امام سجاد (عليه السلام)، وارث رسالت حسين (عليه السلام)

نويسنده: سهيلا بهشتي
امام علي بن حسين(عليه السلام) که مشهورترين القاب او زين العابدين و سجاد است، در شعبان سال 38 هجري قمري در مدينه ديده به جهان گشود. يکي از برجسته ترين جنبه هاي زندگي آن حضرت، همراهي او با سالار شهيدان در قيام کربلا و رسالت سنگين پيام رساني آن نهضت بزرگ بود. آن حضرت، تنها مرد بازمانده از خاندان حسين (عليه السلام) در روز عاشورا بود که تداوم قيام حسيني مرهون تلاش هاي اوست.
نقش امام سجاد(عليه السلام) پس از حادثه کربلا، در حفظ و تداوم اسلام بسيار حياتي بود. اين نقش در چند عملکرد جلوه گر شد: انتقاد شديد از اقدام فريب کاران کوفي، مبارزه با حاکمان ستم پيشه اموي، هدايت مردم به سوي رهبران راستين اسلام، زنده نگه داشتن ياد و خاطره شهداي کربلا و برانگيختن نهضت هاي خون خواهي حسيني.

ويژگي هاي عصر امام سجاد(عليه السلام)

در دوران امام سجاد(عليه السلام)، همه ارزش هاي ديني، دست خوش تحريف هاي حاکمان اموي شده بود. آن حضرت، با شش خليفه ، معاصر بود که عبارتند از: يزيد بن معاويه، عبدالله بن زبير، معاوية بن يزيد، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، وليد بن عبدالملک.
ايشان پس از شهادت پدر ، در روزهاي اسارت و در شرايط اختناق، امامت را به عهده گرفت. اين شرايط سخت، تا پايان امامت او ادامه داشت. در اين مقطع زماني، امام سجاد نمي توانست به قيام يا فعاليت هاي گسترده فرهنگي و اجتماعي دست بزند؛ زيرا کنترل شديدي که حکومت ها پس از شهادت امام حسين (عليه السلام) اعمال مي کردند، سبب مي شد مبارزه هاي سياسي و مسلحانه، نتيجه اي جز هدر رفتن نيروها نداشته باشد، چنان که همه مبارزه هاي زمان آن حضرت به شکست مي انجاميد. همچنين در شرايط ناسالم فرهنگي آن روزگار، بر اثر فعاليتهاي ضد ارزشي حکومت هاي ستمگر، مردم به تجمل گرايي و بي بند و باري گرايش پيدا کرده بودند. بديهي است با چنين مردمي امکان نداشت کارهاي اصلاحي بنيادي انجام شود.(1)

مشعل هدايت

در اين موقعيت، امام سجاد براي تبيين معارف اسلام و زنده نگه داشتن مشعل هدايت، از سلاح دعا استفاده کرد و از اين راه بذر معنويت پاشيد تا در موقعيت مناسب ثمر دهد. صحيفه امام سجاد(عليه السلام) سرتاسر دعا و نيايش است و جنبه آگاهي بخشي نيز دارد. اين کتاب شريف، هم کتاب جهاد است و هم کتاب خيزش و فرياد و آگاهي بخشي درباره معارف ناب اسلامي.(2) امام سجاد(عليه السلام) از دعا براي بيان بخشي از عقايد حق خود بهره برد و بار ديگر براي توجه به معرفت و عبادت و بندگي، حرکتي تازه ايجاد کرد.

کلمه هايي از نور، قطره هايي از اقيانوس

نيايش هاي امام سجاد (عليه السلام) که در مجموعه اي به نام صحيفه سجاديه گرد آمده، آيينه اي است که تصوير اجتماع آن روزگار در آن نمايان است. امام در اين کتاب او کردار و گفتار زشت مردم آن زمانه، به خدا پناه مي برد. ايشان راه درست را در پرتو تربيت ديني و قرآن نشان مي دهد. گويي آن حضرت مي خواهد تا آنجا که ممکن است، به زبان دعا، مردم را از شيطان دور کند و به خدا پيوند دهد.

نکوهش ستم

خدايا! من از تو پوزش مي خواهم که پيش روي من به کسي ستم شود و من او را ياري نکنم، يا نعمتي به من ارزاني شود و سپاس آن را نگويم. يا گناهکاري از من عذر خواهد و عذر او را نپذيرم. يا حاجت مندي از من چيزي طلبد و او را بر خود مقدم ندارم. يا حق مردم با ايماني بر گردنم آيد و آن را بزرگ نشمارم. يا عيب مرد با ايماني را ببينم و آن را نپوشانم.(3)

قرآن

کتاب تو که روشني راه است و به راستي و درستي کتاب هاي پيش از خود گواه است، از هر حديثي، برتر است و مردمان را به دانستن حق از باطل، رهبر. احکام شريعت را در آن آشکار ساختي و براي بندگان خويش به تفصيل آن احکام پرداختي. نوري است که در تاريکي ناداني و گمراهي ما را رهبر است و هر که پند آن را در گوش گيرد، از بيماري تواند رست.(4)

پيغمبر

خدايا!درود فرست بر محمد، امين وحي و گزيده از آفريدگانت و ممتاز از بندگانت. امام رحمت و قافله سالار خير و برکت که خود را از هر چيز جز بندگي تو بريد و در راه دين، خدمت هر بلايي را به جان خريد. در راه دعوت به تو، با کسان خود جنگيد و با خويشاوندان به ستيزه برخاست و پيوند خويش را با آنها بريد. دوران دوست را به خود خواند و نزديکان دور از خود براند.(5)

تهذيب نفس

پروردگارا! به تو پناه مي برم از هيجان حرص، تيزي خشم، چيرگي حسد، ناتواني بر شکيبايي، قلت قناعت و بدي خلق و سرکشي شهوت، بندگي نخوت و پيروي هواي نفس و به يک سو شدن از راه خير و فرو رفتن به خواب غفلت و در افتادن در آنچه به کار نيايد، و مقدم داشتن باطل بر حق و اصرار بر گناهان و خوار شمردن مصيبت و بزرگ شمردن طاعت.(6)

پي نوشت :

1-غلام حسين اعرابي، «امام سجاد و مبارزات سياسي»، جام جم، 1385/6/7، ص 8.
2-همان.
3-سيد جعفر شهيدي، زندگاني علي بن الحسين(عليه السلام)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373، ص 105.
4-همان، ص105.
5-همان، ص 106.
6-همان.

منبع: اشارات ،شماره 123