سیمای برزخ (2)
سیمای برزخ (2)
۵ـ ترسیمى از ((حیات برزخى)):
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((هنگامى که خداوند, جان مومن را بگیرد, او را در کالبدى همانند دنیا قرار مى دهد و (با آن قالب از خوردنى ها و آشامیدنى ها بهشت برزخى) مى خورند و مى آشامند; و اگر کسى بر آنان وارد شود( به همان شکل و قیافه اى که در دنیا داشتند) ایشان را مى شناسند)).
۶ـ وادى برزخ:
امام على (علیه السّلام) به این نباته فرمود: ((اگر, (حجاب برزخى کنار رود و آن جهان) بر شما نمایان گردد, هر آینه ارواح مومنان را در پشت این شهر (نجف) خواهید دید که حلقه وار گردهم آمده; با هم دیدار کنند و سخن گویند. روح هر مومنى در اینجاست ۳۴ و ارواح کفار در وادى برهوت)).
۷ـ تجسم عمل:
اما على (علیه السّلام) فرمود: ((دوستان شخص مسلمان سه تا هستند: (مال, فرزندان, عمل) و عمل, دوستى است که مى گوید من در زندگى و مرگ مدم تو هستم)).
۸ـ پرسشهاى برزخ:
امام على (علیه السّلام) فرمود: ((هنگام ورود شخص به قبر, دو فرشته (به نامهاى: نکیر و منکر) سراغ او مىآیند. نخستین چیزهایى که مى پرسند: از خدا, پیامبر و امام است...)).
۹ـ پاداشها و کیفرها:
ان العبد المومن اذا دفن, قالت له الارض: مرحباً و اهلاً! قد کنت ممن احب ان تمشى على ظهرى ; فاذا ولیتک فستعلم کیف صنیعى بک; فیتسع له مد البصر! و ان الکافر اذا دفن ; قالت له الارض: لا مرحبا بک ولا اهلاً! لقد کنت ممن ابغض ان تمشى على ظهرى فاذا ولیتک فستعلم کیف صنیعى بک فتضمه حتى تلتقى اضلاعه!))۳۷
امیر موئمنان على (علیه السّلام) به محمد ابن ابى بکر نوشت:
((اى بندگان خدا! سختى و آزار قبر براى گروهى که به درگاه پروردگار آمرزیده نشده اند, دردآورتر از سختى هنگام جان کندن است; پس, از تنگى, فشار, تاریکى و تنهایى آن بهراسید!
قبر, هر روز چنین ندا سر مى دهد: منم خانه غربت! منم خانه ظلمت! منم خانه وحشت! (براى بدکاران) منم خانه مهر و بخشش! (براى نیکوکاران). قبر (محدود به این ظاهر نیست; بلکه) باغى از باغستانهاى بهشت و یا گودالى از گودالهاى جهنم است.
وقتى, موئمن وارد قبر شود, به او گوید: اهلاً و مرحباً ۳۸... و تا چشم کار مى کند, قبرش را گشایش دهد; اما هنگامى که کافر وارد قبر شود, به او گوید: لا اهلاً و لا مرحبا ـ وه! که خوش نیامدى ـ و چنان فشارش دهد که استخوانهایش درهم شکند و خرد شود)).
۱۰ـ در آستانه خروج:
قال: ((بل هو باق الى وقت ینفخ فى الصور; فعند ذلک تبطل الاشیا کما بداها مدبرها...))۳۹
از امام صادق (علیه السّلام) پرسیده شد: آیا روح بعد از خارج شدن از کالبدش متلاشى مى شود یا باقى مى ماند؟
فرمود: ((روح تا نفخه صور اول در برزخ باقى مى ماند و پس از آن, همه موجودات تا نفخه صور دوم از بین مى روند و انسان نیز در خاموشى و سکوت خواهد بود)).
ترسیمى از حیات برزخى
((مثال مومن در دنیا, مثل جنین است در شکم مادر (چنان به آن خوگرفته است که گویى عالمى برتر و با صفاتر از آن نیست). از این رو پس از پایان عمر آن جهان, با اکراه و سختى, همراه با ترس و گریه, دل از آن مکان مى کند.
پس از اندکى که با این جهان انس گرفت, دیگر میل بازگشت به وطن نه ماهه خویش را ندارد.
موئمن نیز چنان به دنیا خو گرفته است که دل کندن از آن, برایش سخت و مرگ بر او ناپسند است; اما پس ازمرگ, وقتى چشمش به جمال نعمتهاى فرحبخش و دل انگیز برزخى روشن شد, به هیچ وجه حاضر نیست به وطن چند ده ساله خویش باز گردد))۴۰
ثواب و عذاب ((عالم برزخ)) را نیز مى توان به پاداش و کیفر ((عالم رویا)) کرد. انسان, در خواب, امورى از قبیل: خوردن, آشامیدن, اندیشیدن و... را انجام مى دهد و این کارها به وسیله قالبى غیر از قالب مادى صورت مى پذیرد; زیرا در هنگام خواب دیدن, بدن و قالب مادى در بستر خفته است .۴۱
در حدیث آمده است:
((هنگام خواب, قالب مادى باقى مى ماند و آنچه از انسان خارج مى شود, قالب برزخى اوست)).۴۲
طبق نظر فلاسفه الهى (از جمله ملاصدرا) انسان, داراى دو قالب و کالبد است:
۱ـ قالب مادى (چهره ظاهرى و بیرونى).
۲ـ قالب مثالى (چهره باطنى و درونى).
قالب مثالى چیست ؟
مرحوم ((فیض کاشانى)) در این باره چنین مى نویسد:
روح به واسطه مرگ, تغییر نمى کند; بلکه قالب مادى و اعضاى ظاهرى بدن دگرگون مى شود. روح پس از مرگ باقى است; رنجها و لذتها را همانند دنیا (لیکن با قالب درونى و مثالى) درک مى کند.
قالب درونى و مثالى از جنس ماده نیست; بلکه مجرد (خالى) از طول و عرض (و دیگر خواص ماده) است)).۴۳
با آوردن دو مثال, کیفیت قالب مثالى را نسبت به قالب مادى بیان مى کنیم; تا فهم عبارات دقیق و حکیمانه فوق, آسان تر گردد:
مثال اول: سوار کارى را در نظر بگیرید که پس از مرگ استرش, مرکب دیگرى را بر مى گزیند.
مثل دوم: شخصى جامه اى به تن دارد, پس از مدتى که کهنه و فرسوده شد, جامه اى دیگر مى پوشد.
روح انسان نیز پس از مرگ, بدن و قالب مادى را همانند استر مرده و لباس فرسوده کنار مى گذارد و سوار بر اسبى تازه نفس مى شود و جامه اى نو به تن مى کند که از آن به قالب مثالى (بدن مثالى, قالب درونى و بدن برزخى) تعبیر مى شود.
علامه مجلسى (رحمت الله علیه) در ((بحارالانوار)), بدن مثالى را به اجسام جن و ملائکه تشبیه نموده است ; ۴۴ یعنى, همانگونه که جن و ملائکه از قالبى لطیف (حتى لطیف تر از هوا) برخوردارند, قالب مثالى انسان در برزخ نیز به همین صورت است.
براى تبیین سیمایى روشن تر از قالب مثالى, روایاتى را در این باره یادآور مى شویم:
از امام صادق (علیه السّلام) چنین سوئال شد: آیا درست است که مى گویند: ((روح موئمن در سنگدان مرغهاى سبز رنگ قرار دارد؟))
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((خیر, موئمن, در نزد خدا عزیرتر از آن است که روحش را در قیافه یک مرغ جلوه دهد; بلکه در بدنهایى همانند دنیاشان قرار مى گیرند)).۴۵
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((هنگامى که خداوند, موئمنى را قبض روح کند او را در قالبى همانند دنیا قرار مى دهد که با آن مى خورد, مىآشامد و اگر تازه وارد آشنایى بیاید, او را به همان شکل که در دنیا بوده است, مى شناسد)).۴۶
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((همانا ارواح موئمنان در برزخ, مانند اجساد دنیاشان از نعمتهاى بهشتى برخوردارند و کسانى که در دنیا با هم آشنا بودند, اینک همدیگر را مى شناسند و هنگامى که تازه واردى از دنیا به دیار آنان قدم نهد, ابتدا گویند: رهایش کنید; زیرا او اکنون راه سخت و دشوارى را پیموده است .
(پس از اینکه قدرى استراحت کرد) از او پرسند: فلان کس چطور است؟ فلان کس چه شد؟
اگر پاسخ دهد که او را زنده ترک گفتم, امید پیوستن به ایشان را دهند; و اگر پاسخ دهد که او مرده است, گویندهاى!هاى! هلاک شد)).۴۷
پاداش و کیفر حقیقى
از اینکه گفته مى شود ((برزخ ماده ندارد)), برخى مى پندارند که پاداش و کیفر جهان برزخى, هم و خیالى بیش نیست و همیچگونه وجود خارجى ندارد! این پندار هم فى نفسه باطل است و هم انحرافى است در درک مقصود.۴۸
على اى حال, وضع برزخ همان است که در گفتارهاى پیشین بیان داشتیم و اینک, به چند حدیث که حقیقى و واقعى بودن پادش و کیفر برزخ را با صراحت بیشتر بیان مى دارد, اشاره مى کنیم:
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((ارواح موئمنین در خانه هاى بهشتى زندگى مى کنند, از طعامهاى بهشتى مى خورند و از شربتهاى آن مىآشامند)).۴۹
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((درى از آتش جهنم به روى مجرمین و کفار گشایند و آنها را در آب گرم جوشان اندازند)).۵۰
ابوبصیر گوید که از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم: ارواح مشرکین در برزخ چگونه است؟
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((در آتش, عذاب مى شوند))۵۱
ارتباط با ارواح
روایات وارد شده در این باب بسیار است که از باب نمونه یک روایت را یادآور مى شویم:
((در جنگ بدر (نخستین نبرد مسلمانان با مشرکان که موجب پیروزى و سرافرازى سپاه اسلام گردید) کشتگان قریش را به دستور پیامبر اکرم در چاهى انداختند. پیامبر بر سر آن چاه آمد و خطاب به سران کفار (ابوجهل, عتبه, شیبه, امیه و...) فرمود:
اى کفار! شما همسایگان خوبى براى پیامبر خدا نبودید. او را از دیار خود بیرون راندید و به ستیز و جنگ با او برخاستید; من اینک وعده پروردگارم را حق یافتم. (شما چطور؟).
عمر بن خطاب که سخنان پیامبر را مى شنید به آن حضرت اعتراض کرد: (اینها بدنهایى مرده و بى جانند) چگونه به آنان سخن مى گویید؟ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: بس کن! سوگند به خدا که تو از آنان شنواتر نیستى; آنان مى شنوند; ولى توانایى پاسخ گفتن را ندارند اینک هه از آنان روى برگردانم, فرشتگان عذاب با گرزهاى آهنین برسرشان مى کوبند))۵۲
جهان بیدارى
از روایات استفاده مى شود که برزخیان به اندازه مقام و منزلت خویش از دنیا دیدن مى کنند:امام کاظم (علیه السّلام) فرمود: ((انسانهاى برزخى, در شکل پرنده اى لطیف به دیوار خانه هایشان فرود مىآیند. اگر کردار نیکى از خانواده هایشان ببینند, خوشحال مى شوند و اگر کردار بدى از خانواده هایشان سرزند; اندوهگین مى گردند))۵۳.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((وقتى مومن به دیار خانواده اش مى آید, آنچه که او را خوش آید, مى بیند و کارهاى ناپسند از او پوشیده مى گردد; اما وقتى کافر به دیار خانواده اش مى رود, آنچه که او را غمگین نماید, بر او نمایان مى شود و کارهاى پسندیده از او پوشیده مى گردد)).۵۴
از امام کاظم (علیه السّلام) سوال شد: موئمن چه مدت یکبار به دیار خانواده اش مى رود؟
امام کاظم (علیه السّلام) فرمود: ((به قدر مرتبه و درجه خود به دیدار خانواده هایشان مى روند)).
سوال شد: چه هنگام ؟
حضرت فرمود: ((هنگام ظهر که آفتاب از بلندى زدوده مى شود)).
سوئال شد: در چه شکل؟
فرمود: ((به شکل گنجشک یا کوچک تر از آن!))۵۵
یادآورى مى شود که برزخیان, چون از بدن لطیف مثال (شبیه اجسام جن و ملائکه) برخوردارند; در هنگام دیدار خود از دنیا, دیده نمى شوند.
پی نوشتها:
۳۲ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۴۵. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۹. ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص ۳۰۰.
۳۳ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ۲۴۳.
۳۴ـ بهشت برزخى در وادى السلام, و وادى السلام نیز از توابع نجف اشرف است .
۳۵ـ ((کتاب الخصال)), الشیخ الصدوق, ج ۱, ص ۱۱۴, منشورات جماعه المدرسین. ((معانى الاخبار)), ص ۲۳۲.
۳۶ـ ((بحارالانوار)), ج ۶, ص ۲۳۳.
۳۷ـ ((امالى)), الشیخ المفید, ص ۱۵۴ ـ ۱۵۵, مکتبه بصیرتى. بحار, ج, ص ۲۱۸ المحجه البیضا ج ۸, ص ۳۰۱.
۳۸ـ کنایه از این است که: با سمه و فراخى مصادف شدى ; پس انس و الفت بگیر و وحشت مدار,(فرهنگ عمید, ص ۹۴۱).
۳۹ـ ((احتجاج الطبرسى)), الشیخ الطبرسى, ج ۲, ص ۳۵۰, موئسسه الاعلمى للمطبوعات.
۴۰ـ ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۲۹۹
قال رسول الله (ص): ((ان مثل الموئمن فى الدنیا کمثل البجنین من بطن امه; اذا خرج من بطنها, بکى على مخرجه; حتى اذا راى الضو یحب ان یرجع الى بطن امه; فکذلک الموئمن یجزع من الموت; فاذا افضى الى ربه, لم یحب ان یرجع الى الدنیا, کما لا یحب الجنین ان یرج الى مکانه)).
۴۱ـ براى توضیح بیشتر, به گفتار دوم, مبحث ((اصالت روح)) مراجعه شود.
۴۲ـ ((بحار)), ج ۶۱, ص ۴۳. ((میزان الحکمه)), ج ۴, ص :۳۰
روى عن ابى الحسن (ع) یقول: ((ان المر اذا نام, فان روح الحیوان باقیه فى البدن ; والذى یخرج منه روح العقل...)).
۴۳ـ ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۱۱
((و هذا نص صریح فى ان العقل لایتغیر بالموت; انما یتغیر البدن والا عضا فیکون المیت عاقلاً مدرکاً عالماً بالالام و اللذات کما کن فى حیاته ریتغیر من عقله شى, و لیس العقل المدرک هذه الاعضا بل هوشى باطن لیس له طول و لاعرض...)).
۴۴ـ ((بحار)), ج ۶, ص :۲۱۷
((ثم تتعلق الروح بالاجساد المثالیه اللطیفه الشبیهه باجسام الجن و الملائکه)).
۴۵ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۸. ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۰۰
((عن ابى ولادالحناظ, عن ابى عبدالله (ع), قلت له: جعلت فداک یروون ان ارواح الموئمنین فى حواصل طیور خضر حول العرش!
فقال (ع): ((لا, الموئمنین اکرم على الله من ان یجعل روحه فى حوصله طیر; لکن فى ابدان کابدانهم)).
۴۶ـ ((لئالى الاخبار)), الشیخ محمد نبى التویسرکانى, ج ۴, ص ۲۵۶, مکتبه المحمدیه:
((فاذا قبضه الله (عزوجل), صیر تلک الروح فى قالب کقالبه فى الدنیا, فیاکلون و یشربون ; فاذا قدم علیهم القادم ; عرفوه بتلک الصوره التى کانت فى الدنیا)).
۴۷ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)) ج ۶, ص :۲۶۹
((ان ارواح الموئمنین فى صفه الاجساد فى شجره فى الجنه ; تعارف و تسائل. فاذا قدمت الروح على الارواح, تقول: دعوها, فانها قد افلتت من هول عظیم. ثم یسالونها: ما فعل فلان؟ و ما فعل فلان ؟
فان قالت لهم: ترکتته حیاً ; ارتجوه, و ان قالت لهم: قد هلک ; قالوا: قد هوى, هوى!)).
۴۸ـ برگرفته از: ((حیات پس از مرگ)) ص ۲۹ ـ ۳۰, علامه طباطبایى (دفتر انتشارات اسلامى).
۴۹ـ ((کافى)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)) ج ۶, ص :۲۶۹
((ان ارواح الموئمنین) لفى حجرات فى الجنه. یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها)).
۵۰ـ ((امالى الصدوق, ص ۲۲۹. ((بحار)), ج ۶, ص :۲۲۳
((... یفتحان له باباً الى النار و وینزلان الیه الحمیم من جهنم)).
۵۱ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۴۵ ـ ((بحار)), ج ۶ ص :۲۷۰
((عن ابى بصیر, عن ابى عبدالله (ع), قال: سالته عن ارواح المشرکین. فقال (ع): ((فى النار یعذبون,...)).
۵۲ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵.
((سخن گفتن پیامبر گرامى با سران کفار قریش, از مسلمات تاریخ و حدیث است; از میان محدثان گروهى آن را نقل کرده اند که به برخى اشاره مى کنیم:
الف: ((صحیح بخارى)), ج ۵, ص ۹۷, ۹۸ و ۱۱۰(در سرگذشت جنگ بدر).
ب: ((صحیح مسلم)) ج ۴, ص ۷۷ (کتاب جنت).
ج: ((سنن نسایى)), ج ۴, ص ۹۸ و ۹۰.
د: ((مسند امام احمد)), ج ۲, ص ۱۳۱.
ه': ((سیره ابن هشام)), ج ۱, ص ۶۳۹.
و: ((مغزى واحدى)), ج ۱, (غزوه بدر).
ز: ((بحار الانوار)), ج ۱۹, ص ۳۴۶.
و...(نقل از: ((اصالت روح از نظر قرآن)), ص ۱۵۸).
۵۳ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۳۰.((بحار)), ج ۶, ص :۲۵۷
((یاتى المیت) فى صوره طائر لطیف; یسقط على جدرهم, و یشرف علیهم; فان رآهم بخیر; فرح, و ان رآهم بشر و حاجه حزن و اغتم)).
۵۴ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۳۰. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۵۶. ((الثالى الاخبار)), ج ۴, ص :۲۵۶
((ان الموئمن لیزوراهله; فیرى ما یحب و یستر عنه مایکره. و ان الکافر لیزور اهله; فیرى مایکره و یستر عنه ما یحب...)).
۵۵ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۳۱. ((بحار)), ج ۶, ص :۲۵۷
ـ یزور الموئمن اهله؟ قال (ع): ((نعم)).
ـ فى کم؟ قال: ((على قدر فضائلهم منهم من یزور فى یوم و...)).
ـ فى اى ساعه؟ قال: ((عند زوال الشمس)).
ـ فى اى صوره؟ قال: فى صوره العصفور, او اصغر من ذلک!)).
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}