اسلامی‌سازی معرفت روندی تجددگرا و اجتهاد محور
 
چکیده
اسلامی‌سازی معرفت، بر مبنای روش‌شناختی و معرفت‌شناختی، به دنبال نوسازی علوم نقلی و شرعی و علوم انسانی و اجتماعی و علوم محض است. اسلامی‌سازی معرفت می‌کوشد این علوم را در چارچوب روش معرفتی قرار دهد که بعد غیبی جهان نیز لحاظ گردد تا انسان دریابد آنچه در جهان جریان دارد، برآیند تعامل خدا و غیب و طبیعت و انسان است. قرآن کریم، تنها کتاب جهانی است که امروزه می‌تواند انگاره‌ای روشمند و جایگزین را به بشریت عرضه کند و حالت نوسازی را در سطحی جهانی پدید آورد.

تعداد کلمات 1105/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
پروژه اسلامی‌سازی معرفت در اصل پروژه ای تجدید گرا و در عین حال اجتهادی است؛ قرائتی جدید از میراث اسلامی ‌ارائه می‌کند. با کشف عوامل اتصال و انفصال میراث و منابع آن، کار بازنگری انتقادی این میراث هم انجام می‌شود. امور نسبی و موقت در این میراث، از امور مطلق و عام باز شناخته می‌شوند؛ آن گاه می‌توان بخش کارآمد و شایسته میراث را به صورتی روشمند مبنا قرار داد.
اسلامی‌سازی معرفت می‌کوشد الگویی را به عنوان جایگزین الگوی سکولار ارائه کنند و این کار تحقق نمی‌یابد مگر الگوی جایگزین، رقیبی قدرتمند و کارآمد و مشروع و دارای توان تفسیری مطلوب باشد و در نهادش، علاوه بر توان نقد و تفکیک، قدرت ترکیب و بازسازی و زایش معرفتی و تصحیح روشمند نیز وجود داشته باشد.
اسلامی‌سازی معرفت، عملیاتی اجتهادی در امور مربوط به میراث اسلامی ‌و منابع آن و عملیاتی ابداعی در تعامل با علوم اجتماعی و انسانی است. اجتهاد معاصر بر آگاهی از دو حوزه معرفتی، یعنی میراث علمی ‌و معرفتی اسلامی ‌که از بطن فقه تولد یافته است و علوم اجتماعی و انسانی جدید که از درون فلسفه زاده شده اند، استوار است. مسلمانان در صدر اسلام با میراث یهودی داد و ستد داشتند و قرآن کریم با تصدیق این میراث و‌اشراف بر آن، امت ما را بر دریافت و بهره‌گیری از بخش مطلوب آن و رهاکردن بقیه، توانا کرد.اسلامی‌سازی معرفت می‌کوشد الگویی را به عنوان جایگزین الگوی سکولار ارائه کنند و این کار تحقق نمی‌یابد مگر الگوی جایگزین، رقیبی قدرتمند و کارآمد و مشروع و دارای توان تفسیری مطلوب باشد و در نهادش، علاوه بر توان نقد و تفکیک، قدرت ترکیب و بازسازی و زایش معرفتی و تصحیح روشمند نیز وجود داشته باشد. تجربه و رویکرد گزینشی مسلمانان با میراث یونانی نیز باعث تسلط الگوی اسلامی ‌و جهان‌بینی اسلامی ‌شد البته امروزه، روند این تعامل، به شبیخون فکری و معرفتی و فرهنگی و تمدنی شبیه است و رهایی از تأثیر یا تداخل آن برای هر نظام معرفتی، ناشدنی است؛ به ویژه اینکه الگوی معرفتی سکولار با قطع نظر از حق و باطل بودنش، با شعار علمیت و دقت و ادعای بی طرفی، از توانایی تفسیری، انتقادی و تولیدی فراوانی برخوردار است. این وضعیت، نیازمندی ما را به عملیات نوسازی و اجتهادی و سلطه قرآن را بر علوم اجتماعی و انسانی و علوم اسلامی‌موروثی مضاعف می‌کند تا از عناصر مثبت این علوم بهره گرفته، غیر آن را رها کنیم.
طرفداران علم دینی و اسلامی‌سازی معرفت در «المعهد» بر بازنگری در روش‌های اجتهادی تأکید ورزیده، میزان امکان بهره‌وری اصول فقه از روش‌های جدید علوم اجتماعی و میزان بهره‌وری علوم اجتماعی از اصول فقه را بیان کردند. این گروه، تکیه زدن بر اجتهاد جمعی، آزادسازی فقیه از قدرت عوامل تأثیرگذار ترغیبی و تنبیهی خارجی، الهام‌گیری از مقاصد شریعت، استنطاق از مقاصد شریعت، استنطاق نصوص مقدس، استفاده از روش‌های معرفتی برگرفته از قرآن، مانند تجربه و خردورزی و تقوای الهی را همانند دانشمندان مسلمانی چون جابربن حیان، حسن بن هیثم، ابوریحان بیرونی و صاعد اندلسی و ابن خلدون مورد عنایت قرار داده، بر آنها اصرار می‌ورزند.

 

بیشتر بخوانید: علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی


روش‌شناسی، جوهره اسلامی‌سازی معرفت و معرفت‌شناسی، خاستگاه آن است. توجه به سطح فلسفی روش و معرفت در این طرح ضرورت دارد؛ در غیر این صورت، در دایره جزئیات و ریزه‌کاری‌های معرفتی غرق می‌شویم. نقطه اساسی معرفت‌شناسی اسلامی، توجه به دو منبع معرفتی قرآن و سنت و نیز جهان هستی است. معرفت‌شناسی اسلامی ‌به ما نشان می‌دهد معرفت منحصر به معلومات برگرفته از تجربه و آزمایش نیست؛ بلکه در برگیرنده هر معلومی ‌است که وحی و تجربه بر آن دلالت کند. با این بیان روشن می‌شود بی‌طرفی علم، ادعایی بیش نیست. این طرح به ما کمک می‌کند تا هم میان دانش و ارزش پیوند برقرار شود و هم میان قرائت وحی و قرائت هستی تعامل گردد و هم طرح اسلامی‌سازی معرفت، همه علوم نقلی و شرعی، علوم انسانی و اجتماعی و نیز علوم محض و فناوری را در بر‌گیرد.
علوانی بر‌این باور است که طرح اولیه اسلامی‌سازی معرفت به دنبال تبیینی در سطح ساده بوده لذا به مباحث معرفت با رویکرد فلسفی نپرداخت؛ با‌وجود‌این، برخی این طرح را گفتمان نخبگانی و پیچیده خواندند. امید است طرح اسلامی‌سازی معرفت با طی مسیر به نقطه عطف مطلوب و فلسفی دست یابد؛ البته در نقد روش‌شناسی تنها به نقد روش‌شناسی سنتی بسنده نشد و به بعد فلسفی آن هم توجه شد. راه‌کار وی برای حل مشکل روش، خروج از حوزه دیالوگ بین انسان و طبیعت به دایره گسترده‌تری به نام دیالوگ بین غیب و طبیعت و انسان بود؛ زیرا خداوند سبحان، خالق انسان و انسان، جانشین او و هستی، مسخر دست انسان است. پس این رویکرد می‌کوشد روش‌های تعامل با قرآن کریم را به عنوان منبعی برای ایجاد معرفت و روش تعامل با سنت نبوی را به عنوان منبع میراث غربی بازسازی کند. مساله ما، مساله جمع روش‌شناختی دو قرائت وحی و هستی است.
شایان ذکر است طرح اسلامی‌سازی معرفت، یک طرح امت اسلامی‌است و به تمام فرآورده‌های فرهنگی و فکری و علمی ‌و معرفتی مربوط به کیان تمدنی – اجتماعی اسلامی ‌توجه دارد.
مساله اسلامی‌سازی معرفت، جوهری روش‌شناختی و خاستگاهی معرفت‌شناختی دارد و بدیهی است فلسفه‌های علوم طبیعی را که منشا پیدایش علوم اجتماعی است و مجرای تاریخ آن را معین کرده شامل می‌شود.
علوم طبیعی و علوم اجتماعی در سطح فلسفه و روش تفاوتی ندارند. مهم‌ترین اهتمام پروژه اسلامی‌سازی معرفت، صرف سطح فلسفی و روش‌شناختی معرفت می‌شود و به طور خودکار، به همه علوم طبیعی و اجتماعی سرایت می‌کند. اسلامی‌سازی روش‌شناسی از راه بازنگری در روش تعامل با قرآن و نقد علوم موروثی قرآنی و بازنگری در روش تعامل با سنت و به طور کلی میراث اسلامی‌ ممکن است.
اسلامی‌سازی معرفت به اعتقاد علوانی، راه‌کار اصلی برای رویارویی با غرب و تحقق تمدن اسلامی ‌است. اسلامی‌سازی معرفت، تنها ضرورتی اسلامی‌ نیست؛ بلکه ضرورتی انسانی و جهادی است. این طرح، می‌کوشد بین معرفت و ارزش و بین معرفت و هدفمندی، ارتباطی دوباره و تازه برقرار کند.
اسلامی‌سازی معرفت، بر مبنای روش‌شناختی و معرفت‌شناختی، به دنبال نوسازی علوم نقلی و شرعی و علوم انسانی و اجتماعی و علوم محض است. اسلامی‌سازی معرفت می‌کوشد این علوم را در چارچوب روش معرفتی قرار دهد که بعد غیبی جهان نیز لحاظ گردد تا انسان دریابد آنچه در جهان جریان دارد، برآیند تعامل خدا و غیب و طبیعت و انسان است. قرآن کریم، تنها کتاب جهانی است که امروزه می‌تواند انگاره‌ای روشمند و جایگزین را به بشریت عرضه کند و حالت نوسازی را در سطحی جهانی پدید آورد.


منبع: خسرو پناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، ایران، تهران، نشر معارف، 1392 شمسی.