از نظر رفائل یهودیت از تمام ادیان دیگر متمایز است
 
چکیده:
رفائل اعتقاد دارد یهودیت از تمام ادیان دیگر متمایز است، زیرا مطلق و برتر از برساخته های انسانی است. ادیان دیگر درست به همین دلیل دستخوش تغییر قرار می گیرند. یهودیت ازلی و خارج از تاریخ است.
 
تعداد کلمات: 1012 کلمه / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه


 
نویسنده: رضا گندمی نصر آبادی
 
رفائل هرش مؤسس نو ارتودکسی قرن نوزدهم یهودیت را دینی الهی و دیگر ادیان را ساخته و پرداخته ذهن انسان می داند. از نظر او، دین طبیعی همان فرآیند انسانی درک خدا بدون مدد از وحی است و به طور طبیعی حقایق وحیانی را القا می کند. بی همتا بودن یهودیت و تورات از آن روست که مخلوق انسان نیستند. یهودیت از تمام ادیان دیگر متمایز است، زیرا مطلق و برتر از برساخته های انسانی است. ادیان دیگر درست به همین دلیل دستخوش تغییر قرار می گیرند. یهودیت ازلی و خارج از تاریخ است، در حالی که مثلا مسیحیت به رغم آنکه بر تصور یهودی از خدا، وحی و اخلاق استوار است دستخوش تغییرات فرهنگی و اجتماعی قرار می گیرد.
 
ابن کاسپی
یوسف بن کاسپی توحید را بدون توجه به مابعدالطبیعه و فقط بر اساس طبیعت تبیین می کرد. به زعم او، دین همچون سیاست بخش طبیعی تجربه انسانی است. هر جامعه ای برای داشتن نظام و اخلاق نیازمند دین است. کاسپی علت تبعید یهودیان را اعراض از اوامر الهی  یا راهنهای الهی  می داند. از نظر او، وقوع چنین حوادث و رخدادهایی برای قوم یهود را نباید به تقارن اجرام آسمانی و اموری از این قبیل نسبت داد. تاریخ آمیخته ای از کامیابی ها و ناکامی ها است. قوم یهود زمانی در اسارت مصری ها به سر می بردند تا اینکه موسی آنها را از این وضعیت اسف‌بار رهایی بخشید. پس از تخریب معبد به سرزمین موعود بازگشتند.
 
در جریان ویرانی معبد در سده اول میلادی در اقصی نقاط عالم آواره شدند و سرانجام شخصیتی تاریخی _شاید پادشاه مصر یا فرانسه _ اجازه بازگشت به صهیون را به ایشان خواهد داد.
کاسپی بر جایگاه ویژه زبان عبری و به تبع آن کتاب مقدس  عبرانی تأکید بسیار دارد. او معتقد است کتاب های یهودیان برتر و مقدس  تر از کتب سایر ادیان است. زیرا کتاب مقدس یهودیان به خط خدا نوشته شده و به زبان عبری به ما رسیده است.

   بیشتر بخوانید : تبیین برگزیدگی از طریق امر الهی

ابرابانل، همچون ابن میمون، گسترش مسیحیت و اسلام را بخشی از طرح خدا برای شنآساندن خودش به جهانیان می داند. البته، برخلاف ابن میمون، این مسئله را به طور خاص مرتبط با سرنوشت یهودیت می داند. او به جای اینکه در مسیحیت و اسلام به نوعی همه نگری، یعنی تصدیق خدای واحد از سوی آنها، قائل باشد، ارزششان را با این استدلال پایین می آورد  که آنها صرفا ابزاری فراهم آوردند تا یهودیان به واسطه آن ارتباط خود را با ایمان مبتنی بر کتاب مقدس  خود در تبعید حفظ کنند و دیگر انسان های روی زمین در این دورۀ فترت با خدا آشنا شوند. البته او به هیچ وجه شمول گرایی مابعدالطبیعی  را انکار نمی کند و معتقد است ادیان دیگر تصورات درستی از خدا دارند. با این وصف، او برخلاف دیگر  شمول گرایان از درست کاران و صالحان سایر ادیان و سهم و نقش آنها در جهان سخن نمی گوید، بلکه فقط از نقشی که در قوم یهود دارند سخن می گوید.
  آنچه تا کنون گذشت، بیان دیدگاه آن دسته از متفکران شمول گرا بود که برای ادیان غیریهودی فقط در فرآیند تاریخ جایگاه قائل بودند. تفاوت دیدگاه مابعدالطبیعی  با دیدگاه تاریخی در این نکته است که در دیدگاه نخست دین غیریهودی به عنوان بخشی از فرآیند تاریخی از جایگاه و منزلت برخوردار است، اما از منظر مابعدالطبیعی  بیشتر جایگاه خود را در قلمرو مابعدالطبیعی  می یابد. به عبارت دیگر، از این منظر، ادیان دیگر صرفا وسیله ای برای آوردن افراد و اقوام به سوی خدا نیستند، بلکه از آن رو که خود را به قلمروهای مابعدالطبیعی متصل می کنند همانند اسرائیل تلقی می شوند که به خدا متصل می شود. بر اساس این دیدگاه، نمایش و جلوه گری ادیان مستقلی که ما بر روی زمین می بینیم صرفا جلوه و مظهری از وضعیت مابعدالطبیعی  است.
ربی یوسف آلبو
یوسف آلبو( 1444­_11380 ) فیلسوف و الهی‌دان یهودی اسپانیایی در اثر کلاسیک خود دربارۀ عقاید و باورهای یهودیت با عنوان اصول رهیافت های شمول گرایانۀ سعدیا گائون، هلوی، ابن میمون و نحمیا به ادیان دیگر را بیان کرده است. او بر نقش شریعت، جامعه و طبع آدمی در دین تأکید داشت. آلبو، بعد از بیان تفاوت های قانون عام، قانون طبیعی و قانون الهی تحت تأثیر توماس آکوئینی، این پرسش را پیش می کشند که آیا برای تمام نوع بشر فقط یک قانون الهی باید وجود داشته باشد یا بیشتر. او در پاسخ می گوید نظر به اینکه خدا نظام واحدی را برای تمام مردم تنظیم کرده فقط یک قانون  می تواند وجود داشته باشد. از نظر آلبو، هسته و گوهر تمام ادیان یکی است و اختلاف آنها معلول تنوع تجربه انسانی و فرهنگی دریافت کنندگان کلمه الهی ازلی است.
 
آنچه تا کنون گذشت، بیان دیدگاه آن دسته از متفکران شمول گرا بود که برای ادیان غیریهودی فقط در فرآیند تاریخ جایگاه قائل بودند. تفاوت دیدگاه مابعدالطبیعی  با دیدگاه تاریخی در این نکته است که در دیدگاه نخست دین غیریهودی به عنوان بخشی از فرآیند تاریخی از جایگاه و منزلت برخوردار است، اما از منظر مابعدالطبیعی  بیشتر جایگاه خود را در قلمرو مابعدالطبیعی  می یابد. به عبارت دیگر، از این منظر، ادیان دیگر صرفا وسیله ای برای آوردن افراد و اقوام به سوی خدا نیستند، بلکه از آن رو که خود را به قلمروهای مابعدالطبیعی متصل می کنند همانند اسرائیل تلقی می شوند که به خدا متصل می شود. بر اساس این دیدگاه، نمایش و جلوه گری ادیان مستقلی که ما بر روی زمین می بینیم صرفا جلوه و مظهری از وضعیت مابعدالطبیعی  است.
 
کاوفمان کهلر
کاوفمان کهلر، شخصیت مهم یهودیت اصلاحگرای آمریکایی است. او دین را با پیشرفت و رشد اخلاق، و برگزیدگی را با فعالیت مشترک برای عملی کردن آن یکی می داند. یهودیت در دوران مربوط به کتاب مقدس  دینی با بیشترین نفوذ و پیشرفت در زمان خودش بوده است. در حال حاضر نیز چنانچه آرمان ها و روش های کهنه و منسوخ گذشته جای خود را به آرمان ها و روش های جدید امروزی دهند و در آنها پالایش و اصلاحی صورت گیرد، می تواند همچون گذشته نفوذ و پیشرفت داشته باشد. از نظر کهلر، تجلی یهوه به حادثه سینا محدود نمی شود، بلکه رو به پیشرفت است و در هر زمانی متناسب با همان زمان جلوه گر می شود.
 
برگزیدگی اسرائیل را نمی توان عملی الوهی و مستقل تلقی کرد که در لحظه وحی یا حتی در طول دورۀ موبوط به کتاب مقدس به پایان رسیده است. در عوض باید آن را فراخوانی دانست که در همه زمان ها وجود دارد، تمام سرزمین ها را احاطه کرده و فعالیت پیوسته روح است که برای خودش مبشران و قهرمانان جدیدی می خواهد تا به حقیقت عدالت و دین متعالی شهادت دهند.
 
منبع :
 رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصر آبادی  ، انتشاران دانشگاه ومذاهب ، قم 1394 شمسی

   بیشتر بخوانید :
   انحصار گرایی یا برگزیدگی بنی اسرائیل
   نقش دین در جامعه
   خداوند بر بندگانش سخت گیری نمی کند