رودر رو




در سال‌هاي پاياني جنگ ايران و عراق نفاق و خيانت دشمنان بيشتر ظاهر شد. صهيونيست‌ها و آمريكايي‌ها، اروپايي‌ها و ارتجاع عرب دم از صلح مي‌زدند و در همان حال به نيروهاي عراق عليه ايران كمك مي‌كردند. مراكز بين‌المللي نيز از بسياري از مقررات چشم‌پوشي كردند و جنايات جنگي هولناكي وسط دشمنان اسلام به وقوع پيوست كه زدن هواپيماي مسافربري نقاط مسكوني و همچنين استفاده از اسلحه شيميايي نمونه‌هايي از آن‌هاست.
همچنين عراق براي به زانو درآوردن ايران از سياست «سرزمين سوخته» استفاده كرد. به اين معنا كه خاك عراق را كه به دست نيروهاي ايراني افتاده بود از جمله حلبچه را بمباران شيميايي كرد و به صورت واضح اعلام كرد كه حتي به مردم عراق نيز رحم نمي‌كند. در واقع صدام مي‌خواست با اين ترفند راه ايران را براي رسيدن به سوي هدف ببندد. بعد از قبول صلح از طرف ايران، جوامع غربي به تبليغات عليه جمهوري اسلامي پرداختند و اذعان داشتند كه پذيرش قطع‌نامه 598 از طرف ايران به علت ضعف اين كشور در برابر عراق بوده است. اما به حمدالله با سرپيچي عراق از قطع‌نامه و شروع عمليات مرصاد اين غلط بر همگان روشن شد و ايران توانست با بسيج نيروها، گروه‌هاي عظيم مردمي روانه‌ي جبهه‌ها شدند.
بعد از آن براي خيلي از كشورها روشن شد كه عراق به معناي واقعي صلح نمي‌خواهد و آماده‌ي اجراي قطع‌نامه نيست.
آن چه در زير مي‌آيد مكاتبات بين عراق و ايران در بهار سال هزار و سيصد و شصت و نه است كه در خصوص قبول صلح دائمي و شروع ارتباطات نو بين دو كشور به درخواست صدام حسين آغاز شد.
قضاوت رو به عهده‌ي خودتان مي‌گذاريم:
نامه‌ي هفتم-نماينده‌ي مذاكرات
نامه‌ي رئيس جمهوري عراق مورخ 25 تير 1369
بسم‌الله الرحمن الرحيم
و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون صدق الله العظيم
آقاي علي اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس جمهوري
سلام عليكم، جهت تسريع در راه صلح، تمايل خودم را در فرستادن نماينده‌اي از طرف ما به سوي شما جهت رويارويي و بحث در مورد استقرار صلح بين دو كشور و استفسار از نظريات شما نسبت به هر آنچه اجراي صلح را در عراق و ايران تسهيل نمايد، اعلام مي‌نمايم. طبق نظر شما اين ديدار مي‌تواند علني يا محرمانه باشد.
والله الموفق صدام حسين
بغداد در 24 ذي الحجه 1410
مطابق با 16 تموز 1990 ميلادي 25 تير 1369 نامه‌ي هشتم-پيشنهاد جديد
متن نامه‌ي رئيس جمهوري عراق مورخ 8 مرداد 1369
بسم‌الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي علي اكبر هاشمي رفسنجاني، رياست محترم جمهوري اسلامي ايران
سلام عليكم
پس از تفحص دقيق در آنچه بايد تفحص كرد و پس از بررسي دقيق تحول روابط و وضعيت فعلي ميان عراق و ايران و خطراتي كه منطقه را در برگرفته و محيط بر آن شده است و به منظور ادامه نقش خود در ارائه ابتكار عمل‌هايي كه فرصت‌هاي وسيع‌تري جهت تحقق صلح فراهم مي‌سازد، ما بر اساس مسئوليت ملي و انساني كه اصول اعتقادي عظيم‌مان آن را بر دوش مان نهاده خود را در موقعيت ارائه پيشنهاد تازه‌اي يافتيم.
از آن جا كه اين بار ابتكار عمل پيشنهادي ناظر به تمام مسايل ماهوي كه بندهاي قطع‌نامه 598 شوراي امنيت يك جا و در يك چارچوب و به صورت تفصيلي به آن پرداخته است، ما اميدواريم كه برخورد با آن در همين سطح صورت گيرد و جوشش با آن در حدي از جديت انجام شود كه از دو ملتمان، فرصت زندگي در شرايط صلحي كه حتي بر جزئيات آن توافق شده باشد، گرفته نشود و اين امر به منظور دور كردن طرح‌هاي دشمنان ملت‌هاست كه در تلاش‌اند، شرايط را خداي ناكرده به جايي بكشانند كه وضع دو كشور به آنچه قبل از اوت 1988 بود بازگردد و به اين ترتيب هر كه هر چه را از دست بدهد باخته است، بدون اين كه سودي به دست آمده باشد.
نيروهاي اهريمني كه در تاريكي در جستجويند و ابزارهاي نيرنگ نيز در دست‌شان است مي‌توانند با استناد به اين واقعيت كه جنگ بين دو كشور از نظر حقوقي پايان نيافته است، دو كشور را به سوي آنچه مجدداً جرقه جنگ را بزند سوق دهند و همچنان كه مي‌دانيد شروع جنگ چه بسا از اموري كه ساده به نظر مي‌رسد به وجود مي‌آيد، به مانند آتش‌سوزي مهيبي كه از يك جرقه برمي‌خيزد.
اشراري كه در كمين ما هستند، ممكن است به انگيزه ناتواني در تحقق اهداف‌شان بدون درگير كردن دو كشور و يا يكي از آن‌ها در جنگ و شايد هم به دليل نگراني از سلاح‌هاي انباشته شده نزد طرفين نزاع و چه بسا انگيزه تمايل آن‌ها براي شناخت كارآيي آن سلاح‌ها و يا بخشي از آن‌ها با به كارگيري ابزارهاي پليد خود براي زنده شدن جرقه بكوشند و براي اين كار شايد مشكل چنداني نداشته باشند، آن هم در جبهه‌اي كه تنها در خشكي هزار و دويست كيلومتر و در دريا تقريباً هشتصد كيلومتر امتداد دارد.
و اين جبهه‌ها مملو از امكان و احتمال بروز جرقه‌هاي پراكنده شده از دهانه سلاح‌ها مي‌باشد، بنابراين براي آغاز، نيازي به گشودن آتش سلاح‌ها توسط شمار كثيري از افراد نيست، زيرا كافي است يك نفر به هر علتي و تحت تأثير هر عاملي به چنين كاري اقدام كند و باعث شود جمع بزرگي آتش بگشايند و بدين ترتيب زبان فراواني متوجه همگان خواهد شد كه از اين امر به جز دون‌صفتان هيچ كس سود نخواهد برد و تمام اين امور همچنان كه قبلاً گفتيم به زيان ملت‌هاي ما تمام خواهد شد.
از آن‌جا كه اين وضع، هدف هيچ كدام از عراق و ايران نيست، آن‌چنان كه در اظهارات نمايندگان دو كشور آمده، بنابراين وظيفه حكم مي‌كند كه نه تنها به صلح برسيم، بلكه در اسرع وقت برسيم تا امكان تحقق رؤياهاي بدخواهان و ستمگران از صحنه ما دور بماند.
و بر پايه تمام اين مطالب به نكات ذيل مبادرت مي‌ورزم:
1- مجدداً ايده انجام ملاقات فوري بين سران دو كشور را در محلي كه مورد توافق قرار مي‌گيرد مطرح مي‌كنم تا موضوعاتي كه با توافق بر سر آن‌ها، صلح همه جانبه و دائمي محقق مي‌شود را به بحث بگذارند.
2- بحث و توافق، تمام موضوعات معلق را در برگيرد و طرح هر موضوع جديد پس از دستيابي به توافق همه جانبه، از سوي هر طرف بدون موافقت طرف ديگر امري مردود و به عنوان گريز از توافق تلقي مي‌شود و عنوان‌هاي فرعي مطالب مورد توافق بايد از بندهاي قطع‌نامه 598 استخراج شود، و اين توافق بر اساس اين درك و با تأكيد بر اين كه هدف اصلي قطع‌نامه 598 تحقق صلح همه جانبه و دائمي از طريق گفتگوست و نه هر چيز ديگر و بر مبناي اين كه پارامترهاي توافق‌هاي كلي، تجزيه‌ناپذيرند و به صورت يك معامله كامل و به هم پيوسته كه اخلال در هر بند از بندهاي آن به معني اخلال در تمامي بندهاي آن است، صورت مي‌گيرد.
3- مهم نيست كه گفتگو و توافق بر سر موضوعات از كجا شروع مي‌شود، ولي توافق بر سر هر يك از پارامترها و يا تعدادي از پارامترهاي موضوعات مورد بحث طبق مفاد بند (2) اين نامه ما منوط به توافق بر بندهاي ديگر مي‌باشد. عليهذا هر يك از دوطرف گفتگو، حق پاسخ‌گويي به هر گونه اظهارات يك جانبه طرف مقابل به نحوي كه مناسب مي‌داند، از جمله حق تكذيب توافق جزئي بر سر هر يك از مطالب مورد گفتگو را دارد.
4- عقب‌نشيني طي مدت زماني كه از دو ماه از تاريخ تصويب نهايي توافق همه جانبه طرفين فراتر نرود صورت مي‌گيرد و هر چه زمان كوتاه‌تر شود بهتر است. همچنين بر سر رابطه ناگسستني بين هر گامي كه هر يك از طرفين نزاع در اجراي تعهدات قراردادي خود برمي‌دارد توافق شود، به نحوي كه با گام متناسب و يا هم ترازي از سوي طرف مقابل پاسخ داده شود.
5- ما همچنان مسئله اسرار را مشمول موافقت‌نامه‌هاي ژنو دانسته و بر همين اساس، فرض مي‌كنيم كه آزادي آن‌ها مي‌بايست بر اساس بندهاي موافقت‌نامه مزبور انجام مي‌گرفت و اكنون دو سال از زمان آزادي اسرار بر مبناي موافقت‌نامه ياد شده گذشته است. به اين تعبير كه بين برقراري آتش‌بس و زمان حال دو سال سپري شده است. با اين وصف و به منظور تسهيل در روند صلح ما با توجه به اصول و مفاهيم فوق‌الذكر مانعي نمي‌بينيم كه براي آزادي اسرا در چارچوب مدت تعيين شده در بند (4) (دو ماه) از تاريخ تصويب نهايي توافق و به عنوان حداكثر مدت لازم، برنامه‌ريزي شود و هر چه اين كار سريع‌تر انجام گيرد بهتر است.
6- بحث در مورد شط‌العرب بر مبناي سه عنوان زير انجام گيرد:
الف: حاكميت كامل بر رودخانه متعلق به عراق باشد، زيرا كه حق تاريخي و مشروع آن است.
ب: اعمال حاكميت در شط‌العرب از سوي عراق، توأم با اجراي شيوه خط تالوگ در زمينه كشتيراني به نحوي كه عراق و ايران از حق كشتيراني، ماهيگري و شركت در تنظيم امور كشتيراني در شط‌العرب برخوردار بوده و سود حاصله از آن را تقسيم نمايند.
ج: ارجاع مسئله شط‌العرب به حكميت در چارچوب فرمولي كه مورد توافق قرار مي‌گيرد، همراه با تعهد قبلي مبتني بر پذيرش نتايج حكميت و تا زماني كه مرجع حكميت اعلان رأي كند لايروبي شط‌العرب بر اساس فرمول مورد توافق مورد توافق طريق به قصد مهيا كردن آن براي كشتيراني و بهره‌برداري آغاز مي‌شود. توافق بر اين فرض مبتني است كه طرفين متفقاً يكي از عنوان نخست، بيانگر حق عراق است و فرض ما بر اين است كه دو عنوان ديگر نشانگر تمايل ايران است.
7- توافق بر حذف بند (6) قطع‌نامه 598 از گفتگو‌ها و ناديده گرفتن قطعي آن. چرا كه نه تنها هيچ فايده‌اي براي صلح در بر ندارد، بلكه موانعي بر سر راه آن مي‌گذارد و چه بسا عواقف آن كينه‌توزي، دشمني و انتقام‌جويي در آينده را موجب خواهد شد، در شرايطي كه صلح راه ديگري را فرا روي دو ملت ايران و عراق قرار مي‌دهد. در اين خصوص لازم است توافق‌هايي كه به آن دست خواهيم يافت رسماً و كتباً به دبير كل سازمان ملل متحد ابلاغ شود.
8- اجراي هيچ يك از گام‌هاي مورد اشاره كه در موافقت‌نامه آتي صلح ميان عراق و ايران مندرج خواهد شد، قبل از اتخاذ كليه اقدامات قانوني لازم براي تصويب آن به موجب قانون اساسي هر يك از دو كشور، به نحوي كه از لحاظ حقوقي و قانوني قطعيت آن در سطوح جزئي و كلي محرز و غير قابل نقض گردد، شروع نخواهد شد. مضافاً اين كه لازم است اسناد تأييد شده موافقت‌نامه در يك زمان واحد كه مورد توافق طرفين قرار مي‌گيرد به دبير كل سازمان ملل متحد سپرده شود.
9- موافقت‌نامه آتي صلح بين عراق و ايران در برگيرنده همه موارد توافق خواهد بود و به منظور تسهيل در سرعت بخشيدن به اتمام موافقت‌نامه صلح، موافقت‌نامه مورد بحث مي‌تواند در كنار موضوعات جديد و مسائل مرزهاي خشكي و ديگر حقوقي كه مورد توافق قرار مي‌گيرد، بعضي از موارد موافقت‌نامه‌هاي سابق را كه در طول تاريخ روابط دو كشور به تصويب رسيده و هر آن چه در گذشته مورد توافق قرار گرفته، بدون انحلال در بندهاي مندرج در اين نامه نيز در برگيرد.
10- توافق‌ها بايد در برگيرنده اصول روشن در زمينه برقراري روابط حسن هم‌جواري و عدم دخالت در امور داخلي و احترام هر كشور نسبت به حق كشور ديگر در انتخاب نظام سياسي، اقتصادي و اجتماعي مورد نظر خود و همچنين شناسايي قطعي و بي‌ترديد حق انواع كشتيراني در آب‌راه‌هاي بين‌المللي خليج و تنگه هرمز باشد.
11- شايد مناسب باشد كه يك مرجع بين‌المللي كه مورد توافق قرار خواهد گرفت حسن اجراي موافقت‌نامه را تضمين كندمثلاً(شوراي امنيت).
12- با علم به اين كه اوضاع بين‌المللي براي دل بستن به كمك‌هاي مربوط به بازسازي مساعد نيست، ما معتقديم كه كمك‌هاي بين‌المللي موضوع بند (7) قطع‌نامه 598 بالمناصفه بين عراق و ايران تقسيم شود.
13- براي تسهيل تماس‌هاي في‌مابين و در پرتو تحول مثبت در روابط دو كشور، ما معتقديم سفارت‌خانه‌هاي ما در تهران و بغداد بازگشايي شود، خاصه اين كه در شرايط جنگ سفارت‌خانه‌ها داير بوده و تنها از ماه سپتامبر 1987 تعطيل شده است.
آقاي رئيس جمهور آن چه به نظر ما صلح دائمي و همه جانبه را بين عراق و ايران محقق مي‌سازد همين است كه در اين نامه آمده است. پيشنهاد فوق فراگير بوده و اجراي آن به هم پيوسته و غير قابل تفكيك است و رسيدن به آن با استمداد از تجربه و نيز گفتگوهاي نمايندگان ما در ژنو، آقايان ناصري و برزان، ممكن گشته است. بدين سان، همه چيز روشن شده به نحوي كه جايي براي تفسير ديگري باقي نمانده و صلح حقيقي، همه‌جانبه و سريع را كه خواستار آن هسيم همين است.
والله اكبر
همراه با آرزوهاي خوب براي شما و از خلال شما براي كادر رهبري ايران.
صدام حسين، رئيس جمهوري عراق
بغداد 8 محرم 1411 هـ
برابر با 30 ژوئيه 1990 م 8مرداد 1369
منبع:نشریه فکه