتغال بانوان از طريق رسانههاى گروهى به ويژه صدا و سيما. بايد براى مردم اين باور را ايجاد كرد كه اشتغال زنان به معناى مبارزه با مردان يا در دست گرفتن نبض اقتصاد جامعه و برتر جلوه دادن جنس زن به مرد نيست. بايد با شعارهاى فمينيستى از هر نِحله و تركيبى جلوگيرى كرد تا بستر مناسب و طبيعى براى اشتغال زنان فراهم شود. اقتصاد و فرهنگ ما سفرهاى گسترده است كه نياز به تعاون دو جنس مرد و زن دارد تا موانع از سر راه برداشته و رشد و پوياى در آن يافت شود. به زنان جامعه تعليم دهيم كه زندگى ميدان مبارزه زن و مرد نيست و در قرن بيست و يكم بايد اين دو پيكره اجتماع با تعاون و همكارى راه زندگى را هموار كنند و در كنار يكديگر آيندهاى سعادتمندانه را بسازند.
و) چنانكه اخبار نگرانكننده در مورد كمبود فرصتهاى شغلى براى زنان در سطح وسيع و گسترده پخش مىشود، اخبار اميدواركننده در اين زمينه را نيز از طريق شبكههاى خبرى و اطلاعرسانى به سمع و نظر دانشجويان برسانند تا از نگرانى و اضطراب آنها كاسته شود و درصدد حلّ اين معضل برآيند؛ براى مثال كارشناسان در اين زمينه مىنويسند: زنان در مقايسه با مردان از فرصتهاى شغلى بالقوه كمترى برخوردار هستند كه اين مشكل مىتواند از طريق افزايش سطح تحصيلات و مهارت، تغيير نگرشهاىحاكم بر جامعه و تغيير قانون كار تخفيف يابد. اين عوامل باعث شده است كه ايران در مقايسه با كشورهاى ديگر فقط 12 درصد سهم اشتغال براى زنان داشته باشد.
پاورقي (1 . پيام زن،سال نهم، ش 10، دى ماه 1379، ص 32.)
– ارتباطها و مشكلات دختران مشكل مهم ديگر در دوران تحصيل براى دختران دانشجو، ارتباط و كيفيت آن است و اين مقوله از زير مجموعههاى مشكلات اجتماعى است. بحث ارتباطهاى دانشجويان دختر را در دو بستر مىتوان بررسى كرد: الف) ارتباطهاى مشروع كه برخى در ارتباط با استاد و برخى ديگر در رابطه با همكلاسىهاى مذكر و برخى ديگر مربوط به همكاسىهاى مؤنث و دوستان خوابگاهى است. خاستگاه اين مشكل نيز گاهى روانى است يعنى دختران به علت كمرويى و ضعف نفس يا عدم تربيت صحيح خانوادگى و گاه به علت ندانستن حدود ارتباطها دچار مشكل مىشوند. اَشكال مختلف اين مسئله عبارتاند از:
- سخن نگفتن در مورد مسئلهاى كه مىدانند، به علت احتمال مسخره شدن از سوى ديگران؛
- نوعى حيا و حُجب منفى و احترام افراط گرايانه به استاد و در نتيجه ترس از بيان عقيده؛
- ترس و اضطراب ناشى از عدم اعتماد به نفس هنگام ارائه درس به استاد يا كنفرانسهاى كلاسى؛
- ندانستن حدود و ميزان ارتباط صحيح با ديگران به گونهاى كه زمينه سوء استفاده ايجاد نشود؛
- شماتت از سوى دوستان همكلاسى به سبب عدم ارتباط با ديگران؛
- ترس از سوء ظنهاى ديگران يا در مظان تهمت قرار گرفتن و در نتيجه انزوا گزينى؛
- آشنا نبودن با اصول ارتباط و در نتيجه عدم برقرارى ارتباط صحيح با دوستان هم اتاقى و همكلاسى.
ب) ارتباطهاى نامشروع - راهكارهاى پيشنهادى از سوى دختران دانشجو در زمينه رفع مشكل ازدواج از سوى دختران راه حلهايى ذكر شده است كه برخى نياز به برنامه ريزى كلان در سطح كشور دارد و برخى ديگر با اندك تدبير مسئولان دانشگاه و مسئولان امور بانوان قابل حل است. با توجه به اينكه «انگيزش» از نظر روانى در رفتارهاى افراد نقش اساسى دارد و حتى برخى از انديشمندان تربيتى و روانشناسى تاريخچه پيدايش علم روانشناسى را به پيدايش انگيزش متصل مىكنند و چون انگيزش از هنگام خلقت اولين انسان وجود داشته و موجب بروز رفتارهاى مثبت و منفى او مىشده است تاريخ علم روانشناسى را همزمان با تولّد اولين انسان مىدانند، بايد به انگيزش ارتباطها توجه كرد. شايد يكى از انگيزهها نمايش فيلمهايى است كه ارتباطهاى غير متعارف را تبليغ مىكند و آن را به عنوان نيازى اساسى در درون افراد در مىآورد. استفاده از فيلمهايى چون «دخترى با كفشهاى كتانى»، «شوكران»، «مرد عوضى» و... كه هر يك به نوعى تيشه به ريشه باورهاى دينى زده و باعث ازدياد فرار دختران و افزايش ارتباطهاى ناصحيح و شكستن قداستها است، پردههاى حيا را در ميان دختران دريده و آنها را به سوى روابط عاشقانه غير منطقى و نامشروع مىكشاند. دخترانى كه پيش از ورود به دانشگاه در هالهاى از قداست و حجب و حيا بودند امروز براى اينكه از قافله تمدن و كاروان تجدّد! عقب نمانند با الهام از الگوهاى غربى، به ارزشها و باورهاى دينى پشت مىكنند و اين حاصل تسامح و تساهل در مقولههاى فرهنگى و دينى است. بنابراين تغيير روش و منش فرهنگى، اولين راهكار براى مهار و معنادار كردن ارتباطهاى دختران و پسران است. نكته ديگر تبيين و تغيير حدود و مرزهاى ارتباطها و روشنگرى است كه بايد توسط متوليان دين، اعم از مبلغان، نويسندگان، هنرمندان و... صورت گيرد. در واقع ارتباطهاى تعريف نشده بايد بررسى شود. توجه به نيازِ «تعلّق» كه از نظر انديشمندان تربيتى يك نياز مهم اجتماعى است و ارائه راه حلهاى مناسب براى برآوردن اين نياز نيز راهگشاى اين قضيه خواهد بود. در اين زمينه بايد به خانوادهها نيز آموزش داد كه عشق و محبت خود را بدون تبعيض و با تساوى بين فرزندان تقسيم كنند و چتر عاطفه خود رابر سر فرزندان جوان بگسترانند تا آنها براى ارضاى «نياز به محبت و داشتن تكيه گاه معنوى» به ديگران روى نياورند.
منبع: دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
womenrc.com
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}