چشم چراني، تیر مسموم






چشم چراني متاسفانه يکي از بيماري ها و عادت هاي ناپسندي است که برخي از افراد جامعه به دلايل مختلف بدان دچار مي شوند. به منظور مبارزه با اين عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمينه هاي بروز آن آگاهي بدست آورد و سپس از راهکارهاي عملي براي کنترل آن سود جست. در نوشته زير تقريبا تمامي آنچه شما در زمينه کنترل چشم و درمان چشم چراني بدان نياز داريد, آمده است که اميد واريم مفيد باشد.

معناي چشم چراني:

چشم چراني در مقابل غض بصر و چشم پوشي, به معناي نگاه خيره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگيزه لذت طلبي جنسي انجام مي شود. ما در روابط اجتماعي خود با ديگران چه جنس مخالف يا موافق به طور طبيعي با آنها ارتباط حضوري و کلامي داريم و به آنها نگاه مي کنيم, نگاهي که به هيچ وجه در آن بحث تحريک شهوت و لذت جنسي مطرح نيست, اين نگاه ها داخل در مقوله چشم چراني نيستند, ولي نگاه هاي ادامه داري که با انگيزه لذت جنسي انجام مي شود و به تحريک شدن غريزه و ميل جنسي مي انجامد, تحت عنوان چشم چراني تعريف مي شود.
در قرآن آمده است : «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم » به مومنين بگو چشم هاي خويش را بپوشانند. يغضوا از ماده "غض" به معني نگاه و صوت کوتاه مي باشد و نقطه مقابل آن خيره نگاه کردن و صدا را بلند کردن است . منظور اين است که انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسيعي را زير نظر مي گيرد ؛ هر گاه نامحرمي در حوزه ديد قرار گرفت ، چشم را چنان فرو گيرد که آن نامحرم از منطقه ديد مستقيم و عميق او خارج شود, يعني به او نگاه خيره نکند اما راه و چاه خود را نيز ببيند. درحديثي که ويژگي هاي رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ را توصيف مي کند چنين آمده است : « و اذا فرح غض طرفه » وقتي که خوشحال مي شد چشمانش را به صورت نيمه بسته در مي آورد . مرحوم مجلسي اين جمله را در بحارالانوار چنين تفسير کرده است: پلک چشم را مي شکست و سر را پايين مي انداخت و چشمها را نمي گشود, چنين مي کرد تا از سبکسري و سرمستي به دور باشد . پس غض بصر يعني کم کردن نگاه و خيره نشدن.

چشم پوشي, وظيفه شرعي يک مسلمان:

قرآن کريم قض بصر و چشم پوشي از نگاه به نامحرم را وظيفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصيه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کريم مي فرمايد: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، اين براي آنها پاکيزه تر است و خدا به آنچه مي کنند، آگاه است. قُل لِلمؤمِنينَ يغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فرجَهُمْ ذلِکَ اَزْکي لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعونَ (1)
و پس از آن فرمود : به زنان با ايمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ يَغْضُضنَ‌مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ‌ فُروجَهُنًّ...(2)پس خواست قرآن رعايت عفت عمومي براي زن و مرد است و اين کار را وظيفه ضروري و واجب مومنين شمرده شده است.
نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتياط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نيز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است (3)
در روانشناسي ديني نيز ارتباط نزديکي ميان نگاهداري چشم از نامحرم و نگاهداشتن دامان از آلودگي به زنا وجود دارد .
اما در مورد چرايي تقدم غض بصر بر حفظ فرج سيد قطب مي نويسد : « حفظ فرج پي آمد طبيعي خواباندن چشم است و گامي است در استواري اراده و هوشياري در حفاظت از افتادن در گناه و تسلط بر خواهشهاي نفساني ، از اين رو بين آن دو ، در يک آيه جمع کرده تا نشان دهد يکي سبب و ديگري نتيجه آن است . و هر دو گامهايي هستند پي در پي در صفحه دل و صحنه زندگي ! (4)

بيماري چشم چراني:

از نظر روانشناسان و عالمان اخلاقي, چشم چراني هنگامي که به صورت يک عادت مزمن در مي آيد, يک بيماري رواني تلقي مي شود و همان طوري که بيماري ساديسم نقطه مقابل بيماري مازوشيسم است، شهوت و بيماري چشم چراني نيز نقطه مقابل بيماري خودنمايي است . خودنما فردي است که خود را در معرض ديد ديگران قرار مي دهد و چشم چران کسي است که ازتماشا ونگاه به ديگران لذت مي برد. خودنمايي در زنها به نسبت بيشتري ديده مي شود . در حالي که بيماري چشم چراني در مردها بيشتر رايج است. زن ها بيشتر از لمس لذت مي برند و مردها از نگاه و اين مربوط به تفاوتي است که در آستانه تحريک آن ها وجود دارد.

زناي چشم:

اسلام براي پاکدامني پيروان خويش حتي نگاه ريبه و شنيدن سخنان نامحرم را نيز اگر از روي غرض باشد، ممنوع کرده است . اين خود هشداري بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان را کنترل و محافظت مي کند. البته رويارويي جدّي و ضروري و بدون هيچ گونه غرض، آنهم با حجاب کامل اسلامي و با رعايت ادب و ساير مسايل اخلاقي اشکالي ندارد.
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : در مورد رابطه نامشروع براي هر عضوي از آدمي سهمي از زنا است؛ زناي چشم، نگاه کردن، زناي زبان، سخن گفتن و زناي گوش ها، شنيدن حرام است. لِکُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَينُ زِناهُ النَّظَرُ وَ لِّسانُ زِناهُ الْکَلامُ وَ‌الأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ (16)
همچنين درباره شوخي کردن با نامحرم فرمود : هر کسي با زن نامحرمي شوخي کند براي هر کلمه اي که با او در دنيا سخن گفته، هزار سال در جهنم زنداني مي شود. مَنْ فاکَهَ بِامْرَأَةٍ لا يَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَها فِي الدُّنيا اَلْفَ عامٍ فِي النّارِ... (17)
حضرت علي ـ عليه السلام ـ به نقل از انجيل مي فرمايد : « در تورات نوشته شده زنا نکن ، ولي من مي گويم اگر حتي با نظر شهوت آلود به کسي نگاه کني همان وقت در دلت با او زنا کرده اي . (18). و نيز مي فرمايد : « نابينا بودن بهترازنگاه هاي نامشروع است » پس فاصله بين نگاه و گناه اندک است .

عوامل بروز بيماري چشم چراني:

محروميت جنسي:

ويلهم اشتگل محروميت هاي جنسي را عامل اين بيماري دانسته و مي گويند : محروميت هاي جنسي باعث مي شود که (لي يبدو) در اعصاب چشم متمرکز شود، با اين تمرکز، بستگي عصب چشم با اعصاب جنسي توسعه يافته وشخص از چشم چراني لذت مي برد و با ديدن اندام جنس مخالف تحريک مي شود. (5)

خود نمايي زنان:

بيشترين عامل بروز اين بيماري در مردان حس خودنمايي در زنان است. مردان به طور طبيعي نسبت به زيبايي و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بد يا بي حجاب با خودنمايي در عرصه جامعه اين گرايش مردان را تحريک مي نمايند. در تفاسير شيعه وسني ذيل آيه 30 سوره نور, نقل کرده اند که: «روزي در هواي گرم مدينه، زن جواني در حالي که روسري خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او، پيدا بود، از کوچه اي عبور مي کرد، مرد جواني از انصار، آن حالت را مشاهده کرد و چنان غرق تماشا شد که از خود و اطرافش غافل گرديد و به دنبال آن زن حرکت نموده تا اين که صورتش به شي اي اصابت کرد و مجروح گرديد، هنگامي که به خود آمد، خدمت پيامبر(ص) رفت و جريان را براي او بيان داشت، اين جا بود که آيات سوره مبارکه نور در مورد پوشش زنان نازل گرديد(6)
قرآن کريم براي رفع اين معضل اجتماعي در آيات شريفه سوره نور، از يک طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور مي دهد که نگاه هاي خود را کوتاه ساخته و به نامحرم خيره نشوند و از فساد و آلودگي دوري کنند و از سوي ديگر به خانم ها دستور مي دهد پوشش مناسب را رعايت کرده و زيورآلات خود را آشکار نسازند. تا حوادث نظير حادثه اي که آيه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نيفتد و جوانان از خود بي خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نيفتند و امنيت و آرامش خود و ديگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نيز در يک جا به خانم ها دستور مي دهد: «در محاورات روزمره حالت عادي داشته و با ناز و کرشمه و طنازي صحبت نکنيد و در کوچه و خيابان با بدن هاي نيمه عريان و لباس هاي بدن نما، ظاهر نشويد.»(7) چند آيه بعد مي فرمايد: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانيد.»(8) تمام اين برنامه و تأکيدها براي آن است که: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفيف و پاکدامن بشناسند و موجبات آزار و اذيت آنان را فراهم نسازند(9). و چشم طمع ندوزند.(10) و در نتيجه امنيت و آرامش قشر خانم ها در سايه چادر و رعايت ضوابط شريعت و پوشش اسلامي، تأمين شود.
در ادامه قرآن کريم مي فرمايد: با اين راه و روش، اگر بيماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذيت خانم ها ادامه داده و امنيت و آرامش آنان را تهديد کردند. برخورد شديدتري با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بيماردلان «شهوت پرست» و کساني که در شهر، اضطراب و نگراني به وجود مي آورند از اعمال زشت خود دست برندارند، ترا «اي رسول» عليه ايشان مي شورانيم، در آن صورت، مدت کمي در مجاورت با تو در اين شهر زندگي خواهند کرد و نابود خواهند شد.»(11) تا آرامش و امنيت در جامعه تأمين شود.
از مجموع مطالب ياد شده اين نتيجه به دست مي آيد که رعايت حجاب و پوشش اسلامي براي زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکليف الهي است. رعايت آن، علاوه بر اين که موجب عمل به دستورات الهي مي شود، شخصيت فردي اجتماعي و معنوي انسان محجوب و پاکدامن، سير صعودي پيدا کرده و نردبان تعالي و تکامل را يکي پس از ديگري طي خواهد کرد و از سوي ديگر در تأمين بهداشت روحي و رواني و آرامش خانواده ها و صفا، نورانيت و امنيت در جامعه نقش به سزايي ايفا مي کند. به اميد روزي که جوامع اسلامي و انساني از تمام آلودگي ها تصفيه شود و زمينه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسي، در اجتماعات فراهم شود.

عواقب و آسيب شناسي چشم چراني:

عامل غفلت و فراموشي:

چشم چراني يکي از مصاديق حب دنيا و عامل مهمي براي بروز غفلت از ياد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسي است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بيداري اولين نياز او براي حرکت در اين مسير است. چشم چراني باعث مي شود که انسان هر چه بيشتر به خواب رود و از بيداري و ياد خدا دور ماند.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چيزي در بدن کم سپاستر از چشم نيست، خواسته اش را ندهيد که شما را از ياد خدا باز مي دارد. لَيْسَ فِي الْبَدَنِ‌ شَيءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَيْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ‌ عَزَّ وَجَل(12)

اولين گام انحراف عملي:

چشم چراني و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسي است. نگاه هاي آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا مي کند.
حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: چشم چراني، تخم شهوت را در دل مي کارد و چنين کاري براي نگاه کننده کافي است که منشأ فتنه گردد.
نگاه کردن به ناموس ديگران،‌ خواست شيطان است. چشمي که تيرهاي آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب مي کند، محل کمين شيطان است. شيطان از کمان چشم هاي او ناموس ديگران را نشانه مي گيرد. اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَ (13)
پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرم تير زهرآلودي از تيرهاي شيطاني است. انَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبليسَ ...(14)
پس بايد مراقب چشمان خويش باشيم، تا شيطان از آن براي تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.

حسرت و اندوه طولاني:

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: چه بسا نگاه هايي که غصه هاي طولاني را در پي دارد . به اين معني که چشم قوي ترين ابزار حسي است . يعني ميدان آستانه تحريک چشم از بقيه حواس بيشتر است و بيشترين تحريکات حسي را دريافت مي کند و اين دل است که بعد از نگاه به کار مي افتد يعني آنچه را ديده ، مي بيند ، دل طلب مي کند و چون امکان رسيدن به آنچه ديده شده فراهم نمي شود ؛ افسردگي و رنجوري عايد انسان مي شود .
از فحواي حديث رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قيامت گريانند جز سه چشم: چشمي که از ترس خدا بگريد، چشمي که از نامحرم فرونهاده شود، چشمي که در راه خدا (و پاسداري از کيان اسلام) شب زنده دار باشد, فهميده مي شود که علاوه بر حسرت دنيوي, فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشيماني چشماني گريان خواهد داشت. کُلُّ عَيْنٍ باکِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعيُنٍ: عَيْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشيَةِ اللهِ وَ عَيْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَيْنٌ باتَت ساهِرَة في سبيلِ الله (15)

به خطر افتادن امنيت و سلامت جامعه:

در واقع، نگاه هاي آلوده، مسموم و شهوت انگيز، آتش درون را شعله ور مي سازد که فرايند و محصولي جز فحشا، سياهي دل؛ مشکلات و نارسايي هايي اجتماعي، نخواهد داشت. چشم چراني دام شيطاني، بذر شهوت و رويشگاه فسق و فجور است که دل را مي لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه مي شود.
لذا چشم چراني، اين تير مسموم و زهرآلود شيطاني اگر بدون قيد و بند، رها شود يقيناً سلامت و امنيت طرفين را به خطر مي اندازد، جوان و نوجواني که به کوچه و خيابان راه مي افتد اگر دستور اسلام را رعايت نکرده و نگاهش را کوتاه نکند و از طرف ديگر، کساني که بايد حجاب و پوشش اسلامي را رعايت کنند، رعايت نکنند، چشم جوان به صحنه هاي شهوت انگيز خواهد افتاد، و نيروي قدرتمند شهوت به جوشش و غليان آمده و تحريک خواهد شد، درچنين شرايط حساس و خطرناکي، اين جوان، يا بايد به عياشي، فساد و تجاوزگري روي آورد و به خواسته هاي قوه شهواني جواب مثبت دهد، امنيت خود و ديگران را به خطر اندازد، و يا با تخيل و تصور، با حالت افسرده و پريشان، زندگي بيمار گونه خود را ادامه داده آسايش و آرامش خانواده را برهم زند.

ايجاد نگراني و اضطراب :

آنچه از مجموع آيات، روايات و تجربيات کارشناسان به دست مي آيد اين است که: چشم چراني هاي هوس آلود بدحجابي و بي حجابي زنان و دختران بي بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اضطراب ونگراني افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامني در جامعه به حساب مي آيد. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش هاي اسلامي از جمله حجاب و پوشش اسلامي، رعايت شود از چشم چراني و نگاه هاي آلوده جلوگيري به عمل آيد وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مکالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعايت کنند يقيناً زمينه هاي فساد زدوده شده دام هاي شياطين برچيده خواهد شد، آرامش روحي و رواني براي افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنيت در جامعه پديد خواهد آمد. امام علي(ع) مي فرمايد: «کسي که نگاهش را کاهش دهد، قلبش آرام مي گيرد.»(19) و نعمتي بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. اين موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلي پيدا کند، جامعه نيز به طبع اعضا و افراد خود، داراي امنيت و آرامش خواهد شد.
ز دست ديده و دل هر دو فرياد
که هر چه ديده بيند دل کند ياد
اين همه آفت که به تن مي رسد
از نظر تو به شکن مي رسد
ديده فرو پوش چو دُر در صدف
تا نشوي تير بلا را هدف

عذاب اخروي:

علاوه بر ابتلا به عواقب دنيوي، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهي نيز بي نصيب نمي ماند. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قيامت، خداوند چشمانش را با ميخ هاي آتشين و از آتش پر کند، تا وقتي که به حساب مردم رسيدگي کند، سپس امر مي شود که او را به جهنم ببرند. مَنْ مَلَاَ عَيْنَيْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ القِيامَةِ بِمَساميرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّي يَقْضِيَ بَيْنَ‌ النّاسِ ثُمَّ يُؤمَرُ بِه اِلَي النّارِِِ(20)

چشم پاکي و نتايج آن :

هر يک از اعضاي بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظيفه خاصي بر عهده دارد که اگر بدان وظيفه عمل کرد، ارزشمند است.

چشمي که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زير مي گردد:

1- ديدن شگفتيها:
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: چشمهايتان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتيها را ببينيد. غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ (21)
2- راحتي قلب:
امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است. مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (22)
3- نيک خويي:‌
همچنين آن حضرت فرمود: کسي که نگهاه هايش کنترل شود، صفاتش نيکو گردد. مَن‌ غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (23)
4- پاداش الهي:
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر کسي زني را ببيند و بلافاصله ديده اش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اينکه خداوند حوريان بهشتي را به عقد او در آورد. مَنْ نَظَرَ اِلي امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِليَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ يَرْتَدَّ اِلَيْهِ بَصَرُهُ حَتّي يُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العينِِ (24)
5- چشيدن شيريني ايمان:
پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ايماني به او عطا کند که شيريني اش را در دل خويش احساس کند. اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْليسَ‌ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ايماناً يَجِد حَلاوَتَهُ في قَلْبِهِِ (25)
6- بروز صفت شجاعت:
شجاع ترين مردم کسي است که بر خواهش نفساني اش چيره شود. اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (26)

معالجه خوي زشت چشم چراني:

قرآن مجيد حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ را به عنوان قهرمان ميدان «عفاف» مطرح مي کند تا جوانان مسلمان که در پي قهرمان يابي و الگوپذيري هستند، از يوسف ـ عليه السلام ـ که شجاعترين مرد روزگار خود در مخالفت با هواي نفس و شيطان بود پيروي کنند.
نکته شايان توجه در داستان حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ"استمداد" از خداي سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدي اوست که هيچ چيز جز ايمان به پروردگار نمي تواند جلوي نفس سرکش و غريزه نيرومند شهوت را بگيرد.
از اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ سؤال کردند : به کمک چه چيزي مي توان چشم از نامحرم پوشيد؟ پاسخ داد : با خاموش کردن آتش شهوت، زير نظر قدرتمندي که بر مخفيگاهت آگاه است. بما يستعان علي غمض بصر؟ قال بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلي سَتْرِکَ (27)
نکته ظريف ديگري که در مسأله ناموس ‌نهفته است و روايات نيز آن را تأييد کرده اند اين است که به هر دستي بدهي به همان دست پس مي گيري، چنان که فرموده اند : آن طور که جزا دهي جزا بيني. «کَما تُدينُ تُدانُ (28) امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: در زمان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ مردي با زني زنا کرد وقتي به خانه خويش آمد، مردي را با زن خود ديد، آن مرد را نزد حضرت موسي آورد و از او شکايت کرد. در آن لحظه جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر کس به ناموس ديگران تجاوز کند به ناموس اش تجاوز کنند. حضرت موسي به آن دو فرمود: با عفت باشيد تا ناموستان محفوظ بماند(29)
بنابراين، مؤمن با غيرت هرگز به ناموس ديگران نگاه حرام نمي کند، چرا که نمي خواهد کسي به ناموسش نظر بد داشته باشد.
شخصي از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيد: آيا نگاه کردن به پشت سر زنهايي که عبور مي کنند جايز است؟ حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما اين گونه نگاه کنند، خوشنود مي شويد؟! آنگاه فرمود: براي مردم همان را بخواهيد که براي خود مي خواهيد.(30)
يکي ديگر از راه هاي پيشگيري از انحراف اين است که مؤمن با نامحرم در جاي خلوت اجتماع نکند، چرا که دور از چشم مردم، زمينه لغزش و انحراف فراوان است.
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: آن که به خدا و روز جزا ايمان دارد نبايد در جايي بخوابد که صداي نفس زن نامحرم شنيده مي شود .مَنْ کانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ و اليَوْمِ الاخِرِ فَلا يَبيتَ في مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْرأَةٍ لَيْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ (31)
اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتي باشند که کسي در آنجا نباشد در حالي که ديگري هم نتواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بيفتند، بايد از آنجا بيرون بروند .(32)
اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ فرمود: هيچ مردي با زني(نامحرم) خلوت نکند. اگر مردي با زن بيگانه اي خلوت کند، سوّمي آن دو شيطان است .لا يَخْلُوا بِامْرَأَةٍ رَجُلٌ، فَما مِنْ رَجُلٍ خَلا بِامْرَأةٍ الّا کانَ الشًّيطانُ ثالِثَهُما (33)
امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ براي گريز از خطر آلوده شدن و رهايي از دام شيطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، اين گونه رهنمود مي دهد:
اگر يکي از شما زني را ديد و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او ديده است، همسرش نيز دارد و مواظب باشد که شيطان را بر دل خويش راه ندهد و آن که متأهل نيست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زياد سپاس گويد و صلوات بر پيامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نيز با رحمت خويش او را از راه مباح بي نياز مي گرداند .(34)
به اميد آنکه با ياري خداوند، تمام اعضاي خويش را از آلوده شدن حفظ کنيم و عفت و پاکدامني بر جامعه اسلامي سايه گستر باشد ان شاء الله.

پی نوشتها:

1- نور (24)، آيه 30.
2- نور (24)، آيه 31.
3- رساله حضرت امام خميني (قدس سره)، مسأله 2440،‌انتشارات اسلامي.
4- في خلال القرآن ، ج 4 ، ص 2512
5- اصول روانکاوي فرويد ، صص 257 ـ 259 .
6- ر.ک: تفسير صافي، ج3، ص 430؛ الدر المنثور، ج5، ص 40؛ کافي، ج5، ص .521
7- برداشت از آيه 32 و 33 سوره احزاب.
8- قرآن کريم، احزاب/ 59: ترجمه آزاد
9- برداشت از آيه 59 سوره احزاب
10- قرآن کريم، احزاب/ 32
11- قرآن کريم، احزاب/ 60
12- بحارالانوار، ج 101، ص 35.
13-روضة المتقين، ج 9،‌ص 434.
14- بحارالانوار، ج 104، ص 38.
15- بحارالانوار، ج 101، ص 35.
16- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 269.
17- ثواب الاعمال، ص 334.
18- ا نجيل متي ، 5 / 27 / 28
19- غررالحکم و درر الکلم، ج5، ص 449
20- ثواب الاعمال، ص 338.
21- بحارالانوار، ج 101، ص 41.
22- شرح غررالحکم، آمدي،‌ج 5، ص 449.
23- ميزان الحکمه، ج 10، ص 7.
24- بحارالانوار، ج 101، ص 37.
25- بحارالانوار، ج 101، ص 38.
26- نهج‌ الفصاحه، پاينده، حديث 299، ص 58.
27- بحارالانوار، ج 101، ص 411.
28- فروع کافي،‌ج 5، ص 553.
29- همان.
30- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 555.
31- بحارالانوار، ج 101، ص 50.
32- رساله توضيح المسائل امام خميني(ره)، مسأله 2452.
33- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 265.
34- تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 586.

منبع: ماهنامه پرسمان