نگاهی به پدیده­‌ی دوست­‌دختر، دوست­‌پسر
 
چکیده
رابطه دختران و پسران داستانی است که در دهه‌های اخیر جای خود را در جوامع سنتی نیز باز کرده است. در شهرها و کلان شهرهایی که این فرهنگ نوپدید جای خود را باز نموده در بسیاری از موارد دیده می شود که هنجار و ناهنجار جای خود را عوض کرده و آنچه خود سبب متلاشی شدن بدنه جامعه و از هم گسیختگی بنیان خانواده است به عنوان مسئله ای فرهنگی خود را نشان می دهد. در این‌جا باید به بررسی مسائل و مشکلاتی که این دگرگونی در اکثر جوامع حتی جوامع مدعی آزادی و جهان اول بودن بوجود آورده پرداخت.

تعداد کلمات 2900/ تخمین زمان مطالعه 15 دقیقه
 رامین بابازاده


ـ من عاشقتم. عاشق همه چیزتم؛ عاشق چشات، عاشق صدات، عاشق بدنت. نمی‌تونم ازت دوری کنم. می‌خوام لمست کنم، می‌خوام...
ـ جوون بودم؛ هیچی از مسائل جنسی نمی‌دونستم. وقتی دوست‌پسرم گفت که باید همچین کاری کنیم، من هم با خودم فکر کردم که چون دوست‌دخترش هستم، وظیفم اینه و باید انجام بدم.
ـ کسی که با من دوست بوده، هیچ بعید نیست با شخص دیگری هم دوست بوده باشه؛ این جور دخترها به درد ازدواج نمی‌خورن.
ـ چند ماه پیش پسری که عاشقش بودم، بهم گفت: یا باید نیازهای جنسیش رو رفع کنم، یا می‌ره دنبال یکی می‌گرده که نیازشو براش رفع کنه.
ـ هر موقع بهش فکر می‌کنم، گریه‌م می‌گیره. حالا چه‌طور با یه پسر پاک ازدواج کنم؟ یعنی من هم مجبور می‌شم با یه پسری ازدواج کنم که هزارتا کار قبل از ازدواج کرده؟
ـ بهم نشون بده که چه‌قدر منو دوست داری. بهم نشون بده که چه‌قدر به نیازها و خواسته‌هام اهمیت می‌دی.
***
در چند دهه‌ی اخیر، روابط میان دختران و پسران جوان و نوجوان در کشور ما همواره به صورت مسئله و معضلی اجتماعی مطرح بوده است. این رابطه در غرب، تنها بین یک پسر و یک دختر جریان دارد و در بسیاری از مواقع موجب زندگی مشترک بدون ازدواج می‌شود. این رابطه ادامه می‌یابد تا این‌که هر دو طرف احساس کنند می‌توانند با هم ازدواج کنند یا این‌که زندگی مشترک‌شان در جایی پایان یابد؛ اما در ایران این نوع رابطه در موارد بسیار کمی وجود دارد و بیش‌تر یک پسر با چند دختر و برعکس در ارتباط هستند.
اساسِ روابط دوستی، شناخت دیدگاه‌ها و طرز فکر جنس مخالف در رو‌به‌رو ‌شدن با وقایع و اتفاقات است، تا بتوان از این تجربه در زندگی مشترک استفاده کرد؛ اما این امر، اصل گم‌شده‌ای در روابط «دوستی دختران و پسران» است. برای اکثر قریب به اتفاق دختران، دوستی و رابطه با یک پسر به هیچ رو یک دوستی معمولی نیست، بلکه این دوستی و رابطه در تصور و ذهن آنان، همان چیزی است که قطعاً منجر به ازدواج خواهد شد؛ اما پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه‌ی جنسی خود بیش‌تر بها می‌دهند و پس از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند؛ یعنی رابطه‌ی جنسیِ آن‌ها گسترده‌تر می‌شود. آن‌ها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی که طرف‌شان پاسخ‌گوی این نیاز باشد، این رابطه ادامه دارد.
طبق آمارهای به‌دست‌آمده فقط چهاردرصد دوستی‌های میان دختر و پسر به ازدواج منتهی می‌شود، که البته بیش‌تر همین چهاردرصد هم به طلاق می‌انجامد. تعداد اندکی که بر پایه‌ی دوستی‌های خیابانی زندگی مشترک تشکیل داده‌اند، تا یکی، دو سال احساس خوش‌بختی کرده‌اند، ولی در نهایت، در پیچ و خم زندگی به کاستی‌های یکدیگر پی برده و این نکته را دریافته‌اند که ازدواج بر پایه‌ی عشقی گذرا و هیجانی چنین پی‌آمدهایی دارد. در حقیقت، علاقه‌ی شدید ابتدایی در آغاز دوستی به آنان اجازه نمی‌دهد تا عیب‌های یکدیگر را ببینند.
بنابراین، بازکاوی و تبیین روابط دختران و پسران یکی از ضروریات بسیار مهم جامعه‌‌ی امروز به شمار می‌آید.
 

حالت­‌های ارتباط ­دختر و پسر

معمولاً پسرها با وعده‌ی ازدواج، دخترهای جوان را خام می‌کنند و به سوءاستفاده‌ی جنسی از آن‌ها می‌پردازند؛ اما حالات دیگری هم برای این رابطه قابل تصور است:
الف) برخی دخترها می‌دانند که پسرها قصد ازدواج ندارند و پسرها نیز علناً به طرف مقابل‌شان می‌گویند که قصدشان از این دوستی برای شناخت و ازدواج نیست. آن‌ها فقط برای خوش‌گذرانی با هم شریک جنسی و دوست می‌شوند و به‌ این طریق می‌خواهند از تنهاییِ دوران مجردی فرار کنند.  
ب) در بین دخترها کسانی هستند که از سادگی و پاکی بعضی از پسرها سوء‌استفاده و آن‌ها را در دام عشق پوشالی خودشان گرفتار می‌کنند. هر روز به بهانه‌های مختلف، از جمله: سالگرد تولد، جشن تولد فلان دوست، خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی، خوش‌گذرانی در کافی‌شاپ، خرید کارت شارژ موبایل و... شروع به خالی‌کردن جیب پسرها می‌کنند.
ج) تعداد اندکی از پسرها با نشان ‌دادن جسارت، محبت، عشق پاک و... همه‌ی عمرشان را به ‌پای معشوق‌شان می‌گذارند. البته تعداد این دسته از افراد، خیلی کم است؛ چون پسرها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، با او دوست نمی‌شوند، سعی می‌کنند با آن‌که دوستش دارند ازدواج کنند.
د) دختر و پسر رابطه‌ی دوستی‌شان را با جنس مخالف، به رابطه‌ی دوستی با دو هم‌جنس تشبیه می‌کنند و می‌گویند ما اصلاً احساس نمی‌کنیم که با جنس مخالف دوست هستیم؛ ما یک دوست اجتماعی هستیم.
هـ) دخترها و پسرها برای کسب تجربه و مهارت در زندگی با هم دوست می‌شوند.
و) گروه آخر مربوط به پسرهایی است که هیچ‌چیز به‌جز ارضای جنسی و خوش‌گذرانی برای‌شان مهم نیست و اصلاً خودشان را در قیدوبند تشکیل خانواده نمی‌دانند. هر روز با یکی هستند و تا آخر عمر هم تنوع‌طلب باقی می‌مانند.

 

پی­آمدهای روابط دختر و پسر پیش از ازدواج

به طور کلی، روابط باز و آزاد دو جنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران ­ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیب‌‏ها اشاره می‏‌شود:
1. فقدان شناخت درست و واقع‌بینانه: معمولاً ادعا می‏شود این گونه روابط و دوستی‏ها به انگیزه‌ی ازدواج شکل می‏گیرد؛ ولی با کمی دقت فهمیده می‏شود، روح حاکم بر این گونه دوستی‏ها، عشق‏ورزیِ کور است نه خردورزی؛ در حالی که تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیت و خردورزی ممکن است. این نوع انتخاب‏ها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می‏گیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع‏بینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار می‏کند.

2. ایجاد جوّ بدبینی: این‌گونه دوستی‏ها و روابط اگر به ازدواج بینجامد، پس از مدتی از شکل‏گیری زندگی، جوّ بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
بر اساس یک یافته‌ی پژوهشی در آمریکا، زوج‏هایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی می‏کنند زندگی زناشویی آن‌ها با مشکلات عدیده‏ای رو‌به‌روست و منجر به طلاق می‏شود. دکتر کاترین کوهان، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: «طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته‏اند، بعد از ازدواج در حلّ مشکلات خود عاجزند؛ چراکه نسبت به یکدیگر بسیار بدبین‌اند. و طبیعت ارتباطات آزاد این است که زوجین چندان انگیزه‏ای برای حل درگیری‏ها و حمایت از مهارت‏های خود ندارند.»(1)

3. افت تحصیلی یا رکود علمی: این‌گونه روابط باعث می‏شود که دو طرف تمام فکر خود را صرف دیدارها و ملاقات‏های حضوری و تلفنی خود کنند و این بزرگ‏ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است.

4. عدم استقبال از تشکیل کانون خانواده: این گونه روابط و دوستی‏ها معمولاً به انگیزه‌ی تفنّن و سرگرمی شکل می‏گیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران سوء‌استفاده می‌شود. برخی از این روابط که مبتنی بر هوس‌رانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول می‏نهد. حس تنوع‌طلبی انسان از سویی، و فقدان عامل بازدارنده از سوی دیگر باعث می‏شود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. و پر واضح است که عمده خوبی‏ها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانواده‏ای سالم، به فعلیت می‏رسد.

5. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی: از آن‌جا که مقاومتی بسیار قوی از سوی پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی‏ها وجود دارد، این گونه دوستی‏ها با مخاطرات روانی گوناگونی، از جمله اضطراب و تشویش همراه است. وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می‏گیرد، تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.

6. محرومیت از ازدواج پاک: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکی‏ها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند، در حقیقت به سرنوشت خود پشت پا زده‏اند و این امر باعث می‏شود آن‏ها به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند.
 

دیدگاه اسلام


دیدگاه­های گوناگون

1. دیدگاه افراطی: در این نگرش هر گونه ارتباطی با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی). فروید و پیروان وی مدعی‌اند اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آن‌چه ناراحتی بر سر بشر آمده، از ممنوعیت‏ها، محرومیت‏ها، ترس‏ها و وحشت‏های ناشی از این ممنوعیت‏هاست که در ضمیر باطن بشر جای‌گزین گشته است.

2. دیدگاه تفریطی: بر پایه‌ی این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش است. برتراند راسل، فیلسوف اجتماعی معاصر می‏گوید: «عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به‌خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد، عقیده‌ی مزبور نیز تفوق یافت.»(2)
راسل در جای دیگر می‏گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‏ترین صورت یاد کرده‏اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد؛ بنابر‌این، ازدواج که عمل پستی شمرده می‏شد بایستی منعدم شود.»(3)

3. دیدگاه اعتدالی: بر اساس این دیدگاه نه آزادی مطلق و رها پذیرفته‌شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در چهارچوب مشخصی تعریف شده است. گفتنی است، دیدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالی) است.
ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب‌ناپذیر است، زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی‌شود دیوار و حایلی بین دو جنس کشید. تعالیم انسان‌ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می‌کند؛ نه این‌که زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت‌های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند.اخلاقی­ترین، معنوی­ترین و انسانی­ترین جلوه­ی پیوند زن و مرد در «ازدواج» تجلی پیدا می­کند و هر نوع رابطه (جنسی) که خارج از قانون ازدواج باشد، مشکلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می‌آورد.
اسلام حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیا را مورد تأکید قرار می‌دهد. قرآن کریم یک نمونه از روابط سالم را بیان می‌کند؛ دختران حضرت شعیب(ع) برای سیراب کردن گوسفندان صبر کردند تا مردان از سیراب کردن گوسفندان‌شان فارغ شوند و به کناری بروند.(4) و هنگامی که یکی از دختران شعیب اخلاقی‌ترین، معنوی‌ترین و انسانی‌ترین جلوه‌ی پیوند زن و مرد در «ازدواج» تجلی پیدا می‌کند و هر نوع رابطه (جنسی) که خارج از قانون ازدواج باشد، مشکلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می‌آورد.از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسی(ع) را به خانه دعوت کند با کمال وقار و حیا با موسی سخن گفت(5) و حضرت موسی نیز بعد از قبول دعوت به دختر شعیب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بیا! برای این‌که ما دودمان یعقوب، به زنان نگاه نمی‌کنیم. این الگوی شایسته به ما نشان می‌دهد که می‌شود زنان و مردان در جامعه با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال حریم یکدیگر، حیا و عفت خود را نیز حفظ کنند.
اخلاقی‌ترین، معنوی‌ترین و انسانی‌ترین جلوه‌ی پیوند زن و مرد در «ازدواج» تجلی پیدا می‌کند و هر نوع رابطه (جنسی) که خارج از قانون ازدواج باشد، مشکلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می‌آورد. خداوند متعال در سوره‌ی «مائده» می‌فرماید: «... و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاک‌دامن از مسلمان و زنان پاک‌دامن، از کسانى که پیش از شما کتاب [آسمانى] به آنان داده شده، به شرط آن‌که مهرهای‌شان را به ایشان بدهید، در حالى که خود پاک‌دامن باشید نه زناکار و نه آن‌که زنان را در پنهانى دوست ‏خود بگیرید...»(6)
هم‌چنین در سوره‌ی «نساء» آمده است: «... پس آنان را با اجازه‌ی خانواده‌ی‏شان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید، [به شرط آن‌که] پاک‌دامن باشند نه زناکار و دوست‏گیرانِ پنهانى نباشند...»(7)
 


پی­آمدهای روابط آزاد در کشور‌های غربی

نشریه‌ی آمریکایى «ایدرز دایجست» دربارة روابط پیش از ازدواج دختران و پسران مى‌نویسد: «هرساله 350 هزار دختر نوجوان امریکایى در سنین 15 تا 19 سال ـ دورة دبیرستان ـ به سبب ارتباط‌هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غیرقانونى خود را به دنیا می‌آورند... این دختران با رؤیاهایى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصیلات، شروع یک زندگى ایده‌آل و دست‌یابى به یک شغل مناسب،‌ به این ارتباط‌های غیرقانونى روی مى‌آورند؛ اما بسیار زود پرده‌هاى سراب‌گونة این اوهام به کنار رفته و واقعیت زندگى روى خود را نشان مى‌دهد. متأسفانه، این بیدارى درست در زمانى به دست مى‌آید که دختران نوجوان دیگر شانسى براى برخوردارى از یک زندگى سالم و ایده‌آل را ندارند.»
این روزنامه در ادامه‌ی بررسی، علت بروز نابهنجاری‌هاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفت‌وگویى با تعدادى از دختران، به نقل از یکى از آنان می‌نویسد: «ای کاش زمان به عقب بر‌مى‌گشت! اى کاش به عنوان عضوى از خانواده در میان والدینم جای داشتم. اى کاش هنگامى که زمینه‌هاى ایجاد ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمى هم به زندگى آینده‌ام مى‌اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمى‌رسیدم!»
در ذیل به برخى از آثاری که در نتیجه‌ی روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پیدا شده، اشاره مى‌گردد:
1. افزایش روابط جنسى نامشروع: تحقیق نشان مى‌دهد که آمار روابط نامشروع جنسى که ناشی از روابط آزاد دختر و پسر است،‌ در امریکا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزایش است، به‌گونه‌اى که در سال 1993 در امریکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسی تبدیل شده است.

2. آبستنى‌هاى ناخواسته: آمیزش جنسى نامشروع و افزایش آبستنى‌هاى غیررسمى و زود‌هنگام یکى دیگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره میشل در این باره می‌نویسد: «بیش از چهل درصد زنان امریکایى که پیش از بیست‌سالگى ازدواج مى‌کنند، به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌ قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى که در سن کم‌تر از هیجده سال ازدواج مى‌کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نیز همین مطلب صادق است.»

3. ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین: متناسب با افزایش نرخ آبستنى‌هاى ناخواسته، آمار سقط جنین در کشور‌هاى غربى که دختر و پسر پیش از ازدواج روابط آزاد دارند، رو به افزایش است. از یک میلیون زن و دختر نوجوانی که هر ساله در امریکا به طور ناخواسته باردار مى‌شوند، 53% فرزندان خود را سقط می‌کنند. این در حالى است که به علت برخى محدودیت‌ها که بعضى ایالات در مورد سقط جنین وضع کرده‌اند،‌ اکثر سقط‌هاى جنین گزارش نمى‌شود.
به ادعاى یک پزشک امریکایى که در یکى از زایشگاه‌هاى این کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله‌اى نوشته،‌ در حدود 47% از زایمان‌هاى تحت نظر وى مربوط به موالید نامشروع بوده است. به ادعاى وى اکثر موالید،‌ مربوط به زنان پایین‌تر از بیست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.

4. افزایش خانواده‌هاى تک‌والدینی: افزایش شمار وصلت‌هاى غیر‌رسمی،‌ کاهش در میزان ازدواج را ترسیم مى‌کند که یکى از پی‌آمد‌هاى آن، افزایش تعداد خانواده‌هاى تک‌والدینى است؛ یعنى خانواده‌هایى که فرزندان در آن‌ها محکومند تنها با یکى از والدین زندگى کنند. آندره میشل، پژوهش‌گر نامدار فرانسوی، مى‌گوید: «زندگى فرزندان نامشروع در بیش از 90% موارد با مادران است. این‌گونه مادران که تقریباً از سوى جامعه، به‌ویژه والدین و آشنایان خود طرد مى‌شوند،‌ براى گذراندن زندگى با مشکلات شدید اقتصادى و فقر و فلاکت مواجهند.»
روزنامة «ایدرز ایجست» ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاکت‌بار معیشتى این‌گونه خانواده‌ها، گزارش زیر را نوشته است: «مادر این بچه - که مادام بهانة پدر مى‌گیرد - براى تأمین نیازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است که در دو شیفت کامل کار کند که در نتیجه، فرزند وى در مقایسه با مادران دیگر،‌ زمان کم‌ترى را با او سپرى مى‌کند. این فرزند غیرقانونى در حقیقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.»
این مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى‌گوید: «من با این حاملگىِ نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و باید تسلى‌بخش اندوه فراوان این طفل باشم.»

5. روسپی‌گری: پدیدة شوم روسپی‌گرى به‌ویژه در بین دختران جوانى که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده‌اند، در جوامع غربى شایع است؛ زیرا فرزندان ناخواسته، فرصت‌هاى اشتغال و تحصیل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمین هزینه‌هاى زندگی و رهایى از فقر، به هر کارى رو آورند.

6. گسترش بیمارى‌هاى مقاربتی: روابط آزاد دختر و پسر، در نتیجه‌ی روابط آزاد جنسی، سکوی پرش روسپی‌گرى و افزایش بیمارى‌هاى عفونى و مقاربتى است. در این باره کافى است بدانید که: در هر 13 ثانیه یک نفر در آمریکا به ویروس مهلک بیمارى ایدز مبتلا می‌شود. قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بى‌بند و بارى جنسى مبتلا مى‌شوند، از این بیمارى عفونى هلاک مى‌گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخى پی‌آمدهاى روابط آزاد دختر و پسر پیش از ازدواج است. عوارض دیگرى چون: جنون،‌ عقده‌هاى روانی، افزایش جنایت و آدم‌کشى از دیگر نتایج آن روابط است.(8)
در پایان باید گفت، آن چیزی که از یاد دختران و پسران فراموش شده، جای‌گاه تعهد و وفاداری به همسر آینده‌ی‌شان است. آن‌ها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌ی‌شان هم متعهد باشد و به آن‌ها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آن‌ها وفادار باشند. این‌طور نیست که به تبع نفس، در مجردی هرکاری که خواستیم انجام دهیم و بعد انتظار داشته باشیم که در زندگی مشترک‌مان یک فرد پاک و مقدس نصیب‌مان شود.

 

نمایش پی نوشت ها:

1. روزنامه­ی جمهوری اسلامی، ش6571، 29/11/1380.
2. به نقل از: زناشویی و اخلاق، ص26ـ25.
3. همان، ص30.
4. قصص، آیه­ی 23.
5. قصص، آیه­ی 25.
6. مائده، آیه­ی 5.
7. نساء، آیه­ی 25.
8. در این بخش، آمار و نقل قول‌ها از کتاب «مجموعه­مقالات دفاع از حقوق زنان»، ‌تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ق‍م، م‍وس‍س‍ه ف‍ره‍ن‍گ‍ی طه ، ۱۳۸۰،  از صفحة 60 تا 72 است.

 منابع:
1- روزنامه‌­ی جمهوری اسلامی، ش6571، 29/11/1380.
2- راسل، برتراند، زناشویی و اخلاق، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران، نشر اندیشه، چاپ اول، بهمن 1347ش.
3- مجموعه ­مقالات دفاع از حقوق زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ق‍م، م‍وس‍س‍ه ف‍ره‍ن‍گ‍ی طه ، ۱۳۸۰ش.