تروریسم، خوب یا بد؟!




جرج دبلیو بوش - رییس جمهور آمریکا - گفته است: «هر کشوری با آمریکا نباشد، تروریست است!» (1) طبق این بینش:
الف. امریکا، اسرائیل، انگلیس و دیگر هم پیمانان با ابرقدرت غرب، هر عمل تروریستی که انجام بدهند، خوب است.
ب. اگر کشوری مسلمان به دفاع از خود در برابر ظلم و ستم ستمگر بایستد، دفاع از کشور و جان مردمش به ترور ناپسند تعریف می‏گردد.
ج. گاه شخص و یا کشوری همراه با امریکاست; تا آن جا که دل در گرو رضایت استکبار غرب دارد، هر تروری توسط آن فرد یا کشور مجاز است. اما اگر در برابر ارباب خود زبان درازی نمود، گذشته او نادیده گرفته می‏شود و به عنوان تروریسم، در زیر چنگال‏های سران امریکا و اسرائیل قرار می‏گیرد و آنان تا نفی آن کشور و محو او از صفحه جغرافیای جهان به پیش می‏روند; و هر عمل او را در ردیف تروریسم بد قرار می‏دهند.
نمونه‏های تاریخی این تقسیم‏بندی فراوان است. در اولین گام در این تبیین، به سراغ اعمال تروریستی امریکا در جهان می‏رویم و چند نمونه از آن را ذکر می‏کنیم. عملی که در نگاه استکبار جهانی به تروریسم تروریسم، خوب یا بد؟!
خوب تفسیر می‏شود.

اعمال تروریستی آمریکا

1- آمریکا در جریان جنگ دوم جهانی بالغ بر یک میلیون غیر نظامی را تنها در بمباران هسته‏ای دو شهر ژاپن به مسلخ فرستاد و دست کم دو نسل از مردم این کشور را با بیماری‏های ناشناخته‏ای که جزء آثار و عواقب زیانبار سلاح‏های اتمی است، درگیر کرد. ولی نه تنها این جنایت هولناک را تروریسم تلقی ننمود، بلکه همه ساله از آن به عنوان رویدادی که جنگ را خاتمه داد، دفاع نیز می‏کند.
2 - استکبار جهانی در جنایات ده ساله خود در ویتنام، با هواپیماهای سمپاش، هزاران نفر از غیر نظامیان و مردم بی‏دفاع این سرزمین را همه روزه به کام مرگ می‏فرستاد، مظنونان را سر می‏برید و از پیکر زنده «ویت کنگ‏ها» به عنوان سیبل، برای آموزش نظامی سربازان یا مزدوران محلی خود استفاده می‏کرد; ولی هیچ یک از این وحشی‏گری‏ها در فرهنگ یانکی‏ها به عنوان تروریسم شناخته نشد.
3 - در جریان تجاوز نظامی آمریکا به ویتنام، کنگره آن کشور با اعلام آماری یادآور شد که فقط در مدت دو سال و نیم از آغاز عملیات موسوم به ققنوس 2 هزار و 567 شهروند ویتنامی صرفا به خاطر اینکه احتمال داده می‏شد عضو جبهه ملی آزادی‏بخش باشند، توسط سازمان CIA به قتل رسیدند. جالب توجه اینکه ویلیام کولبی که ناظر عملیات مذکور بود، بعد از این کشتار هولناک، از سوی نیکسون - رئیس جمهور وقت آمریکا - به عنوان «دستخوش‏» به ریاست‏سازمان جهنمی سیا منصوب شد. (2)
4 - با روی کار آمدن آلنده در شیلی، نیکسون - رئیس جمهور وقت آمریکا - طی دستوری به ریچارد هلمز - رئیس سازمان سیا - از وی خواست تا یک کودتای نظامی را علیه حکومت‏سانتیاگو طراحی و اجرا کند.
در فاز دوم عملیات ضد آلنده، اعتبارات مالی و کمک‏های اقتصادی قطع شد. ژنرال اشنایدر - رئیس ستاد ارتش شیلی که به حکومت مرکزی وفادار مانده بود - پس از چند بار نجات یافتن در اقدام تروریستی، بالاخره توسط سازمان سیا به قتل رسید. جنگ تبلیغاتی گسترده‏ای به بهانه «تحدید آزادی مطبوعات‏» به راه افتاد و ... سرانجام دولت آلنده در سال 1973 ساقط گردید. (3)
5 - فیلیپ آلی - مامور سازمان سیا - در کتاب WHITE PAPER WHITE ، در تشریح فعالیت‏های تروریستی سازمان شبه نظامی جنبش سوسیال مسیحی در اکوادور می‏آورد: هنگامی که من وارد این کشور شدم، رهبر این حزب، رئیس جمهوری اکوادور بود. من بعضی از این جوخه‏ها را برای استفاده از وسایل آتش‏زا و تمام انواع عملیات کثیف، برای درهم شکستن میتینگ‏ها و ترور کلی سازمان‏های چپ آموزش دادم. در آن زمان آن‏ها در ترور دست چپی‏ها دست نداشتند. اما من این امر را متذکر شدم تا نشان دهم که سیا در عمل، با سازمان شبه نظامی تماس دارد. در شیلی در طول اوایل سال‏های دهه 1970، سیا همین عمل را از طریق تماس‏هایش با سازمان تروریستی راستگرا موسوم به حزب آزادیبخش انجام داد.
6 - ریچارد هلمز - رئیس وقت‏سازمان سیا - مبارزات تروریستی سیا علیه کوبا را در سال‏های دهه 1960 شرح می‏دهد و می‏گوید: ما دارای نیروهایی بودیم که تحت‏حمایت دولت، همواره در کوبا دست‏به اعتصاب می‏زدند. تلاش می‏کردیم تا تاسیسات برق را منفجر کنیم. سعی می‏کردیم آسیاب‏های نیشکر را درهم بکوبیم. کوشش می‏کردیم در این دوره دست‏به هرگونه عمل بزنیم. این‏ها نوعی از سیاست دولت امریکا به شمار می‏رفت.» (4)
7 - پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، امریکا تصمیم گرفت که کودتا را در اولویت اول و حمله عراق را در اولویت دوم قرار دهد. بنابراین ستادی در پاریس به رهبری شاهپور بختیار - نخست وزیر شاه - به وجودآورد که هدایت کودتای نوژه را بر عهده داشت. تماس‏هایی نیز با شریعتمداری در قم گرفته شد و براساس بازجویی‏ها و اقرارهای سران کودتا، قرار شد که او ضمن تایید کودتا به عنوان مرجع تقلید، پس از ترور امام، زمام امور را در دست‏بگیرد. (5)
8 - رزمناو امریکایی مستقر در خلیج فارس، در روز یکشنبه 12 تیرماه 67 با شلیک دو فروند موشک به سوی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، صدها انسان بی‏گناه را مظلومانه قتل عام کرد و فرمانده ناو از دولتمردان امریکا، به علت این اقدام تروریستی، جایزه دریافت نمود; چون نگاه استکبار به این رخداد، در پهنه تروریسم خوب تفسیر می‏شد.

اعمال تروریستی اسرائیل

رژیم صهیونیستی که حیاتش به ترور بستگی دارد، در کنار امریکا، طرح‏های تروریستی پیچیده‏ای را سامان داده و می‏دهد. ذکر نمونه‏هایی از آن، نگاه هر انسان حقیقت‏جویی را نسبت‏به جنایات اسرائیلی‏ها روشن‏تر می‏سازد.
1 - از سال 1948، تصمیمات اتخاذ شده در سازمان ملل در خصوص تقسیم فلسطین از سوی صهیونیست‏ها مورد تعدی و نقض قرار می‏گرفت. در همان حال که اعراب به چنین ستمی اعتراض می‏کردند و از آن سر بر می‏تافتند، صهیونیست‏ها از این وضع بهره‏برداری کرده، سرزمین‏های جدید، و مشخصا «یافا» و «عکا» را تصرف کردند و در سال 1949 توانستند بر 80 درصد اراضی استیلا یابند.
روشی که در این راستا به کار گرفته شد، ترور و وحشت‏بود. بهترین مثال برای این روش، کشتار «دیریاسین‏» است که به شیوه‏ای همانند شیوه‏های نازی‏ها در «اورادور» انجام گرفت; چرا که اهالی این روستا (254 نفر) را به دست نیروهای ایرگون که ریاست آن را مناخیم بگین به عهده داشت، قتل عام شدند. (6)
2 - اسرائیل رکوردی طولانی از تروریسم بر علیه ایالات متحده دارد که به سال 1954 برمی‏گردد. در آن سال، دولت اسرائیل تصمیم گرفت تا از طریق توطئه‏ای، تاسیسات امریکایی‏ها در قاهره و الکساندریا را منفجر و ناسیونالیست‏های مصر را مقصر جلوه دهد. برحسب شانس و اتفاق، این توطئه لو رفته و شکست‏خورد. این حادثه به نام قضیه لاون (Lavon Affari) - مردی که ظاهرا نقشه این توطئه را طراحی کرد - مشهور شد. پین هاس لاون، وزیر دفاع اسرائیل به دنبال شکست این توطئه در سال 1955 استعفا داد.
در سال 1967، اسرائیل تعمدا با جت‏های جنگنده بدون علامت و نشان و اژدرافکن به یک کشتی جنگی آمریکایی به نام لیبرتی (U.S.Sliberty) در شبه جزیره سینا حمله کرد و حتی با مسلسل، قایق‏های کوچک نجات این کشتی جنگی را به رگبار بست. در نتیجه این حمله 31 نفر از ملوانان نیروی دریایی آمریکا کشته و 170 نفر دیگر مجروح شدند. (7)
3 - عصر روز 17 اوت 1989، در کارخانه حله، انفجاری روی داد. صدای انفجار به قدری قوی بود که در 80 کیلومتری شمال حله، یعنی بغداد شنیده شد. در تمامی دوران هشت‏ساله جنگ ایران و عراق، کسی صدایی به آن عظمت نشنیده و انفجاری به آن دامنه ندیده بود.
ماهواره ان اس آ، به نام «ک 1 چ - 11 کی هول‏» که ساعاتی بعد از فضای عراق عبور می‏کرد، نابینا شد! حله مرکز موسسه دولتی القعقاع بود و سوخت جامد انواع موشک‏های عراقی و از جمله کندر 2 در آن تهیه می‏شد. پروژه‏های حله فوق محرمانه بودند.
آمار تلفات حادثه روز بعد، نه از بغداد - که فاجعه را اصولا اقرار نکرد - بلکه از قاهره منتشر گردید. پایگاه هوایی المزاع در مصر به روی کلیه هواپیماها بسته شد تا بتواند زخمی‏ها و تلفات حادثه را از عراق به مصر منتقل سازد. سه فروند هواپیمای حمل و نقل نظامی از مصر به عراق رفت، تا قربانیان حادثه را به کشورشان بازگرداند.
اغلب کارکنان حله تابعیت مصر را داشتند. وقتی شعله‏های آتش خاموش گشت، معلوم شد هفتصد مصری کشته و هشتصد نفر دیگر زخمی شده‏اند. عده زیادی از این قربانیان آن چنان سوخته بودند که شناخته نمی‏شدند. (8)
عراقی‏ها در صحبت‏های خصوصی، سیا، موساد و ام 16 (بریتانیا) را مسؤول خرابکاری حله می‏دانستند. چند هفته بعد قضیه لو رفت. یک جاسوس اسرائیل که همسری انگلیسی تبار داشت، عامل فاجعه شناخته شد.
«کنت آر، تیمر من‏» نویسنده امریکایی در کتاب The Death Lobby می‏نویسد: فرزاد بازف - جاسوس اسرائیل - در حین میگساری در هتل، لاف زنان برای روزنامه‏نگاران مصری، انگلیسی و امریکایی، عملیات پیروزمندانه‏اش را شرح داده و تا آن جا پیش رفت که به یک خبرنگار تلویزیونی گفت: در سال 1981، در بریتانیا توسط یکی از عوامل اطلاعاتی اسرائیل که زیر پوشش مخصوصی در بریتانیا جاسوسی می‏کرد، به این حرفه وارد شدم.
این اعترافات در روز 31 اکتبر 1989 از تلویزیون بغداد پخش شد، اما چون از نوع تروریسم خوب بود، در دامنه عکس‏العمل امریکاییان قرار نگرفت. چه این که ترور «شولوموآرگوف‏» - سفیر اسرائیل در بریتانیا، در سال 1361، از سوی عراقی‏ها، (9) فریاد استکبار جهانی را برنیانگیخت، بلکه امریکایی‏ها با نادیده گرفتن اعمال تروریستی عراق و همکاری آن کشور با گروه‏های تروریستی ابوظنان و منافقین خلق، در ماه مارس 1982 نام عراق را از فهرست کشورهای هوادار تروریسم حذف کردند، چون عراق در آن سال‏ها در کنار ابرقدرت غرب قرار داشت و هر عمل تروریستی او در پهنه تروریسم خوب تفسیر می‏شد.
این روزها به علت عدم پای‏بندی به فرمان‏های ظالمانه امریکا، نام کشور عراق در لیست‏حامیان تروریسم جای گرفته است. دقیقا به همین علت، ده‏ها کشور دیگر، از جمله کشور مظلوم افغانستان، مدافع تروریسم قلمداد می‏شوند و چون پاکستان در ماجرای حمله امریکا به افغانستان، یار همراه استکبار می‏شود مجلس سنای آن کشور تحریم‏ها علیه پاکستان را لغو می‏نماید.
در سال 1376 جمعی از مردم مسلمان و مومن پاکستان، به جرم شیعه بودن، به دست‏یک گروه معاند و مغرض به شهادت رسیدند، اما چون کشته شدگان شیعه بودند، هیچ فردی از سران امریکا آن ماجرا را محکوم نکرد، اما امروز میزان، همراهی با امریکاست و محکوم کردن حوادث در واشنگتن و نیویورک ملاک قرار می‏گیرد; به شرطی که عامل در تحکیم پایه‏های قدرت استکبار جهانی، تلاشی بی‏وقفه داشته باشد.

پي نوشت :

1) جمهوری اسلامی، 31/6/1380.
2) کیهان، 25/7/1380.
3) همان، 25/7/1380.
4) سیا و جعل اسناد، ص 123.
5) ایران و امریکا، ص 109.
6) اسطوره‏های بنیانگذار سیاست اسرائیل، ص 184.
7) سیاست روز، 24/7/80.
8) سوداگری مرگ، ص 677.
9) همان، ص 236.

برگرفته از : مبلغان - آذر 1380، شماره 23
منبع: http://www.hawzah.net