آيا کودکان هم مضطرب مي شوند ؟
آيا کودکان هم مضطرب مي شوند ؟
آيا کودکان هم مضطرب مي شوند ؟
اين تصور اشتباهي است که گمان مي رود کودکان دچار استرس ، فشار عصبي و وحشت رواني نمي شوند . ما دايم گمان مي کنيم بچه ها هميشه در حال بازي کردن هستند و هيچ فشار روحي ديگر را تحمل نمي کنند ، اما ابداً چنين چيزي صحت ندارد و آنها نيز چه در مهد يا مدرسه و چه در خانواده يا کنار دوستان ، دچار استرس مي شوند . اين مطلب در برگيرنده ي چند توصيه است که به شما کمک مي کند فرزندان تان را ياري کنيد :
1ـ باصداي بلند در مورد اتفاق تلخي که او تجربه کرده است ، با وي سخن بگوييد . در عين حال بايد نهايت تلاش خودتان را بکنيد که لحن صحبت تان بوي انتقاد و سرزنش نگيرد . با تکرار جملاتي مثل « مي دانم بابت اتفاقي که افتاده دلخوري » ، او را به در ميان گذاشتن دغدغه هاي تان با خود ترغيب کنيد .
2 ـ به صحبت هاي کودک تان در مورد اتفاقي که برايش افتاده ، مو به مو و به دقت گوش کنيد . او بايد احساس کند که شما به وي علاقه داريد . سعي کنيد با بازگو کردن سوالاتي نظير : «بعد چه اتفاقي افتاد ؟ » او را براي شرح دادن کامل ماجرا تشويق کنيد .
3 ـ خيلي کوتاه راجع به تجربه اي که کودک تان کسب کرده ، اظهار نظر کنيد .«حق داري ناراحت باشي » يا «بهت حق مي دهم از اين اتفاق عصباني شوي » الگوهايي از جملاتي است که شما مي توانيد باتکرار آن ، به کودک تان بفهمانيد برايش ارزش قايل هستيد .
4 ـ کودک ممکن است در نامگذاري و تشخيص احساسي که گريبانش را گرفته ، سردرگم باشد . به او کمک کنيد تا متوجه شود دچار چه حالتي شده است . نامگذاري و دسته بندي احساسات مثل خشم ، عصبانيت و ناراحتي او را از سردرگمي نجات خواهد داد .
5 ـ گاهي کودک شما دوست ندارد در مورد تجربه اي که به دست آورده اظهار نظر کند . او را راحت بگذاريد ، به تنهايي اش احترام بگذاريد و صرفاً حضور فيزيکي در کنارش داشته باشيد تا بداند مي تواند به شما تکيه کند .
6 ـ صبور باشيد . درست است که تماشاي ناراحتي و استرس کودک تان براي شما دشوار است ، اما با بي تابي خود ، او را عصبي تر نکنيد .
7 ـ کم کم اين حس را به او القا کنيد که نمي توانيد در تمام مراحل زندگي همراهش باشيد . بنابراين به جاي ماهي ، به وي ماهيگيري ياد بدهيد . او را با شيوه هاي مناسب کنار آمدن با غم و اندوه ، استرس و تجريبات ناخوشايند آشنا کنيد .
منبع:مجله خدايا کمکم کن،شماره 6
/خ
1ـ باصداي بلند در مورد اتفاق تلخي که او تجربه کرده است ، با وي سخن بگوييد . در عين حال بايد نهايت تلاش خودتان را بکنيد که لحن صحبت تان بوي انتقاد و سرزنش نگيرد . با تکرار جملاتي مثل « مي دانم بابت اتفاقي که افتاده دلخوري » ، او را به در ميان گذاشتن دغدغه هاي تان با خود ترغيب کنيد .
2 ـ به صحبت هاي کودک تان در مورد اتفاقي که برايش افتاده ، مو به مو و به دقت گوش کنيد . او بايد احساس کند که شما به وي علاقه داريد . سعي کنيد با بازگو کردن سوالاتي نظير : «بعد چه اتفاقي افتاد ؟ » او را براي شرح دادن کامل ماجرا تشويق کنيد .
3 ـ خيلي کوتاه راجع به تجربه اي که کودک تان کسب کرده ، اظهار نظر کنيد .«حق داري ناراحت باشي » يا «بهت حق مي دهم از اين اتفاق عصباني شوي » الگوهايي از جملاتي است که شما مي توانيد باتکرار آن ، به کودک تان بفهمانيد برايش ارزش قايل هستيد .
4 ـ کودک ممکن است در نامگذاري و تشخيص احساسي که گريبانش را گرفته ، سردرگم باشد . به او کمک کنيد تا متوجه شود دچار چه حالتي شده است . نامگذاري و دسته بندي احساسات مثل خشم ، عصبانيت و ناراحتي او را از سردرگمي نجات خواهد داد .
5 ـ گاهي کودک شما دوست ندارد در مورد تجربه اي که به دست آورده اظهار نظر کند . او را راحت بگذاريد ، به تنهايي اش احترام بگذاريد و صرفاً حضور فيزيکي در کنارش داشته باشيد تا بداند مي تواند به شما تکيه کند .
6 ـ صبور باشيد . درست است که تماشاي ناراحتي و استرس کودک تان براي شما دشوار است ، اما با بي تابي خود ، او را عصبي تر نکنيد .
7 ـ کم کم اين حس را به او القا کنيد که نمي توانيد در تمام مراحل زندگي همراهش باشيد . بنابراين به جاي ماهي ، به وي ماهيگيري ياد بدهيد . او را با شيوه هاي مناسب کنار آمدن با غم و اندوه ، استرس و تجريبات ناخوشايند آشنا کنيد .
منبع:مجله خدايا کمکم کن،شماره 6
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}