با امام باقر در سایه قرآن





بدون شک سخنان معصومان و ائمه اطهار(علیهم السلام) هماره روشنگرمعنای آیات نورانی قرآن کریم بوده است. در این سلسله مقالات‏برآنیم با مشعل فروزان بیانات حضرت امام باقرالعلوم(علیه السّلام) آسمان‏معرفت را بشکافیم و چندگام به حقیقت نزدیک شویم.

زنگار دلها

قرآن درباره مجرمان و گناهکاران جسور که به بهانه‏های واهی ازاجابت دعوت الهی سرباز می‏زنند، می‏فرماید:
(کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون) چنین نیست که آنهاگمان می‏کنند، بلکه کارهایشان همچون زنگاری بر دلهایشان نشسته‏است. (و از درک حقیقت محروم گشته‏اند. ) امام باقر(علیه السّلام) در باره‏این آیه می‏فرماید:
هیچ بنده مومنی نیست مگر آنکه در قلبش یک نقطه سفید (ونورانی) وجود دارد، پس آنگاه که از وی گناهی سرزند، در میان‏آن نقطه سفید، نقطه سیاهی ایجاد می‏گردد. پس اگر توبه کند، آن‏سیاهی رخت‏بر می‏بندد; و اگر در گناهان غوطه‏ور گردد، بر سیاهی‏افزوده می‏شود تا آنکه تمام سفیدی را می‏پوشاند. وقتی سفیدی‏پوشانده شد، دارنده چنین دلی دیگر هرگز روی سعادت را نخواهددید و این است معنای سخن خداوند که می‏فرماید: (کلا بل ران علی‏قلوبهم ما کانوا یکسبون)

فروش دین به دنیا

در مورد متعددی از قرآن به آیاتی برمی‏خوریم که یهود را به‏پیروی از قرآن فرا می‏خواند، در یکی از این آیات می‏خوانیم:
«به آنچه نازل کرده‏ام (قرآن) ایمان آورید که تایید و تصدیق‏کننده کتابی است که شما با آن سروکار دارید (توارت) و نخستین‏کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید و تنهادر برابر من تقوا پیشه سازید.» امام باقر(علیه السّلام) در مورد شان‏نزول آیه فوق می‏فرماید: برای حیی‏بن اخطب و کعب بن اشرف وگروهی دیگر از عالمان یهود، هر ساله مجلس میهمانی بسیار مجللی‏از طرف یهودیان ترتیب داده می‏شد. این افراد راضی بنودند، باتصدیق و تایید قرآن، آن منافع را از دست‏بدهند. به همین جهت‏تورات را تحریف کرده، آیاتی از آن را، که در زمینه اوصاف‏پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) بود، به بهای ناچیز (مجالس و یا پولهایی که‏به جیب آنها سرازیر می‏شد.) فروختند.

درس عبرت از انسانهای مسخ شده

همان طور که می‏دانیم روحیه سرکشی و نافرمانی از دستوراهای‏الهی و علاقه شدید به مال دنیا از ویژگیهای یهود بوده، آیاتی‏از قرآن بدانها اشاره کرده است، ماهیگیری در شنبه یکی ازمظاهر این علاقه است: خداوند به یهود فرمان داده بود روز«شنبه‏» را تعطیل کنند; اما گروهی از آنها که کنار دریامی‏زیستند و مشمول حکم الهی بودند، دلشان نمی‏آمد آن روز ازماهیهای فراوان و چشمگیر بگذرند. اتفاقا روزهای شنبه ماهیهای‏بیشتری می‏آمد. آنها با ترفند و حیله‏گری روز شنبه نیز ماهیگیری‏می‏کردند تا آن‏که عذاب خدا آنها را فرا گرفت. در همین زمینه درقرآن چنین می‏خوانیم: قطعا حال کسانی (یهودیانی) که در روزشنبه نافرمانی کردند، دانستید. (و نیز به عذاب ما آگاه شدیدکه) به آنها گفتیم: همچون بوزینگان طرد شده در آیید و آنهاچنین شدند.
در آیه بعد از آن می‏فرماید: ما این جریان را مجازات و درس‏عبرتی برای پیش روی آن واقعه (مابین یدیها) و پشت آن(ماخلفها) قرار دادیم.
امام باقر(علیه السّلام) در توضیح مابین یدیها و ماخلفها می‏فرماید:
(مقصود از «مابین یدیها»، نسل آن زمان و مراد از«ماخلفها» ما مسلمانان هستیم. یعنی این درس عبرت مخصوص‏بنی‏اسرائیل نبود و همه انسانها را شامل می‏شود.» در مرحله عمل‏روشن می‏شود هر فرد چه کاره است و تنها ادعای ایمان کافی نیست.
آیا می‏توان باور کرد: کسی ایمان به خدا داشته باشد اما بادشمنان خدا دست دوستی دهد و آنها را محرم اسرار خویش سازد؟ درقرآن می‏خوانیم: آیا گمان کرده‏اید به خود واگذار می‏شوید وخداوند کسانی را که جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او ومومنان محرم اسراری نگرفته‏اند، معلوم نمی‏دارد؟ و خداوندبدانچه انجام می‏دهید آگاه است.
امام باقر(علیه السّلام) در باره آیه فوق‏فرمود:
جز خدا محرم اسراری نگیرید که در این صورت مومن نخواهید بود.
همانا هر سبب و نسب (قرابت) و محرم اسرار گرفتن و بدعت وشبهه‏ای بریده خواهد شد مگر آن چیزی که قرآن آن را اثبات کرده‏است. (تقوا)
گمان می‏نمایید آیا شما بگردید بی‏آزمایش رها؟ نکرده خدا تا به امروز فاش مقام شما را به سعی و تلاش کدامینتان هست مومن درست که از غیر یزدان خود دست‏شست نگیرد دگر دوست غیر از خدا بجز مومنان و بجز مصطفی به هرکارتان هست‏یزدان خبیر بود آگه از رازهای ضمیر نور نبوت و ولایت
در قرآن می‏خوانیم: او خدایی است که خورشید را مایه روشنایی وماه را نوربخش قرار داد; هوالذی جعل الشمس ضیاء والقمر نورا.
امام باقر(علیه السّلام) در باره آیه فوق چنین می‏فرماید:
خداوند زمین را به نور محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) روشن ساخت، همان‏گونه که با نورخورشید آن را روشن گرداند. به همین جهت، محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) را به خورشیدو وصی‏اش علی(علیه السّلام) را به ماه تشبیه کرده است.

رهبری، خار چشم دشمن

حمله به رهبری امت اسلامی یکی از ترفندها و نقشه‏های اصلی‏دشمنان دین است که از همان صدر اسلام در صدر توطئه‏های آنهاقرار داشته است. در همین زمینه در قرآن می‏خوانیم:
«منافقان از آن بیم دارند که آیه‏ای علیه آنها نازل شود و به‏آنها از اسرار درونشان خبر دهد.» (ای پیامبر به آنها) بگو:
استهزا و تمسخر کنید، خداوند آنچه را از آن بیم دارید آشکارمی‏سازد.
و اگز از آنها بپرسی، (در توجیه کارشان) می‏گویند: ما شوخی‏می‏کردیم و بازی. بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره‏می‏کنید؟
بگو: عذرخواهی دیگر سودی ندارید. شما پس از ایمان آوردن کافرشدید، اگر گروهی از شما را (به خاطر توبه) ببخشیم، گروه دیگری‏را عذاب خواهیم کرد، زیرا آنها مجرمند.
امام باقر(علیه السّلام) در شان نزول آیات فوق می‏فرماید:

گروهی از منافقان در جلسه‏ای سری برای کشتن پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم )

نقشه کشیدند که پس از برگشتن از جنگ تبوک در یکی از گردنه‏هابه‏صورت ناشناس کمین کنند; شتر حضرت را رم دهند و حضرت را به قتل‏رسانند. خداوند پیامبرش را از این نقشه مطلع ساخت و حضرت نیزدستور داد گروهی از مسلمانان مراقب باشند تا آنها را متفرق‏کنند. هنگامی که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به محل مورد نظر (گردنه) رسید،عمار مهار شتر حضرت را در دست داشت و حذیفه از پشت‏سر، آن رامی‏راند. در این هنگام، منافقان با صورتهای پوشیده هجوم‏آوردند. پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به حذیفه فرمود: به صورت مرکبهای آنها بزن‏تا دور شوند و حذیفه نیز چنین کرد. هنگامی که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به‏سلامت از گردنه گذر کرد، به حذیفه فرمود:
آنها را شناختی؟ گفت: خیر، هیچ کس را نشناختم. سپس رسول‏خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نام همه آنها را برشمرد. حذیفه گفت: اکنون که چنین است‏چرا گروهی را نمی‏فرستی آنها را به قتل رسانند؟
فرمود: «دوست ندارم عرب بگویند هنگامی که محمد بر یارانش‏پیروز شد به کشتن آنها پرداخت.»

پیشتازان عرصه جهاد را دریابید!

افرادی که درآمد زیاد نداشتند و به قول امام خمینی(رحمت الله علیه) « ازپابرهنگان بودند» مخلص‏ترین یاران پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) شمرده‏می‏شدند. آنها از دیار خود دل کنده، به خدا دل بسته بودند، درمیدانهای کارزار از جان مایه می‏گذاشتند و وقت نداشتند تادنبال منافع شخصی و سفرهای تجارتی بروند و برای خود کاخ‏بسازند. لذا خداوند منان به مسلمانان دستور داده بود تا به‏این دسته از برادران خویش کمک مالی کنند. در همین زمینه درقرآن می‏خوانیم:
(انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدادر تنگنای (اقتصادی) قرار گرفته‏اند، نمی‏توانند مسافرت (تجارت) کنند. و نا آگاهان آنها را، از شدت خویشتن‏داری، بی‏نیازمی‏پندارند، اما آنها را از چهره‏هایشان می‏شناسی و هرگز بااصرار از مردم چیزی نمی‏خواهند; و هرچیز خوبی را در راه خداانفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
امام باقر(علیه السّلام) فرمود: این آیه در باره «اصحاب صفه‏» نازل شده‏است. کنار مسجد (پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)‏» روی صفه‏ای (سکوی بزرگی) جای‏داشتند... و خداوند به مردم دستور داد از کمک به این دسته ازبردران خود دریغ نورزند. آنها نیز چنین کردند.
برگرفته از : کوثر - مهر 1378، شماره 31
منبع : http://www.hawzah.net