ديدني هاي تابستان

نويسنده: آذر صداقتي خياط



تابستان تمام نشده از طبيعت لذت ببريد. سرزمين زيباي ما پر از نقاط تماشايي است و فصل، فصل گشت و گذار است. ببينيد اين روزها چه سفرهايي شما را به خود مي خواند

روستاي لالون

اگر اين روزها قصد سفر به طبيعت را داريد، مي توانيد روستاي لالون را انتخاب کنيد که طبيعتي کوهستاني دارد و پر از چشمه هاي زيباست. کوچه باغ هاي باصفا، تنگه لالون و همچنين آبشار «خل نو» از ديگر جاذبه طبيعي اين روستا است. براي سفر خانوادگي، برنامه اي يک روزه براي شما مناسب است و اگر کمپ را ترجيح مي دهيد، نقطه اي زيبا بر فراز آبشار براي چادر زدن وجود دارد که حدود 6 چادر هم مي شود آنجا برپا کرد. در طول مسير رستوران هاي متعددي وجود دارد که مي توانيد غذا را آن جا ميل کنيد يا اين که غذايتان را همراه ببريد تا در همان طبيعت زيباي لالون سفره بياندازيد...

از تهران به سمت لالون

براي رسيدن به لالون، از دو راهي لشکرک به سمت جاده قشم مي رويم، به دو راهي قشم که رسيديم ، به سمت راست و به طرف زاگون و گرمابدر ادامه مسير مي دهيم. در زاگون و سمت چپ جاده، راه باريکي وجود دارد که به لالون مي رسد. طي اين مسير حدود يک ساعت زمان مي برد.

تنگه لالون-چشمه تلخ آب

براي رسيدن به چشمه «تلخ آب» که منطقه اي زيبا و با طراوت است، بعد از طي يک ربع ساعت به دره صخره اي و با شکوه لالون مي رسيم. اين دره دقيقاً در شمال روستاي «لالون» واقع شده. مسيري که از کنار ميدان اصلي روستا به سمت بالا (شمال) مي رود، ابتدا از کنار منازل ويلايي روستا عبور کرده و سپس به دره منتهي مي شود. دراين دره موبايل آنتن نمي دهد، پس بهتراست آن را خاموش کنيم؛ چون در چنين جاهايي جست و جوي مداوم آنتن، باعث مي شود که شارژ زودتر تمام شود و وقتي به آن نياز داريم ديگر باطري خالي شده باشد.
با عبور از دره که مسيري پا خورده و مشخص دارد (به اصطلاح: مالرو)، به بخشي از راه مي رسيم که بايد از دامنه شرقي منتهي به شمال يک تپه عبور کنيم. در اين بخش از مسير (که همچنان دره اي است) نماي زيبايي از کوه ها و قلل شمال منطقه به چشم مي خورد. اين مسير بر خلاف قسمت هاي گذشته، کاملاً پهن و فراخ است و عبور از آن مشکل نيست. پس از حدود 30 تا 40 دقيقه به جايي مي رسيم که از سمت چپ (شرق)، جوي آبي به پايين و به سمت کف دره سرازير شده است. در بالا دست اين جوي نيز فضايي نسبتاً مسطح ديده مي شود. اينجا، همان جايي است که کوهنوردان کمي استراحت کرده و با نوشيدن آب چشمه «تلخ آب» مسير خود را ادامه مي دهند.

آبي سرخ و تلخ

اگر فقط به منظور بازديد از «تلخ آب» آمده باشيد، کوهپيمايي شما به پايان رسيده است. با کمي رفتن از کنار جوي مذکور، به سنگي مي رسيد که کاملاً سرخ است و آبي که از زير آن به بيرون مي جوشد، سنگ هاي کف جوي و اطراف آن را به رنگ مسي و سرخ در آورده است. آب اين چشمه کاملاً تلخ و با ته مزه اي است که به تندي مي زند. اين مزه ويژه، ناشي از آهن، سديم و ساير املاحي است که مي تواند از نظر درماني براي افراد مفيد باشد. حالا مي توانيم بنشينيم و با نوشيدن جرعه اي از آب چشمه «تلخ آب» مزه تلخ و گازدار آن را بچشيم! نکته جالب در منطقه «تلخ آب» اين است که با فاصله گرفت از اين چشمه، حتي به ميزان سه تا چهار متر ، هر آب ديگري در منطقه، اعم از آب چشمه و رودخانه، شيرين بوده و مزه و طعمي طبيعي دارد. در واقع «تلخ آب» دراين ميان استثناست.

4 ساعت تا آبشار خل نو

براي رسيدن به آبشار خل نو که بالاتر از چشمه «تلخ آب» است، بايد چيزي حدود 4 ساعت پياده روي کنيد؛ پس بهتر است به زمان رفت و برگشت و همچنين توانايي همراهان توجه کنيد و بعد تصميم بگيريد. رودخانه لالون در اين فصل پر آب است و عبور از آن دربعضي نقاط نياز به تجهيزات دارد. اگر در روزهاي تعطيل به لالون رفتيد، در برگشت با ترافيک نسبتاً سنگيني مواجه مي شويد؛ پس زمان را در نظر داشته باشيد.

فصل تماشاي گنبد سلطانيه

گنبد سلطانيه بزرگ ترين گنبد آجري جهان و مقبره «اولجايتو» است که نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغيير داد واز آثار مهم دوره ايلخانيان به حساب مي آيد. اين بنا در زمان حکومت سلطان محمد خدابنده (اولجايتو) در طول 9 سال (از سال 704 ال 712 هجري قمري) ساخته شده است. اين گنبد در زمان ساخت، بزرگ ترين گنبد جهان بوده و گفته مي شود در معماري کليساي جامعه مريم مقدس در فلورانس ايتاليا (سانتاماريادل فيوره) که يک قرن پس از گنبد سلطانيه ساخته شده و اکنون بزرگ ترين گنبد جهان است، از اين بنا الهام گرفته شده. گنبد سلطانيه پس از کليساي جامعه فلورانس و مسجد اياصوفيه ترکيه، سومين گنبد جهان است و داراي 5/48 متر بلندي است. بدنه اصلي گنبد و تمام ساختمان با آجر محکم ساخته شده که سپس روي گنبد با روکش کاشي هاي فيروزه اي و لاجوردي و به شيوه معرق تزيين شده است.

سفر به مقصد گنبد سلطانيه

از قزوين تا زنجان حدود 330 کيلومتر راه است و براي رفتن به آنجا اول بايد از طريق اتوبان به سمت قزوين رفت. رستوران لاله صحرا، بعد از کارخانه سيمان آبيک و نزديک پمپ بنزين مکاني نسبتاً مناسب براي صرف صبحانه است. بعد از آن به قزوين از آنجا به سمت زنجان مي رويم و حدود 30 کيلو متر مانده به شهر زنجان از اتوبان خارج شده، به سمت گنبد سلطانيه مي رويم. اگر قصد اقامت در زنجان را داريد، هتل هاي امير کبير (2ستاره)، آسيا (3 ستاره) و هتل بزرگ زنجان (4ستاره) مکان هاي مناسبي براي اقامت هستند. البته ميهمان خانه هم در اين شهر زياد است. براي صرف غذا هم رستوران هاي گلريز، صدف، هزار و يک شب، سالار ، کاروانسرا سنگي و... وجود دارد. همچنين چايخانه و سفره خانه سنتي حاجي داداش که بازسازي يک حمام قديمي است، محل مناسبي براي گذراندن يک بعدازظهرخواهد بود.

مکان هاي ديدني زنجان

اگر قصد ديدار از مکان هاي باستاني زنجان را هم داريد، مي توانيد از رختشويخانه (موزه)، کاروانسراسنگي، مسجد جامع، حصار قديمي و عمارت ذوالفقاري (محل نگهداري مردنمکي)و... ديدن کنيد بازار زنجان را هم فراموش نکنيد؛ صنايع دستي آن شامل چاغو سازي، چارق دوزي، مليله دوزي و فرش بافي است.

جشن محصول يا جشن حکومت زنان

از جمله مراسمي که از روزگاران دور در روستاي افوس برگزار مي شود، «جشن حکومت زنان» است که با توجه به شرايط خاص امکان سفر به آنجا به سادگي ممکن نيست. اما متفاوت بودن شرايط اين جشن، ما را بر آن داشت تا در اين شماره به آن بپردازيم.
مراسم حکومت زنان در سه روستاي «اسک»، «افوس»و «توچه غاز» در ايران گزارش شده است.
روستاي افوس در 38 کيلومتري غرب شهر داران، مرکز فرمانداري فريدن، بين روتساي شش جوان، بوئين، داش گسن و خويگان در استان اصفهان واقع است.

تعيين حاکم

از جمله مراسم و اعيادي که مردم افوس برپا مي کنند، جشن محصول يا جشن حکومت زنان است. اين جشن مصادف با برداشت محصول است و معمولاً حدود 80 روز بعد از فروردين برگزار مي شود و روزمخصوصي ندارد.
رسم چنان است که در يکي از روزهاي اواخر بهار، انجمني از ريش سفيدان و بزرگترها و تني چند از زنان گيس سفيد و مسن که سرد و گرم روزگار را چشيده اند، تشکيل مي شود که يکي از وظايف اصلي اين انجمن، تعيين روز قطعي برگزاري جشن است. اين انجمن کميته اي را که بايد مقدمات جشن را فراهم کند نيز انتخاب مي کنند.

بيرون کردن مردان

در روزجشن هيچ مردي نبايد در ده باشد! بنابراين عصر روز قبل از جشن، عده اي از مردان وسايل خواب و خوراک خود را برداشته و وراهي سرچشمه مي شوند. بقيه مردان و پسران بايد صبح روز جشن از ده خارج شوند و هيچ مردي را حق آن نيست که روز جشن در ده بماند. در اين روز اداره ده به دست زنان مي افتد و زنان حاکم مطلق اند...

روز جشن

صبح روز جشن، زنان بهترين لباس خود را مي پوشند و دسته نوازندگان زن در گوشه اي از بارگاه مي نوازند. ميهمانان و درباريان به دستور حاکم با چاي و شربت پذيرايي مي شوند. همه زنان ده به هر ترتيب که بتوانند خود را به ميدان مي رسانند واگر در ميدان جايي نيافتند به بام خانه هاي مشرف بر ميدان مي روند و کف مي زنند و شادي مي کنند و با صداي بلند شادباش مي گويند. وقتي نوازندگان با اجازه حاکم آهنگ طرب سر مي دهند، همه دست مي زنند و به فرمان حاکم، رقص دسته جمعي شروع مي شود. ابتدا بانو مسن چوبي مي رقصند، سپس زنان جوان تر و در آخر نوبت دختران است.
اين مراسم تا کمي بعداز ظهر ادامه دارد و سپس حاکم به زنان دستورمي دهد که ميهمانان وزنان ده براي صرف ناهار به منازل خود بروند و بعد از آن که بارگاه خالي شد، دستور مرخصي وزرا و درباريان نيز صادر مي شود. خود حاکم با نديمه هاي مخصوص و قراولان حاضر به منزل مراجعت مي کند و بدين ترتيب، حکومت حاکم يک روزه به پايان مي رسد.

آقايان چه مي کنند؟

مردان نيز در ارتفاعات سرچشمه مراسم خاصي را برگزار مي کنند. نماز و دعا ساعت 4 بعد از ظهر پايان مي پذيرد و سپس مردان با يکديگر دست مي دهند.
مراسم سرچشمه از اين ساعت به بعد تمام شده و هر کس مي خواهد، مي تواند با وبنه خود راجمع کرده و عازم ده شود. زنان تا دروازه به استقبال مردان مي آيند و همراه آنان کوچه هاي ده را طي مي کنند و در پياده کردن اثانيه و بار به آن ها کمک مي کنند. حوالي غروب همه مردان و پسران به خانواده خود ملحق مي شوند. زنان از انجام مراسم خود و مردان از رويدادهاي سرچشمه براي زنان نقل مي کنند، هر طرف با دقت به سخنان طرف ديگر گوش مي دهد.
به اميد روزي که بتوانيم به ديدن اين مراسم برويد.
منبع: نشريه ايده آل شماره 42