صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا کوچک خان
صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا کوچک خان
صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا کوچک خان
ويژگي هاي مديريتي ميرزا کوچک خان در گفت و شنود با فتح الله کشاورز؛ محقق و گردآورنده ي اسناد نهضت جنگل
شايد بتوانم بگويم ميرزاي جنگلي به امامان معصوم و بيش از همه به امام حسين عليه السلام اقتدا مي کرد. در بيشتر حملاتي که انجام مي داد، يا هنگامي که مورد تهاجم قرار مي گرفت، به قيام امام حسين عليه السلام استناد مي کرد و مي گفت: «پيش مي رويم، يا کشته مي شويم و به راهي مي رويم که امام حسين عليه السلام رفت، يا پيروز مي شويم».
ما معتقديم که پاي بندي ديني و مذهبي ميرزا تنها به دوران طلبگي او مربوط نمي شود، بلکه در مقام مديريت نهضت به عنوان يک اصل مورد توجه او است و شواهد تاريخي نيز اين انگاره را تأييد مي کند. از نامه هاي موجود ميرزا به روس ها همين مطلب اثبات مي شود. او از ابتدا با تبليغ مرام کمونيستي در ايران، مخالفت آشکار و صريح کرد؛ در حالي که هدف عمده ي روس ها تأثيرگذاري افکارشان بر مردم ايران بود. ميرزا به هيچ وجه زير بار خواسته ي آن ها نرفت و به آن ها اجازه تبليغ نداد، بلکه شدت مخالفت او تا آن جا بود که طرفداران روس ها برايشان پيغام فرستادند که ميرزا زير بار نمي رود و همراهي نمي کند. ميرزا شش دانگ حواسش جمع اين قضيه بود.
بعد مديريتي ميرزا بسيار برجسته و بارز و از ظرفيت و پختگي عميق برخوردار است؛ از همين رو افراد با گرايشات مختلف دور او جمع مي شدند. توانايي جذب افراد مختلف با سليقه ها و افکار گوناگون حول محور هدف مشترک، کار هرکس نيست. اگر نهضت به نتيجه نرسيد، ربطي به ضعف هاي ميرزا ندارد و نبايد علت را در ضعف شخصيتي، يا مديريتي ميرزا جست و جو کرد؛ همان گونه که امام حسين عليه السلام خودشان را مأمور به انجام وظيفه مي دانستند و برايشان مهم نبود که نتيجه چه خواهد شد، ميرزا نيز با تأسي به مولايش همين کار را کرد. او ايمان داشت که بايد با تجاوز خارجي و بي کفايتي حکومت داخلي مقابله کرد، ولي مهم نيست که اين تلاش به نتيجه برسد، يا نرسد، بلکه هدف اين است که وظيفه را دنبال کند، البته نمي توان گفت که نهضت جنگل به نتيجه نرسيد؛ چرا که تأثيرات بسيار مثبت در کشور و تاريخ ما داشت. جنگلي ها به کشور خدمت زيادي کردند. در اين راه آدم هاي مخلص و صالح آمدند، و در راه خدا گمنام جنگيدند و گمنام کشته شدند، اما خون پاک آن ها، بر جريان هاي بعدي تأثير گذاشت.
موفقيت هاي نهضت جنگل مديون صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا است. او انساني صددرصد معتقد به مباني ديني و حفظ استقلال کشور بود. طبق قرارداد 1907 استقلال ايران زير پا گذاشته شد و کشور از هر سو مورد تهاجم قرار گرفت. براي ميرزا دو رکن اصلي در حرکت جنگل مهم بود: 1. پياده کردن اصول اعتقادي، 2. حفظ استقلال کشور؛ و به همين خاطر شوروي نتوانست به هدفش برسد. او از اين نظر زبان زد مردم گيلان بود. ميرزا هر کاري که مي خواست انجام دهد، ابتدا استخاره مي کرد. هر درگيري و جنگي که پيش مي آمد ميرزا به قرآن و روايات و دستورات ائمه استناد مي کرد. براي مردم مشخص بود که راه ميرزا از اعتقادتش نشأت مي گيرد. (1)
/خ
شايد بتوانم بگويم ميرزاي جنگلي به امامان معصوم و بيش از همه به امام حسين عليه السلام اقتدا مي کرد. در بيشتر حملاتي که انجام مي داد، يا هنگامي که مورد تهاجم قرار مي گرفت، به قيام امام حسين عليه السلام استناد مي کرد و مي گفت: «پيش مي رويم، يا کشته مي شويم و به راهي مي رويم که امام حسين عليه السلام رفت، يا پيروز مي شويم».
ما معتقديم که پاي بندي ديني و مذهبي ميرزا تنها به دوران طلبگي او مربوط نمي شود، بلکه در مقام مديريت نهضت به عنوان يک اصل مورد توجه او است و شواهد تاريخي نيز اين انگاره را تأييد مي کند. از نامه هاي موجود ميرزا به روس ها همين مطلب اثبات مي شود. او از ابتدا با تبليغ مرام کمونيستي در ايران، مخالفت آشکار و صريح کرد؛ در حالي که هدف عمده ي روس ها تأثيرگذاري افکارشان بر مردم ايران بود. ميرزا به هيچ وجه زير بار خواسته ي آن ها نرفت و به آن ها اجازه تبليغ نداد، بلکه شدت مخالفت او تا آن جا بود که طرفداران روس ها برايشان پيغام فرستادند که ميرزا زير بار نمي رود و همراهي نمي کند. ميرزا شش دانگ حواسش جمع اين قضيه بود.
بعد مديريتي ميرزا بسيار برجسته و بارز و از ظرفيت و پختگي عميق برخوردار است؛ از همين رو افراد با گرايشات مختلف دور او جمع مي شدند. توانايي جذب افراد مختلف با سليقه ها و افکار گوناگون حول محور هدف مشترک، کار هرکس نيست. اگر نهضت به نتيجه نرسيد، ربطي به ضعف هاي ميرزا ندارد و نبايد علت را در ضعف شخصيتي، يا مديريتي ميرزا جست و جو کرد؛ همان گونه که امام حسين عليه السلام خودشان را مأمور به انجام وظيفه مي دانستند و برايشان مهم نبود که نتيجه چه خواهد شد، ميرزا نيز با تأسي به مولايش همين کار را کرد. او ايمان داشت که بايد با تجاوز خارجي و بي کفايتي حکومت داخلي مقابله کرد، ولي مهم نيست که اين تلاش به نتيجه برسد، يا نرسد، بلکه هدف اين است که وظيفه را دنبال کند، البته نمي توان گفت که نهضت جنگل به نتيجه نرسيد؛ چرا که تأثيرات بسيار مثبت در کشور و تاريخ ما داشت. جنگلي ها به کشور خدمت زيادي کردند. در اين راه آدم هاي مخلص و صالح آمدند، و در راه خدا گمنام جنگيدند و گمنام کشته شدند، اما خون پاک آن ها، بر جريان هاي بعدي تأثير گذاشت.
موفقيت هاي نهضت جنگل مديون صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا است. او انساني صددرصد معتقد به مباني ديني و حفظ استقلال کشور بود. طبق قرارداد 1907 استقلال ايران زير پا گذاشته شد و کشور از هر سو مورد تهاجم قرار گرفت. براي ميرزا دو رکن اصلي در حرکت جنگل مهم بود: 1. پياده کردن اصول اعتقادي، 2. حفظ استقلال کشور؛ و به همين خاطر شوروي نتوانست به هدفش برسد. او از اين نظر زبان زد مردم گيلان بود. ميرزا هر کاري که مي خواست انجام دهد، ابتدا استخاره مي کرد. هر درگيري و جنگي که پيش مي آمد ميرزا به قرآن و روايات و دستورات ائمه استناد مي کرد. براي مردم مشخص بود که راه ميرزا از اعتقادتش نشأت مي گيرد. (1)
پي نوشت:
1. ماهنامه ياران شاهد، ويژه سال روز شهادت سردار جنگل ميرزا کوچک خان جنگلي، ش 13، آذرماه 1385.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}